جمعه, ۴ خرداد, ۱۴۰۳ / 24 May, 2024
مجله ویستا

گام بعدی در نظارت دولت ها بر شهروندان



      گام بعدی  در نظارت  دولت ها بر شهروندان
شنیر؛ برگردان: عاطفه اولیایی

پیش از اینترنت، زمانی که نظارت، عمدتا  منحصر به جاسوسی میان دول بود، هدف سازمان هایی مانند آژانس امنیت ملی ایالات متحده NSA، کنترل ارتباطاتِ میان روسیه و آمریکا بود. ولی حالا که در یک لحظه دولت ها از یکدیگر جاسوسی می کنند و در لحظه ی دیگر اطلاعاتشان را بب یکدیگر رد و بدل می کنند،‌، گام بعدی  آن ها برای پاییدن یکدیگر چه خواهد بود؟  در حال حاضر، هک کردن آسان ترین راه دست یابی به اطلاعات است. در مواردی هکر ها خود را  به جای گوگل، مایکروسافت، یاهو، اسکایپ، تویتر، فیس بوک و... جا زده و  تحت عنوان به روز کردن برنامه ها به کامپیوتر ها و اطلاعات درونی آنها دست می یابند. دولت ها نیز با استفاده از همین روش­ها اطلاعات شهروندان را به دست می آورند. در سال ۲۰۰۹ محققین امنیتی  کانادایی بدافزاری در کامپیوتر دالایی­لاما یافتند که از چین کنترل می شد. پس از مدتی همان بدافزار در کامپیوترهای سیاستمداران، سازمان­های اقتصادی و رسانه­های ۱۰۳ کشور کشف شد. این محققین معتقدند آمریکا و اسراییل سرمنشا این بدافزارند. «اکتبر سرخ» در سال ۲۰۱۳ و  تورلا  که در ۲۰۱۴ کشف شدِ‌ند و کامپیوترهای سراسر جهان را هک می کردند درروسیه ساخته شده بودند. «ماسک» که در ۲۰۱۴ کشف شد، توسط اسپانیا ساخته شده بود.   دولت ها هیچگاه به جاسوسی از کامپیوترها اذغان نمی کنند ولی منشا بدافزارها معمولا از فهرست  کامپیوترهای هک شده مشخص می شود. مثلا بدافزار اسپانیایی «ماسک» در کشورهای اسپانیایی زبان، مراکش و جبل الطارق  فهال بود.   در ایالات متحده،  گروه TAO   در آژانس امنیت ملی ایالات متحده مسئول هک کردن کامپیوترها است. TAO   از راه دور کامپیوترها را با برنامه هایی مانند QUANTUMINSERT و FOXACID هک می کرد. TAO   نرم­افزاری ویژه ساخت و در  کامپیوترها و تلفن های هوشمند ­کاشت.   حدودا هشتاد هزار کامپیوترهک شدند (این اطلاعات  توسط ادوارد سنودن افشا شد.).  در باره­ی سایر کشورها خبری نشت نشده و داده­هایی در دست نیست. ولی در مورد چین اطلاعات زیادی وجود دارد. اسنادی در باره ی حملات چین علیه گوگل، حکومت کانادا، نیویورک تایمز، شرکت امنیتی  RSA، دیگر شرکت ها، ارتش ایالات متحده و پیمانکارانش نیز منشر شده است.  در سال ۲۰۱۴، هکر های چینی  با هک کردن کامپیوتر های  اداره ی مدیریت پرسنل ایالات متحده بر جزییات اطلاعاتی پنج میلیون نفردست یافتند. اکثرجاسوسی ها به هدف یافتن اطلاعات ارتش و گاهی یافتن اطلاعات اقتصادی است. آمریکا ادعا می کند که در پی یافتن اطلاعات اقتصادی برای فروش آن به رقبا نیست، ولی از چنین اطلاعاتی برای امتیازگیری در مذاکرات بازرگانی با سایر کشورها استفاده می کند؛  شرکت نفت برزیلی پتروبراس و سیستم پرداحت بانک بین المللی سویفت اروپایی در چنین مبادلاتی شرکت داشته اند ...  بسیاری از کشورها نرم افزارهایی برای سهولت هک کردن از شرکت­های خصوصی می خرند، مثل یک شرکت ایتالیایی به نام «Hacking team»   چنین کالاهایی عرضه می کند. این نرم افزار قادر به جمع آوری ایمیل ها، عکس گرفتن از صفحه ی کامپیوتر، ثبت هر حرف تایپ شده، تاریخچه ی  جستجوها، ضبط اصوات، عکس گرفتن، و ثبت مسیرهای جی پی اس است و این اطلاعات را به هکر می­فرستد.

وقتی آمریکایی­ها از جاسوسی چینی ها با خبر شدند، با داد و فریاد آن را «حمله ی سایبری»، و «جنک سایبری» خواندند؛ ولی پس ازافشاگری سندودن در باره­ی جاسوسی آمریکا، زبان نرم تری اتخاذ کردند و با تآکید بر صلح آمیز بودن این اعمال به جای «جاسوسی»، آن را «جمع آوری اطلاعات»  خواندند. زمانی که کمپانی هوآویی Huawei سعی در فروش کالاهایش به آمریکا داشت،  ترس از آلوده بودن آنها به برنامه های جاسوسی باعث شد چنین معاملات را در چهارچوب  معاملات «خطرناک برای امنیت ملی» بررسی کنند. طبق مدارک منشره توسط سنودن، آمریکا دقیقا همین برنامه را در فروش کالا به چین داشته است. از نقطه نظر قربانیان، جاسوسی بین المللی و حمله سایبری اساسا یکی است.

جاسوسی سایبری نوعی حمله­ی سایبری است  و در هر دو مورد، شبکه­ی اینترنتی کشور دیگری شکسته می شود. تنها تفاوت در آن است که آیا این عمل با قصد انجام می شود یا نه؛ که البته تفاوتی مهم است. چنین اختلالی می تواند ماه ها شبکه اینترنت را فلج کند و از آنجا که طرفین درعمل وارد قلمرو کشور دیگری شده اند، غیر قانونی نیز هست؛ با این وجود این روالی هرروزی است. 

نمونه های بسیاری از  تغییر ساختار سیاسی و فرهنگی جوامع از طریق فناوری وجود دارد. مثلا در سال ۲۰۱۲،  آژانس امنیت ملی مکررا زیرساخت شبکه ی اینترنتی سوریه را با هدف حذف یک برنامه­ی جاسوسی شکست ولی نتیجه­ی آن از کار افتادن اینترنت سراسری آن کشور بود. در حال حاضر،‌ حکومت­ها به طور جدی درگیر جنگ سایبری هستند، و تفریبا ارتش سی کشور واحد جنگ سایبری دارند: ایالات متحده ( در وزارت دفاع)، روسیه، چین، کشورهای مهم اروپایی، اسرائیل، هند، یرزیل، استرالیا، نیوزیلند و برخی کشورهای آفریقایی. در آمریکا، دریاسالار مایکل اس راجرز، فرمانده­ی واحد امنیت سایبری ایالات متحده و نیز آژانس امنیت ملی است و این خود دلیل نزدیکی مأموریت­های این دو نهاد است. در مواردی چند، این حملات صدمات جانی و یا مالی داشته اند. مثلا در سال ۲۰۰۷، کشور استونیا مورد حمله­ی وسیع سایبری قرار گرفت. این جربان که باعث تنشی جدی بین روسیه و استونیا شده است، اولین جنگ سایبری شمرده می شود. گرجستان نیز قبل از حمله ی زمینی روسیه، مورد حملات سایبری قرار گرفت. در ۲۰۰۹، کره­ی جنوبی نیز از قربانیان چنین حملاتی بود. در همه­ی این موارد حمله به شکل خودداری از ارایه­ی خدمات صورت گرفت، یعنی شبکه ی اینترنتی چندان مورد استفاده قرار گرفت که موقتا از کار افتاده است. در بلند مدت این حملات باعث اختلال می­شوند ولی صدمه­ی زیادی وارد نمی­کنند. در همه­ی این موارد نمی­توان گفت آیا منشا حمله، حکومت ها بودند یا نه. با آن که در ۲۰۰۹، یک روسی ۲۲ ساله­ی ساکن تالین به حمله سال ۲۰۰۷ شبکه های اینترنتی استونیا محکوم شد، یک گروه از جوانان طرفدادر کرملین مسؤلیت آن را بر عهده گرفتند. این گونه شناساییِ منشاء حمله به ندرت پیش می آید. همانند حملات جاسوسی، حملات سایبری به راحتی قابل ردیابی نیستند و فقط می توان به فهرست قربانی های آن رجوع کرد. STUXNET که در ۲۰۰۹ توسط ایالات متحده علیه تسهیلات هسته ای نطنز صدمات زیادی به بار آورد، اولین سلاح سایبری شناخته شده است.

نظارت، تأثیری انحصار گرانه دارد. جاسوسی اساسا پیرو محدوده­های ژيوپلیتیکی است: کشوری با همکاری متحدانش علیه دشمنان جاسوسی می کند. این روال کار دوران جنگ سرد بود. سیاست همین بود. ولی نظارت بر همگان موضوعی دیگر است. برای مقابله با حمله­ای سایبری از یک طرف باید دائما و در همه جا جاسوسی کرد. با توجه به آن که هیچ کشوری به تنهایی قادر به چنین کاری نیست،‌ اطلاعات باید با همه به شراکت گذاشته شود. ولی در چنین وضعیتی چگونه می­توان متحدی یافت که در پی جاسوسی از کشور مورد نظر شما باشد؟ شاید آن کشور آنقدر در جاسوسی پیش نرفته باشد که همکاری با او فایده بخش باشد. بنا بر این کشوری که دارای پیشرفته­ترین و یا گستره ترین سیستم سایبری است مورد توجه است و آن هم به جز ایالات متحده نیست. واین همان چیزی است که در شرایط فعلی در جریان است. آژانس های اطلاعاتی ایالات متحده در حال حاضر با بسیاری از کشورهای انگلیسی زبان ثروتمند همکاری دارند که « پنچ چشم » خوانده می شوند: ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند. شرکای دیگرکه «نه چشم» خوانده می شوند  و دانمارک، فرانسه، هلند و نروژ را نیز به فهرست اضافه کرده اند؛ «چهادره چشم» کشور های آلمان، بلژیک، ایتالیا، اسپانیا و سوئد را نیز اضافه می کند. هند و یا  رژیم سرکوبگر عربستان نیر از متحدان ایالات متحده اند. سیستم نظارت جهانی توسط اتحادیه­ای از کشورها چشم انداز خوبی از آینده نیست، و بدین طریق است که سازمان امنیت ایالات متحده بر اطلاعات در سراسر جهان دست می یابد. سنودن در گواهی سال  ۲۰۱۴ در مقابل پارلمان اروپا ابراز داشت: « نتیجه ایجاد بازاری اروپایی است که  در آن عضوی از کشور های  اتحادیه ی اروپا  مثل دانمارک امکانات جاسوسی در اختیار ایالات متحده می گذارد به شرط ( غیر قابل اجرا‌)‌ آن که دانمارکی ها از نظارت در امان  باشند و آلمان نیز  به شرط مستثنی  نمودن  آلمانی ها از پاییده شدن، همین قرار داد را با آمریکا منعقد می کنند،   لیکن  تجهیزات هر کدام از این کشور ها، با رعایت کامل مواد قراردادشان با آمریکا، از  یکدیگر برای ایالات  متحده جاسوسی کند.  در ۲۰۱۴، سازمان امنیت ملی ایالات متحده جاسوسی ترکیه را می کرد و در عین حال به همکاری ترکیه جاسوسی کردها را پیش می برد. درهمان سال آشکار شد که از یکی از متحدانش: آلمان نیز جاسوسی می کرد. فرض بر این است که ایالات متحده در همه­ی کشورها به غیر از کشورهای عضو «پنج چشم» جاسوسی می کند. موفقیت اغلب برنامه های ضد تروریستی ایالات متحده در کشف خطرات متوجه کشورهای خارجی است که هیچ ربطی به ایلات متحده ندارد. جای تعجب نیست که ایالات متحده اطلاعات در اختیار اسرائیل می گذارد. معمولا هویت آمریکاییان در اطلاعاتی که توسط آمریکا به شراکت گذاشته می شود سانسور می شوند ولی این امر در مورد اسرايیل حقیقت ندارد و سازمان امنیت ملی ایالات متحده، شنود های اطلاعاتی خام را در اختیار واحد سری شماره  ۸۲۰۰  اسراییل  قرار می دهد.  حتی دشمنان تاریخی آمریکا   در رد و بدل کردن اطلاعات با آمریکا فعالند.  بعد از ۱۱ سپتامبر، روسیه،‌ چچن­های استقلال طلب را در فهرست  تروریست ها قرار داد و آمریکا را قانع کرد که اطلاعات در اخیتارش بگذارد. در ۲۰۱۱ روسیه در باره ی تمبرلن تزارنیو، تروریست ماراتون بوستن، به آمریکا هشدار داد  و امریکا هم در عوض بر امنیت المپیک سوچی نظارت کرد.

چنین همکاری­هایی در مورد جاسوسی دولت­ها از یکدیگر بیفایده است لیکن برای نظارت بر جمعیت کره­ی زمین بسیار لازمند. بنابراین در حالی که حکومت آلمان از جاسوسی سازمان امنیت ملی ایالات متحده برآشفته است در نظارت بردیگر کشور­ها همدست آمریکاست. چشم انداز آینده چندان زیبا نیست: اتحادی متشکل از اکثر قریب به اتقاق دول،  بر جمعیت  کره ی زمین نظارت خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

   

 

*********

 این مطلب بخشی از کتابی است که  به زودی از طرف انتشارات انسان شناسی و فرهنگ منتشر خواهد شد. نقل قول و هر گونه  انتشار این مطلب بدون اجازه  کتبی و رسمی موسسه انسان شسی و فرهنگ ممنوع و قابل پیگرد قانونی است. متن منتشر شده برای جلوگیری از تقلب هاین احتمالی فاقد  منابع 
درونی بوده و بخش هایی از متن اصلی در آن خذف شده است یا بدون آنکه به اثر خدشه ای وارد شود تغییر کرده اند. متن نهایی و کامل در  شکل  کتاب منتشر  خواهد شد.


****************************************
صفحه ی عاطفه اولیایی در انسان شناسی و فرهنگ: 
http://anthropology.ir/oliaiatefe

 

پرونده ی امبرتو اکو  در انسان شناسی و فرهنگ:

http://old.anthropology.ir/node/28529

 

پرونده ی برونو لاتور در انسان شناسی و فرهنگ: 

http://anthropology.ir/dossier/858


 *********************