یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
رفتن بچه ها به مهد و 10 دلیل برای خوب بودن مهد
شهرزاد:قیاس همیشه خوب نیست ولی گاهی اوقات میتواند کیفیت را بالا ببرد. گاهی اوقات مقایسه میتواند گامی باشد برای رفع کاستیها به قصد ساختن زندگی بهتر برای فرزندان. این گام را بردارید.
مهدکودک محیطی است برای افزایش سطح علاقه بچهها به یادگیری و آموزش. البته مهدکودک صرفا محیطی برای تصمیم نیست بلکه فضایی است به منظور سوق دادن بچهها به دنیای بیرون از خانه. این دنیای بیرون اما شامل حال سطح دانش بچهها، توانایی آنها برای بالابردن میزان اعتماد به نفس در برقراری ارتباط با دیگران و البته کلیات زندگی است. به واقع مهدکودک به مرحلهای از انتقال بچهها از دوران قبل از مدرسه به دوران بعد از مدرسه تعبیر میشود بدون اینکه به کودکی آنها لطمهای بزند. بهتر است همه پدر و مادرها این نکته را بدانند که مهدکودک محیطی است برای آموزش اما نه به این معنا که زمان بارداری بچهها و به قول معروف کودکی آنها قربانی یادگیری صرف شود. قطعا موفقیت بچهها بزرگترین آمال پدرومادرهاست اما در عین حال آموزش مهارتهای مختلف هرگز نباید آنچنان از سر جبر باشد که بچهها روزهای کودکی خود را فقط صرف آموزش کنند و بس.
با این اوصاف بهتر است فضای واقعی مهدکودک را بدانیم. مهد کودکی که در سطح بینالملل استاندارد شناخته میشود باید از ویژگیهای خاصی بهره ببرد.
مهدکودک استاندارد
در کشورهای خارجی به محیطی مهدکودک استاندارد میگویند که برای اتفاقهای مختلف و البته دوست داشتنی برای بچهها زمانبندی خاصی ترتیب داده باشد. به عنوان مثال باید زمانی برای غذاخوری بچهها در نظر گرفته شود که در کشورهای اروپایی به (اسنک تایم) مشهور است. بچهها همچنین باید اوقات آزادی را به میل خود در مهدکودک بگذرانند. فعالیتهای آموزشی در یک پروسه زمانی دیگر تعریف میشوند.
طراحی در اتاق مهدکودک نیز باید طبق اصول خاصی انجام شود. اتاقها همچنین معرف فرهنگ هر کشوری هستند یا حتی در برخی شهرها نمادی از هر شهر در اتاق با شکل طراحی کودکانه مشخص شده است. قدرت استقلال فردی بچهها از دیگر مباحثی است که در نوع چیدمان و طراحی اتاق در نظر گرفته شده است.
نکته مهم
برخی مهدکودکهای خاص بعضی کشورها شرایط ویژهای دارند. در این مهدکودکها کلاسها شبیه هم نیستند و کاملا تفاوت از هم طراحی شدهاند. این تنوع البته به وضوح در همه گوشه و کنار برنامههای این مهدکودکها دیده میشود. در این مهدکودکها برنامههای درسی با توجه به سابقه بچهها تدوین میشود و بنابراین این امکان وجود دارد که برای هر کودک برنامه خاص و متفاوتی نسبت به دیگری تهیه شود. اما به طور کلی آنچه به عنوان اصل در همه مهدکودکها به چشم میآید یک موضوع خاص است. تمرکز روی پیشرفت بچهها خواهد بود.
بازی همکاری
یکی از بازیهای معمول در مهدکودکهای ما صندلی بازی است. ما معمولا برای ۵ بچه ۴ صندلی میگذاریم و با یک موزیک از آنها میخواهیم دور صندلی ما بچرخند. به محض اینکه موزیک قطع شد بچهها باید روی صندلیها بنشینند و کسی نتواند صندلی برای نشستن پیدا کند، بازنده خواهد بود. در نهایت صندلی کم میشود و نفر برنده بین 2 کودکی انتخاب میشود که یکی از آنها بتواند روی آخرین صندلی باقیمانده بنشیند و مابقی بچهها بازنده خواهند بود و همین بازی اما به شکل دیگری در مهدکودکهای ژاپن هم معمول است البته با یک تفاوت بزرگ. در این مهدکودکها تعریف صندلیبازی به این شکل است برای ۵ کودک ۴ صندلی میگذارند و موزیک پخش میکنند. وقتی موزیک قطع میشود ۵ کودک باید طوری روی ۴ صندلی بنشینند که همگی جا شوند و در نهایت هیچکس بدون صندلی باقی نماند. به این ترتیب بچهها یاد میگیرند که چطور باید به هم کمک کنند چطور با یکدیگر همراه باشند و چطور میتوانند در یک فعالیت جمعی هدف مشترکی داشته باشند و برای موفقیت جمع تلاش کنند شما کدام نوع بازی را میپسندید.
ده فرمان
در این بین به طور کلی در اغلب مهدکودکهای سایر کشورها اصول ۱۰ گانهای وجود دارد که فاکتورهای اساسی برای تعریف یک مهدکودک استاندارد به حساب میآیند. اگر جزء آن دسته پدرومادرهایی هستید که قرار است فرزندتان را به مهدکودک بسپارید سعی کنید جایی را بیابید که تا حدودی چکیدهای از این ۱۰ نکته در آنها پیدا شود.
۱.بچهها در مهدکودک بازی میکنند. بازی اصلیترین اتفاقی است که باید در مهدکودکها بیفتد. این بازیها وقتی قرار است تا حدودی شمایل آموزشی داشته باشد با جزئیات همراه میشود. یعنی برای بازی وسایل خاصی در اختیار بچهها قرار میگیرد. وسایلی که در قالب اسباببازی است و بچهها را به خود جذب میکند. بچهها هرگز بیهدف دور خود نمیچرخند. اگر چنین چیزی توسط مربی دیده شود. بچهها به سمت بازی هدایت میشوند و وسایل بازی در اختیارشان قرار میگیرد. مربی حتی اگر مجبور شود برای سرگرم کردن بچهها خودش هم پا به پای آنها بازی میکند، اما در نهایت بیهدف چرخیدن جایی در برنامه ندارد. در ضمن هیچ بچهای هرگز به زور و اجبار روی صندلی نشانده نمیشود. بهویژه برای مدت زمان طولانی اگر بنا به آموزش نکته خاصی باشد بچهها مجاز هستند حتی در حالت ایستاده گوششان را به معلم بسپارند یا به سمت او حرکت کنند. اما مهم توجه بچهها به آن برنامه خاص است نه اینکه حتما نشسته باشند.
۲.بچهها در طول روز به فعالیتهای متنوعی دسترسی دارند. به عنوان مثال ساختن یک ساختمان بلند با بلوکهای پلاستیکی! یا ورق زدن کتابهای تصویری، نقاشی کردن، سفالگری، بازی با لگوهای مختلف روی میز یا روی زمین، پازل و تفریحاتی از این قبیل. بچهها ملزم نیستند همزمان فعالیتهای مشابهی انجام دهند بلکه میتوانند در یک زمان هر کدام مشغول به بازی و فعالیت متفاوتی نسبت به دیگری باشند. در این زمینه هم لجبازی وجود ندارد. بچهها مجاز به انتخاب بازی دلخواهشان هستند حتی اگر 100 درصد با بازی همکلاسیشان متفاوت باشد.
۳. مربیهای مهد کودک به طور فردی در گروههای کوچک و به طور دسته جمعی با بچهها کار میکنند. به واقع مربیها در کار فردی برای تک تک بچهها وقت میگذارند. البته این کار فردی و گروهی مختص یک زمان خاص نیست بلکه در طول روز تقسیم میشود تا مربی وقت کافی برای رسیدگی به همه بچهها و گروهها داشته باشد. مربی هرگز تمام وقتش را به یک گروه خاص اختصاص نخواهد داد.
۴.کلاسها با وسایل دست ساز بچهها تزئین شده است؛ کارهای هنری آنها که میتواند شامل نقاشیها، کارهای سفالی و هر چیز دیگری باشد. شاید شمایل این کارها ناموزون و در واقع خندهدار باشد. اما کلاس با این وسایل تزئین میشود تا حس اعتماد به نفس بچهها را ارتقا دهد. تفاوتی هم بین کار خوب و بد وجود ندارد. کارهای هنری همه بچهها در سر تا سر کلاس به چشم میآید. به این ترتیب است که آنها حس استقلال و البته اعتماد به نفس را در خود پیدا میکنند چون در فضایی اوقات خودشان را میگذرانند که دور تا دور با هنر دستهای کوچکشان و صد البته فکر خلاق آنها محصور شده است.
۵.بچهها اعداد و حروف الفبا را طبق تجربیات روزانه خود میآموزند به واقع آنها با کمک فیلم و کتاب و سایر وسایلی که در اختیارشان قرار میگیرد اعداد و حروف الفبا را یاد میگیرند. در فیلمها و کتابها آنها طبیعت را میبینند و گیاهان و حیوانات را میشناسند، حروف اول اسم آنها تکلیف الفبا را برایشان روشن میکند و تعدادشان آنها را به سمت دنیاي اعداد میبرد. کتاب و درس آنها طبیعت است و از این رو حروف الفبا را به طور طبیعی یاد میگیرند. بچهها در مهدکودک آشپزی میکنند! به این ترتیب احساس مسئولیت را میآموزند و یاد میگیرند هر چیز ناخوشایندی نتیجه یک زحمت کوتاه مدت یا بلند مدت است. در آشپزی در عین حال که مجبورند توجهشان را به کار معطوف کنند و قدرت تمرکزشان را بالا ببرند از اصل کار هم لذت میبرند. بعد هم موظف میشوند غذایی را که تهیه کردهاند بین دوستانشان تقسیم کنند. این فعالیتها چه فضایی میتواند داشته باشد، جز لذت بچهها از کارهایی که در خانه معمولا مجاز به انجام آنها نیستند و در عین حال بیدار کردن احساس مسئولیت و همکاری و برقراری ارتباط با دنیای پیرامونشان.
۶. بچهها روی پروژههای مختلف کارمیکنند. برای این کار وقت کافی در اختیار آنها قرار میگیرد که حداقل آن یک ساعت است. در این فاصله زمانی بچهها آزاد هستند تا با تفکرات خود پروژه تحت فرمانشان را پیش ببرند. حال این پروژه میتواند تکمیل تکههای یک پازل باشد یا کنکاشی کودکانه لابهلای کتابها برای سردرآوردن از شکل زندگی فیلها!
مهم این است که بچهها این وقت را آنطور که میخواهند صرف پروژهشان میکنند. در واقع این پروژه حکم یک بازی کودکانه را برای آنها دارد. در این مهدکودکها تکالیفی که جنبه درسی دارند هرگز جزء فعالیتهای اصلی بچهها محسوب نمیشود. بلکه بازی و برنامههای دلخواه کودکان اصولا در اولویت قرار دارد.
۷.بچهها هر روز این فرصت رادارند که خارج از ساختمان مهدکودک در فضای باز بازی کنند. البته در صورتی که شرایط آب و هوایی خیلی مساعد نباشد این زمان هم داخل ساختمان میگذرد، اما به طور کلی وقت بازی بچهها در فضای باز که خیلی هم زمان کمی نیست هرگز قربانی برنامههای آموزشی نخواهد شد.
۸.در مهدکودکها معمولا زمانی با عنوان قصهگویی يا قصهخوانی وجود دارد که بچهها به طورگروهی روی قصههای مختلف کار میکنند. جدا از این بخش مربی موظف است در طول روز زمانی را به خواندن قصههای جالب از روی کتابهای کودکان صرف کند. این زمان جدا از برنامه قصهخوانی گروهی است. کتابها میتوانند با نظر بچهها انتخاب شود.
۹.برنامههای درسی مهدکودک برای آن دسته از بچههایی که پیشرفت چشمگیری نسبت به بقیه همکلاسیهای خود داشتهاند به روز میشود. برخی از بچهها به مدت زمان بیشتری برای یادگیری احتیاج دارند، اما برخی دیگر میتوانند زودتر از حد معمول دوره پیشرفت را طی کنند. با این وصف برنامهها برای بچههای گروه دوم تغییر میکند و به روز میشود. به هرحال بچهها در تجربیات و تواناییها متفاوت هستند و از همین رو نباید توقع داشت همه آنها در یک زمان مشخص و با یک روش مشخص تحت آموزش برنامههای یکسان قرار بگیرند. روشها و برنامهها با توجه به تفاوتهای بچهها تغییر میکند.
۱۰.بچهها و والدینشان منتظر مدرسه هستند. پدرومادرها باید بابت نگهداری فرزندانشان در مهدکودک احساس امنیت کنند. اگر این حس وجود داشته باشد یعنی مهدکودک کارش را خوب جلو برده است. همچنین این احساس درباره بچهها هم مصداق پیدا میکند. بچهها باید خوشحال باشند. این خوشحالی باید روال زندگی آنها باشد نه اینکه هر ازگاهی دیده شود. بچهها نباید بابت مهد رفتن گریه کنند. در این صورت آنها یا هنوز آماده نیستند یا مهدکودک کارش را آن طور که باید و شاید انجام نمیدهد. در ضمن اگر بچهها به طور منظم مریض شوند باز هم این معنی را دارد که مهد نتوانسته در ارائه خدمات موفق باشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست