پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

خواب در چشم های باز ۲


چشمهایش بی نور بود چهار زانو روی پل هوایی نشست خیره به جایی كه نمی دانستم كجاست زمزمه می كرد, شعری را كه واژه ای نداشت و به ناله بیشتر می ماند

روشهای برخورد خانواده

اسدبیگی در مورد نوع برخورد خانواده ها با عضو معتاد می گوید: اعضای خانواده در مواجهه با مساله اعتیاد دچار اضطراب می شوند. تمام اهدافشان در حل مشكل معتاد خلاصه می شود و آرمان های شخصی شان را رها می كنند.پرحرفی می كنند و از حالشان كه می پرسیم ، حال معتادشان را بازگو می كنند.

از فعالیت های روزمره كناره می گیرند، خودشان را مقصر می دانند، حس می كنند كسی قادر به دركشان نیست و دایم خودشان را سرزنش می كنند. اما مهمترین باور این است كه بدانند آنها نمی توانند مریض شان را ترك دهند، مگر این كه او خودش هم بخواهد.

معمولا نخستین مرحله برای هر معتادی ، انكار است. او به خانواده ، اطرافیان و بخصوص خودش دروغ می گوید. آنها دلایل عجیبی برای توجیه شان دارند. بارها شنیده ایم ، گفته اند: «معتاد كسی است كه توی جوی آب می افتد یا زیر پل می خوابد. هروئینی ها معتادند، ولی من فقط تریاك می كشم، تفننی مصرف می كنم ، هروقت می خواستم ترك می كنم.»برخوردهای مستقیم خانواده هم اثری ندارد. وقتی مواد توی جیبش پیدا می كنند، می گوید مال رفقاست. سر بزنگاه مچش را می گیرند، می گوید همین یكبار بود. شكایت می كنند كه رفتارت عوض شده است ، می گوید به خاطر مشكلات زندگی است !خانواده معتاد نیز معمولا به اندازه او دچار انكار می شود; مثلا بسیاری از زنان خودشان را گول می زنند كه حشیش اعتیادآور نیست ، او اسباب خانه را نمی فروشد، مثل معتادهایی كه كنار خیابان می خوابند نیست ، تا به حال در خانه مصرف نكرده است ، یا رفتارش عوض نشده همه چیز مثل سابق است.و به این ترتیب ، به دلیل ناتوانی از حل مشكل ، از آن چشم پوشی می كنند. حتی بسیاری از خانواده ها برای حفظ آبرو به اعتیاد فرد كمك می كنند. قرضی را كه از اقوام و همسایگان گرفته می پردازند و رفتارهای نامتعارفش را توجیه می كنند. همسران برای كمك به شوهرانشان دروغ می گویند. مادران برای آشفتگی پسرانشان دلیل می تراشند یا حتی دست به اقدامات وحشتناك تری می زنند; مثلا به تجویز ریش سفیدان فامیل ، برای پسر معتادشان زن می گیرند تا مجبور شود ترك كند.نكته جالب آن است كه ما معمولا برای خرید یك لباس شب ممكن است مدتی طولانی وقت صرف كنیم ، از چند مغازه دار قیمت بپرسیم ، و با چند نفر مشورت كنیم ، اما خانواده ها در امر ازدواج تنها به جواب آزمایش خون راضی می شوند و این در حالی است كه فرد ممكن است یك هفته پیش از آزمایش ترك كند و پس از آن دوباره سر خانه اول برگردد!

گاهی والدین به فرزند معتادشان باج می دهند ; مثلا می گویند اگر ترك كنی ، برایت ماشین می خریم یا خارج از كشور می فرستیمت.

گاهی هم مسوولیت های معتاد را از او سلب می كنند تا با فراغ خیال به كارهایش ادامه دهد. مثلا زن ، تامین اقتصادی خانواده را به عهده می گیرد تا از سقوط خانواده به دلیل بیكاری شوهر جلوگیری كند، این جور خانواده ها به معتادشان اعتیاد دارند و معتادشان به مخدر. بعد از همه این مراحل ، دعواها و درگیری ها شروع می شود. دشنام ، ضرب و شتم و به هم ریختگی كانون خانواده ، خانه را برای بچه ها ناامن می كند تا زمینه ساز اعتیاد فرزندان در آینده باشد.زنان سعی می كنند شوهرانشان را كنترل كنند. پس روزی چند بار از آنها بازجویی می كنند یا با دوستانشان درگیر می شوند ; اما تمام این رفتارها معمولا با واكنش های بدتر معتاد، خنثی می شوند.این مشاور اعتیاد و بازتوانی معتادان كه سالهاست در مراكز بازتوانی معتادان در سازمان بهزیستی كشور فعالیت می كند، می گوید: هیچ لزومی ندارد خانواده ای به معتادش امتیاز بدهد.حتی گاه لازم است امتیازهایی را از او دریغ كند و تا زمان ترك قطعی به او برنگرداند. گاهی تلفنهایی دارم كه پسری مادرش را كتك زده است و از او برای خرج اعتیادش پول گرفته.بارها گفته ام كه می شود امتیاز در خانه ماندن را از چنین فرزندی گرفت. او در جواب این سوال كه شاید با بیرون رفتن فرد از خانه ، به معتادی خیابان گرد تبدیل شود، می گوید: آمار مرگ و میر معتادان در خانه چند برابر مرگ آنها گوشه خیابان هاست!

به علاوه مریض هایی داشته ام كه به این ترتیب به خود آمده اند و ترك كرده اند. زنانی هستند كه دزدیده شدن اموال منزل را نادیده می گیرند یا والدینی كه از ضرب و شتم توسط فرزندشان چشم می پوشند. در حالی كه می شود از فرد به جرم دزدی یا ضرب و شتم شكایت كرد. البته معضل اعتیاد بشدت پیچیده است و نمی توان با فرمولی كلی برای همه موارد مشابه ابراز نظر كرد.

اما به طور كلی بهتر است برای نجات او تا آنجا كه ممكن است مستقیما كاری به كار مصرف موادش نداشته باشیم. در تماس دایم با مشاوران باشیم و در جلسات گروهی خانواده های معتادان گمنام شركت كنیم.كمك به فرد باید با زیربنای عشق عمیقی نسبت به او آغاز شود. یعنی به او بفهمانند كه بشدت دوستش دارند، اما حاضر به باج دهی نیستند.خاطرات شیرین گذشته را می شود با او مرور كرد و بعد آهسته آهسته رفت سراغ سهل انگاری ها یا مشكلاتی كه مساله اعتیادش ایجاد كرده است.این یادآوری ها بهتر است با ذكر دقیق تاریخ و زمان باشد. برای كمك به معتاد رسوا كردن بیهوده است و هر خانواده ای باید فرق بحث منطقی را با رسوا كردن بداند و پس از بحث در این موارد، كه البته با هدایتی هوشیارانه همراه است تا به مشاجره و تهدید یا تحقیر منجر نشود، باید راه حل پیشنهاد كرد. از آنجا كه اعتیاد پدیده ای است كه باید از وجوه زیستی ، روانی ، اجتماعی و معنوی مورد بررسی قرار گیرد، در بهبودی فرد معتاد باید همه این جوانب را در نظر گرفت.

هنگامی كه معتاد بیماری اش را می پذیرد، تازه درمان آغاز می شود. خانواده ها می توانند در این مرحله از انواع مراكز ترك اعتیاد خصوصی ، دولتی ، مراكز ترك اعتیاد سازمان بهزیستی یا انجمن های مردمی كه مربوط به معتادان گمنام می شوند، كمك بگیرند.

اما باید دقت كرد كه انتخاب روش ترك ، در احتمال بازگشت یا عدم بازگشت معتاد بشدت تاثیر دارد.یكی از روشهای ترك اعتیاد روش UROD یا ترك فوق سریع نام دارد كه در عرض چند ساعت در مطبهای مجهز انجام می گیرد و معتاد مراحل خماری و سم زدایی را در بیهوشی كامل پشت سر می گذارد.همچنین استفاده از داروهای جایگزین بخصوص برای معتادان تزریقی و به منظور كاهش آسیب رسانی به جامعه ، در برخی كلینیك ها رایج است.البته استفاده از داروهایی مانند متادون گرچه خطر ابتلای به ایدز و هپاتیت از طریق سرنگ مشترك را كاهش می دهد، اما اعتیاد به ماده مخدر غیرطبیعی تازه ای را سبب می شود كه تنها فرقش با سایر مخدرها ایجاد نشئگی كمتر است.همچنین گاهی آمپول هایی به نام «تم جیزك» تجویز می شوند كه آنها هم بشدت اما احساس وابستگی را زیاد می كنند و آمارها خبر از هروئینی شدن تریاكی ها در بازگشت دوباره شان ، پس از استفاده این داروها، می دهند.

بسیاری معتقدند تجویز داروهای جایگزین به معنی تبدیل اعتیاد غیرقانونی به نوع قانونی آن است. روش فوق سریع هم اگر با مراقبت های بعدی همراه نباشد، مسلما مناسب نیست ; ضمن آن كه وقتی فردی در عرض چند ساعت و بدون درد و ناراحتی سم زدایی می كند، امكان بازگشت دوباره او افزایش می یابد.

در حال حاضر، فقط یك بیمارستان دولتی از روش سم زدایی سریع استفاده می كند كه قیمت نسبتا بالایی دارد و مراكز خصوصی هم در حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان هزینه می گیرند.برای جلوگیری از بازگشت مجدد، پس از سم زدایی قرصهایی تجویز می شوند كه اكثر بیماران به خوردنشان ادامه نمی دهند. تجویز قرصهای ضددرد هم یكی از روشهای ترك است.برخی از روشهای موسوم در كشور ما، مانند داروهای جایگزین و امثال آنها، امروزه در سایر كشورها كنار گذاشته شده اند.ترك در انجمن های دوازده قدمی هم یكی از روشهای رایج در سراسر دنیاست و با یاری معتادانی اداره می شود كه سالهاست بهبود یافته اند. یكی دیگر از روشهای ترك هم مانند همه فیلمهای تلویزیونی است یعنی یك نفر در اتاق را روی خودش قفل می كند و تا وقتی ترك نكند، بیرون نمی آید. خودشان به آن می گویند ترك یابویی!یك معتاد می گوید: «هیچ كس تا به حال از ترك نمرده! اما برنگشتن از ترك سخت تر است.»

بسیاری از خانواده ها گمان می كنند ترك اعتیاد فقط به معنی سم زدایی كامل بدن است. این در حالی است كه روان شناسان ، روانپزشكان و سایر افرادی كه در فرآیند ترك به نوعی دخیلند، سم زدایی را اولین قدم می دانند. اغلب خانواده ها بلافاصله پس از ترك ، از معتاد انتظار رفتار آدمهای عادی و سالم را دارند و حتی درخواست می كنند مسائل و مشكلاتی را كه در دوران اعتیاد مسببشان بوده است ، به ناگهان حل كند كه این باعث پناه جویی مجدد آنها به موادمخدر می شود.

معتادانی هم هستند كه كمی پس از تركشان ، تصمیم به نجات دوستان خود می گیرند، اما با وجود نیت خیرخواهانه شان دوباره گرفتار می شوند. بهترین راه به گفته كارشناسان ، سپردن مسوولیت های معقول و متناسب با توانمندی های فرد بهبود یافته به اوست ، ضمن آن كه بسیاری از متخصصان ، شركت در انجمن های معتادان گمنام را حتی تا پایان عمر پیشنهاد می كنند.

یك كارشناس از مركز خصوصی ترك اعتیاد می گوید: اگر بخواهم خوش بینانه قضاوت كنم ، بدون مشاوره و حمایت از هر صد معتاد ۹۰ نفر دوباره برمی گردند و خواسته یا ناخواسته شرایط گرفتار شدن سایر اعضای خانواده را در دام اعتیاد فراهم می كنند.

وهم آشفته

زیر طاقی نشسته بود. باران باز سعی می كرد زمین را از آلودگی پاك كند. مرد را یكی دو ساعت قبل وقت پرسه زدن دیده بودم.

بهم ریخته ، با دختری كه مچ دستش را گرفته بود و همراه خودش می كشید. بچه یك بار برگشته بود رو به من انگار خواسته باشد صورتش را به خاطر بسپرم.بعد بین جمعیت بازار گم شده بودند. حالا ولی مرد تنها نشسته بود زیر طاقی و به خیسی زمین خیره بود. بوی دود می آمد. نشستم كنارش. چشمهایش بسته شدند. سر آهسته آهسته پایین افتاد، ولی هنوز سیگار بین دو انگشتش بود. انگار به وهمی آشفته از خواب خرگوشی پرید كه گفت چی می خوای؟به كاغذ آلومینیومی نگاه می كرد. حوصله نداشت كاغذ را بردارد. سنگینی همه دنیا افتاد بود روی تنش. گفتم یك دختر همراهت بود. گفت مگه نیست؟ كف دستش را گذاشت روی پیشانی.این بار كه خوابش برد، سیگار از دستش افتاد. به سیگار روی زمین خیره شد. چشمهای پف كرده اش نیمه باز بودند. حالا با چشمهای باز خوابیده بود.گفت یكبار خماری به هزار بار نشئگی نمی ارزه. خواست گریه كند خواب باز آمد. بیداری اش را برد.