چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سیاست مدرس از منظر امام خمینی (ره)


سیاست مدرس از منظر امام خمینی (ره)
مقاله حاضر در مقام اثبات این ادعا است كه برای فهم اندیشه امام خمینی (ره) باید به دنبال شناخت سرمشق های امام (ره) یا به تعبیر دیگر شخصیتهایی بود كه امام (ره) آمال خود را در اندیشه و رفتار آنان متجلی می دید. یكی از بارزترین این شخصیت ها، آیت الله مدرس است كه به موارد قابل مقایسه زیادی در این دو شخصیت می توان رسید. با توجه به تقدم زمانی مدرس می توان شواهدی دال بر تأثیرپذیری امام (ره) از ایشان دست یافت. به نظر می رسد یافته این مقاله برای درك عمیق تر اندیشه و رفتار امام خمینی (ره) مناسب باشد.
متفكر سیاسی از رهبران عصر خود و نیز رخدادهای زمانه خویش عبرت می گیرد، به گونه ای كه این عبرت آموزی بر اندیشه، رفتار و تصمیم گیری سیاسی او تأثیر می گذارد. البته آنان خود نیز بر اندیشمندان پس از خود و نیز حوادث بعدی تأثیر می گذارند. این تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در شخصیت های گوناگون متفاوت است؛ همچنان كه درباره امام خمینی (ره) به طور قطع غلبه با كفه تأثیرگذاری است. نقش امام خمینی (ره) در ایجاد و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در زمینه شناخت و معرفی ابعاد سیاسی اسلام و احیای دینی از بعد اندیشه ای، بیانگر تأثیرگذاری عظیم ایشان بر قرن حاضر است. اندیشه عملی امام خمینی (ره) همچنان در واپسین سالهای قرن بیستم بر جهان سایه افكنده و با چنین دستاوردی جهان وارد قرن بیست و یكم شده است.
● مقایسه اندیشه و رفتار سیاسی امام (ره) و مدرس
در تحلیل گفتار و نوشتار امام خمینی (ره) درباره شخصیت های مختلف تاریخ ایران و جهان به اظهار نظرها و قضاوت های گوناگونی برمی خوریم. گاه افرادی مورد تأیید قرار گرفته و در مواردی تكذیب و نكوهش شده اند و در هر مورد، به چگونگی موضع گیری زمان آنها استشهاد كرده اند. اعمال و رفتار سیاسی چنین شخصیت هایی محتوای بیانات و پیام های امام (ره) را تشكیل می دهد و در واقع نوعی «كنش گفتاری» محسوب می شود. نكته حایز اهمیت و برجسته در این «تحلیل محتوا»، جایگاه و شخصیت ممتاز آیت الله سیدحسن مدرس در نگاه امام خمینی (ره) است؛ همچنان كه ایشان بر «مدرس شناسی» تأكید می كنند: «بر ماست كه ابعاد روحی و بینشی سیاسی، اعتقادی او را هرچه بیشتر بشناسیم و بشناسانیم.»
مقاله حاضر در مقام اثبات این ادعاست كه شخصیت و رفتار سیاسی سیدحسن مدرس پیوسته در كانون توجه امام خمینی (ره) است و گویی این كه امام (ره) در رفتار سیاسی خویش از ایشان به عنوان الگویی مناسب در قرن حاضر تأثیر می پذیرند و سرمشق می گیرند یا آنكه با «تقریر» خود مهر تأیید بر این گونه رفتارها می نهند. الگوی مدرس و خاطرات مستقیم و غیرمستقیم امام (ره) از مدرس اشتغال خاطر وی در وضعهای گوناگون سیاست است؛ همچنان كه عنایت خاصی به رفتار سیاسی مدرس دارند.
در مقایسه رفتارهای سیاسی آن دو به مشابهت های اصولی فراوانی برمی خوریم؛ كیفیت مبارزات امام (ره) و مدرس و تفاوت و در مواردی تضاد آن دو با نخبگان سیاسی داخلی و خارجی و نحوه زندگی سیاسی و اجتماعی و انتخاب زی طلبگی نمونه هایی از این وجوه تشابه است. امام (ره) در طرح بسیاری از مسائل از تجربه مدرس الهام می گیرند. صرف نظر از موارد بی شمار در شباهت های رفتار سیاسی، امام (ره) در ۳۷ مناسبت در بیان و پیام های مكتوب خود با عنوان نام مدرس، از او به عنوان الگویی برای بلندپایگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران یا استشهاد درباره موضع گیری و رفتار سیاسی خود و یا برای بیان منظور خویش یاد می كنند و گاهی در تحلیل سیاسی رویدادها از نقل قول های وی مدد می گیرند؛ به طور مثال برای تشویق روحانیت به دخالت در امور سیاسی یا برای اثبات دخالت و نقش كلیدی روحانیون در طول تاریخ مثال زنده ایشان مرحوم مدرس است. در موارد دیگری نیز بدون این كه نامی از مدرس ببرند، با بهره گیری از رفتار سیاسی و خاطرات مربوط به او، در تصمیم گیری الهام می گیرند.
هیچ شخصیت معاصری همچون مدرس مورد تعظیم و تأیید امام (ره) واقع نشده است و حتی پس از براندازی رژیم پهلوی و در دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز مدرس همچنان در كانون توجه امام (ره) است. این نكته از آن رو حایز اهمیت است كه ویژگی های شخصیتی برخی از افراد متناسب انجام اقدامات انقلابی است؛ اما فاقد مهارت و توانایی لازم برای دوران سازندگی هستند؛ حال آنكه در كلام امام (ره)، الگوی رفتار سیاسی مدرس موضوعیت خویش را در هر دو دوره حفظ كرده است. مقایسه رفتار سیاسی امام خمینی (ره) و شهید مدرس را می توان در دو بخش، یعنی تحلیل رفتار سیاسی درباره براندازی رژیم سابق و نیز رفتار سیاسی در دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی، مورد بحث قرار داد. بخشی از استشهاد امام (ره) به مدرس مربوط به زمانی است كه پهلوی دوم، محمدرضاشاه، بر سریر قدرت است. ابتدا به عنوان این موارد می پردازیم:
۱) موضوع اولتیماتوم دولت روسیه به ایران، یكی از قصه های مكرر امام (ره) است. دولت روسیه با تهدید دولت ایران به دخالت نظامی و اشغال ایران و تحت فشار قرار دادن نمایندگان مجلس شورای ملی وقت، قصد اخذ امتیازاتی را داشت. مدرس كه در این زمان در مجلس حضور دارد با شجاعت بی نظیر خود سكوت مرگبار نمایندگان را می شكند و برای مخالفت با اولتیماتوم به آنان دل و جرأت می دهد و با شكستن جو رعب و وحشت، نمایندگان را به بی اعتنایی به تهدید روسیه تشویق می كند و روسیه نیز عملاً هیچ گونه اقدامی انجام نمی دهد. امام (ره) از این موضوع برای تبیین موضع گیرهای متعددی بهره می گیرند.
امام (ره) در گفتار بسیار تند خود در مخالفت با طرح احیای كاپیتولاسیون در ۱۳۴۳‎/۸‎/۴ با عنوان ماجرای اولتیماتوم روسیه به ایران و مقاومت مدرس در برابر آن می فرمایند:
«علما موظفند ملت را آگاه كنند، دولت اعتراض كند كه چرا یك همچنین كاری كردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما بنده شما هستیم. شما كه وكیل ما نیستید. وكیل هم بودید اگر خیانت كردید به مملكت، خود به خود از وكالت بیرون می روید. خدایا اینها خیانت كردند به مملكت ما. خدایا دولت به مملكت ما خیانت كرد، به اسلام خیانت كرد... اگر یك ملا تو این مجلس بود توی دهن این ها می زد. نمی گذاشت این كار بشود، من به آنان كه به ظاهر مخالفت كردند این حرف را دارم به آنها، چرا آقا خاك تو سرتان نریختید؟ چرا پا نشدید یقه آن مردك را بگیرید؟»
ملاحظه می شود كه در اوج طرح مسأله كاپیتولاسیون آمریكایی، كانون توجه معطوف به قضیه اولتیماتوم روسیه و نحوه برخورد مدرس با آن است و این كه نمایندگان مجلس مزبور باید همچون مدرس عمل كنند تا چنین طرحی به تصویب نرسد.
امام (ره) آن جوشكنی را كه مدرس در مجلس شورای ملی انجام داد در اجتماع مردمی در سال ۱۳۴۳ انجام می دهند و در اوج قدرت شاه، بی سابقه ترین حمله را متوجه دربار می كنند و علما و مردم را به اعتراض فرا می خوانند. در این روز از سوی رجال حكومتی به امام (ره) توصیه شده بود كه به آمریكا حمله نكنند، به اسرائیل كاری نداشته باشند و به شاه نیز حمله نكنند؛ اما امام (ره) دقیقاً برعكس، همین سه موضوع را محور سخنرانی خود قرار می دهند. به دلیل همین سخنرانی است كه در سیزده آبان ۱۳۴۳ به تركیه تبعید می شوند. امام خمینی (ره) سیزده سال بعد در سخنرانی دیگری پس از شهادت فرزندش سیدمصطفی، پس از عنوان مبارزه مستمر روحانیت و تأكید بر ضرورت شدت بخشیدن آن علیه رژیم، به مدرس و رفتار سیاسی وی در ماجرای اولتیماتوم روسیه و حضور یك روحانی در صف اول صحنه مبارزه سیاسی استشهاد می كنند و تأكید می كنند كه نباید از واكنشهای خشن و هیاهوها ترسید:
«مدرس گفت: حالا كه ما بناست از بین برویم چرا خودمان از بین ببریم خودمان را؟ رأی مخالف داد و بقیه جرأت پیدا كردند و رأی مخالف دادند، رد كردند اولتیماتوم را، آنها هم هیچ غلطی نكردند. بنای سیاسیون هم همین است كه یك چیزی را تشر می زنند ببینند طرف چه جوری است. اگر چنانچه طرف ایستاد مقابلشان، آنها عقب می روند و اگر چنانچه نه، آن بیچاره عقب رفت اینها جلو می آیند... این نهضت آخری هم كه منتهی شد به پانزده خرداد و اینهمه كشته دادند مردم، این هم در صف اولش اهل علم بود، علما بودند. تا حالا هم دنباله اش كشیده شده است.»
مشاهده می شود كه امام (ره) در كوران انقلاب و در آستانه پیروزی انقلاب برای تأكید ورزیدن بر نقش روحانیت در مبارزه از نحوه رفتار سیاسی مدرس در برخورد با قضیه اولتیماتوم استفاده می كنند:
«آن وقتی كه اولتیماتوم كرد روسیه به ایران، تنها كسی كه خود اینها نوشتند وكلا همه نشسته بودند و هیچ حرف نمی زدند... [مدرس ]گفت: حالا كه بناست ما از بین برویم چرا به دست خودمان از بین برویم؟ نه ما رد می كنیم... آنها هم هیچ كاری نكردند، این ها می خواهند ما را بترسانند... می نویسند كارتر... كه ما پشتیبان شما [شاه] هستیم... چند روز پیش از این وزیر خارجه انگلستان مسأله را همانطوری كه بود گفت ایشان حافظ منافع ماست... ما باید حالا پشتیبانی از او بكنیم... این حرفها را كه آنها لشكر بیاورند از آن طرف، نه خیر اینها همه شعر است... این حرفها را می زنند برای ترس [ترساندن] ما، آن وقت هم یك آخوند ایستاد و گفت نه، منتها خب مردم همراه نبودند.»
به نظر امام (ره) در خصوص رفتار سیاسی نباید در جو ساختگی رعب و وحشت رقیبان و دشمنان تصمیم گیری كرد، بلكه باید جوشكنی كرد. امام (ره) با تأسی به مدرس در مبارزه با شاه اعلام می كنند كه پشتیبانی و حمایت حامیان شاه طبل تو خالی است و برای تهدید و ترساندن و منصرف كردن مردم است. سخنان امام (ره) در قضیه تسخیر لانه جاسوسی «آمریكا طبل تو خالی است» مشهور است. بسیاری از تهدیدها عملی نیست و بین «واقعیت» و «تصور از واقعیت عملی» تفاوت زیادی وجود دارد.
۲) مقطع بعدی استشهاد امام (ره) به موضعگیری های سیاسی مدرس در برابر رضاشاه است كه گویی نسخه دوم رویارویی امام (ره) با محمدرضا شاه است. اظهار نظر شجاعانه مدرس در قبال سردار سپه و مبارزه او علیه رضاخان پیوسته جایگاه خاصی در كانون توجه افكار امام (ره) دارد. امام (ره) در پی كشتار نوزده دی ۱۳۵۶ با الهام از قول مدرس به تحلیل واقعه می پردازند: «در زمان رضاخان، مرحوم مدرس به رضاخان، پدر این خان، گفته بود كه من شنیدم كه شیخ الرئیس گفته من از گاو می ترسم برای این كه اسلحه دارد و عقل ندارد. این حرف اگر از شیخ الرئیس هم ثابت نباشد یك حرفی است حكیمانه كه اسلحه وقتی در دست اشخاص غیرصالح افتاد چه مفاسدی دارد.»
با قرار دادن گفتار در متن واقعیات روشن می شود كه منظور امام (ره)، نظامیان مسلح رژیم شاه است كه دست به قتل عام مردم بی دفاع زده بودند. آنگاه ایشان این تحلیل را در خصوص كل تاریخ بشر، تمامی جنگ ها و جنایت های پنجاه ساله سلطنت پهلوی صادق می دانند. امام (ره) با تعمیم این نظریه بر كل روابط بین الملل و نخبگان سیاسی و قدرتهای بزرگ از مسائل منطقه ای و بین المللی بر اساس این نقل قول مدرس برداشت می كنند: «اگر فرد مهذب نشده باشد و این فرد به قدرت و اسلحه مسلح شود از این قدرت خویش در برای فساد بهره می گیرد. مدرس بر همین اساس، رضاشاه را «قدرتمندی شاخدار» می دانست.»
مدرس پرچمدار مبارزه با رضاخان بود. او در موارد متعدد، از جمله امور كشورداری، تلاش رضاخان برای احراز مقام ریاست وزرایی و نیز در جریان اعلام جمهوری به جای سلطنت، همه جا با صراحت و شجاعت با رضاخان به مخالفت پرداخت. یكی از مواردی كه امام خمینی (ره) به آن اشاره می كنند رویارویی مدرس و رضاخان در ماجرای جمهوریت است. وی متذكر می شود رضاخان قصد داشت به تقلید از آتاتورك رژیم سلطنتی ایران را به جمهوری تبدیل كند و مخالف قاطع وی كسی جز مدرس نبود. مدرس در پاسخ به ایراداتی كه درباره مخالفتش با رژیم جمهوری می شد، می گوید:
«من با جمهوری واقعی مخالف نیستم و حكومت صدر اسلام هم تقریباً و بلكه تحقیقاً حكومت جمهوری بوده است، ولی این جمهوری كه می خواهند به ما تحمیل كنند بنابر اراده ملت نیست، بلكه انگلیسیها می خواهند به ملت ایران تحمیل نمایند، و رژیم حكومتی را كه صددرصد دست نشانده و تحت اراده خود باشد در ایران برقرار كند و از همه مهمتر به واسطه مخالفت احمدشاه با قرارداد و خواسته های انگلیسی ها می خواهند از او انتقام بگیرند. اگر واقعاً نامزد و كاندیدای جمهوری فردی آزادیخواه و ملی بود، حتماً با او موافقت می كردم و از هیچ نوع كمك و مساعدت با او دریغ نمی نمودم.»مبارزه قاطع مدرس در این زمینه به درگیری وی با نمایندگان رضاخان در مجلس انجامید. بر سر تصویب اعتبارنامه وكلای ولایات كه با نظر رئیس الوزراء انتخاب شده بودند كشمكش و مجادله سختی رخ می دهد. در وقت تنفس مجلس بین مدرس و بهرامی مشاجرهای رخ میدهد و بهرامی احیاءالسلطنه سیلی به صورت مدرس می زند كه موجب هیجان عمومی مردم و تنفر نمایندگان از مخالفان مدرس می گردد.
از این سیلی ولایت پرصدا شد
دكاكین بسته و غوغا به پا شد
پس از این ماجرا به واسطه مظلومیت مدرس، چند نفری از موافقان جمهوری نیز به دسته مخالفان و بی طرفان ملحق می شوند و همین حركت بزرگترین عامل بازدارنده و برهم زننده جمهوری می گردد. رضاخان خود گفته بود كه این احیاءالسلطنه با یك سیلی اساس جمهوری ما را برهم ریخت. امام خمینی (ره) از این ماجرا نیز چنین نتیجه گیری می كنند كه اگر انسان ساخته شود می تواند به تنهایی به جای یك گروه مفید باشد:
اینها از انسان می ترسند. اینها دیدند كه یك مدرس در زمان رضاخان بود نمی گذاشت رضاخان آن وقت كه جمهوری درست بكند. مدرس نگذاشت ولو برخلاف مصالح شد و اگر درست شده بود بهتر بود، لكن آن وقت اینها نظر سوء داشتند. یعنی او به سلطنت كه نرسیده بود می خواست رئیس جمهور شود و بعدش هم كارهای دیگری بكند و كسی كه جلو او را گرفت مدرس بود كه نگذاشت این كار عملی شود... و بالاخره هم جانش را از دست داد.
امام (ره) هنگامی كه در صدد اثبات نقش عینی روحانیان در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر و در پاسخ به ایجاد شبهه های گروه هاست بار دیگر از مدرس و داستان جمهوری سخن می گویند:
مرحوم مدرس یك كسی بود كه در مقابل همه می ایستاد و مع الأسف اینها می گویند روحانیون نقشی نداشتند. یك روحانی در یك مجلس كه رضاخان می خواست كه جمهوری درست كند و مدرس مخالفت می كرد، می دانست كه می خواهد حقه بزند و مردم را بچاپد فقط مدرس ایستاد و جلو او را گرفت.
۳) آنگاه كه سخن از انسان سازی و نقش تأثیرگذار او در سرنوشت خود و جوامع و محیط است، نمونه بارز در نظر امام (ره) الگویی به نام مدرس است:
این رژیم ها از انسان می ترسند. در هر رژیمی یك انسان اگر پیدا بشود متحول می كند كارها را، رضاشاه از مدرس می ترسید. آنقدر كه از مدرس می ترسید از تفنگدارها نمی ترسید. امام (ره) درباره چگونگی وضع حوزه ها و دانشگاه ها و نقش روشنفكری آنها نیز مرحوم مدرس را شاهد مثال می آورند كه به رغم زندگی ساده و طلبگی خود به خوبی بر روند تحولات سیاسی اثرگذار بود: زمان رضاشاه غیر از زمان محمدرضاشاه بود. آن وقت یك قلدری بود كه شاید تاریخ ما كم مطلع بود. در مقابل او همچو ایستاد و در مجلس در خارج كه یك وقت گفته بود سید چه از جان من می خواهی؟ گفته بود كه می خواهم تو نباشی... و فریاد می زند كه زنده باد خودم، مرده باد رضاخان، در آن وقتی كه قدرت داشت رضاخان.
۴) امام (ره) حتی در پاسخ پرسش خبرنگاران خارجی درباره این كه نظر شما در خصوص بازگرداندن شاه به ایران چیست؟ از نقل قول مدرس در خصوص «دعای خیرش برای سلامت رضاخان» مدد می گیرد:
من مایلم كه او بیاید [محمدرضاشاه] به ایران، بیاورندش ایران و ما محاكمه كنیم [خطاب به مترجم]. بگویید به او كه مرحوم مدرس كه با شاه سابق دشمن سرسخت بود، یك وقتی كه شاه به سفر رفته بود وقتی آمده بود مرحوم مدرس گفته بود كه من به شما دعا كردم. خیلی او خوشش آمده بود كه چطور یك دشمن دعا كرده بود. گفته بود نكته این است كه اگر تو مرده بودی اموالی كه از ما غارت كرده بودی و به خارجی ها داده بودی همه از بین رفته بود و من دعا كردم تو زنده باشی برگردی بلكه بتوانیم ما مال ها را برگردانیم. حالا ما هم همینطور هستیم و این پسر [محمدرضا] هم بیشتر از او اموال ما را برده است به خارج.
سرانجام این كه امام خمینی (ره) در یك جمع بندی كلی می فرمایند: او [رضاخان] با مرحوم مدرس روزگاری گذراند و تماس خصوصی داشت و فهمید كه با هیچ چیز نمی توان او را قانع كرد. نه با تطمیع، نه با تهدید و نه با قوه منطق، از او حال علمای دیگر را سنجید. در این بیان امام (ره) آسیب ناپذیری رفتار سیاسی را در سه محور تطمیع ناپذیری، تهدیدناپذیری، قدرت استدلال، منطق قوی و بازی نخوردن می دانند.
۵) در مطالعه رفتارهای سیاسی امام خمینی (ره) و مدرس به رفتارهای سیاسی گوناگونی برمی خوریم. مدرس در طول حیات خود با رخدادهای سیاسی گوناگونی نظیر انقلاب مشروطیت، استبداد صغیر، كودتای رضاخان، جنگ جهانی اول، دوره های نمایندگی مجلس شورای ملی، اقدامات رضاشاه و انعقاد قراردادهای خارجی مواجه بوده است. مسائلی كه تقریباً به گونه جدی تری در حیات امام خمینی (ره) نیز تكرار می شود. در رفتار سیاسی مدرس گونه های زیر مشاهده می شود: مشاركت در انقلاب مشروطیت، نطق های منطقی و كوبنده ایشان به ویژه در مجلس، نمایندگی از سوی مراجع به عنوان یكی از علمای طراز اول برای نظارت بر مصوبات مجلس شورای ملی، نمایندگی مجلس شورای ملی در پنج دوره (دوره های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم)، ریاست یا نایب ریاستی مجلس به طور مكرر، مخابره تلگرافهای متعدد در موضوعهای گوناگون، تحصن در حضرت عبدالعظیم(ع)، مرقومه به روزنامه ها (از جمله روزنامه برق و اطلاعات)، تأیید حركت های انقلابی (نظیر حركت علمای اصفهان)، انتشار بیانیه ها به مناسبت های مختلف (از جمله درباره كودتای رضاخان)، ملاقات های سیاسی داخلی و خارجی، فعالیت های گسترده سیاسی در مجلس و خارج از آن و ارائه پیشنهادهای ابتكاری، استیضاح رئیس الوزرا و مهاجرت از تهران به قم، كاشان و كرمانشاه و تشكیل حكومت موقت مقارن با جنگ جهانی، مخالفت های سرنوشت سازی همانند مخالفت با اولتیماتوم روسیه، مخالفت با قرارداد ،۱۹۱۹ مخالفت با طرح جمهوری رضاشاه. مرحوم مدرس هزینه سنگینی بابت این مشاركتهای سیاسی پرداخت كرده است: تحمل رنج مهاجرت و هجوم تبلیغاتی و فیزیكی دشمنان حتی در مجلس شورای ملی كه در دو سه نوبت تكرار شده، از جمله كتك خوردن او در جریان جمهوریت. سوءقصد و ترور وی كه در سه نوبت تكرار شد و هر سه نوبت نافرجام ماند. دستگیری های متعدد از سوی جناح های گوناگون، تبعید و سرانجام «شهادت» ایشان.
در رفتارشناسی سیاسی امام خمینی (ره) نیز تقریباً همه این موارد جز تحصن و شهادت مشاهده می شود. به علاوه موارد متعدد دیگری در رفتارهای سیاسی امام خمینی (ره) دیده می شود كه درباره مدرس تحقق نیافته است. همچنین قابل عنوان است كه درصد توجه امام خمینی (ره) به مسائل جهان اسلام به مراتب بیشتر از مدرس است، در حالی كه درصد ملاقات های مدرس با مقام ها رسمی و حكومتی گسترده تر از ملاقات های بسیار نادر امام خمینی (ره) با زمامداران حكومتی رژیم پهلوی است.
●● جمع بندی
با توجه به آنچه مورد بحث قرار گرفت می توان مبانی نظری رفتار سیاسی امام خمینی (ره) و مرحوم مدرس را در دو مقوله زیر بیان كرد:
الف) مرحله براندازی رژیم شاه
در این مرحله كیفیت مقابله مدرس با رضاخان بر دیدگاه امام خمینی (ره) در رویارویی با محمدرضا تأثیر گذاشت. هرچند مبارزه مدرس با قدرت های بزرگ روس و انگلیس در مقایسه با مقابله و مبارزه امام (ره) با آمریكا و شوروی بسیار كوچك است، اما امام (ره) بارها از ماجرای اولتیماتوم یاد می كنند و در موضع گیری های سیاسی و اجتماعی، آن را شاهد مثال می آورند. هرچند كه امام (ره) در مواردی به تفاوتهای نشأت گرفته از مقتضیات زمانی اشاره دارند. از جمله این كه قدرت رضاخان را به مراتب قلدرتر و سركوبگرتر از پسرش می داند و نیز از همراهی نكردن مردم با رهبری مدرس سخن به میان می آورند، در حالی كه قدرت سركوبگری محمدرضا كمتر بود و از آن مهم تر همراهی كم نظیر مردم یكی از رموز موفقیت
امام (ره) به شمار می آید. فراتر از آن، میزان ستیز، مبارزه و برخورد امام خمینی (ره) بنیادی تر از مرحوم مدرس است، زیرا مدرس خواستار «حفظ وضع موجود و نظام سلطنتی» بود. او در پنج دوره، نماینده مجلس شورای ملی بود. امام (ره) گاه تجارب سیاسی مرحوم مدرس را در یك چارچوب نظری سیاسی مورد توجه قرار می دهند و زمانی یك رفتار سیاسی مقطعی. وی در مجلس علیه اولتیماتوم روسیه یا عكس العمل ایشان در قبال فرمان فرما را به عنوان الگوی مناسبی در وضع های مشابه و برخورد با نخبگان سیاسی مغرور داخلی یا نمایندگان قدرت های خارجی در نظر می گیرند و خود نیز عملاً چنین رفتارهایی را از خود بروز می دهند؛ از جمله می توان به اعتراض علیه كاپیتولاسیون و نیز قضیه اشغال لانه جاسوسی اشاره كرد.
ب) مرحله سازندگی و استقرار نظام جمهوری اسلامی
تأثیرپذیری امام (ره) از آرا و رفتار سیاسی مدرس همچنان پس از پیروزی انقلاب نیز موضوعیت خویش را در اندیشه امام (ره) حفظ كرد. امام (ره) در این مرحله نیز از شخصیت و رفتار او در مرحله سازندگی سخن می گویند. در این مرحله امام (ره) از انسان سازی، كمال و قوت روحی مدرس، شجاعت و نهراسیدن از تهدید قوای خارجی، ساده زیستی طلبگی و جذب قدرت سیاسی و مقام و ریاست نشدن وی یاد می كنند. از الگو قرار دادن مدرس برای نخبگان سیاسی و نمایندگان مجلس به منظور پرهیز از دنیاطلبی یاد می كنند و ضمن عنوان اهمیت انسان سازی اندیشه های او برای مراكز آموزشی، خاطرنشان می سازند كه با تربیت انسان، او می تواند مسیر حوادث یك ملت یا حتی جهان را تغییر دهد. بدین ترتیب ضمن بررسی مبانی نظری مشابه رفتار سیاسی این دو متفكر، تأثیر آن در شناخت اندیشه و رفتار سیاسی امام خمینی (ره) آشكار می شود.
ابراهیم برزگر
پی نوشت ها در روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید