شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

دغدغه دموكراسی و شركت در انتخابات


در ادامه سلسله جلسات «انتخابات ریاست جمهوری, مسائل و چشم انداز ها» كه هر هفته از سوی ستاد دائمی انتخابات جبهه مشاركت در دفتر مركزی این حزب برگزار می شود, یكشنبه شب «حمید رضا جلایی پور» عضو شورای مركزی جبهه مشاركت سخنرانی داشت

مقاله پیش رو، متن ویراسته نكات اصلی سخنرانی جلایی پور است. وی در سخنان خود دلایل حضور در انتخابات و نیز دفاع اصلاح طلبان از جمله جبهه مشاركت از كاندیدا توری «مصطفی معین» را برشمرده است.

•••

از نظر نگارنده سیاست اصلاح طلبان در انتخابات (مبنی بر حضور فعال و مشروط در آن) به پیشبرد دموكراسی در ایران كمك می كند و دلایل كسانی كه در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری به دنبال مشاركت موثر نیستند، قانع كننده نیست. مخالفان شركت فعال در انتخابات می گویند اولاً مشاركت میلیون ها نفر از ایرانیان در دو انتخابات قبلی ریاست جمهوری بی فایده بود و منجر به قانونی شدن شعار ها و برنامه های توسعه سیاسی خاتمی نشد. ثانیاً انتخابات در صورتی انتخاباتی دموكراتیك است كه امكان شركت در آن برای همه نیرو های سیاسی آزاد باشد. در صورتی كه در ایران آزادی در انتخابات بیشتر نصیب محافظه كاران می شود (به عنوان نمونه كاندیدا های آنان به راحتی تایید صلاحیت می شوند، روزنامه و رسانه در اختیار دارند، حق تشكیل اجتماع دارند و امكانات مادی و معنوی هم تحت نفوذ آنها است) ثالثاً در شرایطی كه اكثر مراكز قدرت سیاسی تحت نفوذ و تاثیر دیگران است، اگر قوه اجرایی هم به زیر نفوذ آنها برود اتفاق مهمی نیفتاده است! لذا شركت در انتخابات آتی صحیح نیست و فقط كاركردش مشروعیت دادن به دیگران است. حرف این نوشته این است كه حتی اگر دلایل مذكور كاملاً صحیح باشد، بنا به ۹ توضیح زیر، در شرایط فعلی توصیه به عدم شركت در انتخابات توصیه قابل دفاعی نیست.یكم- شركت در انتخابات برای مردم«آگاهی ساز» است و این به نفع دموكراسی است. دفاع مجدد از برنامه های اصلاحی و كاندیدای اصلاح طلبان (مثل دفاع از دكتر معین) و تشویق مردم به شركت در انتخابات به گسترش ادبیات و آگاهی های اصلاحی و دموكراتیك كمك می كند و نكته ظریف اینكه مخالفان در هیچ صورتی نمی توانند در برابر این موج آگاهی سازی بایستند. اگر دكتر معین را ردصلاحیت نكنند یا پیروز می شود (كه خیلی محتمل است) و جامعه ایران از اینكه قوه اجرایی كشور را در اختیار شخصیت اصلاح طلبی (مثل دوران خاتمی) قرار داده سود خواهد برد، یا معین در انتخابات شكست می خورد باز این انتخابات پایگاه واقعی اصلاح طلبان را در میان نشان خواهد داد و همین شكست زمینه تقویت مجدد فعالیت آنها را در انتخابات بعدی فراهم خواهد كرد. اما اگر معین را ردصلاحیت كنند، در این صورت نیز اصلاح طلبان در اجرای مسئولیت مدنی خود و در برابر شهروندان ایرانی مسئول نیستند و همه مسئولیت ها متوجه دیگران است. در صورت حذف شخصیت های ریشه داری همچون معین چهره واقعی انحصار طلبی به مردم نشان داده می شود و این آگاهی نیز برای روند دموكراسی خواهی ایران مفید است.دوم- «شعار سیاسی» وقتی شعار مناسبی است كه وقتی مردم آن را شنیدند به طور خودكار و بدون احساس نگرانی و خطر آن را مطلوب تشخیص دهند. شعار های سیاسی كه معمولاً به مردم تحمیل می شود، در عمل ناكام می ماند. شعار شركت فعال و مشروط اصلاح طلبان (در دفاع از دكتر معین) از گونه شعار های عملی و سازنده است (با توجه به توضیحات بند یك). در مقابل مخالفان انتخابات در شرایط فعلی قادر به طرح شعاری عملی و در عین حال موثر برای كمك به روند دموكراسی در ایران نیستند.

سوم- شركت فعال اصلاح طلبان نقشه محافظه كاران را در انتخابات خنثی می كند. شرایط داخلی و خارجی ایران به گونه ای است كه به نمایش یك انتخابات آزاد (البته كنترل شده) نیاز است. بدین معنا كه در انتخابات به دنبال صحنه ای هستند كه در یك طرف آن یك كاندیدای ضعیف اصلاح طلب (از حیث رای آوری و حمایت نیرو های موثر جامعه) باشد و در طرف دیگر صحنه انتخابات یكی از كاندیدا های مورد نظر آنان قرار گیرد تا با برگزاری این انتخابات به همه دنیا بگویند هم انتخابات آزاد و رقابتی برگزار كردیم، هم مردم ایران ما را دوست داشتند و به ما رای دادند! در صورتی كه دفاع از كاندیداتوری معین این طرح را خنثی می كند و اگر چنانچه هاشمی رفسنجانی هم مآلاً وارد صحنه انتخابات بشود طرح اقتدار گرایان بهتر خنثی می شود. در آن صورت رقابت اصلی بین معین و هاشمی خواهد بود كه این صحنه رقابت با صحنه رقابت مورد نظر اقتدار گرایان از اساس متفاوت است. زیرا هر طرف در این صحنه پیروز شود، به ضرر اقتدا رگرایان است.چهارم- بیشتر كسانی كه از موضع «دموكراسی» با شركت در انتخابات آتی مخالف اند، تصور روشنی از روند دموكراسی خواهی ندارند. گویا آنان مهم ترین شرط رسیدن به دموكراسی را در تحقیق «حوادث تعیین كننده ای» مثل تغییر قانون اساسی و یا تغییر نظم سیاسی می دانند و برای وقایعی مثل شركت در انتخابات ریاست جمهوری ارزشی قائل نیستند. در صورتی كه مطالعات اخیر روند دموكراسی خواهی، نشان می دهدكه گذار به دموكراسی لزوماً مشروط به رخ دادن «حوادث تعیین كننده» نیست. به عنوان نمونه در دو دهه اخیر اغلب كشور های آمریكای لاتین (غیر از كوبا) بدون حوادث تعیین كننده ای مثل تغییر حاكمیت از مرحله تمهید و گذار دموكراسی عبور كرده وارد مرحله تحكیم دموكراسی شده اند.پنجم- شركت فعال در انتخابات امكان شكل گیری و یكدست شدن قدرت در حكومت ایران را تضعیف می كند. یكدستی در حاكمیت اگر مفید باشد برای حكومت هایی است كه مرحله گذار و تحكیم دموكراسی را گذرانده اند در صورتی كه جامعه سیاسی ایران هنوز مرحله گذار به دموكراسی را طی نكرده است و یكدستی قدرت به ضرر روند دموكراسی خواهی ایرانیان و تحقق آرمان های آزادیخواهانه انقلاب اسلامی است.ششم- تصور مخالفان شركت در انتخابات این است كه راه حل دموكراسی در ایران ایجاد یك جنبش فراخوان تغییر قانون اساسی است تا پس از آن امكان انجام یك انتخابات آزاد فراهم شود. به نظر می رسد مخالفان شركت در انتخابات به دو دلیل تصور روشنی از چگونگی وقوع جنبش های اجتماعی و ربط آن با دموكراسی ندارند. اول، ظاهراً فكر می كنند جنبش اجتماعی در یك جامعه با چند تا سوت و فراخوان به راه می افتد. در صورتی كه اغلب جوامع موجود دنیا مستعد وقوع جنبش اند ولی جنبشی هم در آنها اتفاق نمی افتد. یكی از عوامل مهم وقوع جنبش ها وقوع فرصت های سیاسی است و وقوع این فرصت ها فرمول دقیقی ندارد و معمولاً در فضا های انتخاباتی است. دلیل دوم، ظاهراً فكر می كنند با وقوع جنبش های به اصطلاح مستقل حتماً دموكراسی را می توان در آغوش كشید. این هم پیش فرض غلطی است. اتفاقاً یكی از مهم ترین عللی كه بعضی از كشور های جهان سوم (مثل آمریكای لاتین) گذار دموكراسی را طی كرده اند، صرف وقوع جنبش اجتماعی نبوده، بلكه حضور نخبگان سیاسی دلسوز و مدبر در میان مقامات حكومتی و قوای نظامی و امنیتی بوده است. خوشبختانه اصلاح طلبان تصور سطحی از جنبش اجتماعی ندارند لذا در استفاده از فرصت های انتخاباتی به نفع آرمان های آزادیخواهانه انقلاب اسلامی غفلت نمی كنند.

هفتم- در انتخابات آتی چه اصلاح طلبان پیروز شوند چه نشوند، شخصیت های موثری مثل دكتر معین به مردم معرفی می شوند. حضور این شخصیت ها به همراه شخصیت هایی مثل محمد خاتمی در سطوح بالای جامعه سیاسی ایران به نفع روند دموكراسی خواهی در ایران است.هشتم- حضور فعال اصلاح طلبان در انتخابات نه فقط طرح مخالفان را خنثی می كند، بلكه دفاع از امنیت و تمامیت ارضی ایران نیز هست. زیرا در شرایط فعلی خاورمیانه (و كشور ما) از جنگ طلبی آمریكا (و گرفتار تحمیل دموكراسی با تانك) تهدید می شود. در صورتی كه تقویت روند دموكراسی روندی درونی و نیازمند امنیت است و دموكراسی كه قرار است با تانك برقرار شود، چیزی بهتر از وضعیت كنونی عراق نخواهد شد _ فقط تاكنون صدها هزار نفر از مردم عراق زخمی شده اند.نهم- فعالان دانشجویی نباید به دنبال شعار های سیاسی با هزینه های سنگین بروند. نباید از ارزیابی تجربه سه سال گذشته بخشی از فعالان دانشجویی غافل شد. آنها در سه سال گذشته به جای تاكید بر شعار موثر و كم هزینه «دفاع از عرصه عمومی نقد و بررسی» در محیط های دانشگاهی به دنبال شعار های رادیكال سیاسی رفتند و در عمل كاری برای پیشبرد دموكراسی انجام ندادند و عرصه عمومی نقد و بررسی را هم كم رونق كردند. به نظر من، دفاع از معین دفاع از شخصیتی است كه به آزادی و امنیت عرصه عمومی نقد و بررسی اعتقاد دارد و دفاع از آزادی «عرصه عمومی» ركن ركین دموكراسی است.