پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا
دلایل ترس کودک از مدرسه رفتن
جامجم: روز اول مدرسه رفتن براي تمام ما روز خاطرهانگيزي است. بعضي خاطرهها رنگ و بوي شادي و شور دارد و بعضي ديگر ترس و گريه. امروزه با تبليغات گسترده و تغيير در روشهاي آموزشي و تربيتي در مدارس، تعداد بچههايي كه از مدرسه ميترسند كمتر از گذشته است، اما هنوز هم بچههايي وجود دارند كه روز اول مدرسه در ميان بچهها با چشماني اشكبار دنبال مادران خود ميگردند و از آنها جدا نميشوند.
اگر اين ترس برطرف شد و كودك به مدرسه رفتن به صورت عادي عادت كرد كه هيچ اما با گذشت زمان ممكن است اين ترس از مدرسه به مدرسهگريزي و فرار از مدرسه بينجامد كه ميتواند خطرات زيادي را به همراه داشته باشد. ترس از مدرسه در نهايت تا سال اول دبستان طول ميكشد ولي مدرسهگريزي بندرت در دبستان و بيشتر در سنهاي بالاتر رخ ميدهد. به دليل شباهتها و ربط ترس از مدرسه و مدرسهگريزي، اين دو را با هم بررسي ميكنيم.
براي اين كه بتوانيم بر شور و شوق فرزندانمان در مدرسه رفتن بيفزاييم و از ترس و نگراني آنها كم كنيم، خوب است دلايل ترس از مدرسه و مدرسهگريزي را بدانيم و بعد در رفع آن بكوشيم.
كودكان وابسته به خانواده بشدت به خانواده خود وابستهاند و تقريبا در همه كارها به وجود پدر يا مادر نياز دارند، معمولا در انجام كارهايي كه همسن و سالانشان ميتوانند از پس آنها بخوبي برآيند، ناتوانند و به اصطلاح دست و پا چلفتياند. اين كودكان نميتوانند از خود دفاع كنند و زود به گريه ميافتند و لوس و ضعيف هستند. هميشه در كنار پدر و مادر خود هستند و هيچ گاه براي بازي با دوستان يا ماندن پيش مادر بزرگ و... از پدر و مادر خود جدا نميشوند.
ممكن است فرزند شما تصور غلطي از مدرسه داشته باشد و اين ترس به واسطه ديدن يك فيلم يا دادن اطلاعات غلط اطرافيان به او راجع به مدرسه يا ديدن خواهر يا برادر بزرگتر كه از مدرسه رفتن خوششان نميآيد و به او ميگويند «خوش به حالت كه مدرسه نميروي» باشد. اين قبيل اتفاقها كه ممكن است فرزندان شما را از مدرسه بترساند باعث ايجاد باور غلطي راجع به مدرسه در بچهها ميشود و آنها فكر ميكنند مدرسه جاي خوبي نيست و هيچ وقت نميخواهند به مدرسه بروند.
آشنايي اول با مدرسه
روز ثبتنام، آزمون ورودي مدارس يا تستهايي كه از بچهها براي ثبتنام ميگيرند و زدن واكسن ممكن است از مدرسه براي فرزند شما جاي ترسناكي بسازد؛ مثلا اگر خود شما بشدت اضطراب داشته باشيد كه آيا فرزندتان در آزمون ورودي پذيرفته ميشود يا نه و اين اضطراب را به فرزندتان منتقل كنيد ميتوانيد او را نسبت به مدرسه رفتن مضطرب كنيد. خاطره روز اول آشنايي با مدرسه كه معمولا روز ثبتنام و آزمون ورودي است ميتواند براي بچه وجهه بد يا خوبي از مدرسه بسازد.
بعضي بچهها بسيار خجالتي و مردمگريز بار ميآيند و والدينشان نيز در رفع اين مشكل قبل از مدرسه اقدام نميكنند. كودكاني كه تجربه مهدكودك و آمادگي را ندارند و به يكباره از محيط خانه وارد محيط ناآشناي مدرسه ميشوند و نميتوانند بخوبي ارتباط برقرار كنند و در پي آن مضطرب شده و از مدرسه به عنوان چيزي كه آنها را مجبور به برقراري ارتباط با اجتماعي ميكند كه قبلا دوست نداشتند با آن وارد تعامل شوند، ميهراسند.
بچههاي بيش فعال، بچههاي كمهوش و كمآموز و بچههاي تيزهوش هر كدام در مدرسه مشكل آفرينند و گاهي ممكن است باعث شوند مسوولان و معلمان با آنها برخورد بدي داشته باشند كه همين مساله باعث ترس آنها از مدرسه ميشود. كودكان بيش فعال با حرف گوش نكردن، كودكان كمهوش با ياد نگرفتن و كودكان تيزهوش با سوالات فراوان، معلمان را به ستوه ميآورند و معمولا بچههاي ديگر نيز آنها را تنها ميگذارند و نميتوانند ارتباط دوستانهاي با همكلاسيهاي خود داشته باشند و تنها ميمانند. همين تنها ماندن و عدم جذابيت مدرسه آنها را از مدرسهگريزان ميكند.
مشكلات جسمي نيز ميتواند بچهها را از مدرسه بيزار كند. كودكاني كه زود به زود به دستشويي ميروند يا شرايط خاص جسمي اعم از معلوليت دارند نيز ميتوانند با برخورد خاصي از طرف معلمان يا بچههاي ديگر روبهرو شوند و مدرسه را دوست نداشته باشند.
نوجوانان مدرسه گريز چه كساني هستند؟
ممكن است فرزند شما با شخصيت وابسته وارد مدرسه شود و با آن نيز رشد كند. والديني كه با فرزندان خود درس ميخوانند، با آنها تكاليف انجام ميدهند و آنها را كماكان به صورت وابسته بزرگ ميكنند بايد بدانند اين وابستگي ممكن است در نوجواني و در سن بلوغ باعث شود فرزند شما را دچار بحران روحي كند و از او يك شخصيت مدرسهگريز بسازد، چراكه خود را وابسته به والدينش ميبيند و در نوجواني دوست دارد مستقل باشد. او از درس خواندن لذت نميبرد و در مدرسه نيز تنها ميماند، چراكه از همه توقع دارد خواستههايش را همچون پدر و مادرش برآورده كنند و خودش براي به دست آوردن هيچ چيز حتي نمرات تحصيلياش تلاش نكرده است و هيچ كسي حاضر به داشتن دوستي پرتوقع نيست.
بچههايي كه مشكلات شديد عاطفي و خانوادگي دارند: وقتي به بحران دوران نوجواني، مشكلات عاطفي و خانوادگي نيز اضافه شود ميتواند براي او بسيار مشكلساز شود و به مدرسهگريزي بينجامد. والديني كه از هم طلاق گرفتهاند و نتوانستهاند آن طور كه بايد براي فرزندشان پدري و مادري كنند، والديني كه نميدانستند چطور به فرزندشان محبت كنند، پدران و مادراني كه يا سختگيريهاي فراوان ميكنند يا بسيار بر فرزند خود راحت و آسان ميگيرند، ميتوانند زمينهساز مشكلات روحي و عاطفي براي بچهها باشند. اين مشكلات روحي و عاطفي باعث بروز مشكلات شخصيتي در آنها و افت تحصيلي ميشود كه هر دوي اينها باعث مدرسهگريزي خواهد شد.
نوجوان در مدرسهاي كه با فرهنگ خانواده در تعارض است با يك نوع طرز فكر و در خانواده با نوعي ديگر آشنا ميشود و دچار تعارض ميگردد كه كدام طرز فكر درست است و وقتي نتواند يكي را انتخاب كند دچار سردرگمي و تعارض شده و هم از خانواده دور ميشود و هم مستعد مدرسهگريزي است.
در مدارسي كه ورود و خروج دانشآموزان كنترل نميشود بچهها با فرهنگهاي گوناگون مشغول تحصيلند و حتي بچههاي بزهكار نيز در مدرسه وجود دارند. در اين مدارس ممكن است دوستان بد فرزند شما را به مدرسهگريزي و فرار از مدرسه تشويق كنند و وقتي فرار از مدرسهاي آسان باشد به تناوب تكرار خواهد شد.
ممكن است نوجواني پس از يك بار فرار كردن از مدرسه و خوشگذراندن در خارج مدرسه، به اين كار عادت كند و دائم از مدرسه فرار كند.
بچههايي كه از درسها عقب ميمانند سر كلاس حوصله گوش دادن به معلم را ندارند، چراكه نميفهمند او راجع به چه چيزي حرف ميزند و براي همين حوصلهشان سر كلاس سر ميرود و از مدرسه گريزان ميشوند.
بچههايي كه به زور والدين به مدرسه ميروند و از درس خواندن متنفرند و نمرات تحصيلي پايين و پيشرفت تحصيلي كمي دارند، كاملا بدون انگيزه در مدرسه حاضر ميشوند و دنبال فرصتي براي فرار از مدرسهاند.
چند راهكار
بچهها را مستقل بار بياوريد: بچهها بسته به سني كه در آن هستند بايد بتوانند كارهاي خود را انجام دهند و بتدريج بر استقلالشان افزوده شود. اين استقلال بايد در همه زمينهها باشد اعم از فكري، روحي و جسمي. كودكي كه در نوع خود و بسته به سني كه در آن است به كسي وابسته نيست ميتواند براحتي با شرايط جديد مدرسه خود را وفق دهد و با آن كنار بيايد و مشكلاتش را خود حل كند. اين استقلال همراه رشد فكري، روحي و جسمي معني پيدا ميكند، يعني فرزند شما با بيشتر شدن سنش رشد كاملي ميكند و ميتواند در بحرانها و شرايط خاص تصميم درستي بگيرد. تا شما به فرزند خود شرايط تصميمگيري را ندهيد او نيز نميتواند ياد بگيرد كه مستقل فكر كند و درست تصميم بگيرد.
اجتماعي بودن و روابط عمومي بالا را به فرزندانتان بياموزيد: بچههايي كه اجتماعياند و ميتوانند با همسالان خود ارتباط برقرار كنند، در مدرسه مشكلات كمتري دارند. بچههايي كه قبل از مدرسه به مهدكودك و آمادگي رفتهاند با بسياري از قوانين مدرسه آشنايي دارند و تجربه كافي را براي سر كلاس نشستن دارند و ميتوانند براحتي وارد مدرسه شوند و دوران مدرسه را پشت سر بگذارند. مهدكودك و پيشدبستاني 2 مقطعي است كه گرچه براي بچهها اجباري نيست، اما ميتواند به طور قابل توجهي بچهها را براي رفتن به مدرسه آماده كند. بچههايي كه مهدكودك رفتهاند در مدرسه سازگارترند و كمتر در انجام تكاليف كوتاهي ميكنند و دوستان بيشتري در مدرسه دارند و راحتتر سر كلاس مينشينند.
او را از مدرسه نترسانيم: از هر شرايطي كه ممكن است فرزند شما را از مدرسه بترساند دوري كنيد. اگر بر حسب اتفاق مسالهاي پيش آمد كه باعث تخريب وجهه مدرسه رفتن در ذهن فرزند شما شد موضوع را به صورت كامل براي فرزند خود توضيح دهيد و با او صحبت كنيد تا از مدرسه نترسد و هميشه سعي كنيد او را به مدرسه رفتن تشويق كنيد. مثلا ميتوانيد وقتي برايش كتاب ميخوانيد به او بگوييد وقتي به مدرسه بروي خودت ميتواني تمام كتابهايت را بخواني و از اين قبيل تشويقها كه باعث شود او براي رفتن به مدرسه مشتاق شود.
شما ميتوانيد از چند وقت مانده به مدرسه، فرزندتان را آماده مدرسه رفتن كنيد: با گفتگو و تشويق او به مدرسه رفتن باعث ريختن ترسش از مدرسه شويد. اگر بخواهيد يك روز مانده به مدرسه رفتن، فرزندتان را آماده كنيد ممكن است موفق نشويد، اما اگر از پيش به فكر اين موضوع باشيد ميتوانيد آن را پيشگيري كنيد و جلوي ترس از مدرسه را بگيريد.
پيگير وضعيت فرزند خود در مدرسه باشيد: اين پيگيري بايد هم از مسوولان مدرسه راجع به فرزندتان باشد و هم از خود فرزندتان راجع به شرايطش در مدرسه. يعني هم رفتار فرزندتان را در مدرسه زير نظر داشته باشيد و هم رفتار مسوولان مدرسه را با فرزندتان كه اگر نكتهاي بود به آن رسيدگي كنيد.
نوجوان در مدرسهاي كه با فرهنگ خانواده در تعارض است با يك نوع طرز فكر و در خانواده با نوعي ديگر آشنا و دچار تعارض ميشودقبل از مدرسه بايد هوش و استعدادهاي فرزندتان را محك بزنيد: اين كار توسط مشاوران و روانشناسان انجام ميشود و براي اين كه معلوم شود فرزند شما آمادگي رفتن به مدرسه را دارد يا خير، مفيد است.
سلامت جسم و روان فرزندتان را قبل از مدرسه بسنجيد: قبل از مدرسه اگر فرزند شما مشكل جسمي يا روحي رواني خاصي دارد آن را پيگيري كنيد و درصدد درمان آن برآييد. يك بررسي و چكاپ كلي قبل از مدرسه براي فرزند شما مفيد است تا اگر مشكلاتي دارد كه شما نميدانيد، آشكار شود و بتوانيد آن را پيگيري كنيد.
اگر در خانواده مشكلي وجود دارد، نگذاريد روي فرزندتان تاثير منفي بگذارد و او را دچار مشكلات عاطفي كند. به او محبت كنيد و دوست او باشيد تا بتوانيد رابطهاي مفيد داشته باشيد و از مشكلات احتمالي عاطفي پيشگيري كنيد.
در انتخاب مدرسه دقت كنيد: شرايطي نظير جو فرهنگي و تحصيلي مدرسه، شرايط امنيتي مدرسه مثل اينكه بچهها براحتي نتوانند از آن بيرون بروند و داخل شوند و... را بررسي كنيد.
با اولياي مدرسه در تماس باشيد: از آنها بخواهيد غيبتهاي فرزندتان را به اطلاع شما برسانند و هرگونه ناهماهنگي و ناسازگاري فرزندتان را به شما اطلاع دهند.
اگر مطلع شديد كه فرزندتان از مدرسه فرار كرده است با او برخورد شديد نكنيد : اعمال خشونت را كنار بگذاريد، چرا كه اينها راهحل نيستند، بلكه به مشكل دامن ميزنند. با گفتگو در پيدا كردن ريشههاي مشكل بكوشيد. پس از ريشهيابي و فهميدن دليل فرار از مدرسه فرزندتان در رفع اين دلايل گام برداريد.
اگر نتوانستيد به تنهايي مشكل را حل كنيد با يك روانشناس مجرب مشورت كنيد: شايد راههاي جديدتر و مفيدتري جلوي پايتان بگذارد.
به مشاور مراجعه كنيد
براي اينكه فرزندتان در مدرسه مضطرب نشود بايد او را براي رفتن به مدرسه آماده كنيد و با چيزهاي مختلف او را تشويق كنيد، مثل لباس مدرسه و لوازمالتحرير و بازي با دوستان و ياد گرفتن نوشتن و خواندن و... هنگام رفتن به مدرسه به او استرس وارد نكنيد. بموقع راه بيفتيد كه دير نرسيد. نشاني مدرسه را از قبل بخوبي ياد بگيريد تا اتفاقات جانبي او را مضطرب نكند. اگر فرزندتان از مدرسه ميترسد آن را با مسوولان در ارتباط بگذاريد تا آنها نيز به شما كمك كنند. او را زود در مدرسه ترك نكنيد و بگذاريد آرام به محيط جديد عادت كند. به هيچ وجه بيتابي نكنيد و برخوردي عادي با فرزندتان داشته باشيد و به او بگوييد خوشحاليد كه او بزرگ شده و ميتواند به مدرسه برود تا پيشرفت كند. او را با بچههاي ديگر آشنا كنيد و به او نشان دهيد كه همه بچهها از آمدن به مدرسه خوشحالند و ميتواند براي خود دوستان زيادي پيدا كند. حتما به موقع دنبال فرزندتان بياييد تا بعد از مدرسه منتظر شما نماند و مضطرب شود.
اگر با تمام اينها فرزند شما باز از مدرسه ميترسيد حتما با يك مشاور مشورت كنيد و توقع نداشته باشيد كه يكباره فرزندتان به مدرسه عادت كند، بلكه بتدريج و با كمك مشاور ترسش از مدرسه ميريزد. به ياد داشته باشيد اگر اين ترس فقط ناپديد شود ممكن است در سن ديگري خود را به صورتهاي ديگر مثل مدرسهگريزي نشان دهد، پس در رفع اين ترس به صورت ريشهاي تحت نظر روانشناس بكوشيد و مشاوره را تا آخرين مرحله ادامه دهيد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست