جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تبدیل خاطره آنالوگ به حافظه دیجیتال



      تبدیل خاطره آنالوگ به حافظه دیجیتال
تمنا منصوری

امر آنالوگ، امری شیئی است اما امر دیجیتال، از جنس اعداد و تابع منطق صفر و یک است. منطق تغییرآنالوگ شیئی و فیزیکی است و منطق تغییر در امر دیجیتالی ظرفیت­های جهان اعداد است. تغییر دیجیتال از جنس نرم افزار و تغییر امر آنالوگ از جنس سخت افزار است. تغییر امر دیجیتال تابع قواعد ریاضی است و تغییر در امر آنالوگ تابع قواعد طبیعت است.خصیصه­های امر دیجیتالی قابل دستکاری بودن، شبکه ای شدن، قابل فشرده و

 

پردازش دیجیتالی اطلاعات در عصر جامعه شبکه­ای از تبعات ورود تکنولوژی­های رسانه­ای به، وتأثیر آنها بر، زندگی رسمی و غیر رسمی ما است. این تأثیر هم منبعث از رسانه­های جمعی است و هم رسانه­های ارتباطی خصوصی. به بیان دیگر. «این پیوند را روند دیجیتالی شدن[i] که موجب شده است رسانه به شکل دیگری از پردازش اطلاعات تبدیل شود و نیز ترکیب سیستم­های ارتباطی مبتنی بر سیم و کابل و انتقال اطلاعات ماهواره­ای که عملاً موجب یکپارچگی ارتباطات راه دور و پردازش اطلاعات در سطح جهانی، یعنی تلماتیک شده تقویت می­کند (ون لون، 1388: 106).»

امر آنالوگ، امری شیئی است اما امر دیجیتال، از جنس اعداد و تابع منطق صفر و یک است. منطق تغییرآنالوگ شیئی و فیزیکی است و منطق تغییر در امر دیجیتالی ظرفیت­های جهان اعداد است. تغییر دیجیتال از جنس نرم افزار و تغییر امر آنالوگ از جنس سخت افزار است. تغییر امر دیجیتال تابع قواعد ریاضی است و تغییر در امر آنالوگ تابع قواعد طبیعت است.خصیصه­های امر دیجیتالی قابل دستکاری بودن، شبکه ای شدن، قابل فشرده و متراکم شدن و کوچک شدن است.  اطلاعات دیجیتال اطلاعات خنثی است و بنابراین عکس العمل­هایش سیستمی است نه براساس انتخاب­های قومی و نژادی و یا سلیقه­های حزبی و ایدئولوژیک. ترکیب در پدیده آنالوگ تابع قوانین فیزیکی و شئی است ولی ترکیب در امور دیجیتالی تابع قوانین ریاضی است، لذا ترکیبات آنالوگ محدود و ترکیبات دیجیتالی متمایل به بی­نهایت است.

پیش از آنکه امکان ثبت، ضبط و انتقال داده­های خام و یا اطلاعات به واسطه تکنولوژی­های مختلف اطلاعاتی و ارتباطی فراهم شود، ثبت خاطرات تنها به صورت مکتوب در قالب نوشته یا ضبط تصویر آن با عکاسی امکان پذیر بود. همچنین به اشتراک گذاری یاد و خاطره با گردش آنها در میان افواه به صورت شفاهی و یا مکتوب، انجام می­شد. این وضعیت آنالوگ با ثبت رقومی و دیجیتالی اطلاعات که تنها با عدد و رقم شناخته می­شود تغییر کرد. به طوری که امروزه صداها، تصاویر متحرک یا ثابت به واسطه وسایلی که از تکنولوژی­های پیشرفته برخوردارند به راحتی و به سرعت قابل ثبت، ضبط، انتقال و حمل هستند.

 

تبدیل ثبت خاطرات موردی و منحصر به فرد به عملیات خودکار ثبت[ii]

 

این خاصیت، نشان دهنده نوع سوم ارتباط در نظام فراگیر واقعی- مجازی است یعنی ارتباط غایب با غایب که در این نوع ارتباط ماشین با ماشین ارتباط برقرار می­کند و موضوع اتوماتیک سازی امور تکرار شونده زندگی در فضای سامانه­ای مجازی است.این نوع نظام ارتباطی صنعتی، اتوماتیک و در عین حال بر اساس برنامه می­باشد.

دیجیتالی شدن به خودی خود اثرهای دیگری بر روی شیوه ارتباط می­گذارد. از جمله خودکار سازی، به طوری که برخلاف گذشته که داده­های دریافت شده از جهان خارج برای مرتب شدن و سامان دادن به ذهن مغشوش و مملو از داده­ها نیازمند تلاش فردی برای پیاده­سازی و مقوله بندی بود، امروزه امکان مرتب سازی خاطره­های ما به صورت خودکار توسط دستگاه­ها انجام می­شود. کافی است دکمه­ای را فشار دهید تا صدایی را ضبط یا تصویری را ثبت کنید. کافی است با یک فرمان ساده آن را به سایرین اطلاع دهید و کافی است برایشان نامی انتخاب کنید تا سیستم­های عامل بر اساس پیش فرض تعیین شده تاریخ ثبت خاطره­ای را برای شما بازیابد.

 

تبدیل خاطرات مجرد ذهنی به فراخاطره از رهگذر گذار مستمر خاطرات[iii]

 

امکان فرامتنی شدن در فضای مجازی یعنی همان گذر از یک سند به سایر اسناد از طریق هایپرلینک کردن است. در واقع فرامتن نامی است برای اتصالات غیر خطی بین بیت­های گسسته اطلاعات. پیوند دادن گرافیک، صداها و تصاویر متحرک به این صورت، فرا رسانه را تولید می­کند. علاوه بر اینکه امکان گذر از یک متن به متن دیگر در این فضا تسهیل می­شود، ساخت یک متن نه مجرد و تنها بلکه از متون دیگر حاصل می­شود. اصطلاحی که ژولیا کریستوا برای اولین بار در باب ادبیات و رمان بر بینا متنیت نهاد؛ «یک اثر، یک کل مستقل و تألیفی انفرادی نیست بلکه استغراق و تغییر شکل و دگرگونی از متون دیگر است، موزاییکی از نقل قول­ها (پاینه؛ باربرا، 2010: 348).» به رغم اینکه توالی چیدمان خاطره­ها در یاد ما می­تواند با نظم کلاسیک زمان دنیای واقعی همراه نباشد اما آنچه در جهان دوم اتفاق می­افتد امکان عبور از یک خاطره به خاطره­ای دیگر است هنگامی که با استفاده از کلماتی کلیدی آنها را تعریف کرده باشیم. در اینجاست که الگوریتم شبکه­ای فضای مجازی و نه اراده ما امکان ارتباط یادها را فراهم می­آورد.

 

تبدیل خاطره مکان محور به حافظه فضا محور[iv]

 

تغییر دیگری که انتقال از فضای واقعی به مجازی در پی دارد، کمرنگ شدن نقش مرکز و هسته و تمرکز است. در جهان اول، همه امور حول یک محور مکانی و زمانی انجام می­شود. وابستگی به موقعیت در فضای مجازی رنگ می­بازد و به نوعی با بازتوزیع و تفرق امور مواجه هستیم. ون لون در بحثی با عنوان تلماتیک و سرگشتگی به این موضوع پرداخته و می­گوید: «تلماتیک منجر به افزایش چشمگیر ظرفیت ما برای فرا رفتن از محدوده­های فیزیکی مکان گشته است... چرا که کسانی که با رسانه­های ارتباطی سر و کار دارند می­توانند در یک آن تقریباً با هر نقطه دیگری از جهان ارتباط برقرار کنند (ون لون، 1389: 106).» سرگشتگی ما در عالم خیال و خاطره و جهان ذهن یادآور مکانی است که زمانی حتی به فاصله ناچیز چند ثانیه پیش­تر در آن سپری کرده­ایم و تداعی کننده دوره زمانی خاصی است اما رسانه­ای شدن خاطره گاه به جای تداعی مکان فیزیکی یادآور شرایطی است که به واسطه فضای مجازی به طور مکرر به مرور آن پرداخته­ایم. تصویر نقش بسته در ذهن ما با تجربه تکرار شونده مرور مجازی خاطرات، علاوه بر تداعی شدن مکان فیزیکی، تصویر خویشِ غوطه ور شده در خاطرات بازیابی شده مجازی را نیز به همراه می­آورد.

 

تبدیل خاطره واقعی فیزیکی اما ذهنی به واقعیت ذهنی-مجازی[v]

 

جامعه شبکه­ای که امکان تولید و پرداخت پیام را برای همگان فراهم می­کند، نشان از جامعه پسا مدرن دارد که بر خلاف جامعه مدرن که اصل سازمان دهنده آن نظام تولید است، در اینجا رمزگان وانمودی جانشین آن می­شود. به عقیده بودریار، در این گونه جوامع با انفجار علائم، نشانه­ها و رمزگان مواجه هستیم که این خود به مبهم شدن مرز میان واقعیت و تصویر واقعیت گزافه یا غلو آمیز می­انجامد (ضیمران، 1385). بر این اساس خاطرات دیجیتالی شده ما چه از نوع تصویر باشد چه صدا، ما را در مرز میان خیال و واقعیت قرار می­دهد. مراد بودریار از این اصطلاح آن است که دیگر میان سطح و عمق، واقعی و خیالی و مرز فاصله­ای وجود ندارد. در جهان واقعیت­های غلو آمیز هر تصویر و شبحی جای اصل واقعیت را می­گیرد. بر اساس مفهوم و فرایند شبیه سازی مورد نظر بودریار، «رسانه­های نوین و تکنولوژی­های ارتباطی به اندازه بیشتری ما را از واقعیت جدا می­سازند و در عوض برای ما یک واقعیت مجازی خلق می­کنند (بل، 1389: 124).» هرچند خاطره­ها همیشه در جهان ذهنی قرار دارند اما امکان ثبت و ضبط و انتقال و به اشتراک گذاری یاد و خاطره به واسطه رسانه­ای شدن جهان کنونی، آن را از جهان ذهنی در جهان مجازی تکثیر می­کند. اما آیا این تکثیر، تصویری از آن است یا وجه ملموس شده واقعی نمای آن به حدی که مرز میان اصل و فرع را از میان بر دارد؟ ماهیت خاطره به نوعی مجازی است اما مجازیت آن در فضای سایبر، به متنی شدن آن کمک کرده و ماندگاری آن در این فضا توهم واقعی بودن آن را ممکن می­سازد. همین خاصیت به انتقال دیگری ارتباط دارد که به نوع دسترسی به اطلاعات در این فضای دوم مرتبط است.

 

تبدیل دسترسی واقعی به خاطرات به دسترسی مجازی به حافظه[vi]

 

تا پیش از آنکه جهان دوم تعریف کنونی خود را داشته باشد، صرف نظر از نوستالژی، دژاوو و تداعی ناخودآگاه خاطرات، حصول دسترسی به وقایع ثبت شده در گذشته مستلزم رجوع به اسناد خطی یا مراجعه به مکان­هایی مانند موزه­ها بود؛ نیاز آن می­رفت که افراد برای خواندن یادبود و خاطره­های به جا مانده از یک انسان یا شیء در فواصل جغرافیایی و نیز طیّ زمانی حرکت کنند اما اکنون به سبب برداشته شدن مرزهای این چنینی، نوع دسترسی به خاطرات نیز تغییر کرده. بیجسترولد و ون دایک (2009)، در هم بافتگی صدا و حافظه را نه تنها به واسطه تکرار نواهای آشنا و نوستالژی­ای که به لحاظ تجاری در ایستگاه­های رادیویی بکار گرفته شده، که از رهگذر تبادل آهنگ­های ارزش مند بوسیله اولین دستگاه­های ضبط صدا و نیز از طریق کنش­های فرهنگی نظیر گردآوری، بایگانی و فهرست کردن می­دانند (ص 11-12). صدای مشهور ترین نوازندگان کلاسیک جهان بی آنکه ملزم به حضور در موزه موسیقی باشیم در سایت­های اینترنتی قابل شنیدن است. امکان تور مجازی موزه­ها فراهم شده و حتی خاطرات فردی، خصوصی و شخصی نیز نیازمند روشن کردن سخت افزارهای تکنولوژیک و طی کردن کارایی­های نرم افزاری آن وسایل است. سؤالی که در همین جا امکان طرح آن بوجود می­آید این است: حد فاصل سختی ابزاری تکنولوژی و فضای سایبر و حیات عاطفی و آسیب پذیر خاطرات بخصوص احساسی با چه چیزی پر می­شود؟ آیا نوع دسترسی مجازی اما نیازمند عبور از مواد فناورانه و نوین، روح انسانی، غیر مادی و روحانی برخی خاطرات را خدشه دار، آیینی و حتی عادتی و نه به مثابه یک کنش فرهنگی نمی­سازد؟

 

منابع:

بل، د (1389)، درآمدی بر فرهنگ های سایبر، ترجمه: کوثری، م؛ حسنی، حسین. تهران، انتشارات جامعه شناسان.

ضیمران، م، (1385)، اندیشه های فلسفی در پایان هزاره دوم، تهران، هرمس.

ون لون، ی، (1388)، تکنولوژی های رسانه ای از منظر انتقادی، ترجمه: علیقلیان، الف. تهران، انتشارات همشهری.

 

Bijsterveld, K., & Van Dijck, J. (2009). Sound Souvenirs: Audio technologies, memory and cultural practice. Amsterdam University Press.

Payne, M., & Barbera, J. R. (2010). a dictionary of cultural and critical theory. Wiley-Blackwell.

 

 

 

[i] - Digitalization

[ii] - Automatization

[iii] - Intertextualization of hypertextuality

[iv] - Dispersality

[v] - Virtual Reality

[vi] - Virtual connectivity 

 

 

تمنا منصوری

دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه تهران

s.tamanna.mansouri@gmail.com