سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

همنوازی در یک سازمان


همنوازی در یک سازمان
«پیتر دراکر» ارکستر سمفونی را نمونه‌ای واقعی از سازمان در مفهوم جدید آن می‌داند. رهبر ارکستر، رهبر است. خود را رییس و آقا بالا سر ارکستر نمی‌بیند و نمی‌داند. حس او حس خدمتکاری به گروه است، به همین دلیل تنها از حربه هماهنگ کردن و همدل کردن افراد بهره می‌جوید.
هر یک از نوازندگان ارکستر متخصص عالی‌رتبه هستند، ولی با این حال هریک از سازها به تنهایی سمفونی را نمی‌سازند و ارائه سمفونی تنها از عهده کل ارکستر برمی‌آید.
گروه ارکستر تنها از آن رو موفق به ارائه سمفونی می‌شود که تمام نوازندگان آن مساوی و همپای یکدیگرند و ارزش یکسانی دارند. هریک از نوازندگان، تخصص ویژه خود در هریک از سازها را برای حصول هدفی مشتـــــرک در سطحی محدود به کار می‌گیرد و هریک از آنها تنها در زمانی خاص جزئی از سمفونی را می‌نوازد. در این میان اما، نقش رهبر ارکستر بسیار تعیین کننده است.
رهبر ارکستر با یک نفر کار نمی‌کند و به یک یا چند نفر خیره نمی‌شود. تک تک افراد گروه برای او مهم هستند، زیرا اگر در آن خیل عظیم، تنها یک نفر و یک ساز خارج بیفتد و از مدار گروه کنار بماند کل کار تیم صدمه می‌بیند.
رهبر ارکستر با حرکات خاص دست و بکارگیری تمامی‌ احساس و نشاط خود جمع را هماهنگ می‌کند. چه بسا در یک لحظه با اشاره دست به ساز یا سازهایی فرمان افزایش صدا و سرعت بدهد و در همان حال با اشاره دست دیگر به نفر یا نفراتی کاهش صدا و سرعت را بخواهد. او می‌داند که نتیجه این کار دلنوازی بهتر صدای کلی گروه است.
به تعبیر دراکر: رهبر ارکستر نمی‌داند چگونه یک نت تکی کلارینت نواختـــه می‌شود. تنها کلارینت نواز این را می‌داند، بلکه شغل او آن است که آنها را همنوا کند. او توانائی مشارکت و ارتباط برقرار کردن و هماهنگ سازی را دارد.
در پایان کار نیز او خود را محو در جمع می‌بیند و در کنار و به همراه گروه به ابراز احساسات پاسخ می‌دهد و عملا اعلام و اذعان می‌کند که ارائه چنان کاری تنها با هماهنگی همگان میسر بوده است.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید