چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
پسرها هم به محبت نیاز دارند!
جامجم: برخلاف هوش علمی و منطقی (IQ) كه نزدیك به یك قرن است كه صدها هزار نفر به بررسی و تحقیق درباره آن پرداختهاند ، هشیاری هیجانی شامل مقولههایی چون استقامت و پایداری در برابر شكست، از دست ندادن روحیه، مبارزه با افسردگی و یاس، همدلی و صمیمیت و امید داشتن است.
هنوز هیچ كس بدرستی نمیداند كه هشیاری هیجانی چگونه در تنوع زندگی افراد نقش دارد، اما میتوان گفت كه هشیاری هیجانی میتواند بارها قدرتمندتر از هشیاری علمی یا بهره هوشی باشد. در واقع هیجان، پدیدهای است كه هر روز در برخورد تن و روان ملاحظه میشود و مسائلی مانند عشق، كینه، نفرت، غم و شادی، خشم و غضب و پرخاشگری را در برمیگیرد. فرآیندهای هیجانی با واكنشهای بدنی اغلب دارای همبستگی هستند و بر یكدیگر تاثیر میگذارند، چنانچه ضربان قلب گاهی بشدت تند میزند و اشك، خود به خود از چشمها فرو میریزد یا رنگ از رخساره فرد میپرد. كوشش در جهت مهار كردن واكنشهای هیجانی عملی ارزشمند، انسانی، اجتماعی و هوشمندانه است كه در هوش هیجانی دیده میشود.
نتایج تحقیقات گسترده نشان میدهد كه مهارت های هوش هیجانی، درزندگی تحصیلی، شخصی و اجتماعی كردن كودكان نقش مهمی ایفا میكند. هیجانها قادرند توجه را به هر سمت سوق دهند كه این خود بر یادگیری، حافظه و رفتار تاثیر میگذارد. مثلا توانایی كنترل هیجانها میتواند به كودكان كمك كند در كلاس درس تمركز حواس داشته باشند و موقعیتهای اضطرابزا را اداره كنند. در واقع كودكانی كه مهارتهای بالاتری از لحاظ هوش هیجانی دارند، در مقایسه با كودكانی كه از این لحاظ دارای مهارتهای كمتری هستند، تمایل دارند موقعیتهای تحصیلی بالاتری را تجربه كنند.
زندگی خانوادگی نخستین آموزشگاه ما برای آموختن درباره عاطفه است. ما در این فضای خصوصی یاد میگیریم كه چه احساسی درباره خودمان داشته باشیم و در ارتباط با دیگران نسبت به احساساتمان چگونه فكر كنیم و چه واكنشهایی را برگزینیم و نیز امیدها و ترسهایمان را چگونه تشخیص دهیم و ابراز كنیم.
این آموزش عاطفی فقط از طریق گفتار و رفتار مستقیم پدر و مادر با فرزندان اتفاق نمیافتد ، بلكه رفتار پدر یا مادر در واكنش به احساسات خود با همسر نیز سرمشق فرزندان قرار میگیرد. برخی از این والدین، آموزگاران با استعداد و درخشانی در زمینه عواطف به شمار میآیند و برخی دیگر نیز از این لحاظ بسیار ضعیف هستند. آموزش در زمینه مهارتهای هیجانی میتواند به توفیق بیشتر شاگردان در امر تحصیل منجر شود. مثلا یك شاگرد بسیار باهوشی ممكن است در آزمونی دچار اضطراب شده و مردود شود چرا كه این دانشآموز مهارتهای پرداختن به حل مشكل را نیاموخته است. كودكان دارای هوش هیجانی بیشتر علاقهمندند در مدرسه به شیوهای كه از نظر اجتماعی مناسبتر و غیرپرخاشگرانه است، رفتار كنند.
آموزش سواد هیجانی
علاوه بر این بنابر تحقیقات انجام شده، وجود نقصان در مهارتهای هوش هیجانی با استعمال دخانیات، افسردگی و خشونت كودكان بیارتباط نبوده است. برای نمونه شواهد نشان میدهند برای پسرها تابع امیال آنی بودن در خردسالی، احتمال بزهكاری و خشونت را در سنین بالاتر افزایش میدهد و برای همه كودكان، ناتوانی در مهار اضطراب و افسردگی، احتمال استفاده از مواد مخدر را در مراحل بعدی زندگی بیشتر میكند.
والدین باید خود بیاموزند كه چگونه احساساتشان را نشان دهند و آن را ابراز كنند تا دیگران قادر به درك آن باشند و اینكه چگونه اشتباهات خود را به عهده بگیرند و بابت آنها عذرخواهی كنندهمچنین ناتوانی كودكان در تشخیص حالتهای هیجانی چهره دیگران میتواند مستقیما با دشمنی و پرخاشگری آنان مربوط باشد. چون كودكان پرخاشگر نسبت به كودكان غیرپرخاشگر دشمنی بیشتری در دیگران مشاهده میكنند. برعكس، كودكانی كه در تشخیص هیجانها مهارت بیشتری دارند، دارای ارتباطات اجتماعی مثبتتری هستند.
در واقع آموختن سواد هیجانی به كودكان، تاثیر مثبتی بر جنبههای زندگی دانشآموزان در مدرسه میگذارد، زیرا دانشآموزانی كه از نظر هیجانی قادرند روابط اجتماعی مطلوبی را در مدرسه ایجاد كنند، در محیط مدرسه احساس راحتی بیشتری دارند، حمایت معلمان و همكلاسیهای خود را بیشتر جلب میكنند و دلبستگی سالمتری نسبت به مدرسه در آنان شكل میگیرد.
نقش والدین
ما به عنوان والد میتوانیم پسرانمان را برای ارتقای هوش هیجانی و زندگی عاطفیشان تشویق و حمایت كنیم. برای نمونه میتوانیم با یك سیستم حمایتی قوی باعث شویم آنها ارتباطات بین فردی خود را تقویت كنند.
والدین به این ترتیب میتوانند به پسران خود كمك كنند تا بدون خشونت و عصبانیت با اطرافیان خود رفتار كنند. بدون از یاد بردن خود ، مهربان باشند و بدون از دست دادن حق خود ، سخاوتمند باشند. والدین لازم است به پسران شان كمك كنند تا انتظارات جامعه را از یك پسر جوان بخوبی بشناسند. این انتظارات كه اغلب از سوی والدین به پسران القا میشود و والدین آن را از راههای موفقیت پسرشان میدانند، گاه بر شانههای پسران بشدت سنگینی میكند. پس والدین بهتر است ابتدا انتظارات پسرشان را از زندگی بپرسند و بعد از آن از انتظارات و خواستههای خود سخن بگویند. ما به عنوان پدر و مادر میتوانیم پسرانمان را در كشف ابعاد هیجانی وجودشان و آنچه آنها را هیجانزده میكند، حمایت و تشویق كنیم.
به نظر میرسد والدین باید خود بیاموزند كه چگونه احساساتشان را نشان دهند و آن را ابراز كنند تا دیگران قادر به درك آن باشند و اینكه چگونه اشتباهات خود را به عهده بگیرند و بابت آنها عذرخواهی كنند و هوش هیجانی را رشد دهند تا بتوانند هرچه بهتر با نیازهای عاطفی پسران هماهنگ شوند. امروزه در برخی خانوادهها شاید به جرات بتوان گفت پسر خانواده هیچگاه از پدر خود جمله دوستت دارم را نشنیده است.
برای بسیاری از پدران كلمات دوست داشتن (نسبت به پسران) براحتی ادا نمیشود، غافل از این كه با انجام این كار خود را از فرزندشان دور میسازند.
پسران هم دل نازكند
برای بسیاری از پدران كلمات دوست داشتن (نسبت به پسران) براحتی ادا نمیشود، غافل از این كه با انجام این كار خود را از فرزندشان دور میسازند. معمولا والدین این كار را ناآگاهانه انجام میدهند، اما لازم است به دنبال روشهایی باشند تا خود را به پسران نزدیكتر سازند. برای نمونه ما میتوانیم با انجام دادن برخی كارها آن هم به طور غیرمستقیم با پسرانمان در ارتباط باشیم، با آنان بازی كنیم، طرف مشورت قرار دهیم یا با انجام برخی فعالیتها تشویقشان كنیم و با پایبندی نسبت به زمانی كه به آنان اختصاص میدهیم نشان دهیم كه بیش از هر چیزی برای ما اهمیت دارند و به همین دلیل است كه تمایل داریم در این زمان با آنها باشیم و این لحظات را با آنها تقسیم كنیم.
پسران نیز به اندازه دختران نیاز دارند تا به آنها گفته شود دوستشان دارند و ابراز نكردن آن صرفا به این علت نیست كه والدین به پسر خود علاقهای ندارند. درواقع فرهنگ موثر به طرز رفتار با پسران، والدین را به جایی میرساند كه قادر نیستند نسبت به فرزند پسر خود ابراز علاقه نمایند.
هنوز هیچ كس بدرستی نمیداند كه هشیاری هیجانی چگونه در تنوع زندگی افراد نقش دارد، اما میتوان گفت كه هشیاری هیجانی میتواند بارها قدرتمندتر از هشیاری علمی یا بهره هوشی باشد. در واقع هیجان، پدیدهای است كه هر روز در برخورد تن و روان ملاحظه میشود و مسائلی مانند عشق، كینه، نفرت، غم و شادی، خشم و غضب و پرخاشگری را در برمیگیرد. فرآیندهای هیجانی با واكنشهای بدنی اغلب دارای همبستگی هستند و بر یكدیگر تاثیر میگذارند، چنانچه ضربان قلب گاهی بشدت تند میزند و اشك، خود به خود از چشمها فرو میریزد یا رنگ از رخساره فرد میپرد. كوشش در جهت مهار كردن واكنشهای هیجانی عملی ارزشمند، انسانی، اجتماعی و هوشمندانه است كه در هوش هیجانی دیده میشود.
نتایج تحقیقات گسترده نشان میدهد كه مهارت های هوش هیجانی، درزندگی تحصیلی، شخصی و اجتماعی كردن كودكان نقش مهمی ایفا میكند. هیجانها قادرند توجه را به هر سمت سوق دهند كه این خود بر یادگیری، حافظه و رفتار تاثیر میگذارد. مثلا توانایی كنترل هیجانها میتواند به كودكان كمك كند در كلاس درس تمركز حواس داشته باشند و موقعیتهای اضطرابزا را اداره كنند. در واقع كودكانی كه مهارتهای بالاتری از لحاظ هوش هیجانی دارند، در مقایسه با كودكانی كه از این لحاظ دارای مهارتهای كمتری هستند، تمایل دارند موقعیتهای تحصیلی بالاتری را تجربه كنند.
زندگی خانوادگی نخستین آموزشگاه ما برای آموختن درباره عاطفه است. ما در این فضای خصوصی یاد میگیریم كه چه احساسی درباره خودمان داشته باشیم و در ارتباط با دیگران نسبت به احساساتمان چگونه فكر كنیم و چه واكنشهایی را برگزینیم و نیز امیدها و ترسهایمان را چگونه تشخیص دهیم و ابراز كنیم.
این آموزش عاطفی فقط از طریق گفتار و رفتار مستقیم پدر و مادر با فرزندان اتفاق نمیافتد ، بلكه رفتار پدر یا مادر در واكنش به احساسات خود با همسر نیز سرمشق فرزندان قرار میگیرد. برخی از این والدین، آموزگاران با استعداد و درخشانی در زمینه عواطف به شمار میآیند و برخی دیگر نیز از این لحاظ بسیار ضعیف هستند. آموزش در زمینه مهارتهای هیجانی میتواند به توفیق بیشتر شاگردان در امر تحصیل منجر شود. مثلا یك شاگرد بسیار باهوشی ممكن است در آزمونی دچار اضطراب شده و مردود شود چرا كه این دانشآموز مهارتهای پرداختن به حل مشكل را نیاموخته است. كودكان دارای هوش هیجانی بیشتر علاقهمندند در مدرسه به شیوهای كه از نظر اجتماعی مناسبتر و غیرپرخاشگرانه است، رفتار كنند.
آموزش سواد هیجانی
علاوه بر این بنابر تحقیقات انجام شده، وجود نقصان در مهارتهای هوش هیجانی با استعمال دخانیات، افسردگی و خشونت كودكان بیارتباط نبوده است. برای نمونه شواهد نشان میدهند برای پسرها تابع امیال آنی بودن در خردسالی، احتمال بزهكاری و خشونت را در سنین بالاتر افزایش میدهد و برای همه كودكان، ناتوانی در مهار اضطراب و افسردگی، احتمال استفاده از مواد مخدر را در مراحل بعدی زندگی بیشتر میكند.
والدین باید خود بیاموزند كه چگونه احساساتشان را نشان دهند و آن را ابراز كنند تا دیگران قادر به درك آن باشند و اینكه چگونه اشتباهات خود را به عهده بگیرند و بابت آنها عذرخواهی كنندهمچنین ناتوانی كودكان در تشخیص حالتهای هیجانی چهره دیگران میتواند مستقیما با دشمنی و پرخاشگری آنان مربوط باشد. چون كودكان پرخاشگر نسبت به كودكان غیرپرخاشگر دشمنی بیشتری در دیگران مشاهده میكنند. برعكس، كودكانی كه در تشخیص هیجانها مهارت بیشتری دارند، دارای ارتباطات اجتماعی مثبتتری هستند.
در واقع آموختن سواد هیجانی به كودكان، تاثیر مثبتی بر جنبههای زندگی دانشآموزان در مدرسه میگذارد، زیرا دانشآموزانی كه از نظر هیجانی قادرند روابط اجتماعی مطلوبی را در مدرسه ایجاد كنند، در محیط مدرسه احساس راحتی بیشتری دارند، حمایت معلمان و همكلاسیهای خود را بیشتر جلب میكنند و دلبستگی سالمتری نسبت به مدرسه در آنان شكل میگیرد.
نقش والدین
ما به عنوان والد میتوانیم پسرانمان را برای ارتقای هوش هیجانی و زندگی عاطفیشان تشویق و حمایت كنیم. برای نمونه میتوانیم با یك سیستم حمایتی قوی باعث شویم آنها ارتباطات بین فردی خود را تقویت كنند.
والدین به این ترتیب میتوانند به پسران خود كمك كنند تا بدون خشونت و عصبانیت با اطرافیان خود رفتار كنند. بدون از یاد بردن خود ، مهربان باشند و بدون از دست دادن حق خود ، سخاوتمند باشند. والدین لازم است به پسران شان كمك كنند تا انتظارات جامعه را از یك پسر جوان بخوبی بشناسند. این انتظارات كه اغلب از سوی والدین به پسران القا میشود و والدین آن را از راههای موفقیت پسرشان میدانند، گاه بر شانههای پسران بشدت سنگینی میكند. پس والدین بهتر است ابتدا انتظارات پسرشان را از زندگی بپرسند و بعد از آن از انتظارات و خواستههای خود سخن بگویند. ما به عنوان پدر و مادر میتوانیم پسرانمان را در كشف ابعاد هیجانی وجودشان و آنچه آنها را هیجانزده میكند، حمایت و تشویق كنیم.
به نظر میرسد والدین باید خود بیاموزند كه چگونه احساساتشان را نشان دهند و آن را ابراز كنند تا دیگران قادر به درك آن باشند و اینكه چگونه اشتباهات خود را به عهده بگیرند و بابت آنها عذرخواهی كنند و هوش هیجانی را رشد دهند تا بتوانند هرچه بهتر با نیازهای عاطفی پسران هماهنگ شوند. امروزه در برخی خانوادهها شاید به جرات بتوان گفت پسر خانواده هیچگاه از پدر خود جمله دوستت دارم را نشنیده است.
برای بسیاری از پدران كلمات دوست داشتن (نسبت به پسران) براحتی ادا نمیشود، غافل از این كه با انجام این كار خود را از فرزندشان دور میسازند.
پسران هم دل نازكند
برای بسیاری از پدران كلمات دوست داشتن (نسبت به پسران) براحتی ادا نمیشود، غافل از این كه با انجام این كار خود را از فرزندشان دور میسازند. معمولا والدین این كار را ناآگاهانه انجام میدهند، اما لازم است به دنبال روشهایی باشند تا خود را به پسران نزدیكتر سازند. برای نمونه ما میتوانیم با انجام دادن برخی كارها آن هم به طور غیرمستقیم با پسرانمان در ارتباط باشیم، با آنان بازی كنیم، طرف مشورت قرار دهیم یا با انجام برخی فعالیتها تشویقشان كنیم و با پایبندی نسبت به زمانی كه به آنان اختصاص میدهیم نشان دهیم كه بیش از هر چیزی برای ما اهمیت دارند و به همین دلیل است كه تمایل داریم در این زمان با آنها باشیم و این لحظات را با آنها تقسیم كنیم.
پسران نیز به اندازه دختران نیاز دارند تا به آنها گفته شود دوستشان دارند و ابراز نكردن آن صرفا به این علت نیست كه والدین به پسر خود علاقهای ندارند. درواقع فرهنگ موثر به طرز رفتار با پسران، والدین را به جایی میرساند كه قادر نیستند نسبت به فرزند پسر خود ابراز علاقه نمایند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست