سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مقاومت سوسیالیزم اسلامی در اقتصاد
گفتمان اصل ۴۴ نیازمند اقدامات و عملیاتی است تا فرصتهای دیرین و آینده را در اقتصاد کشور چنان نمایان کند که هرچه زودتر خودیها و بیگانگان منطقه بدانند که آثار مدیریت اسلامی از دیگر روشهای مدیریتی مناسبتر و مفیدتر است.
به نظر میرسد مقام معظم رهبری برای مفاهمه بیشتر جلسات متعددی را مقرر کردند و در آن از اعماق نیات خود و اقتصاد اسلام و ضرورتهای جمهوری اسلامی مطالبی را مطرح فرمودند. دیگر نباید شبهه و اما و بایدی در گفتمان اصل ۴۴ وجود میداشت، اما صد حیف و افسوس که پس از چهار سال نتایج حاصله خرسند کننده و مطابق با آن نیات نیست.
مقرر بود کسانی که درک و آمادگی لازم را برای این گفتمان ندارند، جای خود را به کسانی واگذارند که بتوانند صبح سحر را زودتر و زودتر نشان دهند.
اگر سوال اصلی این باشد که الگوی اقتصادی کشور چیست؟ برخی پاسخ میدهند الگو اصل ۴۴ است.
وقتی مسیر تصمیم گیریها و مباحث اقتصادی «نحن فیه» را دنبال میکنیم، معلوم می شود رویکردهای علمی القا شده اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک غرب اصرار بر خود نمایی و عملی شدن دارد. بدتر از آن، توصیههای بانک جهانی که در قانون برنامه متجلی شده، بی چون و چرا ادامه مییابد و اساسا معلوم نیست سرانجام مصرف و تولید چه خواهد شد. آیا تولید ثروت و ثروتمند متدین، همچنان ممدوح است یا مذموم؟
نباید فراموش کرد وقتی صاحب نظران متدین اقتصادی و تحصیل کرده میخواستند مبانی اقتصاد جمهوری اسلامی را محکم کنند، اساسا به دلیل بدگمانی به ثروت و سرمایه و دغدغههای سلطه آن، سوسیالیزم اقتصادی را انتخاب کرده و بر جمهوری اسلامی حاکم کردند و بدین سان اقتصاد دولتی هر روز بیش از پیش فربهتر شد. هرگاه دارایی و اموال در مسیر غیر دولت و یا اشخاص ولو متدین سرازیر میشد، ایشان متهم به فساد و تباهی بودند. گویا هر دارایی غیر دولتی محکوم به نابودی و فساد بود و همین باعث شد تا فساد اقتصادی در فضای حکومتی توسعه یابد و رانت خواریها و شادخواریهای فراوان نوکیسههایی را به ارمغان آورد. به تدریج طبقات اشرافیت و یا اشرافیت نو و حکومتی شکل گرفت. اسرافها و ریخت و پاشها و هزینه کردهای فراوانی که به راحتی به وسیله بودجه دولتی انجام میگیرفت.
بند الف و ج و سایر بندهای اصل ۴۴ تقسیمی را برای چاقی و لاغری دولت، هویت بخش خصوصی، حضور مشارکت عمومی و بخش تعاونی در نظر گرفت که توازنی عقلایی و مناسب به نظر میرسید،اما بند الف آن تاکنون انجام نشده و این همان است که اشعار میدارد سرمایه گذاریهای جدید را باید حمایت کرد. اگر بحث سرمایه گذاری جدید به صورت جدی مطرح باشد، لاجرم تولید ثروت و حضور سرمایه گذار به عنوان یک ارزش اجتماعی قابل طرح و توجه است.
تمامی لایههای اقتصاد اسلامی و مقصود و منظور اصل ۴۴، نافی نظارت و ولایت دولت نیست. از طرفی حق سرمایه گذاری و تولید ثروت و تلاش و کوشش متعلق به کسانی است که در این راه از همه ظرفیتهای خود بهره میبرند. بدین سان بخش خصوصی و حتی سرمایه گذار خارجی برای حضور در اقتصاد کشور معنا و مفهوم پیدا میکند.
اما یک سوال اساسی و آن اینکه آیا ممکن است سرمایه گذار و بخش خصوصی و تولید کننده ثروت در این عرصه تمایل داشته باشد دیگران برای او تصمیم گیری کنند یا مایل است خود نسبت به سرنوشت و مسیر آینده فعال باشد؟
برخی هنوز معتقدند:
۱) بخش خصوصی از اقتدار و هویت لازم برخوردار نیست.
۲) ضرورت دارد بستر مناسب برای اقتدار و هویت بخش خصوصی در جامعه آماده شود.
۳) هرگز نباید تصور کرد، دارندگان سرمایه و ثروت در تصمیم گیری دخیل باشند، زیرا همچنان این شبهه وجود دارد اگر این افراد در فرصتهای تصمیم گیری و حکومتی قرار بگیرند، منافع شخصی را مد نظر خواهند داشت.
۴) هنوز ظرفیت لازم برای فعالیت بخش خصوصی در کشور فراهم نیست و برای تامین این ظرفیت، مشارکت عمومی را باید حمایت کرد.
۵) تلاش در توسعه تعاونیها و ارائه سهامهای مختلف میتواند بخش خصوصی مورد نظر را شکل دهد.
۶ و ۷ . . . .
این گمانهها دو مطلب عمده را بیان میکند. اول آنکه کسانی که در مقام تصمیم گیری یا تصمیم سازی هستند، به اتکای دولتی بودن خود هنوز جرات حضور سرمایه داران و ثروتمندان را در عرصه اقتصاد کشور به صورت تامین کننده نمیدانند. دوم آنکه سرمایه داران و ثروتمندان و کارآفرینانی که همواره در تولید ثروت فعال هستند، خود را مدیر و صاحب اندیشه و مسلط به اموال خود میدانند و مایل نیستند اریکه تصمیمگیری را صرفا به دیگران بسپارند و خود سراپا گوش و مجری باشند، و این یعنی پارادوکس و دوگانگی که همچنان گفتمان اصل ۴۴ را لنگان لنگان به پیش خواهد برد.
واقعیت این است که در هیچ جایگاه تصمیم گیری و تصمیم سازی اقتصادی کشور، از حضور فعالان اقتصادی متدین خبری نیست. البته در گوشههایی صاحب نظران و تحصیل کردگان این رشته هستند. آیا واقعا میتوان تصور کرد امیدها به سرمایه گذاری جدید هر روز بیشتر از قبل شود، در حالی که آنان در تمشیت امور خود بیگانه و بی اثر باشند؟
وقت آن رسیده است که این پارادوکس را با قبول دین مداری و اعتماد حل کرد. آیا در بین صاحبان ثروت و سرمایه در کشور ایران اسلامی کسانی نیستند که معتقدات و باورهای آنان آنچنان راستین و راسخ باشد که محصول آن توسعه دین و دین مداری باشد؟
مطالعه در فرآیند به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی نشان میدهد بسیار فراوان بودهاند و هستند کسانی که با جرات و جسارت از همه اموال و داراییهای خود در توسعه دین بهره جستند. به نظر میرسد دیگر چنین افرادی که از کسانی که برگرده مدیریت سوار شدهاند و هیچ ترسی ندارند اگر روزی ریالی از اموال در اختیاری آنان با بی تدبیری و یا بی توجهی و یا به هر دلیل دیگر از بین برود، نمیتوان سراغی گرفت.
وقت آن است این گوی و میدان گفتمان اقتصادی اصل ۴۴ را در اختیار تولید کنندگان ثروت و ثروتمندان متدینی قرار داد تا آنان راههای پیش رو را هموارتر نمایند. انتظار است این گونه افراد در لایههای خودکتمانی قرار نگرفته و دغدغههای اقتصادی و دیدگاههای خود را بدون واهمه به سمع و نظر مسئولین رده اول کشور برسانند.
دکتر محمودرضا امینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست