چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

راست و چپ در ایران


راست و چپ در ایران
در سیاست مفهوم «راست» در تقابل با «چپ» به کار می رود. این مفهوم دربردارنده شاخه های مختلفی از گرایش های سیاسی و فکری چون محافظه کاری، فاشیسم، لیبرالیسم، برخی از اشکال پوپولیسم، ناسیونالیسم، میلیتاریسم و واقع گرایی است.
این واژه نخستین بار در انقلاب کبیر فرانسه که نمایندگان لیبرال بورژوازی عموماً در سمت چپ صندلی رئیس مجلس و نمایندگان اشراف در سمت راست وی می نشستند، شکل گرفت. از همان زمان دو مفهوم «راست» و «چپ» در زمان ها و مکان های مختلف در معانی متفاوت و مغشوشی به کار رفته اند.
به عنوان مثال در سال ۲۰۰۴ جمهوری خلق چین همچنان ادعا می کرد که در چارچوب جریان چپ طبقه بندی می شود اما تحولاتی که در این کشور روی داده (حمایت از سنت های فرهنگی- ملی، منافع مرتبط با ثروت و صنایع خصوصی) همگی این دولت را در قلمرو جریان های «راست» قرار می دهند.
به طور کلی می توان گفت که «چپ» معادل با سکولاریسم است. در ادبیات سیاسی عموماً به نحله های مارکسیستی، پسامارکسیستی، کمونیستی، پساکمونیستی، سوسیالیستی و به طور کلی جریان هایی که بر مبنای اندیشه های مخالف با نظام سرمایه داری (در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) بوده و در ضمن حاوی منویات سکولار (Secular) و غیردینی هستند، صفت «چپ» یا «دست چپی» اطلاق می شود. با این حال در برخی از کشورهای امریکای لاتین فعالیت گسترده کلیسای کاتولیک با عنوان «الهیات رهایی بخش» با اهدافی چون تحقق عدالت اجتماعی را نمی توان در چارچوب جنبش های مارکسیستی یا سکولار طبقه بندی کرد.
به نظر می رسد به منظور دوری جستن از ابهام و اغتشاش مفهومی که در طبقه بندی «چپ- راست» وجود دارد، صرف نظر از ویژگی های فکری و گفتمان های مسلط در هر یک از جریان ها یا کنشگران و نظریه پردازان سیاسی باید در هر مقطع زمانی و مکانی و در هر شرایط تاریخی و جغرافیایی خاص با توجه به شیوه عمل آنها در رابطه با ساختار قدرت سیاسی (مشخصات نظام سیاسی حاکم) نسبت به تعیین جایگاهشان در دوتایی «چپ-راست» تصمیم گرفت. بدین ترتیب به رغم نگارنده جریان یا اندیشه چپ مشتمل بر مجموعه ای از عملکردها است که به نقد عملکرد و گفتمان سیاسی حاکم می پردازد.
خواه این گفتمان منتقد سکولار باشد یا دینی. در واقع گفتمان چپ گفتمانی ضدسلطه است. اگر بخواهیم به زبان هابرماس سخن بگوییم گفتمان چپ در راستای تقویت زیست- جهان (Life world) و مقابله با عملکردهای غیردموکراتیک و سلطه گر سیستم (نظام سرمایه داری جهانی) در تمامی حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حرکت می کند. در نقطه مقابل گفتمان راست مبتنی بر شیوه های عمل محافظه کارانه ای است که با تاکید بر حفظ وضع موجود به بازتولید نظام سلطه سرمایه داری (سیستم) پرداخته و به طور کلی حامی گفتمان نظام سیاسی حاکم است.
اما در ایران پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ و با روی کار آمدن اصلاح طلبان و کسب قدرت سیاسی در دولت و بعد مجلس در سال ۱۳۷۸، دسته بندی هایی از گروه ها و جریان های سیاسی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت. دسته بندی «چپ - راست» در این میان غالب ترین دسته بندی است که در روزنامه های اصلاح طلبان در طول سال های گذشته به چشم می خورد. دسته بندی گروه ها و جریان های سیاسی در ایران (دوره جمهوری اسلامی) موضوعی است که سال ها است فکر فعالان سیاسی را به خود مشغول داشته است.
حسین بشیریه یکی از نظریه پردازان سیاسی برجسته ایران که سعید حجاریان تئوریسین جنبش اصلاحات از شاگردان او محسوب می شود، در کتاب «دیباچه ای بر جامعه شناسی سیاسی ایران (دوره جمهوری اسلامی)» مفهوم «راست مدرن» را در برابر «راست سنتی» برای معرفی جریان سیاسی تحت رهبری فکری حزب کارگزاران سازندگی و هاشمی رفسنجانی با اندیشه های اقتصادی لیبرالیستی به کار می برد.
در واقع می توان گفت که حسین بشیریه نیز به نوعی بر دسته بندی «چپ - راست» در دوره جمهوری اسلامی تاکید دارد. باید به این نکته اساسی و بنیادی اشاره کرد که به رغم ویژگی های خاص جامعه ایران که توجه به آن ممکن است لزوم تعریف و تدوین مفاهیم ویژه ای را در چهارچوب جامعه شناسی سیاسی ایران ضروری جلوه دهد اما حفظ ادبیات علمی کلی (مفاهیم جهان شمول علمی) با رعایت نسبی گرایی مبتنی بر شرایط خاص زمانی و مکانی در راستای ایجاد چهارچوب های نظری مشترکی که در حوزه جامعه شناسی سیاسی (به عنوان یک رشته علمی) قابل بررسی و تحلیل باشند، اجتناب ناپذیر است؛ موضوعی که در طول سال های اخیر و با غلبه فضای ژورنالیستی (در برابر فضای علمی) به شدت مغفول مانده است.
همان گونه که اشاره شد تمایزات آشکاری بین گفتمان و عملکرد سیاسی جریان های چپ و راست در سراسر دنیا وجود دارد. با توجه به عدم وجود گروه های سیاسی اپوزیسیون در ایران، نقد نظام سیاسی حاکم به معنای کلی آن یعنی نقد گفتمان سیاسی حاکم اساساً وجود ندارد. مجموعه جریان های سیاسی که در داخل ایران فعالیت می کنند هر یک در مقاطعی در حاکمیت حضور داشته و دارند یا منافع آنها در گرو تثبیت و بازتولید نظام جمهوری اسلامی است. بدین معنا دسته بندی دوتایی «چپ - راست» با ویژگی های ذکر شده در چهارچوب جریان شناسی جامعه سیاسی ایران گمراه کننده، غیرعلمی و نارسا است.
به نظر می رسد نوع رابطه جریان ها و گفتمان های سیاسی موجود با ساختار قدرت سیاسی (بخش هایی از نظام جمهوری اسلامی) در مقاطع مختلف زمانی و دو شیوه عمل «انتقاد - حمایت» می توانند شاخص های مناسبی برای دسته بندی های سیاسی در ایران باشند. بنابراین، دسته بندی سه گانه «اصلاح طلب - میانه رو - محافظه کار» با توجه به دلایل مذکور رساتر و علمی تر به نظر می رسد. در پایان از طرح دیدگاه های راهگشای تمامی صاحب نظران علمی و سیاسی در رابطه با موضوع مورد بحث به شدت استقبال می شود.
بابک حقیقی راد
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید