یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
اندیشمندان حوزهی مصرف (7): لوفبور و دوسرتو: مصرف و زندگی روزمره
در این نوشتار تمرکز را بر مصرف «متداول» یا «فیزیکی»، فضاهای شهری روزمره، روابط و فعالیتهای اجتماعی میگذاریم. این بحث شامل فضاهای مصرفی «نامحسوس» مانند مکان فروش خودرو، فروشگاههای لباس دست دوم، موسسات خیریه، سوپرمارکتها و خانه است. دنیای روزمره و متداول با کُدهای پنهان و زبانهایی نشان داده شدهاند که هر تکهی آن به اندازهی فضاهای تماشایی، مکانها و خردهفروشیهای رسمی، بیگانه است و نه بیشتر از آن (Crewe, 2000). علاوه بر این به عقیده لوفبور (1971) و دوسرتو (1984)، شیوههایی که در آن افراد به طریق عادی و متداول درگیر چشماندازهای شهری میشوند، کاملا برجسته است.
مطالعات فضاهای مصرفی نامحسوس، عموما با تفسیر عملکردهایی که شکل هویتی را میسازند، ترکیب شده است. مطالعات نشان داده است که مصرف تنها به خرید کردن محدود نمیشود بلکه جستجو در شناخت جنسیتی و خانگی در فضاهای روزمرهی خانه، خرید در بین کاتالوگها و تبلیغات طبقهبندی شده به مثابه مصرفی هستند که فضای مجازی اینترنتی، به عنوان معناهای نمادین از چنین فعالیتهای شناخته شده است. این فعالیتها شیوهای از یک روند بازتابندهی خلاقانه و تولیدکننده را در حرف و عمل نشان میدهد. مهمتر اینکه مطالعات مصرف روزمره، نشان داد که ملاحظاتی چون «عشق» و «ارزش» نادیده گرفته شدهاند و این گرایشی بوده است برای آسان یا نادیده انگاشتن روابط مبادلهای که عقلانی نیستند. اما این روابط در معناهای اجتماعی نفوذ کرده و در موقعیتهایی که فعالیتهای نمادین باشکوه با زمینههای احساسی وجود دارند، کاملا جا گرفتهاند (Miller, 1998). به نظر کرو (2000) نه تنها به نقشهی مکانهای مصرفی (هم نامحسوس و هم قابلمشاهده) نیاز است، بلکه رویکردهای انسانشناختی در روش مانند مشاهدهی مشارکتی و میدانی نیز لازم است تا ظرافتهایی که معنای اجتماعی مصرف معاصر و ارتباطش با فرد را آشکار کرده و نشان داده است، قابل درک شوند .
تمرکز بر مطالعات مصرف و زندگی روزمره به دلایل متعددی اهمیت دارد. نخست برجسته کردن پتانسیل این مطالعات و اهمیت نقش مصرف در زندگی متداول و عادی و دوری از تمرکز بر مطالعاتی که صرفا به چشماندازهای شهری پرداختهاند. دوم، تاکید زیاد بر تبادل نظر، فردت و تضاد که به عنوان مفهوم گفتمانی مه در ساختن هویت، سبک زندگی و جامعهپذیری نقش دارند. در نظریات زندگی روزمره به این بخش خواهیم پرداخت.
نظریات زندگی روزمره
دو نویسندهای که به نظریات زندگی روزمره پرداختهاند، هانری لوفبور و میشل دوسرتو هستند که هر دو به جنبههای تجربی زندگی شهری و معنای شهر به عنوان مکانی برای مقاومت توجه کردهاند. مثلا دوسرتو، در نظر داشت شیوههای «تاکتیکی»ای را بررسی کند که در آن، فعالیتها یا رفتارهای روزمرهی ضعیفتر، ایدئولوژیهای اجتماعی مسلط و روابط قدرت را واژگون میکنند. دوسرتو با توصیف کنشهای مصرفی مانند؛ مطالعه، آشپزی و خرید، خلاقیت در زندگی روزمره را برجسته میکند. مهمتر اینکه به نظر او منابع قویتر دیگر، به طور معمول به منافع وابسته اختصاص داده شدهاند.
نطقهی آغازین این دو نویسنده، مفهوم «زندگی روزمره» است که به معنای «فرهنگ» متداول میباشد. مطالعات زندگی روزمره به فرهنگ زندگی روزانهی همهی ما، یعنی هرکاری که در هر زمان انجام میدهیم مربوط میشود. بنابراین مطالعات زندگی روزمره، با قدرت حاکم که آن را ثبت و کدگذاری میکند ارتباطی ندارد. در عوض، توجه این نویسندگان، شیفتهی مفهومسازی در زندگی روزمره معطوف به چیزیست که غیرقابل پیشبینی باشد. این علاقه، در حد فعالیتهای روزمرهی زندگی معمولی یعنی آنچه مردم در زندگی هر روزهشان انجام میدهند باقی مانده است،. در مجموع، مطالعات زندگی روزمره، به آنچه معمولی و از قبل تعیین شده است و هر روز تکرار میکنیم توجه دارد.
هانری لوفبور نشان داد که تولید و بقای مکانها و فضاها از شبکههای اجتماعی که به زندگی روزمره معنا میبخشند، جداییناپذیر است. به عقیدهی او، شبکههای اجتماعی معنادار که زندگی ما را میسازند توسط افرادی که بخشی از زندگی روزمره هستند، شکل میگیرند. همینطور، افراد چنین شبکههایی را توسط ارتباط با دیگران، برقراری چهارچوبهای مرجع و متداول کردن عملکردهای روزانه تولید میکنند. به طور خلاصه، شبکههای اجتماعی معنادار و شیوههایی که افراد، این شبکههای اجتماعی (معنای شبکهها) را حس میکنند، هر دو نتیجهی زندگی اجتماعی و معناهایی است که توسط آن ساخته شده است.
بهگفتهی میشل دوسرتو عملکردهایی که زندگی روزمره را میسازند «نظمگریز» بوده و «غیرقابل مشاهده» هستند. به این معنی که، این کنشها در چهارچوبهای قانونی (تحمیلی) موجود جای میگیرند اما از مدیریت شبکههای حمایتی، سیاسی و منظم منع میشوند (Stevenson, 2003). استیونسون برای نشان دادن این موضوع به کار جان فیسک اشاره میکند. فیسک نشان داد که چگونه جوانان از اشیاء و کالاهای سرمایهداری برای نشان دادن هویت و ارزشهایشان استفاده میکنند، کالاهایی چون لباس، مجلات و دیگر اشکال محصولات فرهنگی مردمی. این خلاقیت عموما بر ضد مفاهیم مسلطی است که وجود دارند. مثلا هدف سازندگان سنجاقهای ایمنی که در اواخر دههی 1970 توسط گروههای راک استفاده میشد، هرگز این نبوده است که بینی را سوراخ کنند. گرچه استفاده از این سنجاقها یک نافرمانی مدنی بود که هویت جمعی را میساخت. استیونسون از مثال مشابه اجارهی آپارتمان که لوفبور و دوسرتو بیان کردهاند نیز استفاده میکند، در اجاره آپارتمان، مستاجر، آن فضا را از طریق جامعهپذیری مال «خود» میکند. این میتواند شامل انتخابهای آنها برای مبلمان، قرار دادن وسایل شخصی و استفاده کردن به شکل اتاق خواب باشد، به این شکل که از یک اتاق بزرگ به عنوان اتاق خواب استفاده شود.
با این حال، به رغم چنین کنشهایی که برای مقاومت صورت میگیرد، توانایی چنین تاکتیکهایی، برهم زدن توازن قدرت و ساختارهای مسلط و فرمانبردار است که توسط لوفبور و دوسرتو به چالش کشیده شده است. مثلا استیونسون نشان میدهد که در مدل فرصتطلبی سرمایهداری، سبکهایی که توسط گروههای خردهفرهنگ به عنوان نشانههایی از مقاومت خلق شده است را، اغلب به سمت جریان اصلی فرهنگ رقم خورده است. پانک تنها یک مثال از سبک خردهفرهنگ است که ابتدا در جنبشهای زیرزمینی موسیقی و طراحی مُد پدید آمد اما پس از آن توسط جریان اصلی فروشگاههای زنجیرهای مُد، صنعت موسیقی و تلویزیون کودکان به تولید انبوه رسید. با این همه، خلاقیت در فرهنگ مردمی و زندگی روزمره به معنای این است که سبکهای جدید به طور مداوم به شکل یک تاکتیک مقاومتی به روز میشوند.
این نمونهها نشان میدهد که هم لوفبور و هم دوسرتو به درستی ادعا میکنند که شهر و استفادههایی که ساکنان شهری از مکانها و فضاها برای خودشان میکنند، یک «موقعیت» مهم برای تغییرات مقاومتی است. استیونسون اشاره میکند که همانطور که بنیامین تشخیص داده، مشارکت در پرسهزنی شهری برای ساخت و توسعهی فرهنگ است و قدم زدن کار اصلی و پایهای در نظریات زندگی روزمره به شمار میرود، هم از نظر فعالیت و هم به لحاظ استعاره.
علاقهی هر دو نظریهپرداز، عملکردهای مردمی، فرهنگ خیابان و خوانش شهر به مثابه یک «متن زنده» است. مثلا، دوسرتو نشان میدهد که چگونه معناهای فراگیر توسط فرآیندهای رسمی یا استراتژیهایی چون معماری، طراحی و برنامهریزی شهری بر فضاهای شهری نوشته یا تحمیل شده است که میتواند توسط «تاکتیکها» یا «عملکردهای فضایی» واژگون شوند. در مخالفت رسمی و منطقی با «مفهوم شهر»، که به عنوان فضای کلی و شناخته شدهی موجود است، دوسرتو یک شهر پویا و ناشناخته را فرض میکند، شهری باز (مانند مجموعهای از فضاها) با در نظر گرفتن کوچکترین عناصر آن، مانند ردپاها در خیابان.
در همین راستا، لوفبور، همرای با نظرات دوسرتو، بیان میکند که اهمیت چنین رویکردی بررسی این دیدگاه است که تصور عصر (پست) مدرن و فعالیت خلاقانهی انسان، به سمت اشکال کالایی شده و متداول تغییر کرده است. با همین مضمون، لوفبور اشاره میکند که این فراگیر شدن، هم سرکوبکننده است و هم رهاییبخش. نقد او بر زندگی روزمره، فعالیتهای رایج و عادتوارهای را برجسته میکند که شخصیت دنیایی ما را در زندگی روزمره میسازد. با بحث دربارهی موضوعاتی نظیر تمایلات، کارها و خوشگذرانیها، او نشان میدهد که زندگی روزمره با فعالیتهای تولیدی و مصرفی انباشته شده است. مطمئنا حتی در سطح روزانه و فیزیکی، جامعهی مصرفی «شیوهی زندگی» ، بخشی از روابط اجتماعی ما را میسازد. در مجموع لوفبور عقیده دارد که زحمت زیاد که به شکل عادت زندگی روزمرهی ما را شکل میدهد، قاطعانه بر محور مصرفگرایی و کنترل اجتماعی و نظمبخشی زندگی روزمره است. با این حال، خلاقیت و عاملیت فردی با فعالیتهای مصرفی درهمآمیخته و به نظر لوفبور و دوسرتو، درجاتی از مقاومت در برابر چنین کنترل اجتماعی و نظم ممکن در فعالیتهای روزانه وجود دارد.
مثلا هنگام راه رفتن، مصرفکنندهی شهری هم تجربه میکند و هم شهری را خلق میکند که نمیتواند «ببیند» و در این حالت امکان دارد تنها در فضا حضور داشته و در یک زمان خاص مشغول به کاری باشد. مسیری که افراد در فضای شهری میپیمایند میتواند در خاطره یا تصور بماند. این نقشهی ذهنی میتواند از بازنماییهایش در یک نقشه یا فرم تصویری یا توسط تجربه قبلی از فضایی خاص خبر دهد. به نظر دوسرتو، راه رفتن نوعی از کنش است که موجب میشود مصرفکنندگان «بیشماری» شهر را به عنوان فضاهای «خودشان» نوشته و بازنویسی کرده و داستانهای تکه پارهای را خلق کنند که با داستانها دیگر ارتباط دارد. از میان این مسیرها و ارتباطات است که شهر بوجود میآید.
دیدیم که مصرف، چگونه در قلب فعالیتهای متداول و فیزیکی قرار داشته و زندگی روزانهی ما را شکل میدهد و همچنین یک از اجزای مهم در ساخت فضاهای شهری، فعالیتها، هویت و روابط اجتماعی است. همچنین مشاهده شد که چطور فعالیتهای روزمره، عملکردهایی هستند که میتوانند شناخته شده، مهاجم بوده و زبان و نشانههای پنهانی داشته باشند که هر جزء آن همانقدر پیچیده و جالب باشد که فضاهای تماشایی، مکانها و عملکردهای مصرفی. نظریهپردازانی چون دوسرتو و لوفبور شیوههایی را توصیف کردهاند که در آن افراد با چشماندازهای شهری به شکلی متداول و روزمره درگیر شده و نشان داده میشود که چطور فرد و مقاومت با عملکردهای مصرفی ارتباط دارند.
از گفتگو، شناخت و سفر در شهر و دنیای شهری هر روزهمان گرفته تا فضاهای مصرفی نامحسوس مانند موسسات خیریه، بنگاههای فروش خودرو، فروشگاههای لباس دست دوم، سوپرمارکتها و خانه، مطالعات مصرف روزانه با استفاده از تفسیر عملکردها، گسترهی فیزیکی و ساختار هویتی شهر را میسازد.
مطالعات زندگی روزمره نشان میدهد که مصرف، چگونه یک جنبهی مسلط قابل افزایش در زندگی اجتماعی است. نویسندگان نشان دادهاند که چگونه مردم معمولی با این سیستم درگیر شده و فعالیتهای روزانه تنها توسط نظم اجتماعی مسلط ساخته نشدهاند بلکه برعکس کنشهای روزانه در پی تخریب، انحراف و اتصال کوتاه به قدرت اتفاق میافتد. کسانی همانند لوفبور و دوسرتو از یک حس قوی در عملکرد و توانایی خلاقیت صحبت میکنند. در حالیکه ممکن است این دیدگاه، خیالبافی را دربارهی مقاومت مصرفی افزایش دهد، اما این تاکید درخصوص مقاومت مستقیم مانند آنچه خردهفرهنگها انجام میدهند، نیست. زندگی روزمره لزوما نظم مسلط را واژگون کرده و تخریب میکند. در حالیکه مردم به طور گستردهای برای مبارزه با نظامی که بر آنها تحمیل میشود ناتوان هستند، از آن فرار میکنند بیآنکه عملا آن را ترک کنند. در یک جامعهی مصرفی، همهی فعالیتهای متداول و روزانهی مصرفکنندگان، شیوههایی از حضور را ممکن کرده و این مصرفکنندگان هستند که به طور فعال زندگی روزمرهشان را ایجاد میکنند، آنها راه خودشان را در این دنیا حتی به شکل تصنعی میسازند و دنیای خودشان را از طریق عملکردهای روزانهای مانند راه رفتن، آشپزی، صحبت، خواندن، خرید و غیره شکل میدهند.
عکس: سرای مرتضوی، مشهد، تابستان 94، آرشیو انسان شناسی و فرهنگ
منبع:
Mark Jayne (2006), Cities and Consumption, Routledge.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست