سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
ارزش هاي انساني و بازار: چگونگی شکل گیری و تداوم بيمه عمر در امريكا
( رهیافت فرهنگی در جامعه شناسی اقتصادی)*
در آغاز ، ذکر چند نكته درباره جامعه شناسی اقتصادی حائز اهمیت است. اول : در حالي كه اقتصاددانان، كنش هاي انساني را به كنش هاي اقتصادي و عقلانيت منفعت طلب شخصي تقليل مي دهند و آن را در هاله اي از مفاهيم انتزاعي (عرضه و تقاضا) و زمان انتزاعي ميپيچند و با ديدي صرفاَ اقتصادي به موضوعاتي مانند ، پول، قيمت، پس انداز، بودجه، بيمه عمر و نظاير آن مي نگرند، جامعه شناسي اقتصادي، كنش هاي انساني را در دو مجموعه در هم تنیده كنش هاي اجتماعي (روابط، مناسبات و نهادهاي اجتماعي) از یک سو و كنش هاي اقتصادي و منفعت طلبي از سوی دیگر قرار مي دهند. جامعه شناسي اقتصادي، هم به نقش و تاثير روابط، نهادها و كنش هاي اجتماعي بر كنش هاي اقتصادي توجه دارد و هم به نقش و تاثیر كنش هاي اقتصادي بر روابط و كنش هاي اجتماعي تاكيد دارد. دوم آن كه اقتصاددانان، اقتصاد را به اقتصاد بازار تقليل مي دهند، در صورتي كه در جامعه شناسي اقتصادي، اقتصاد قائم به ذات هم داريم كه مي تواند متكي به اقتصاد بازار نباشد. به علاوه بازار صرفاَ جنبه اقتصادي ندارد، بلكه جنبه هاي اجتماعي و فرهنگي نيز بر آن حاكم است. اين جنبه ها بر فرآيند ها و كم و كيف بازار تاثير ميگذارد. سوم آن كه در جامعه شناسي اقتصادي، منفعت اقتصادي حرف اول را نمي زند، بلكه عوامل و واقعيت هاي اجتماعي ديگري در پيوند با منفعت اقتصادي مطرح است. در يك كلام جامعه هميشه وجود دارد. چه منفعت و كنش اقتصادي منفعت طلبانه در برابرش قوي باشد و چه ضعيف باشد. (حك شدگي قوي يا ضعيف). چهارم آن كه جامعه شناسي اقتصادي كلاسيك، كل نگر است و به مقولات كلي مانند طبقه، روح سرمايهداري و سرمايهداري عقلاني و امثال آن در پيوند با منفعت اقتصادي مي نگرد. در حالي كه جامعه شناسي اقتصادي جديد جزء نگر است و به مقولات ريزي مانند قيمت، بودجه، بازار بورس، پسانداز، بيمه عمر و نظاير آن در پيوند با روابط اجتماعي مي نگرد. پنجم و دست آخر آن كه جامعه شناسي اقتصادي جديد خصلتي متنوع و متكثر دارد و مشتمل بر رهيافت هاي شبكه اي، ساخت اجتماعي، سازماني، انتخاب عقلاني و مقايسه اي- تاريخي و فرهنگي است. ويويانا زليزر ( Viviana Zelizer) از جامعه شناسان اقتصادي جديد است كه در رهيافت جامعه شناسي اقتصاديِ فرهنگ قرار ميگيرد. و از منظر فرهنگ و ارزش هاي فرهنگي به موضوع منفعت طلبي اقتصادي و هم چنين نقش ارزش ها و ساختارهاي معنامحور در زندگي اقتصادي پرداخته است. او در پژوهش خود به سال 1978 «ارزشهاي انساني و بازار: بيمهي عمر را در امريكاي قرن نوزدهم» هدف مطالعه خود قرار داده است. تعریف بیمه عمر قبل از بيان پژوهشِ «زليزر» ابتدا لازم است آشنايي كلي با بيمه عمر داشته باشيم. بيمه عمر يك نوع سرمايهگذاري با سود تضميني است كه علاوه بر پس انداز و پرداخت سود به بيمهگذار، پوشش هاي بيمه اي متنوعي برحسب قرارداد از سوي بيمهگر (شركت بيمه) به وي تعلق ميگيرد. فرد بيمهگذار (بيمه شده) ماهيانه يا ساليانه مبلغي را تحت عنوان حق بيمه پرداخت ميكند و علاوه بر سود سپردهگذاري، از امكانات پوشش هاي بيمه برخوردار مي شود. يكي از پوشش هاي بيمه اي در صورت فوت بيمه شده در حالت های طبيعي، بيماري، حادثه، زلزله ، تصادف رانندگي و امثالهم است كه مبلغ مقرر طبق قرارداد به بازماندگان وي برحسب قيد در بيمه نامه، مانند همسر، فرزند، خواهر و....) تعلق ميگيرد. اين مبلغ سرمايه فوت ناميده ميشود. پوشش هاي بيمه موارد ديگري مانند تامين مخارج بيماري هاي لاعلاج، نقص عضو و مستمري از كار افتادگي را نيز در بر ميگيرد. مقدمات زلیزر «زليزر» كارش را با مطالعه ريچارد تيتموس جامعه شناس انگليسي درباره نظام جمع آوري خون در بريتانيا و امريكا آغاز ميكند. در بريتانيا مردم خون را داوطلبانه و رايگان اهدا ميكنند. اما در امريكا بخشي از خون به وسيله مردم اهدا مي شود و بخش ديگر در بازار به صورت كالا خريد و فروش مي شود و تجارت سودگرايانه بر آن حاكم است. تيتموس به سه دليل اين نوع تجارت را زير سوال مي برد: اول: نظام تجاري توزيع خون، هزينه هاي بالا و كارايي كمتري در مقايسه با نظام اهدايي خون دارد(برهان ناکارایی). دوم آن كه در بازار تجارت خون، فقرا استثمار مي شوند. بي بضاعت ها، بيكارها، سياهپوستها و زاغه نشينها به پول محتاج اند و ثروتمندان خون آن ها را با هزينه هاي ناچيز به مصرف مي رسانند و بدين طريق آنها را مورد بيعدالتي قرار مي دهند (برهان بي عدالتي). سوم و مهم تر آن كه تجارت خون موجب از ميان رفتن ارزش ها و هنجارهاي حيات اخلاقي جامعه مي شود، احساس مسئوليت اخلاقي را در ميان افراد جامعه به مخاطره مياندازد و روحيه بخشش و اهداگري به هم نوع را از انسان سلب كرده و همبستگي ميان انسانها را تضعيف و زايل ميكند (برهان فساد و زوال ارزش هاي اخلاقي). تيتموس نتيجه ميگيرد چيزهايي مانند اهداي داوطلبانه خون، اهداي اعضای بدن، فرزند خواندگي و مشاركت در آزمايش هاي پزشكي نبايد وارد حوزه تجارت و بازار شوند. وجود روابط اهداگرايانه حس وظيفه انساني را در جامعه دامن زده و موجب تقويت ارزش هاي اخلاقي، نوع دوستي و همبستگي اجتماعي ميشود. زليزر به دست نوشتههاي اقتصادي و فلسفي ماركس اشاره دارد. ماركس در اين كتاب روشن ميسازد كه چگونه جوامع بورژوايي وجوه زندگي انساني را به كالايي قابل فروش تقليل مي دهند. به طور مثال تن فروشي و فروش افراد چگونه در نهايت روند حقارت و تحقيرآميز آدمی است. «پیتر بلا» هم با اين كه به مباني بازار باور دارد، اما اذعان مي دارد چيزهايي مانند عشق و رستگاري كه جنبه روحي، غيرملموس و غيرمادي دارند، هنگامي كه در معرض فروش و نرخگذاري قرار ميگيرند، ارزش كانوني و معنوی شان ويران مي شود. عشق به فاحشگي و بركت روحاني به منصب روحاني بدل مي شود. كالايي شدن چيزهاي غيرمادي، ارزشهاي معنوي و نهفته در آن ها را متلاشي ميكند. با تجاري و بازاري شدن اعضاي بدن نيز امر خيرخواهانه و انسان دوستانه اهداي داوطلبانه به مخاطره افتاده است و حرمت اخلاقي بدنِ آدمي به عنوان ارزشي والا به حاشيه رفته است. فروش اجساد پس از مرگ براي آموزش در دانشكدههاي پزشكي كه گاه از سر نياز و منفعت شخصي خويشاوندان و يا از سوي افراد سودجو انجام مي شود، نشان مي دهد كه چطور رابطه معنوي متوفي با اين اشخاص و يا روح انسان دوستي افراد سودجو به حسی ويران گر و تهي از ارزشهاي اخلاقي بدل گشته و در نتيجه وجدان اخلاقي جامعه را جريحه دار كرده است و لذا عموم مردم از فروش بدن هاي شان و يا اجساد مردگان شان بنابه دلايل قومي، مذهبي و احساسی سرباز مي زنند و كساني كه مبادرت به چنين كاري كنند مورد تقبيح و انزجار قرار ميگيرند. دانشكده هاي پزشكي هم ترجيح مي دهند، اجساد را از طريق داوطلبان و بدن هاي بيصاحب به دست آورند. روش پژوهش زلیزر زليرز پس از اين مقدمات، روند تحول بيمهي عمر را در پيوند با ارزش هاي فرهنگي در امريكاي قرن نوزدهم نشان مي دهد. مطالعه وي بر تحليل كيفي اسناد و مدارك تاريخي شامل جزوات تبليغاتي شركت هاي بيمه، مجلات بيمه، روزنامه ها و رساله ها، كتب درسي بيمه، دفترچه هاي راهنماي آژانس هاي بيمه، خاطرات و نامه هاي كسب و كار، راهنماهاي ازدواج بیوه ها و جزوات منتقدين به بيمه عمر و اسناد دولتي در قرن نوزدهم مبتني است. سئوال اول زلیزر در اوايل قرن نوزدهم، صنعت بيمه با گسترش عقلگرايي و منفعت طلبي و فايده مندي اقتصادي از بيمه هاي زندگي، آتش سوزي و كشتي راني عبور كرده و وارد حوزه بيمه عمر و كسب و كار و پول سازي از مرگ شد. اما تا اواسط قرن نوزدهم رونق نگرفت. چرا؟ برخي صاحب نظران بر اين باورند كه شركت هاي بيمه در امريكای اوايل قرن نوزدهم آن چنان كه بايد دست به تاسيس و گسترش نظام شبكه اي فراگير و موثر نزده و در راه اندازي سيستم نمايندگي بيمه در شهرها آهسته و كند عمل كرده اند و تنها به آگهي هاي تبليغاتي اكتفا نموده اند. به بيان ديگر اين صنعت از وجود فنون بازاريابي شبكه اي و هزاران فعال نمايندگي فروش چندان بهرهاي نبرده بود. اما از اواسط قرن نوزدهم، شبكه ها و دفاتر نمايندگي در شهرهاي امريكا گسترش يافت و موجبات رونق اين صنعت را فراهم كرد. ولي زليزر نشان مي دهد كه تحليل شبكه اي نوعي مطلقگرايي در تحليل پديده هاي اقتصادي مانند صنعت بيمه عمر است. به نظر او ارزش ها و ساختارهاي معنا محور اساس هر پديده اقتصادي است. يافته هاي «زليزر» حكايت از آن دارد كه در امريكاي اوايل قرن نوزدهم، بيمه عمر با مقاومت فرهنگي سرسختانه آحاد جامعه روبرو شد. بيمه عمر امري غيراخلاقي و ناپسند تلقي ميشد. اين بيمه نه فقط انگيزه براي قتل و يا آرزوي مرگ انساني ديگر را براي ذي نفعان ايجاد ميكرد، بلكه قيمت بازاري روي جان انسان ميگذاشت و زندگي انسان را بر اساس پول اندازهگيري ميكرد. عرضه مرگ در بازار در واقع يك تعرض به نظام ارزش هاي پاسدار حرمت جان انسان بود. جان آدمي قيمت ندارد و قيمتگذاري روي جان انسان جايز نيست. جان انسان مقدس است و حرمت دارد و عرضه آن در بازار بي حرمتي به آدمي است و نبايد آن را در معرض كالايي شدن، تجارت، بازار و پول قرار داد. دوركيم ميگويد ذهن آدمي از دوگانه «مقدس و بي حرمت» احتراز ميكند. آنچه مقدس است، بي حرمت نيست و آنچه بيحرمت است، مقدس نيست. آن جا كه انسان معبد روح مقدس است، تجاري كردن جانش و نرخ گذاري پولي بر مرگش بي حرمتي و توهين به مقدسات است. فروشنده بيمه عمر دلال مرگ است و از بدترين فاجعه زندگي كسب درآمد ميكند. پولِ حاصل از كسب و كار مرگ، پول كفرآميز و كثيف است و بنابراين كالايي شدن مرگ چيزي جز سوداگري جان مقدس آدمي نيست و مشروعيت اخلاقي و ديني ندارد. به علاوه قوانين حاكم بر امريكاي آن دوران بر بي زاري فرهنگي از ارزيابيِ اقتصادي مرگ با عنوان «زندگي مردآزاد ارزيابي پولي ندارد» مهر تاييد مي زد. قوانين امريكا با حمايت از زندگي بشر در برابر تجارت اذعان مي داشت كه بدن انسان دارايي مالي محسوب نميشود و قابل فروش نيست. هم چنين در آن دوران وظايف متوفي بر دوش همسايه ها و خويشاوندان بود. از دفن و كفن و مراسم سوگواري گرفته تا مراقبت از بيوهها و يتيمان را جامعه بر عهده داشت و آن را مسئوليت اجتماعي خود مي دانست. از دلايل ديگري كه عموم مردم در برابر بيمه عمر از خود مقاومت نشان مي دادند، اين بود كه بيمه عمر شدن برابر با از دست دادن زندگي بود. وحشت و توهم رازآلودي در ظن عمومي وجود داشت كه اگر فردي خود را بيمه عمر كند و مرگش محاسبه پذير شود، روز واقعه (مرگ) تسريع خواهد شد. به اين عبارت توجه كنيد. «زني به شوهرش ميگويد: اين مرا رنج مي دهد. اين فكر كه پولي كه من دريافت ميكنم وسيله مرگ توست. حس ميكنم اگر تو بيمه نامه ات را به خانه بياوري، انگار مرگ خود را به خانه آورده اي». زليزر از همه اين ها نتيجه ميگيرد كه در امريكاي اوايل قرن 19 ارزش هاي مقدس در برابر ارزشهاي اقتصادي قرار ميگيرد و بدين ترتيب صنعت بيمه عمر را با عدم اقبال عمومي و شكست مواجه مي سازد. سئوال دوم زلیزر زليزر در پژوهش خود سوال ديگري را مطرح ميكند. اين كه چرا از اواسط قرن نوزدهم به اين سو صنعت بيمه عمر در امريكا رونق ميگيرد و مقبولیت مييابد؟ و اين كه مشروعيت سرمايهگذاري بيمه عمر در دوران جديد از كجا ناشي می شود؟ زليزر ضمن آن كه به توسعه اقتصادي، افزايش جمعيت شهري و شهرنشيني، اتخاذ فنون بازاريابي، رشد طبقه متوسط، تغييرات كاركردي خانواده و ريسك پذيري و سودا گري فزاينده در رونق بيمه عمر در امريكاي اواسط قرن نوزده اشاره دارد، اما به تغيير نگرشها و طرزتلقي ها به ويژه آگاهي از ارزشگذاري مرگ در ميان مردم زيرسايه نوگرايي ديني، دنيوي شدن امر اخروي، ظهور ارزش هاي نمادين، خدا شناسي ليبرال و ليبراليسم مذهبي در پذيرش مشروعيت سرمايهگذاري بيمهي عمر اهميت بيشتري مي دهد. بيمه عمر و نرخ گذاري اقتصادي مرگ از اواسط قرن نوردهم در هاله اي از مقدس سازي جديد و قداست نوپا در قالب ارزش هاي نمادين مورد پذيرش و مشروعيت عامه قرار گرفت. اين چنين پول كفرآميز، پول مقدس شد. ارزشگذاريِ پولیِ مرگ در قالب ارزش هاي نمادين (آييني سكولار و دنيوي) مقدس شد. نرخ گذاري مالي مرگ در سه وجه آييني دنيوي، تقديس شده و مشروعيت ديني يافت: الف) بيمهي عمر ضرورتي به عنوان تشريفات دنيوي: بيمه عمر زخم هاي سوگواري را آرام ميكند و تسلي مي بخشد. قلب بيوه را شاد و اشك يتيمان را خشك ميكند. با بيمه عمر هاله اي از شكوه و عظمت پيرامون خاطره متوفي شكل ميگيرد كه به آغوش خدا پيوسته است و بازماندگان با آن توانايي بيشتري براي تحمل مصيبت خواهند داشت. ب) بيمه عمر نيازي براي مرگ خوب و پسنديده: فردي كه بيمه شده بميرد، دورانديشي سخاوت مند است كه با احساس وظيفه، زندگي خويشاوندانش را تضمين ميكند. چنين فردي با مرگ باعزتش با روحي مقدس راه به بالا به سوي قلمروي درست مي رود. جايي كه پدران و شوهران خوب رفته اند. ج) بيمه عمر به عنوان صورتي از ابديت و جاودانگی: بيمه عمر جاودانگي آن جهاني را اين جهاني ميكند. بيمه عمر چون دستِ غيبِ متوفيِ عاقبت انديش از قبر بيرون ميآيد و هم چنان زن و فرزندانش را تامين ميكند. بیمه عمرخانواده را نگاه بان است. با بيمه عمر اگر چه نتوانم زنده بمانم، اما در فرزندانم زنده خواهم ماند. بدين ترتيب از اواسط قرن نوزده، تغيير ارزش هاي ديني با تجارت بيمه عمر هماهنگ شد و به آن قداست و مشروعيت بخشيد. به علاوه اين صنعت به لحاظ اجتماعي، مشروعيت اخلاقي نيز پيدا كرد. بازاريابي مرگ به هدفي والا براي مبارزه با فقر و كاهش جرم مبدل شد و هم چون يك كارگزار اخلاق و تعالي دهنده معنوي مشروعيت يافت. كسب و كار بيمه خدمت به خدا، خدمت به شخصيت انساني و خدمت به فرهنگ محسوب شد. مشروع سازي ديني، اخلاقي و اجتماعي بيمه عمر باعث شد، افراد از طريق آن به دنبال منفعت اقتصادي بروند و بتوانند با كنش هاي اقتصادي، فرهنگ را متعالي كرده و تقويت بخشند. ارزش هاي فرهنگي و اخلاقي جديد در خدمت بازاريابي مرگ قرار گرفت. بنابراين منفعت نيروي فراهم كننده كنش شد و ارزش هاي فرهنگي جديد جهت دهنده آن. در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بيست به اين سو كسب وكار بيمه اعتماد به نفس كافي پيدا كرد و ديگر چندان نیازی به آن نمي ديد براي توجيه بازاريابي مرگ به نمادهاي ديني و ارزش هاي اخلاقي متوسل شود. به طوري كه از آن پس بيمه عمر به صورت مستقيم به عنوان سرمايهگذاري تبليغ شد. چيزي كه به عنوان كار نيك براي حمايت از بازماندگان مرگ بازاريابي مي شد، به مثابه روشي براي پسانداز و سرمايهگذاري تسري پيدا كرد. با اين حال هنوز هم ترديد هاي اخلاقي درباره كالايي شدن مرگ در پس ذهن ها وجود دارد. به طوري كه زشتي معامله تجارتي مرگ باعث مي شود كه فروشندگان آن از احترام زيادي در چشم مردم برخوردار نباشند نگاه مایکل سندل به جامعه بازاری مايكل سندل در كتاب «آنچه با پول نمي توان خريد» نشان می دهد از دههي 80 قرن بیستم ميلادي به اين سو بازارهاي مرگ از مزاحمت هاي هنجارهاي اخلاقي كه دست و پاگير بود، خلاصي یافتند. از اوايل دههي 80 ميلادي تاكنون (سه دهه) دوره فخرفروشي بازار بوده است. امروز منطق خريد و فروش نه فقط كالاهاي مادي بلكه بر كل زندگي ما حاكم شده است. دست اندازي بازار و تفكر بازاري به ساحت هاي زندگي كه زماني مبتني بر هنجارهاي غيربازاري بود، مهم ترين ويژگي عصر ما شده است. در واقع مي رود همه چيز به وسيله اي براي سود بردن تبديل شود. ارزشگذاري بازاري روي چيزها، اخلاق را از زندگي اجتماعي ما گرفته است. روي هر چيزي قيمت پولي گذاشته اند و آن را تهي از ارزش هاي اخلاقي كرده اند. طرح ابتدایی یک مسئله سئوال اين جاست كه آيا زندگي كالايي از ما آدميان انسانيت زدايي نكرده است؟ آيا زندگي كالايي، ارزش هاي انساني را از ما نگرفته است؟ آيا ارزش هاي بازار، ارزش هاي اخلاقي را به زير نكشيده است؟ آيا انسان را در تمام وجوه اش، زنده و مرده اش را كالايي و پولي ديدن و به دست بازار سپردن از ما موجوداتي بي رحم و بيشفقت و بي عار و درعین حال طمع کار نساخته است؟ و همبستگي انسان با خودش، با هستي نوعي اش، با ديگر انسان ها و با طبيعت را به مخاطره جدي نيانداخته است؟ آيا منفعت طلبي شخصي و فردي خلق و خوي ما را بي وجدان نكرده است؟ به نظر می رسد بازار و سوداگري چنان در ما نفوذ كرده و به كرد وكار ما مبدل گشته است، گويي از ازل و هميشه وجود داشته است و گريزي از آن نيست. گويي ديگر نمي توان زندگي دیگری ساخت. همين است كه هست. گويي ديگر نميتوان اقتصاد را تابع جامعه كرد و جامعه همواره بايد تابع اقتصادِ منفعت طلب باشد. همه چيز در معرض بازار و كالايي شدن قرار گرفته است. آموزش، حمل و نقل، بهداشت و درمان، سرپناه و خانه، زمين، كوه ، جنگل، دريا، اقيانوس، معدن، هوا، جانور، گياه، انسان زنده، انسان مرده، كار، كودكان كار، مرگ، عشق و ازدواج، طلاق و جدايي، تغذيه و دارو و هزاران چيز ديگر. هر روز كه ميگذرد چيزهاي كمتري از نعمات مادي و معنوي از دستبرد خريد و فروش در امان مي ماند. بازار جنبه هاي مادي و معنوي و عيني و ذهني بيشتري را درجوامع بشري مورد تهاجم و ارزشگذاري قيمت قرار داده است. صنعت آرايش و لاغري، صنعت پزشكي، صنعت فروش اعضاي بدن، صنعت بيمه و بازاريابي مرگ، صنعت رويان، صنعت آموزش، صنعت زندان و زندان داري، صنعت تغذيه، صنعت تن فروشي، صنعت تفريح و سرگرمي، صنعت هنر، صنعت قمار و كازينو، صنعت ارث، صنعت املاك و زمین، صنعت جنگ، صنعت تروريسم، صنعت مبارزه با تروريسم، صنعت امنيت ملي، صنعت شكار، صنعت پاركينگ، صنعت ايمني، صنعت لقاح و مادران جانشين، صنعت ورزش، صنعتِ موشِ آزمايشگاهي شدن، صنعت خرافات، صنعت حقوق و وكالت و ده ها و صدها مورد ديگر، جامعه بشري را در مسيري ناسالم و بيمارگون انداخته است. امپراطوري بازار هم چنان پيش ميرود و ارزش هاي اخلاقي را به حاشيه مي راند. آيا نبايد ترديد كرد كه عقل و اخلاق بازاري ناقص است و بشريت و طبيعت را به ورطهي هولناكي انداخته است، آيا مدرنيته ناقص متولد نشده است؟ و يا اگر سالم متولد شده آيا دچار بيماري بازار نگشته است؟آيا وقت آن نيست كه به مدرنيته جان تازه اي دميد؟ آيا به مدرنيته اي عميقتر و وسيع تر براي بقا و اداره بهتر جامعه و طبیعت نيازمند نيستيم؟ آيا اقتصاد فقط از دو نوع اقتصاد بازار و اقتصاد دولتي است؟ آيا اقتصادي از نوع ديگر كه در خدمت انسان و طبيعت باشد، متصور نيست؟ آيا عقل مقتصد و سودجويانه تنها عقل ممكني است كه بشريت مي توانسته آن را بسازد؟ آيا نمي توان عقلی را آفريد كه انسانيت و طبيعت را در پيوند با هم ژرف تر ببيند و با آن در آميزد؟ آيا ما آدميان به چراغ روشنگري تازه اي نيازمند نيستيم كه بتواند عقل و اخلاق بازاري را از يك سو و از سوي ديگر عقل دولت محور را نشانه رود. آيا كسي سراغ آن عقل روشنگر را از ژرفناي طبيعت وجودي اش گرفته است؟
* این مقاله متن کنفرانس کلاسی نویسنده برای درس جامعه شناسی اقتصادی دوره دکتری است که نویسنده از روی متن انگلیسی مقاله ی "زلیزر" و همچنین با استفاده از منابع زیر، برداشت های خود از رهیافت فرهنگی درجامعه شناسی اقتصادی را با نگاه نقادانه در کنفرانس ارائه داده است.
منابع:
1- سندل، مایکل (1393)، آنچه با پول نمی توان خرید، ترجمه حسن افشار، تهران: نشر مرکز،چاپ دوم.
2- سوئد برگ، ریچارد (1391)، منفعت طلبی و ساختار اجتماعی، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران: لوح فکر، چاپ اول.
3-Zelizer, Viviana. 1987 “Human Values and the Market: The Case of Life Insurance and Death in 19th-Century America” American journal of Sociology 84: 591-610
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رافائل گروسی دولت سیزدهم آمریکا اصفهان حجاب رهبر انقلاب دولت مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان مجلس انتخابات مجلس دوازدهم
تهران شهرداری تهران پلیس قتل زلزله دادگاه آموزش و پرورش قوه قضاییه وزارت بهداشت فضای مجازی شهرداری سلامت
خودرو مالیات سایپا مسکن قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان بورس
نمایشگاه کتاب تلویزیون سینما دفاع مقدس سریال موسیقی تئاتر سینمای ایران نمایشگاه کتاب تهران کتاب صدا و سیما رسانه ملی
دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه حماس فلسطین رفح جنگ غزه روسیه چین نوار غزه اوکراین طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال ذوب آهن لیگ برتر نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی اپل سامسونگ ناسا سرطان مایکروسافت آیفون گوگل ایلان ماسک باتری فضا فضاپیما
بیماران خاص رژیم غذایی بیمه کاهش وزن زیبایی دندانپزشکی افسردگی