یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا
در آینۀ چشم دیگران
اوایل قرن بیستم، سردبیر روزنامۀ نیویورک تایمز به این نتیجه رسید که چهارهزار سال پیش کسانی در علایم هیروگلیف مقبرۀ یکی از فرعونهای مصر دست بردهاند و کتیبه مخدوش است.
و چند سال پیش وقتی تابوتی ظاهراً حاوی یک مومیایی باستانی ایرانی در پاکستان کشف شد، کارشناسان گفتند خطاهای املایی و انشایی در عباراتی که به خط میخی روی آن حک شده نشان میدهد این بهاصطلاح زیرخاکی را جاعلانی همین اواخر سر هم کردهاند. این استـنباطها بر پایۀ اطلاعات مدوّن و کتابهای مرجعی است که اهل نظر در اختیار دارند.
در زمانهای پیش، بهطور کلی، کتاب لغت و دستور زبان را خارجیان برای کاربرد خودشان مینوشتند زیرا اهل آن زبان به چنین مراجعی نیاز نداشتند. نخستین کتابهای لغت و دستور عربی را ایرانیانی تألیف کردند که لازم میدیدند به آن زبان مسلط شوند. نخستین فرهنگهای لغت و دستور زبان فارسی هم کار محققان غربی بود که در متون فارسی مطالعه میکردند.
اهل هر زبانی معمولاً اشتباه املایی را کماهمیتتر از خطای انشایی تلقی میکنند. اصلْ زبان است و نوشتنْ فرع آن انگاشته میشود. اما ترکیب این دو نوع خطا نشانۀ بدی است. بدتر آن است که چنین خطاهای مرکبی از زیر دست چندین نفر بگذرد و کسی متوجه نشود ــــ یعنی جهل مرکب و فراگیر.
نشریهای در کرمان عکسهایی انتشار داده است از آویزهایی که به مناسبت همایشی دولتی در زمینۀ توسعۀ صنعت گردشگری با حضور نمایندگان هفتاد کشور در آن شهر نصب کردند. در این متنها خطا بیش از حد مجاز است.
در لطیفهای قدیمی، معلم به شاگرد میگوید بنویس خیار، و او مینویسد چنار و میخواند منار، و وقتی معلم مؤاخذه میکند شاگرد میگوید لغت را تغار شنیده است. لطیفه چنین پایان مییابد که معلم برای سه غلط نمره کم میکند و هفده میدهد. نمرهدادن به چنین متنهایی ممکن است به موقعیتی مشابه بینجامد.
اهل چاپ و نشر در ایران میدانند که تولید متن کمغلط تا چه حد دشوار است. حتی وقتی نویسنده شخصاً همکاری میکند، باز خطاهایی در متن چاپشده دیده میشود. در متنی به زبانی دیگر احتمال چنین خطاهایی چندین برابر است. اما نکته در نمونهخوانی و غلط گیری نیست.
فیلمهای کوتاهی را که مؤسسات ایرانی، از جمله برای تبلیغ گردشگری و فرش و غیره، در شبکههای تلویزیونی خارجی پخش میکنند مقایسه کنیم با آگهیهای تولید داخل در شبکههای داخلی. اما مشکل در ملیـّت هم نیست.
در ایران نیز (معدودی) قادرند فیلم تبلیغاتی ِ قابلپخش در سطح جهانی بسازند. گرفتاری در نگاه کردن به دیگران در حال نگاه کردن به ماست، در اینکه بتوانیم خود را در چشم دیگران ببینیم، یعنی استفاده از نگاه دیگران بهعنوان آینهای برای تماشای خویش.
برخی حرفهای ما در چنان مجامعی و تلقیـّات ما در چنین زمینههایی جای بحث دارد. بد نیست بانیان چنین همایشی بکوشند به جای وعظ و نطق و خطابه در تعریف از خودشان و مملکتشان، از همتایان خارجیشان کسانی را ترغیب کنند صادقانه و خصوصی حرف دلشان را بزنند، و با دقت به حرف آنها گوش بدهند. ارزش چنان همایشی در این است که کمک کند شرکتکنندگان به تصویری دقیقتر از موقعیت خویش در بازار ارائۀ فرهنگها دست یابند.
اگر نگرانی از انعکاس عمومی چنین مطالبی در مطبوعات وجود دارد، میتوان گزارشهایی محرمانه دربارۀ سلیقۀ جهانگردان خارجی تهیه کرد تا مقامها به تصوّری برسند از طرز نگاه کسانی که برای دیدن این سرزمین میآیند. برای تحمل تصویر واقعی خویش در چشم دیگران باید قدری بردبار بود. تمام تجربۀ گردشگران خارجی در تحسین کاشیکاری خلاصه نمیشود.
آنان حرفهای بیشتری دارند. در دنیای معاصر اگر قادر به دیدن موضوع از چندین زاویه نباشیم میتوان گفت آن را ندیدهایم. چنین متونی نشان میدهد به همان اندازه که در تماشای دیگران عیبجوییم، به خودمان با رضایت نگاه میکنیم.
تشخیص این را که اگر تمدن گهوارۀ واحدی داشته در کجا واقع بوده است به عهدۀ اهل فن بگذاریم. وقتی با چنین املا و انشایی اعلام میکنند گهوارۀ مورد نظر در کرمان بوده در همان حال که مقامها، در جلسۀ اداری یا سر میز غذا، گوششان را با کلید میکاوند و آن کلید را با دو انگشت پاک میکنند، یا با چوب کبریت این کار را انجام میدهند و آن را به قوطیاش برمیگردانند، دنیا اذعان میکند که «خود پیداست از زانوی تو.»
پیش از دستزدن به معرفی کرمان و جاهای دیگر ایران بهعنوان مرکز تمدن، آن هم به زبان انگلیسی، بد نیست دستورالعملی به فارسی ترجمه شود تا مقامها بدانند چگونه باید حرف زد، راه رفت، میز چید و غذا خورد، و کجا میتوان گوش تمیز کرد. اگر چنین کتابچهای اکنون هم وجود دارد، جا دارد دنبال علت بگردیم که چرا بیاثر مانده است.
امید که نگاه میزبانان و شرکتکنندگان ایرانی همایش کرمان به خودشان، به شهرشان و به جهان کمی ارتقا یافته باشد. در میان مهمانانی خارجی هم شاید کسانی از این فرصت برای تماشای دیگران و دیدن کشور خودشان در چشم دیگران استفاده کرده باشند.
املا و انشای زبانهای خارجۀ تمام آن شرکتکنندگان هم قرار نیست بینقص باشد. چنین مهارتهایی را مردم از همدیگر و از اهل زبانها و فرهنگهای دیگر میآموزند، اگر که بتوانند خود را در آینۀ چشم دیگران ببینند و ملتفت باشند که لازم است بیشتر بدانند.
mGhaed@lawhmag.com
محمد قائد
محمد قائد
منبع : ماهنامه سفر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست