شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سینمای متفاوت، سینمای سرراهی


سینمای متفاوت، سینمای سرراهی
شاید تعبیر خوبی نباشد اگر بگوییم فیلم‌های متفاوت و فرهنگی بچه سرراهی‌های امروز سینمای ایران شده‌اند. کسی آنها را نمی‌خواهد؛ نه مسوولا‌ن به اکرانشان کمک می‌کنند، نه سینمادارها راحت آنها را می‌پذیرند و نه مردم به دیدنشان می‌روند، که اگر می‌رفتند و روبه‌روی پرده نقره‌ای می‌نشستند، چه‌بسا نظرشان عوض می‌شد. آن وقت می‌دیدند این فیلم‌ها چه حرف‌های خوبی می‌زنند و چقدر زیبا رفتار می‌کنند. آن وقت آنها وارد خانواده امروز سینما می‌شدند و جا برایشان باز می‌شد. در این میان همه این رفتار را نتیجه رفتار و برخوردهای دیگری می‌دانند. سینمادارها به عدم استقبال مردم اشاره می‌کنند و مردم اصلا‌ از این فیلم‌ها، چه ساخت و چه اکرانشان بی‌خبرند. مسوولا‌ن هم طوری رفتار می‌کنند که انگار درباره کل این فیلم‌ها هیچ مسوولیتی ندارند. ‌
شاید هم راست بگویند، شاید هم فقط یک مسوولیت داشته باشند؛ نادیده گرفتن و حذف آنها. ‌
به هر حال از نیمه تابستان طرح اکران آزاد برقرار شده است. تعدادی از فیلم‌هایی که مدت‌ها از ساخت‌شان می‌گذرد، شرایط اکران محدودشان فراهم شده است تا مثلا‌ در ۸، ۹ سالن که در بعضی روزها به ۸، ۹ سانس محدود می‌شود به نمایش دربیایند. با اینکه خیلی از کارگردانان سازنده این فیلم‌ها به این شیوه اعتراض دارند، اما ناگزیر به پذیرش این جبر هستند. خب وقتی این فیلم‌ها اکران می‌شوند حداقلش می‌شود درباره آنها حرف زد؛ از نکات مثبت و منفی‌شان و از تفکر و نحوه پرداخت‌شان گفت. اما باز هم مساله باقی است و ممکن است وقتی کسی می‌خواهد برود و این فیلم‌ها را ببیند امکانش نباشد. آخر خیلی از سالن‌ها و سینماهایی که قرار است نمایش‌دهنده فیلم باشند به دلیل کم بودن تماشاگر فیلم را نشان نمی‌دهند.
اما اکنون ۴ فیلم متفاوت روی پرده سینماها است؛ ۴ فیلمی که هم بازیگران مشهور و ستاره مانند <محمدرضا فروتن>، <پژمان بازغی>، <حمید فرخ‌نژاد> و <پریوش نظریه> دارند، هم فکر و ایده‌های بکر و نویی دارند و هم کارگردان‌هایشان با عشق و علا‌قه فیلم‌شان را ساخته‌اند و هم صحنه‌ها و لحظه‌هایی در آنها می‌بینید که منحصر به فرد است. کاش مردم به دیدن این فیلم‌ها بروند و این خلا‌قیت‌ها را ببینند. آن وقت شاید باز هم سراغ فیلم‌های دیگر از این دست را بگیرند نه سراغ فیلم‌های دختر - پسری را. آن وقت دیگر برای دیدن این فیلم‌ها نباید یکی، دو سال منتظر شد. ‌
این فیلم‌ها نیاز به حمایت دارند و حق حمایت، زیرا فقط یک فیلم سینمایی معمول نیستند. این فیلم‌ها تجربه‌ای نو ارائه می‌دهند و اتفاقا به خاطر همین نو بودن با واکنش روبه‌رو می‌شوند. سینمای عامه‌پسند تکرار تجربه‌های قبلی است. مردم سینما می‌روند تا تجربه‌ای آشنا را دوباره تکرار کنند و لذت ببرند، برای همین است که در این فیلم‌ها داستان کلیشه است، بازی‌ها کلیشه‌اند و حتی شخصیت‌ها هم یا یکی‌اند یا تقلید از فیلم‌های موفق پیشین. فیلم‌های عامه‌پسند به مخاطب عادی فقط سرگرمی می‌دهد و بهایش را نیز می‌گیرد، اما سینمای متفاوت می‌خواهد دیدی تازه به او بدهد و در مقابل هیچ بهای اضافه‌ای مطالبه نمی‌کند. بسیاری از قشر تحصیلکرده با دیدن فیلم‌های کلیشه‌ای و عامه‌پسند دادشان هوا می‌رود و به کنش‌ها و واکنش‌های پیش پاافتاده شخصیت‌هایش می‌خندند، اما حتی همین قشر هم سینمای متفاوت را نمی‌شناسد و مشتری ثابت فیلم‌های متفاوت نیست.
اگر همین قشر به تماشای این فیلم‌ها بروند، هم خود با فیلم‌هایی روبه‌رو خواهند شد که تجربه‌ای تازه است و حتی اگر از فیلم خوش‌شان نیاید، داستانی نو و شخصیت‌هایی تازه را تجربه خواهند کرد و هم از سینمایی حمایت می‌کنند که برای جامعه فایده دارد. در واقع با حمایت از این سینما از ارتقای سلیقه جامعه حمایت شده است و از طرح حرف‌های نو در سینما.
این شماره از ویژه‌نامه را اختصاص داده‌ایم به سینمای متفاوت، به گفت‌وگو با سینماگرانی که این روزها فیلمی بر پرده سینما دارند و به نقد کتابی تازه که نقد تند و تیز این نوع سینما است. در این شماره از کارگردان‌های این فیلم‌ها درباره تجربه‌شان پرسیده‌ایم، درباره سختی کارشان و درباره اینکه چه کار می‌شود کرد که این فیلم‌ها بیشتر دیده شوند. یکی سختگیری درباره ساخت فیلم‌های سطح پایین را ارائه کرد و دیگری حق مساوی با فیلم‌های دیگر و دیگری آرزوی بالا‌ رفتن سلیقه مردم را داشت.
حداقل ۱۰۰ فیلم هستند که در ۳ سال گذشته به دلا‌یل مختلف پشت سد اکران مانده‌اند. امیدواریم حمایت مردمی از این سینما و روی خوش نشان دادن به این فیلم‌ها باعث باز شدن راه و دیده شدن فیلم‌های دیگر شود. ‌
گیسو فغفوری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید