چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دن (۲)


دنيا دار مکافات است
نظير:
دنيا مکافات خانه است
ـ مکافات به آن دنيا نمى‌ماند
ـ تقاص به قيامت نمى‌ماند
ـ دنيا اگرچه سراى آفات است اما دار مکافات نيز هست
نيزرک: از مکافات عمل غافل مشو...
دنيا دايم بر يک قرار نيست
نظير:
هميشه در به يک پاشنه نمى‌گردد
ـ دنيا هزار رو دارد
ـ آنچه ديدى برقرار خود نمانْد و آنچه هم بينى نمانَدْ برقرار (سعدى)
ـ دائماً يکسان نمانَد حال دوران غم مخور (حافظ)
ـ هميشه آب در يک جوى نمى‌رود
ـ روزگار چون درياست، گاهى ببخشد و گاهى بکُشد (تاريخ‌الوزراء)
دنيا دنياى زور است
رک: زورت بيش است، حرفت پيش است
دنيا دو روز است، باقيش روز به روز است٭ (عا).
نظير: دنيا محل گذر است ـ دنيا پنج روز است
٭ به مزاح به‌کار برند
دنيا دون‌پرور است
نظير:
زمانه سفله‌پروز است
ـ زمانه سفله‌نواز و مرد‌گُداز است
ـ هزاران خر زمانه بُرد بر بام ولى يک يوسف از چَهْ برنياورد
ـ دنيا حريف سفله و معشوق بى‌وفاست (سعدى)
ـ دنيا رذل‌پسند است
ـ فلک نرکُش و ماده‌پرور است
دنيا ديدن٭ بِهْ از دنيا خوردن است
نظير:
جهان ديدن بهتر از جهان خوردن است
ـ بر و اندر جهان تفرّج کن پيش از آن روز کز جهان بروى (سعدى)
٭ يا: دنيا گشتن...
دنيا را آب ببرد فلان را خواب مى‌برد٭
بى‌نهايت بى‌قيد و تنبل است
٭ تمثّل:
عاشقان را همه گر آب بَرَد خوبرويان همه را خواب بَرَد (ايرج ميرزا)
دنيا را ببين چه فنده، کور به کچل مى‌خنده! (عا).
رک: ديگ به ديگ مى‌گويد رويت سياه
دنيا را هرطور بگيرى مى‌گذرد
رک: سخت مى‌گيرد جهان بر مردمان سخت‌کوش
دنيا رذل‌پسند است
رک: دنيا دون‌پرور است
دنيا زندان مؤمنان است
دنيا سراى گذشتنى است و حُطام او گذاشتنى (مقامات حميدى)
دنياطلبان ز آخرت محرومند (اوحدى)
دنيا طلبيديم و به‌جائى نرسيديم آيا چه شود آخرت ناطلبيده؟
دنيا طويله‌اى است پر از جنس چارپاى (عرفى)
نظير:
خر به بازار رى فراوان است
ـ اگر بخواهند براى هر خرى آخور ببندند بايد از اين جا تا کناره گرد آخور بست!
دنيا عزيز و مال دنيا عزيزتر است
نظير: دنيا با مالش عزيز است
دنيا عزيز و مال عزيز است و جان عزيز ليکن رفيق بر همه چيزى مقدّم است
نظير:
از هر چه بگذرى سخن دوست خوشتر است (سعدى)
ـ رضاى دوست به‌دست آر و ديگران بگذار
دنيا قديم است
نظير: اين همان چشمهٔ خورشيد جهان‌افروز است که همى تافت بر آرامگه عاد و ثمود (سعدى)
دنيا گذرگاه است نه قرارگاه
نظير:
دنيا محل گذر است
ـ دنيا سراى گذشتنى است (و حطام او گذاشتنى)
ـ اين زن و زور و زر گذاشتنى است (اوحدى)
دنيا لُنگ حمام است هر روز عورت يکى را مى‌پوشاند
نظير: دنيا شاخ گاو است هر روز به ماتحت يکى فرو مى‌رود!
دنيا محل گذر است
رک: دنيا دو روز است، باقيش روز به روز است
دنيا مزرعهٔ آخرت است
رک: دنيا بازار آخرت است
دنيا مکافات خانه است
رک: دنيا دار مکافات است
دنيا مکرّرات است
رک: تا چرخ و فلک بر سرِ دور است هر شب همين‌طور است
دنيا ميدان جنگ است
رک: دنيا آکل و مأکول است
دنيا نيرزد آنکه پريشان کنى دلى٭
مقا: زنهار ميازار ز خود هيچ دلى را
٭ ......................... زنهار بد مکن که نکردست عاقلى (سعدى)
دنيا و آخرت با هم جمع نمى‌شوند
نظير:
دين و دنيا به‌هم نيايد راست (نظامى)
ـ دين و دنيا دو ضد يکدگرند (سنائى)
ـ مَثَل دنيا و آخرت مَثَلِ شخصى است که دو زن دارد هر کدام را راضى ساخت ديگرى را مکدّر کرده است (از ترجمه زهر‌الربيع)
دنيا وفا ندارد
نظير:
دنيا وفا ندارد، اى نور هر دو ديده (حافظ)
ـ وفادارى مجوى از دهر خونخوار (سعدى)
دنيا هزار رو دارد
رک: دنيا دايم بر يک قرار نيست.
دنيا هَمَش (=همه‌اش) پنج روزه، باقيشَمْ (=باقى‌اش هم) روز به روزه! (عا).
عبارتى است که به شوخى و طنز در شکايت از روزگار و سختى زندگى بر زبان رانند
دنيا همه هيچ و کار دنيا همه هيچ اى هيچ ز بهر هيچ در هيچ مپيچ (جامى)
دنياى خراب و شهر ويران خر خورده شرابِ تخم ريحان
رک: چرا دنيا نشود خراب که گربه ‌به‌هم مى‌خورد شراب
دنياى دو رنگ به پشيزى نيرزد (تاريخ بيهقى)


همچنین مشاهده کنید