فال حافظ - زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

سر فرا گوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر

که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم

اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

خنده جام می و زلف گره گیر نگار

ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست

تعبیر فال حافظ شما:

آرزوهای دست نیافتنی در سر داری از آن‌ها دوری کن و خود را اسیر آن‌ها نکن. چرا کاری که به سود تو نیست را انجام می‌دهی و بهای سنگینی برای هر چیز بی ارزش می‌پردازی؟ قفل کارهایت فقط به دست خود باز می‌شود و منتظر معجزه نباش. فقط به بازوی خودت اتکا کن تا به مقصودت برسی.

شاهد فال:

غزل شماره 27 - در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست

---

برای گرفتن مجدد فال حافظ ابتدا نیت کرده و سپس بر روی تصویر زیر کلیک کنید