جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ساعت شنی و شجاعت رسانه ملی


ساعت شنی و شجاعت رسانه ملی

نام این سریال هم آگاهانه «ساعت شنی» انتخاب شده است تا نشان از نوعی نوآوری در تولید یک اثر هنری باشد که انصافا هم این گونه بوده است

«ساعت شنی» تمام شد اما خاطره یک مجموعه تلویزیونی استاندارد، تامل برا نگیز و آموزشی تا مدت ها در اذهان باقی می ماند.

بهتر است در ابتدای سخن، نگاهی به اصطلا ح «ساعت شنی» بیندازیم. «ساعت شنی» در تهیه یک محصول یا PRODUCT به عنوان یک سبک مطرح است، سبکی که در آن فرم از محتوا پیروی می کند به طور مثال قبل از طراحی یک جعبه، باید دید چه چیزی می خواهد درون آن قرار گیرد تا براساس آن، طراحی صورت بگیرد.

«ساعت شنی» سعی می کند که نوآوری کند و تلفیقی از «هرم وارونه» و «سبک داستان سرایی» داشته باشد، در «هرم وارونه» ابتدا مهم ترین موارد بیان می شود که می توان آن را در سریال تلویزیونی «ساعت شنی» این گونه دید که این سریال با شروعی طوفانی آغاز می شود و البته در مسیر حرکتی خود، «سبک داستان سرایی» را هم حفظ می کند.

نام این سریال هم آگاهانه «ساعت شنی» انتخاب شده است تا نشان از نوعی نوآوری در تولید یک اثر هنری باشد که انصافا هم این گونه بوده است.

در یک کلا م باید به دست اندرکاران تهیه این مجموعه دست مریزاد گفت ودر راس آنها به عزت الله ضرغامی که سعی کرد در عین حمایت از این مجموعه، حضوری پررنگ هم در نهادهای فرهنگی داشته باشد تا فضای کاذب تنش های ایجاد شده درباره سریال را تعدیل کند، تنش هایی که بیش از آن که «انتقاد» برای رسیدن به فضایی سازنده را مد نظر قرار داده باشد، فضای توهین و شلوغ بازاری را در پیش گرفت از آن عجیب تر، برخی اظهار نظرها از برخی مسوولا ن به اصطلا ح فرهنگی بود تا جایی که «سریال ساعت شنی» را تهاجم فرهنگی» دانستند، مسوولا نی که عملکردشان در فضای فرهنگی کشور مبهم است اما همین که مساله ای جهت پرداختن و شلوغ کردن پیدا شود، آن را مغتنم می شمارند!

«ساعت شنی» سریالی بود که پس از مدت ها شجاعت رسانه ملی را نشان داد اگر چه فضای پیش آمده علیه سریال آن قدر وسیع بود که مسوولا ن تلویزیون هم سعی کردند سریال هر چه زودتر به پایان برسد. چند صد دقیقه از این سریال حذف شد که به تعبیری حدود یک میلیارد تومان ضرر به بیت المال وارد شد تا در کنار آن بحث های جدی اجتماعی و فرهنگی جامعه ما، در قاب جادوئی تلویزیون و به شکل مناسبی در جریان یک سریال پرمخاطب و خوش ساخت تلویزیونی ارائه شود که این خود، گام بزرگی به سمت جلو است، سریالی که در به چالش کشیدن نحوه ساخت سریال های تلویزیونی موفق بود و همین بحث هایی که درباره آن می شود، نشان می دهد در حداقل اهداف خود موفق بوده است. ظاهرا در ابتدا هم قرار بوده رسول صدرعاملی این سریال را بسازد اما بهرام بهرامیان هم انصافا خوب کار کرده است و تقدیر از او، حداقل کاری است که می توان انجام داد. با توجه به تعدیل های ناخواسته انجام شده در سریال هم، امیدواریم فیلمنامه قابل توجه «احمد رفیع زاده» هر چه زودتر به زیور طبع آراسته گردد تا از رهگذر خواندن فیلمنامه، برخی از پرسوناژهای رها شده در پایان سریال، برای مخاطبان آشکارتر شوند.

«ساعت شنی» در بحث های فنی و ساختاری، در کنار بحث محتوایی موفق بود و مقوله «رنگ» که توجه خوبی در سریال به آن شده بود، در موفقیت سریال بی تاثیر نبوده است.

البته زمانی که صحبت از کارگردانی موفق سریال می شود، به این معناست که همه عوامل در حضور انکارناپذیر کارگردان موفق ظاهر شده اند، اما انصاف نیست که از بازی های موفق سریال بگذریم که انتخاب بهترین های بازیگری «ساعت شنی» هم انصافا کار دشواری است، اما پرواضح است که بازیگران زن موفق تر از بازیگران مرد ظاهر شده اند.

رویا نونهالی، ژاله علو، نسرین مقانلو، مهراوه شریفی نیا، رویا تیموریان و آزیتا حاجیان همگی بازی های درخشانی ارائه کرده اند اما «نسرین مقانلو» و «مهراوه شریفی نیا» موفق تر از بقیه بوده اند.

به هر حال «ساعت شنی» در ۵ سال اخیر، یکی از ۵ سریال برتر تلویزیون بوده است و در این تردیدی نیست. ای کاش این حرکت رو به جلو، با حذف بخش های مختلفی از سریال کم رنگ نمی شد، اگرچه ضرر مالی وارد شده از حذف این بخش ها، در حالی که آمار هر دقیقه تولید سریال های الف تلویزیونی را هزینه ای معادل ۱۲ میلیون ریال عنوان می کنند هم مساله ای نیست که به راحتی بتوان از آن گذشت.

نویسنده : حسن حائری