سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

تکنيک هاي خلاقيت، ابزاری که خلاقیت بچه ها را افزایش می دهد


نی نی بان: تکنيک هاي خلاقيت به عنوان ابزاري براي رشد خلاقيت و افزايش توان حل خلاق مسئله کمک شاياني به توان فرد در تمام مراحل خلاقيت و فرآيند حل خلاق مسئله مي نمايد. به‌عبارت ديگر هريک از تکنيک هاي خلاقيت، مرحله يا مراحلي از فرآيند خلاقيت را تقويت مي کنند.

 


تکنيک هاي خلاقيت، ابزاری که خلاقیت بچه ها را افزایش می دهد

 

اين تکنيک ها فردي و گروهي مي باشند که تکنيک‌هاي فردي شامل: توهم خلاق، doit، تکنيک‌هاي گروهي شامل: طوفان فکري، دلفي، سينکتيکس و تکنيک‌هاي مشترک شامل: اسکمپر، در هم شکستن مفروضات، چرا، مورفولوژيک که محور اصلي اين روش ها و تکنيک ها، شکستن قالب هاي ذهني است.
 


تکنيک طوفان ذهني
طوفان ذهني که يکي از شيوه هاي برگزاري جلسات و مشاوره و دستيابي به انبوهي از ايده ها براي حل خلاق مسائل مي باشد در سال 1938 توسط الکس اس اسبورن ابداع شد . اين واژه هم اکنون در واژه نامه بين المللي وبستر اينگونه تعريف مي شود : اجراي يک تکنيک گردهمايي که از طريق آن گروهي مي کوشند راه حلي براي يک مسئله بخصوص يا انباشتن تمام ايده هايي که بطور خود به خود و درجا به وسيله اعضا ارائه مي شود بيابند.


تفاوت هاي طوفان ذهني فردي و گروهي
طوفان ذهني فردي با توليد طيف گسترده تري از ايده ها همراه است و کمتر منجر به ايده هايي کارا و عملي مي شود. نکته ي جالب توجه اين است که فرد به هنگام انزوا از گروه ديگر ترسي از انتقاد ندارد و بدون هيچگونه محدوديتي از طرف اعضا براي تجزيه ايده ها آزاد مي باشد. اما مزيت طوفان گروهي اين است که مشکلات ايده ي فرد بوسيله تجربه و خلاقيت افراد ديگر حل مي شود و از بين مي رود. اگر بخواهيم نتيجه مطلوب‌تري از طوفان ذهني داشته باشيم مي توانيم اين دو نوع طوفان ذهني را ترکيب کنيم.


تکنيک چرا؟
تکنيک چرا دقيقا مثل چراهاي مکرر کودکي است که کودکان براي گسترش فهم خود از دنياي اطرافشان از والدين مي پرسند. اما با اين تفاوت که در بزرگسالي بايد ياد گرفته هايمان را زير سوال ببريم سادگي اين تکنيک باعث شده است، بسياري از مردم متوجه اهميت و نقش آن نشوند و اين تکنيک براي ايده يابي و ايده پردازي به کار مي رود. به‌عنوان مثال براي شناسايي و تعريف درست و کامل مسئله مي توان از اين تکنيک استفاده کرد. بلکه استفاده از اين تکنيک به ما کمک مي کند تا موقعيت و وضعيت را بهتر و روشنتر مشخص کنيم و در فرآيند آن به ايده هاي جديدي دست يابيم.


تکنيک توهم خلاق
خيلي اوقات آنچه را که فکر مي کنيم واقعيت است، واقعيت نيست. واقعيت‌ها با پنج حس انسان درک مي شوند. چيزهايي که چشم مي بيند و طوري که مغز آن را تفسير مي کند باعث اين خطا مي شود. چشم مي بيند ، اما وظيفه ي ذهن چيز ديگري است . کار ذهن مرتب کردن ، دسته بندي و قابل فهم کردن جرقه هايي است که پس از ديدن، مغز آن را ايجاد مي کند.

 

بنابراين تصاويري که در ذهن است، کپي مستقيم اشياء نيست بلکه کدهاي خلاصه اي است که از طريق شبکه ي عصبي مغز مي رسد. منظور و هدف اين تکنيک اين است که شما بتوانيد با قدرت توهم بعضي از اوقات با خطاهاي عمدي طور ديگري به مسائل نگاه کرده تا بدين وسيله اصل و واقعيت موضوع را دريابيد. اين سعي باعث مي شود مقداري اطلاعات از شکاف هاي موجود در بافت‌هاي عصبي، آزاد شده و به وسيله پيوند با اطلاعات قبلي، الگوي ذهني جديدي ساخته شود و يا موضوع از الگوي ذهني قبلي به الگوي ديگري انتقال يابد.