شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آرا و باورهای شهید بهشتی


آرا و باورهای شهید بهشتی
اصولاً یكی از دغدغه های متفكر مبارز شهید آیت الله بهشتی تبیین اسلام، تعلیم و منطبق ساختن تعالیم اسلامی با زندگی روزمره بود. او در جایی می گوید: «وقتی اسلام می خواهد به انسان به عنوان یك دستگاه نگاه كند، دستگاه كوچك از نظر حجم و پیچیده و بزرگ از نظر نقش، می بینید به این مجموعه انسان به صورت یك سیستم و یك مجموعه به هم بسته و به هم پیوسته نگاه می كند و نیازهایش را در همه ابعاد مورد توجه قرار می دهد.
انسان هم جسم است، هم جان، هم نیازهای بدنی دارد، هم نیازهای روحی، هم نیاز اقتصادی و هم نیاز معنوی لذا وقتی می خواهد راه نشان بدهد برای ارضای نیازهای مادی و بدنی انسان چنان آن را با نیازهای عاطفی، روحی و معنوی می آمیزد تا نشان دهد كه حتی در ارضای یك نیاز مادی نمی توان از نقش آن در ارضای نیازهای معنوی غافل بود.»
شهید بهشتی در همان سال های بحرانی كه مردم به صحنه ها آمده بودند و مبارزه علنی خود را با رژیم پهلوی به مرحله حساس رسانده بودند جدای شركت كردن در صف اصلی مبارزان به فكر تبیین دیدگاه های قرآنی بودند و می خواستند از فرصت اندكی كه در اختیار دارند حداكثر استفاده را ببرند. گویی خود می دانستند كه فرصت زیادی در اختیار ندارند. ایشان در طی ۱۳ جلسه درس به مقوله «شناخت از دیدگاه قرآن» پرداختند كه بعدها با همین نام مكتوب گشت.
شهید بهشتی بر این باور بود كه اسلام از وحی پیامبر شروع نمی شود، بلكه اسلام از روشن ترین شناخت های بشر آغاز می گردد و در مسیر خود به وحی و پیغمبر برخورد می كند و ادامه راهش با عقل و وحی هر دو است. بهشتی به كرات بر این مساله پافشاری كرد كه اسلام می خواهد بشر با شناخت روشن و اندیشه تحلیلگر خود از بدیهی ترین نقطه و با روشن ترین روندها آغاز كند و پیش برود و وقتی جلو رفت به وحی و پیغمبر(ص) خواهد رسید.
جدای از این دكتر بهشتی نیم نگاهی هم به طرح مسایل سیاسی و روز داشت و رهنمودهایی پیرامون مبانی نظری قانون اساسی مطرح ساخت. وی در كتاب رسائل مشروطیت به مضامین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. بر این اساس وی را یكی از نظریه پردازان قانون اساسی می دانند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی قانون اساسی دوم پس از قانون اساسی كه در زمان مشروطه به تصویب رسیده بود پدید آمد.
دكتر بهشتی كه تلاش داشت تا قانون اساسی هر چه بیشتر در نظر مردم روشن و آشكار گردد، به سخنرانی پیرامون نظام سیاسی در قانون اساسی در حسینیه ارشاد به تاریخ ۹ آذر ۱۳۵۸ پرداخت كه بعداً این سخنرانی هم مكتوب گشت.
دكتر بهشتی پدید آمدن یك نهضت را تنها در عرصه سیاست جست وجو نمی كرد، بلكه مدعی بود یك نهضت در تمامی عرصه ها چون عرصه های فرهنگی، اجتماعی، هنری و... می تواند به وجود آید و رشد كند.
او می گوید كه پیدایش یك نهضت اجتماعی با پیدایش یك ایده جدید و تازه توام است. یك ایده اجتماعی ممكن است كاملاً جدید و بی سابقه باشد و ممكن است ایده سابقه داری باشد. او بر این باور است كه مرحله دوم به وجود آمدن هسته ای از افراد مومن به آن ایده است. او بر این اصل پافشاری می كند كه یك هسته باید با ایمان و در عین حال فعال و سازنده و كوشا باشد و در نهایت دكتر بهشتی مرحله ورود به عمل و اجرا و شروع به كار و فعالیت پیگیر را پیش می كشد. دكتر به كرات در این خصوص صحبت كرده و این مرحله را از مراحل بسیار خطرناك و حساس یك نهضت قلمداد می كند.
برخی از تحلیل گران اندیشه دكتر بهشتی بر این باورند كه جامعیت یكی از ویژگی های مهم و بنیادین فرهنگ و تفكر اسلامی همواره مدنظر ایشان بوده به گونه ای كه دكتر جامعیت را اصل و موضوع تعیین كننده ای می داند.
دكتر هر نوع نگرش جانبدارانه از اسلام را منتفی می داند و آن را در تضاد با اسلام و اهدافش قلمداد می كند. یكی از منتقدین و تحلیل گران اندیشه دكتر چنین می گوید: «از دیدگاه شهید بهشتی، اسلام به دلیل برداشتن تعالیم و قوانین مبتنی بر زیست سالم و برتر انسان به همه ابعاد وجودی بشر نظر گسترده و همه نیازهای جامع او را تامین كرده است. به تعبیری دیگر جامعیت اسلام و همه جانبه بودن قوانین آن با جامعیت نیازهای انسان و همه جانبه بودن آن ها پیوند و ارتباط دارد. یعنی همانگونه كه خالق هستی، انسان را با تمام جوانب و همراه با نیازهای مختلف فطری و طبیعی در ابعاد مادی و معنوی و جسمی و روحی آفریده مجموعه قوانین و دستورالعمل های لازم را كه بتواند به این انسان چند بعدی نگرشی جامع و فراگیر داشته باشد و بر جامعیت خواسته ها و نیازهای فطری او نظر گسترد ارسال داشته است.»
دكتر بهشتی برای طرح مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و دینی به مسایلی چون جایگاه موسیقی نیز نظر داشته و آرا و اندیشه خود را به صراحت بیان كرده است. وی در این خصوص می گوید: «هر آوازخوانی حرام نیست، هر نوازندگی حرام نیست. آن نوع از آوازخوانی و آن نوع از نوازندگی كه شنونده یا حاضران در یك مجلس را به گناه می كشاند و اهتمام آن ها را به رعایت قوانین پاكی و تقوی ضعیف می كند اراده آن ها را برای گناه نكردن و به گناه آلوده نشدن سست می كند و آن ها را به شركت در گناه تشویق می كند نوع موسیقی حرام است، اما اگر آوازخوانی یا حتی موسیقی هست كه این اثر را ندارد حرام نیست.»(سخنرانی دكتر در مركز اسلامی هامبورگ)
در پایان جا دارد جمله ای از ایشان را در خصوص هدایت و عدالت دو بعد حركت مطرح سازیم: «سخن گفتن بس است، عمل كنیم و تنها سخنی گوییم كه راهگشای عمل باشد.»
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید