سهمیه بندی بنزین و مشارکت عمومی

موضوع انرژی و مسئله سوخت ازآغاز صنعتی شدن غرب و کشف اهمیت نفت در حمل و نقل بخصوص کشتیهای جنگی انگلیس در جنگهای جهانی اول و دوم بر اهمیت سوخت فسیلی که مرکزیت عمده آن خاورمیانه و خلیج فارس شناخته شد، افزود. شاید بتوان گفت یکی از اساسی ترین عوامل جنگ سرد دو بلوک شرق وغرب، بر سر تقسیم وامکان سیطره بر مناطق نفت خیز جهان بود. امروزه استراتژیست های جهان، دنیا را به پنج منطقه اساسی تقسیم نموده و یکی از این مناطق پنج گانه را خاورمیانه بخاطر مرکز تولید انرژی مورد نیاز دنیا اعم از آب و نفت و گاز معرفی کرده اند.
آنان جنگ جهانی چهارم را بر سر دست یابی به منابع انرژی در خاورمیانه می دانند. لذا توجه آمریکا به منطقه خاورمیانه بدون لحاظ موضوع انرژی نیست. قبل از تشکیل اوپک، غربی ها در مسئله تامین انرژی مورد نیاز مانعی سر راه نداشتند، ولی با تشکیل این سازمان و تحریم نفتی غرب در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ میلادی از سوی کشورهای عربی، زنگ خطر برای غرب صنعتی به صدا درآمد.
منابع انرژی کشورهای جهان سوم بصورت مواد خام با قیمت بسیار نازلی خرید و به کشورهای صنعتی انتقال داده، به فراورده های نفتی از جمله بنزین و سایر محمولات نفتی تبدیل و با قیمت چند برابر به صادرکنندگان اولیه عرضه می شود و حاکمان کشورهای نفت خیز به خاطر درآمدهای کلان نفت و روحیه رفاه طلبی و عدم آینده نگری به این مبادله بنیان برانداز تن می دهند. از سوی دیگر غربیها و کشورهای صنعتی علی رغم دستیابی به فنون و تکنولوژی روز در همه زمینه ها از جمله انرژی هسته ای، ساز و کاری تدبیر کردند تا از دستیابی کشورهای جهان سوم و توسعه نیافته به علوم و فنون و تکنولوژی جدید، ممانعت کنند.
در این وضعیت کشورهای در حال توسعه دو راه کار پیش رو دارند، یکی تلاش برای دست یابی به تکنولوژی روز در عرصه های مختلف از جمله تاسیس پالایشگاه و پتروشیمی است. دوم که تلاش شود ضمن صرفه جویی در مصرف فراورده های نفتی، بخش عمده ذخایر و درآمد حاصله در تاسیس و برپایی طرحهای زیربنایی اقتصادی هزینه گردد. در این جهت طرح سهمیه بندی بنزین از سوی دولت نهم یک طرح و ایده استراتژیک ملی برای ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا و تنظیم میزان تولید و مصرف انرژی بوده که کلیت موضوع ضروری و در راستای حفظ منافع ملی می باشد ولی در کمیت و کیفیت و اولویت بندی میزان مصرف و موقعیت های جغرافیایی کشور نیاز جدی به بازنگری همراه با کار دقیق کارشناسی دارد.
اجرای طرح در دوره شش ماهه اول بدون شک و تردید اشکالات و نقاط ضعف خود را نشان داد و به علت عدم مدیریت و نظارت کارآمد معضلاتی را فراروی هموطنانمان قرار داد. این وضعیت برای برخی افراد بازار کسب و کار شد و ضرری هم در این میان متوجه طبقه متوسط و پایین جامعه که اکثریت مطلق جمعیت کشور را شامل است و در عرصه های مختلف فراروی نظام بیشترین حضور و مشارکت عمومی را داشتند، شده است. این وضعیت باید با واقعیت نگری اصلاح شود.
زنهار به دولت نهم و اصولگرا که عرصه را به رقیب در کمین نشسته واگذار نکند زیرا عده ای با استفاده از نارضایتی افکار عمومی و انگشت گذاردن روی نقاط ضعف احتمالی دولت نهم، قصد پیروزی در انتخابات مجلس را دارند.

حجت الله یوسفی

منبع : روزنامه کیهان