یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

یادی از حسین صبحدل


یادی از حسین صبحدل

کسی او را نمی شناخت گفت شاگرد استاد هستم و مسافر اجازه خواست قرآن بخواند برای شادی روح استادش و خواند

کسی او را نمی شناخت. گفت شاگرد استاد هستم و مسافر. اجازه خواست قرآن بخواند برای شادی روح استادش و خواند. خواند و خداحافظی کرد و رفت. آنان که اهل قرائت و موسیقی اند گفتند آیه ها را به قاعده انتخاب می کرد و درست و دقیق می خواند. استاد حسین صبحدل از این شاگردان کم نداشت. قرائت آواز، سرود، گروه خوانی و موسیقی آیینی ما مدیون مدیریت و درایت اوست. بسیاری از بهترین و فاخرترین آثار آیینی و قرآنی و نغمه های دلنشین مذهبی که هنوز در جان ما می نشیند و ما را به زلال ملکوت راهنما می شود، به همت او تولید شده است. ربنای استاد شجریان یکی از میراث های ارجمند قرائت و موسیقی مذهبی ماست که سال هاست افطارهای ما را معنوی تر می کند. یک بار استاد محمد احصایی شخصیت برجسته و جهانی نقاشی- خط ایران می گفت من دلم می خواهد بتوانم ربنا را همان طور که شجریان خوانده است، بنویسم. این نغمه ملکوتی به پیشنهاد و مدیریت استاد صبحدل اجرا شده است. در آن روزگار که معمولاً نهادهای رسمی فرهنگی به هنرمندان دوره قبل از انقلاب ارجی نمی گذاشتند و از توان و دانش آنان برای خلق آثار گرانقدر کمتر بهره می گرفتند، حسین صبحدل ارج گزار هنر بود، اما تنها ارج گذاشتن کافی نیست.

او موسیقی را می شناخت و شناخت کافی از توانایی های هنرمندان داشت و مهم تر از همه اینها خلوص، سعه صدر و معرفتش ستودنی بود. این روزها بیشتر نغمه های مذهبی که از رادیو و تلویزیون پخش می شود، و قرآن های چاپ دولتی تحت تاثیر لحن، نگارش و شیوه عربی است. قرائت قرآن و اذان ما نیز از همین روال تبعیت می کند. شاید بتوانیم بگوییم استاد صبحدل علاوه بر اینکه تهیه کننده، نویسنده و بنیانگذار نغمات مذهبی در صدا و سیما است، آخرین و مهم ترین مدیر و هنرمندی بود که در تولید موسیقی آیینی به مکتب ایرانی توجه داشت. اذان او که یکی از اذان های باشکوه و دلنشین و بر پایه اصول موسیقی آیینی استوار است از مکتب و لحن ایرانی پیروی می کند. هرچند سال ها اجازه پخش این اذان از رسانه سراسری داده نمی شد. آشنایی او با دستگاه های موسیقی ایرانی و اصول و فنون قرائت قرآنی باعث شده بود چنین دغدغه ارجمندی داشته باشد؛ دغدغه یی که در مدیران و دست اندرکاران موسیقی آیینی امروز بسیار کمرنگ است و بیشتر تولیدات موسیقی آیینی ما متاثر از موسیقی عربی و مصری است. حضور او در صدا و سیما در بیش از دو دهه حضوری با برکت بود.

هم بسیاری از سرودها و نغمه های مذهبی به خصوص دعاهای ماه مبارک رمضان با صدای در اوج، محزون و دلنشین او خوانده شده است و هم نغمه های زیادی را با صداهای خوانندگان معتبر، مدیریت و اجرا کرده است. یکی از دستاوردها و یادگارهای ارجمند استاد، اذان اوست که از جانب بزرگان به نام اذان انقلاب نامیده شده است. در سال های آغازین دهه ۵۰، پخش آن از گلدسته های بلند و باشکوه مساجد نشانگر گرایش به دیدگاه های انقلابی تلقی می شد. اذان صبحدل در نغمه بیات ترک اجرا و با مقدمه یی شکوهمند آغاز می شد. در روزگاران پیشین اذان هر وقت با وقت دیگر فرق داشت و بعضاً خصوصیات بومی خود را داشت. مرحوم استاد رحیم موذن زاده دو اذان یکی در مایه ترک و دیگری در مایه شور از خود به یادگار گذاشت که هر کدام در وقت مناسب خود اجرا می شد. این استادان میراث دار بخشی از این ذخایر فرهنگی بودند.

رسانه سراسری می توانست با حفظ این تنوع پاسدار این ارزش ها باشد، اما متاسفانه با عدم شناخت یا بی توجهی به نغمه ها و لحن های ایرانی و ترویج نغمه ها و لحن های عربی و مصری خود به وسیله یی برای از بین بردن این میراث تبدیل شد.

با عنایت به اینکه منابع موسیقی آیینی اعم از قرائت، مناجات و منابع موسیقی ردیفی و مقامی جهان اسلام مدیون ایرانیان است، ذخایر فرهنگی و هنری ارزشمندی در زمان و زمین این مرز و بوم نهفته است. در حوزه قرائت، مناجات و اذان در ایران همیشه جغرافیا لحاظ می شد و زبان، لهجه و گویش در آنها تاثیرگذار بود از این رو در سحوری خوانی به عنوان یک سنت پایدار شاهد تنوع چشمگیری در مناطق مختلف کشور بودیم و هر منطقه و هر ناحیه با تکیه بر زبان و جغرافیا و همچنین زمان اجرای برنامه از حیث صبح و ظهر و شب متفاوت بود. در مناطق استان ماهور در مازندران چهارگاه، در گیلان دشتی، در جنوب شوشتری اصفهان و... اجرا می شد. همچنین در شب و صبح و ظهر نیز تفاوت داشت مثلاً هیچ گاه چهارگاه در پایان شب خوانده نمی شد.

به همین دلیل تنوع اذان و مناجات قرائت قرآن با تکیه بر شیوه ایرانی بسیار گسترده بود و تنوع و غنای مقام ها و دستگاه های ایرانی باعث این تنوع بوده است.نکته یی که درباره این استاد بزرگوار می توان به آن اشاره کرد، آن است که برای خواندن نغمه های مذهبی فقط صدای خوب و علاقه کفایت نمی کند و به همین اندازه معرفت و شناخت نیز لازم است. او هم زبان عربی می دانست، هم موسیقی عربی و هم موسیقی ایرانی را می شناخت و هم دانش مذهبی اش بالا بود و هم اهل جوشش و کوشش بود. او استعداد خدادادی اش را با کسب معرفت کامل کرده بود.

مرحوم صبحدل پس از اینکه از صدا و سیما کناره گرفت، مدتی منزوی و بیمار بود، اما پس از اینکه در موزه ملی قرآن کریم از او تجلیل شد، بار دیگر نهادهای مختلف سراغش آمدند. دوست دارم با نقل خاطره یی از او مطلب را به پایان ببرم. در سال های آخر دچار فراموشی شده بود و بیشتر ساکت بود. یک بار فرهنگسرای هنر مراسمی برای تجلیل از او برگزار کرد. من هم مهمان بودم و برای تجلیل از او روی صحنه رفتم. وقتی گل را انداختند به گردنش، گل را برداشت و انداخت گردن من. استاد علی معلم که در صحنه حضور داشت گفت چه کسی گفته استاد دچار فراموشی است؟

او با بسیاری از علما، چهره های دینی و فرهنگی مراوده داشت؛ بهشتی، طالقانی، مطهری، مفتح، شریعتی، مهدوی کنی، لاله زاری، حبیبی، هاشمی نژاد. و مدتی نسبتاً طولانی در حسینیه ارشاد به نویسندگی و اجرای برنامه های آیینی می پرداخت و آنجا را به پایگاهی برای ارائه نخستین تجربه های هنر دینی در دوره جدید تبدیل کرد. سرود ماندگار «خمینی ای امام» یادگار یکی از تلاش های او در آن سال های سخت و پراضطراب اش دلنشین است.

باری اینک که استاد از میان جمع دوستداران خود رخت بربسته و به ملکوت اعلی پیوسته است بجاست برای حفظ نام و یاد و تجربه گرانقدر ایشان از جمله در حوزه اذان ماندگار و پرخاطره انقلاب با اختصاص «جایزه صبحدل» هرساله یاد او را گرامی داریم.

احمد مسجدجامعی