شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

5 بهانه رایج پدر و مادرها در مورد فرزندان


نی نی بان، گروه ترجمه: پدر و مادر بودن یکی از سخت ترین تجربه های زندگی است. روزهایی هستند که می خواهید موهایتان را بکشید و تسلیم شوید. اما روزهایی هستند که به خاطر داشتن بچه، قدردان و شکرگذار هستید. این مسیر طولانی با جاده های فرعی غیرمنتظره ای روبروست. هیچ برد زود و سریعی درآن نیست. آنچه شما در زمان کودکی بچه هایتان انجام می دهید دیرتر در زندگی روی آنها تاثیر می گذارد. باید در مورد یک سری تصمیم ها و بهانه ایی که می گیرید صادق باشید. باید نسبت به این پنج بهانه رایج در بین پدر و مادرها آگاه باشید و به آنها اتکا نکنید. 


5 بهانه رایج پدر و مادرها در مورد فرزندان

1. آنها یادشان نمی آید، من وقت بیشتری دارم.
چیزهایی هستند که در آینده از آنها پشیمان می شویم. کارهایی هستند که در لحظه انجام می دهیم و امیدوار هستیم که بچه هایمان یادشان نباشد. این چیزها نباید به مسائل تنبیهی و انضباطی مربوط شوند. ممکن است شامل مواردی نظیر غیبت داشتن در زمان یک فعالیت خاص یا بازی با بچه ها برای یک یا چند بار باشند. امیدواریم که آنها فراموش کنند یا امیدواریم که وقت بیشتری برای جبران داشته باشیم. اما همیشه مساله این نیست. اگر سن آنها از دو سالگی عبور کرده اند، آنها بیشتر از آنچه فکر می کنیم به یاد می آروند و آن سالها خیلی زود می گذرند. زندگی کوتاه است. زمانی که ما امیدوار به داشتن آن هستیم، قبل اینکه بفهمیم می گذرد. باید برای بچه هایمان حضور داشته باشیم و روز به روز در حق آنها پدری و مادری کنیم. باید یادمان بماند که آنها یادشان می ماند و تصمیمات خود را براساس آن بگیریم.
 
 
2. این وظیفه مدرسه است که به آنها یاد دهد
وقتی بچه ها را به مدرسه می فرستیم، کمی خوشحال هستیم. مدرسه جایی برای یادگیری است ولی برای ما زمانی برای خودمان ایجاد می کند. سیستم یادگیری بچه ها امروز نسبت به زمان ما تغییر کرده است. بیشتر چیزی که آنها می آموزند مربوط به تکنولوژی است. امیدوایم که مدرسه به آنها هرچیزی که باید یاد گیرند را بیاموزد. اگر به مدرسه اجازه دهیم تا به بچه ها در مورد زندگی بیاموزد، وقتی بزرگ می شوند، شوکه و ناراحت می شویم. مدرسه برای آنها جایی برای یادگیری است ولی این وظیفه ما به عنوان پدر و مادراست تا بچه ها راشکل دهیم. مدرسه باید کاری که ما در خانه انجام می دهیم را تکمیل کند. آنها باید در مورد زندگی از ما بیاموزند.

3. آنها به آنچه من می گویم گوش می کنند، نه به کاری که انجام می دهم.
در ذهن خود، می دانیم که حرکات ما بلندتر از حرف هایمان حرف می زنند ولی اغلب آنطور که می گوییم عمل نمی کنیم. بچه ها نحوه زندگی ما را می بینند و همان را ادامه می دهند و این سبک زندگی روی جاه طلبی های آنها در زندگی تاثیر می گذارد. باید الگوی بچه ها باشیم. این چیزی است که برای بچه های ما می ماند و از آن الگو می گیرند. به بچه هایمان نباید بگوییم که آرزوهایشان غیرممکن هستند. با زندگی و عملکرد خود باید به آنها مسایل را بیاموزیم . آنها به حرف های ما کاری ندارند. عمل ما را می بینند.

4. آنها همیشه من را می بخشند
هر پدر و مادری مرتکب اشتباه می شود. همه ما چیزهایی داریم که آرزو می کنیم کاش اتفاق نمی افتادند و بچه هایمان ما را ببخشند و فراموش کنند. این زندگی نیست. درحالیکه امیدوار هستیم که آنها ما را ببخشند، خط قرمزهایی هستند که نباید از آنها عبور کنیم. آن خط قرمزها برای هر بچه باید متفاوت باشند. اما آنها همیشه ما را نمی بخشند. در آن لحظه احساس خاص، باید عقب نشینی کنیم و قبل از واکنش نشان دادن، نفس بکشیم.  تصمیم هایی که در لحظات احساسی گرفته ایم، اغلب اشتباه و ناراحت کننده هستند.
 
5. آنها می فهمند که من در چه شرایطی هستم
زندگی سخت است. ما چالش های باورنکردنی داریم که هر روز با آنها سروکار داریم. هریک از ما کار مشخصی دارد که هفته ای بین 40 تا 60 ساعت طول می کشد. چالش ها زمانی بیشتر است که ما کاری داریم که نمی توانیم آن را تحمل کنیم. امیدواریم که بچه های ما این شرایط را بفهمند. اما آنها نمی فهمند. شاید آنها نتوانند پیچیدگی های زندگی ما را درک کنند یا شاید هم می فهمند و انتظار بیشتری از ما دارند. به  هر حال نباید از آنها انتظار داشته باشیم. باید آنها را فراتر از شرایطی که داریم بزرگ کنیم و خواسته های آنها را قبل از خواسته های خودمان بگذاریم. هیچکس عالی نیست و همه پدر و مادرها اشتباه می کنند ولی چیزهایی هستند که پدر و مادرها می توانند برای اینکه بهتر از این باشند، انجام دهند. این با صادق و  روراست بودن با بچه شروع می شود. برای حل یک مشکل، اول باید به وجود آن مشکل اعتراف کرد. در مورد بهانه هایی که برای بچه هایتان گرفته اید فکر کنید. صادق باشید. برای اینکه فقط شما می دانید در زندگی تان چه اتفاقی می افتد.