Methylprednisolone sodium
|
متیل پردنیزولون سدیم
|
موارد و مقدار مصرف: موارد و مقدار مصرف
التهاب
بزرگسالان: 10 تا 250 ميليگرم عضلاني يا وريدي هر 4 ساعت.
کودکان: 03/0 تا mg/kg 2/0 يا 1 تا mg/m2 25/6.
شوک
بزرگسالان: 100 تا 250 ميليگرم وريدي به فاصله هر 2 تا 6 ساعت يا mg/kg 30 وريدي در شروع و در صورت لزوم هر 4 تا 6 ساعت تکرار شود يا بعد از دوز اوليه وريدي، mg/kg 30 انفوزيون وريدي هر 12 ساعت براي 24 تا 48 ساعت.
لوپوس نفرايتيس شديد
بزرگسالان: 1 گرم وريدي در مدت 1 ساعت براي 3 روز . درمان سپس به صورت خوراکي با دوز mg/kg 5/0 روزانه ادامه پيدا ميکند.
کودکان: mg/kg30 وريدي يک روز در ميان براي 6 دوز
درمان يا به حداقل رساندن ضايعات حرکتي و حسي ايجاد شده بوسيله آسيب حاد طناب نخاعي.
بزرگسالان: شروع با mg/kg 30 وريدي در مدت 15 دقيقه سپس در مدت 45 دقيقه انفوزيون وريدي mg/kg/hour 4/5 براي 23 ساعت
داروي همراه در درمان پنوموني پنوموسيستيس کاريني متوسط تا شديد.
بزرگسالان و کودکان بزرگتر از 13 سال: 30 ميليگرم وريدي دو بار در روز براي 5 روز ، 30 ميليگرم وريدي روزانه براي 5 روز، 15 ميليگرم وريدي روزانه براي 11 روز يا تا زمان کامل شدن درمان آنتي بيوتيکي.
|
موارد منع مصرف و احتياط: موارد منع مصرف و احتياط
موارد منع مصرف: حساسيت به اجزا فرمولاسيون، عفونتهاي قارچي سيستميک، نوزادان نارس.
موارد احتياط: بيماران با نارسايي کليه، زخم گوارشي، زيادي فشارخون، پوکي استخوان، ديابت مليتوس، هيپوتيروئيدي، سيروز، ديورتيکوليت، کوليت اولسراتيو غيراختصاصي، آناستوموز روده اي اخير، اختلالات ترومبوآمبوليک، تشنج، مياستني گراويس، نارسايي قلبي، سل، ناپايداري حسي، هرپس سيمپلکس چشمي و تمايلات سايکوتيک.
|
عوارض جانبي: اثر بر آزمايشهاي تشخيصي
سطح گلوکز و کلسترول را افزايش و سطح پتاسيم و کلسيم را کاهش ميدهد.
مسموميت و درمان
تظاهرات باليني: مصرف به صورت يک دفعه حتي با دوزهاي بالا به ندرت مشکل باليني ايجاد ميکند. چنانچه دارو کمتر از 3 هفته حتي با دوزهاي بالا مصرف شود، واکنشهاي توکسيک به ندرت اتفاق ميافتد. اما مصرف به صورت مزمن واکنشهاي فيزيولوژيک ناخواسته مانند ساپرس محور هيپوتالاموس ـ هيپوفيز ـ آدرنال، ظاهر کوشينگوئيد، ضعف عضلاني و پوکي استخوان را نشان ميدهد.
درمان: دوز را به آرامي کاهش دهيد. بيمار را به صورت علامتي درمان کنيد.
|
|
تداخل دارويي: تداخل دارويي
مصرف همزمان با آمفوتريسين B و ديورتيکها هيپوکالمي را تشديد ميکند. سطح پتاسيم سرم بررسي شود.
مصرف همزمان با آنتي اسيدها، کلستيرامين و کولستيپول اثر کورتيکواستروئيد را کاهش ميدهد. با فاصله مصرف شوند.
استفاده تو ام با ترکيبات آنتي کولين استراز، ممکن است ضعف عميق ايجاد کند. با احتياط مصرف شود.
استفاده همزمان با باربيتوراتها، فني توئين و ريفامپين، اثرات کورتيکواستروئيد را به علت افزايش متابوليسم کبدي کاهش ميدهد. در صورت لزوم دوز داروها تنظيم شود.
متيل پردنيزولون ممکن است سطح سيکلوسپورين را افزايش دهد. مصرف توام با احتياط انجام شود.
استروژنها ميتوانند متابوليسم کورتيکواستروئيد را کاهش دهند. در صورت لزوم دوزاژ داروها تنظيم شوند.
متيل پردنيزولون ريسک هيپرگلايسمي را افزايش ميدهد. دوزاژ انسولين و ضدقندهاي خوراکي در صورت لزوم تنظيم شود.
ايزونيازيد و ساليسيلاتها متابوليسم متيل پردنيزولون را افزايش ميدهند. دوزاژ ايزونيازيد يا ساليسيلاتها در صورت لزوم تنظيم شود.
متيل پردنيزولون ميتواند اثر ضدانعقادهاي خوراکي را کاهش دهد. PT, INR بيمار مونيتور شود.
استفاده توام با داروهاي ايجادکننده زخم مانند ضدالتهابهاي غيراستروئيدي ممکن است خطر زخمهاي گوارشي را افزايش دهد. با احتياط مصرف شود.
متيل پردنيزولون کارايي واکسنها را کم ميکند. در زمان مصرف کورتيکواستروئيد از تزريق واکسن خودداري کنيد.
|
مکانيسم اثر: مکانيسم اثر
اثر ضد التهاب: متيل پردنيزولون سيستم ايمني را از طريق کاهش فعاليت و حجم سيستم لنفاتيک سرکوب ميکند بنابراين لنفوسيتوپني (بويژه لنفوسيتهاي T) ، کاهش ايمونوگلوبولين و سطح کمپلمان، کاهش گذر کمپلکسهاي ايمني از غشا پايه و احتمالا ساپرس کردن واکنش بافتي به تداخل آنتي ژن ـ آنتي بادي را ايجاد ميکند. اين دارو يک گلوکوکورتيکوئيد با اثر متوسط ميباشد. اثر مينرالوکورتيکوئيدي نداشته ولي يک گلوکوکورتيکوئيد قوي با 5 برابر پوتنسي بيشتر نسبت به هيدروکورتيزون با وزن يکسان ميباشد. اين دارو معمولا به عنوان يک ضد التهاب و يک تضعيف کننده سيستم ايمني استفاده ميشود.
|
|
فارماكوكينتيك: فارماكوكينتيك
جذب: به سرعت جذب ميشود.
پخش: به سرعت در عضله، کبد، پوست، رودهها و کليهها پخش ميشود. آدرنوکورتيکوئيدها در شير و جفت پخش ميشوند.
متابوليسم: در کبد به متابوليتهاي غير فعال گلوکورونيد و سولفات متابوليزه ميشود.
دفع: متابوليتهاي غير فعال و مقدار کمي از داروي متابوليزه نشده از طريق کليهها دفع ميشوند. مقدار بسيار محدودي از دارو در مدفوع دفع ميشود. نيمه عمر بيولوژيکي متيل پردنيزولون 18 تا 36 ساعت ميباشد.
روش مصرف |
شروع اثر |
پيک اثر |
مدت اثر |
وريدي |
سريع |
سريع |
7 روز |
عضلاني |
48- 6 ساعت |
8- 4 روز |
4- 1 هفته |
داخل مفصلي |
سريع |
7 روز |
5-1 هفته |
|
اشكال دارويي: اشكال دارويي:
Injection, Powder: 40 ,250 , 500 , 1000 mg
|
اطلاعات دیگر: طبقهبندي فارماكولوژيك: گلوکوکورتيکوئيد.
طبقهبندي درماني: ضد التهاب، تضعيف کننده سيستم ايمني.
طبقهبندي مصرف در بارداري: رده C
نامهاي تجاري: Methylprednisolone Mylan, Solu - Medrol
ملاحظات اختصاصي
1- بيشتر عوارض جانبي کورتيکواستروئيدها وابسته به دوز دارو يا زمان مصرف آن ميباشد.
2- متيل پردنيزولون سديم سوکسينات معمولا به صورت عضلاني يا وريدي و يا انفوزيون وريدي به فاصله 4 تا 6 ساعت تزريق ميشود.
3- حساسيت بيمار به کورتيکواستروئيدهاي ديگر بررسي شود.
4- براي به دست آمدن نتايج بهتر و حساسيت کمتر، دارو يک بار در روز و صبحها مصرف شود.
5- نمکهاي مختلف اين دارو قابل جايگزيني با يکديگر نيستند.
6- Solu-Medrol به صورت اينتراتکال مصرف نشود چراکه عوارض جانبي زيادي با آن گزارش شده است.
7- تزريق عضلاني در عضله گلوتئال و به صورت عميق انجام شود. از تزريق زير جلدي خودداري شود چرا که ممکن است آتروفي و آبسه استريل ايجاد کند.
8- داروي حل شده پس از 48 ساعت دور ريخته شود.
9- هميشه از حداقل دوز موثر استفاده شود.
10- پس از يک دوره طولاني درمان، دوزاژ به تدريج کاسته شود.
11- جز در موارد منع مصرف، از رژيم غذايي با مقدار کم سديم و غني از پتاسيم و پروتئين استفاده شود. در صورت نياز از مکمل پتاسيم استفاده شود.
12- براي تزريق وريدي تنها از متيل پردنيزولون سديم سوکسينات استفاده شود و هرگز از ملح استات استفاده نشود. دارو را مطابق با دستور کارخانه سازنده و با حلال مربوطه يا آب باکتريواستاتيک مخصوص تزريق با بنزيل الکل رقيق کنيد.
13- در هنگام تزريق مستقيم، داروي رقيق شده را در رگ يا در محلول وريدي سازگار در مدت حداقل يک دقيقه تزريق کنيد. در درمان شوک، دوزهاي بزرگ را در مدت حداقل 10دقيقه براي جلوگيري از آريتمي و کلاپس جريان خون تزريق کنيد. در هنگام انفوزيون ناپيوسته يا پيوسته، محلول را مطابق با دستور کارخانه سازنده رقيق کرده و در دوره تجويز شده مصرف کنيد. در صورت استفاده جهت انفوزيون مداوم، محلول هر 24 ساعت يک بار تعويض شود.
14- وزن، فشارخون، سطح الکتروليتهاي سرم و الگوي خواب بيمار بررسي شود. در ابتدا ممکن است احساس سرخوشي با خواب تداخل کند اما در مدت 1 تا 3 هفته بيمار با درمان تطبيق پيدا ميکند.
15- بيمار از جهت علائم کوشينگ مانند moonface، buffalo hump، چاقي مرکزي، نازکي مو، افزايش فشارخون و افزايش حساسيت به عفونت بررسي شود.
16- دارو ممکن است عفونتها را بدتر کرده يا آنها را مانند آميبياز latent بپوشاند.
17- بيمار را از نظر اپيزودهاي سايکوتيک يا دپرسيون، بويژه در درمان با دوزهاي بالا بررسي کنيد.
18- بيماران ديابتي ممکن است نياز به انسولين بيشتري داشته باشند. سطح گلوکز خون اين بيماران چک شود.
19- افزايش پاسخ به دارو در بيماران هيپوتيروئيدي يا سيروتيک بررسي شود.
20- در بيماران حساس به آسپيرين، واکنش حساسيت به تارترازين بررسي شود.
نكات قابل توصيه به بيمار
دارو را به صورت ناگهاني و بدون مشورت قطع نکنيد.
علائم اوليه نارسايي آدرنال به بيمار آموزش داده شود: خستگي، ضعف عضله، درد مفاصل، تب، بياشتهايي، تهوع، تنگي نفس، گيجي و غش کردن.
به همراه داشتن کارت براي دريافت دوز مکمل استروئيد سيستميک در زمان استرس توصيه ميشود. نام دارو، دوز و نام پزشک تجويز کننده نيز در روي کارت ذکر شود.
در درمان طولاني مدت، افزايش وزن ناگهاني يا ادم گزارش شود.
در درمان طولاني مدت به مکملهاي کلسيم و ويتامين D يا برنامه ورزشي نياز ميباشد.
از قرار گرفتن در معرض عفونت مانند آبله مرغان يا سرخک خودداري کرده و در صورت تماس اطلاع دهيد.
مصرف در كودكان: مصرف طولاني مدت آدرنوکورتيکوئيدها در کودکان و نوجوانان رشد و بلوغ آنها را به تاخير مياندازد.
مصرف در سالمندان: معايب و مزاياي مصرف کورتيکواستروئيدها را مقايسه کنيد؛ استفاده از دوزهاي پايينتر توصيه ميشود. افراد مسن ممکن است به ابتلا به پوکي استخوان در استفاده طولاني مدت حساستر باشند. فشارخون، قند خون و سطح الکتروليتها حداقل 6 ماه يک بار کنترل شود.
عوارض جانبي
اعصاب مرکزي: سرخوشي، سردرد، بي خوابي، پارستزي، سودوتومور سربري، رفتارهاي سايکوتيک، تشنج، سرگيجه
قلبي ـ عروقي: آريتمي، ادم، ارست کشنده يا کلاپس circulatory (به دنبال تزريقهاي وريدي سريع و بزرگ)، نارسايي قلبي، زيادي فشارخون، ترومبوآمبولي، ترومبوفلبيت
گوش، چشم، حلق، بيني: کاتاراکت، گلوکوم.
دستگاه گوارش: تحريک گوارشي، افزايش اشتها، تهوع، پانکراتيت، زخم گوارشي، استفراغ.
ادراري ـ تناسلي: بي نظمي قاعدگي.
متابوليک: عدم تحمل کربوهيدرات، علائم کوشينگوئيد
(moon face, buffalo hump, central obesity )، ساپرس شدن رشد در کودکان، هيپرگليسمي، هيپوکلسمي، هيپوکالمي
عضلاني ـ اسکلتي: ضعف عضلاني، پوکي استخوان.
پوست: تاخير در بهبود زخم، آکنه، هيرسوتيسم، ضايعات پوستي مختلف.
ساير عوارض: نارسايي حاد آدرنال به دنبال افزايش استرس (عفونت، جراحي، تروما) يا قطع ناگهاني دارو پس از دوره طولاني درمان، حساس شدن در مقابل عفونت.
|