چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

آشنایی با مفهوم کایرتسو در اقتصاد ژاپن



      آشنایی با مفهوم کایرتسو  در اقتصاد ژاپن
ترجمه ی محمد علی میرعابدینی

مقدمه:
کایرتسو (Keiretsu) به گروهی از شرکتها گفته می شود که فعالیتهای تجاری مرتبط و سهامداران مشترک دارند. کایرتسو مفهومی غالب در اقتصاد قرن بیستم ژاپن بود.
اعضای این شرکتها با مرکزیت یک بانک هر یکی سهمی کوچک از شرکت دیگر را در مالکیت خود دارند. این سیستم ، مدیریت شرکتها را از نوسانات قیمت سهام محافظت کرده و همچنین مانع برتری یافتن مالکیت هر یک بر دیگری      می شود و در نتیجه شرایطی را فراهم می آورد که هر یک از شرکتها امکان برنامه ریزی بلندمدت در پروژه های نوآورانه را داشته باشند. این مفهوم عنصر اساسی صنعت خودروسازی ژاپن نیز می باشد.

تاریخچه:
چگونگی اداره کردن شرکتها در ژاپن به سالهای 1600 میلادی باز می گردد که همزمان با ورود جهان به انقلاب صنعتی منجر به شکل گیری دوران بازسازی میجی در سال 1866 گردید. نحوه اداره کردن شرکتها را در این دوره زایباتسو می نامیدند. در دوران قبل از جنگ چهار زایباتسوی بزرگ در ژاپن وجود داشت: میتسوبیشی ، سومیتومو ، یاسودا و میتسویی. فعالیت این شرکتها بیشتر بر فلزات ، بانکداری ، تجارت بین الملل و سایر بخشهای اقتصادی متمرکز بود که همگی تحت کنترل یک شرکت مادر بودند. این مجموعه ارتباط نزدیکی نیز با بانکهای قدرتمندی که توان تامین مالی پروژه های مختلف را دارا باشند،  داشت.
نخستین نمونه کایرتسو در ژاپن به دنبال وقوع جنگ جهانی دوم و در خلال دوره معجزه اقتصادی ظهور یافت. قبل از تسلیم ژاپن در جنگ ، صنعت این کشور تحت کنترل خانواده هایی بود که با ساختاری عمودی تحت عنوان زایباتسو فعالیتهای صنعتی را در کنترل خود داشتند. در این سیستم شرکتهای بزرگ صنعتی به هموار کردن راه برای بانکها و شرکتهای تجاری می پرداختند.بانکها و شرکتهایی که خود  در راس هرم حضور داشتند و تمامی عملیات مالی و توزیع کالاها را کنترل می کردند.

فروپاشی زایباتسو:
زایباتسو با احساسات ضد و نقیض ارتش ژاپن که در خلال جنگ جهانی دوم به ملی کردن بخشی از صنایع پرداخت متاثر گشت. و باقیمانده آن نیز تحت تاثیر ویرانیهای جنگ به شدت آسیب دید. پس از اشغال ژاپن توسط آمریکا تلاش های نسبتا موفقیت آمیزی برای از بین بردن زایباتسو صورت گرفت.
در خلال اشغال ژاپن انحلال کامل شانزده زایباتسو هدف گذاری شد. همچنین بیست و شش زایباتسو نیز دچار بازنگری سازمانی شدند. در بین زایباتسوهایی که در سال 1947 برای انحلال کامل هدف گذاری شده بودند ، آسانو ، فوروکاوا ، ناکاجیما ، نیسان ، نومورا و اوکورا قرار داشتند. دارایی خانواده های مالک این شرکتها مصادره شد ، شرکتهای مادر حذف شدند ، مدیران آنها برکنار گشتند و حمایت های قانونی که از آنها می گشت متوقف شد.
ماتسوشیتا که بعدها به پاناسونیک تغییر نام داد ( اگرچه یک زایباتسو نبود) و برای انحلال هدف گذاری شده بود با امضای طوماری توسط پانزده هزار کارمند خود و خانواده هایشان نجات یافت.
در هر حال انحلال کامل زایباتسو هرگز امکان پذیر نشد به دلیل اینکه بعدها آمریکا قانون انحلال را ملغی اعلام کرد تا برای مقابله با نفوذ کمونیسم در آسیا به بازسازی صنعت ژاپن بپردازد. به طور کلی زایباتسو برای اقتصاد و حکومت ژاپن لازم دانسته شد.
هم اکنون نیز بانکها و شرکتهای تجاری در راس هرم قرار دارند و با در اختیار داشتن بخشی از سهام شرکتها در قالب کایرتسو به کنترل فعالیت ها می پردازند. در واقع اکنون مالکیت سهام داران جایگزین مالکیت خانوده ها گردیده.

انواع کایرتسو:
-    کایرتسوی افقی: ویژگی بنیادین این نوع (که کایرتسوی مالی نیز نامیده می شود) شکل گیری دور یک سیستم بانکی است. که در واقع بانک در این روش کمک های مالی لازم را فراهم    می کند.
-    کایرتسوی عمودی: ویژگی این نوع (که کایرتسوی صنعتی نیز نامیده می شود) شکل گیری دور تامین کنندگان ، تولیدکنندگان و توزیع کنندگان یک صنعت است.

ماهیت کایرتسو:
مرکزیت کایرتسو با یک بانک و یک شرکت تجاری است. بانکها اجازه دارند تا کمتر از پنج درصد از کل سهام منتشر شده یک شرکت را خریداری کنند. (قانون ضد انحصار سال 1977). بانکها با ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری و فراهم کردن وام های مورد نیاز ، نقشی حیاتی در عملکرد مطلوب چنین سازمان هایی دارند. شرکتهای بازرگانی نیز اقدام به واردات و صادرات کالاهای گوناگون در کشورهای مختلف می کنند. هر شرکت اصلی نیز ، ریاست مجزای خود را دارد تا امکان  تصمیم گیری های راهبردی برای اعضا فراهم شود.
کایرتسو روش هایی را اتخاذ می کند تا از در اختیار گرفتن سهام آن توسط شرکتهای غیرژاپنی ممانعت به عمل آید. یکی از این روشها پیوستگی یا مالکیت سهام به شکل ضربدری یا متقاطع است. به این مفهوم که هر شرکت سهامی از شرکت دیگر را در اختیار خود دارد. این روش کمک می کند تا فشار از مدیریت هر شرکت برداشته شده و امکان دستیابی به اهداف کوتاه مدت که لازمه نایل آمدن به اهداف بلندمدت شرکت است فراهم گردد. و البته در اختیار داشتن سهام شرکتها به صورت متقاطع ، ابزاری برای کنترل فعالیت هر یک از شرکتها نیز می باشد. سطح قدرت و نفوذ هر یک از شرکتها به دو عامل بستگی دارد:
1-    نسبت در اختیار داشتن سهام متقاطع ( تعداد سهم در اختیار از کل سهام منتشر شده یک شرکت)
2-    نسبت وامهای دریافتی ( نسبت وام دریافتی یک شرکت به کل وامهای دریافت شده )
فعالیت هایی چون بانکداری ، بیمه ، فلزات ، تجارت ، تولید و مواد شیمیایی از نوع کایرتسوی افقی می باشند. اعضای شرکتها از یک سیاست کلی پیروی می کنند و در عین حال از رقابت با یکدیگر خودداری.
در دهه 1920 دولت مردان ژاپنی روابط نزدیکی با زایباتسو داشتند که تاثیرات آن همچنان باقی است. کایرتسو تاثیری عمیق بر صنایع و سیاست های اقتصادی ژاپن دارد. عادت های ترجیحی خرید در کایرتسو سرمایه گذاران خارجی و محصولات آنان را از دسترسی به بازار ژاپن دور نگه داشته است که آمریکا از آن انتقاد نموده و از آن به عنوان سدی در برابر تجارت آزاد یاد می کند. کایرتسو به ژاپن امکان می دهد تا در بازار خود حضوری انحصاری داشته باشد و از مزایای آن بهره مند شود. بنابراین قیمت کالاها را در سطحی بالا نگه می دارند چراکه بر نظام توزیع کالا تسلط دارند. بدین شیوه ژاپن در دهه 1980 میزان وارداتی بسیار کمتر از آنچه ممکن است داشته. (حدود 40 میلیارد دلار کمتر - بر اساس گزارش موسسه بروکینگز).
در چنین محیطی از کار امکان حضور بلندمدت و دائمی در تمام طول دوران حرفه ای برای هر فرد در شرکت فراهم می شود. افزون بر آن چنین چارچوبی امکان رشد سریع شرکت ها را فراهم می کند. (به اشتراک گذاشتن اطلاعات ، کاهش هزینه های تحقیق و توسعه و کیفیت بهتر از جمله مزایای سیستم کایرتسو می باشد).
منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Keiretsu
مترجم:
m.a.mirabedini@gmail.com