چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

نقش قیمت در مدیریت حوادث طبیعی


نقش قیمت در مدیریت حوادث طبیعی

در زمان توفان کاترینا غفلت و بی خبری بسیاری از نقش قیمت ها روشن شد بگذارید برخی از آنها را از نظر بگذرانیم یک واقعیت انکار ناپذیر این است که خسارات توفان, شرایط کمیابی منابع را به کلی تغییر داد

در زمان توفان کاترینا غفلت و بی خبری بسیاری از نقش قیمت‌ها روشن شد. بگذارید برخی از آنها را از نظر بگذرانیم. یک واقعیت انکار‌ناپذیر این است که خسارات توفان، شرایط کمیابی منابع را به کلی تغییر داد.

تعداد فروشگاه‌ها کمتر شدند، واحدهای مسکونی کمتر شدند و ذخایر سوخت و بسیاری از کالا که مصرف روزانه داشتند نیز کاهش جدی یافتند. افزایش قیمت‌ها نه تنها نمادی از این تغییرات در کمیابی است، بلکه به ما کمک می‌کند که خودمان و نیازهایمان را برای دوره بهبودی در آینده تطبیق بدهیم.

حالا سوالی از شما می‌کنم. فرض کنید هزینه اتاقی در هتل شبی ۷۹‌دلار بوده است پیش از آنکه حادثه‌ای مثل توفان رخ بدهد. بر اساس این قیمت یک خانواده چهار نفره ممکن بود ترجیح بدهند دو اتاق اجاره کنند. اما وقتی به هتل رسیدند دیدند که قیمت به شبی ۲۰۰‌دلار افزایش یافته است؛ بنابراین تصمیم می‌گیرند که به یک اتاق رضایت بدهند. به اعتقاد من، این خیلی عالی است. این خانواده داوطلبانه تصمیم گرفت که در شرایط کمبود سرپناه یک اتاق را در اختیار خانواده‌ای دیگر بگذارد که احتمالا خانه‌شان نابوده شده بود. بی‌خبرها ممکن است این را تقلب قیمتی بنامند، اما من از شما می‌پرسم کدام یک بهتر است: اتاقی که اجاره‌اش ۲۰۰‌دلار و در دسترس است، یا اتاقی که اجاره اش ۷۹‌دلار است اما اشغال شده؟ افزایش قیمت‌ها افراد را وامی‌دارد که خود به خود مصرف کالاها و خدمات را در شرایط وقوع حوادث طبیعی اقتصادی کنند.

بعد از توفان کاترینا، قیمت سوخت هم تقریبا یک‌شبه یک ‌دلار بالا رفت. بعضی‌ها خیلی سریع باز فریاد تقلب سر دادند، به‌ویژه به آن دلیل که خرده فروشان و عمده‌فروشان هر دو داشتند برای ذخایری که قبلا به قیمت پایین‌تر بدست آورده بودند قیمت بالاتری مطالبه می‌کردند. یک واقعیت کسب‌و‌کار این است که آنچه فروشنده برای اکتساب چیزی پرداخته الزاما مشخص‌کننده قیمت فروش آن نیست. می‌شود کمی پیچیده‌تر هم این را مطرح کرد: هزینه‌های تاریخی هیچ ارتباطی به قیمت فروش ندارند.

نکته‌ای که هست اینکه مردم اغلب این موضوع را فراموش می‌کنند و آنوقت دعاوی ناخوشایندی پیش می‌آید که هرکس در آن فکر می‌کند حق با اوست. برای فروشنده مساله این نیست که جنسی را به چه قیمتی تهیه کرده است، بلکه مساله این است که اگر بخواهد آن را جایگزین کند چه بهایی باید بابت آن بپردازد.

شما ممکن است در سال ۱۹۷۰ خانه تان را ۵۰‌هزار‌دلار خریده باشید. حالا اگر امروز بابت آن ۲۵۰‌هزار‌دلار از من مطالبه کنید، به این به روز شدن قیمت می‌گویید، یا فریب و تقلب؟ آیا کسی در این میان تقصیرکار است؟ برای اینکه از بحران کاترینا نجات می‌یافتیم منابع می‌بایست به خلیج مکزیک منتقل می‌شدند. حالا اگر بپرسید چطور می‌توان برق کاران، لوله‌کش‌ها یا سایر صنعت کاران را از خانه‌های گرم و نرمشان بیرون کشید و مثلا از ویرجینیا و پنسیلوانیا آنها را به نیواورلئان برد. پاسختان خیلی ساده است: قیمت.

اگر به آنها دستمزدهای بالاتر می‌پرداختید، به سادگی این نقل و انتقال انجام می‌شد. قیمت‌های بالاتر، در کنار سودهای بادآورده، علائم اقتصادی هستند که انسان‌ها را به دنبال خود می‌کشند. به این ترتیب تولیدکنندگان ترغیب می‌شوند که به نیازهای مصرف‌کنندگان پاسخ دهند.

سیاستمداران، از هر جناحی که باشند، سعی می‌کنند به سرعت از عواطف و بی‌خبری مردم استفاده کنند. در زمان توفان کاترینا هم خیلی از مقامات هشدارهای جدی می‌دادند. عده‌ای می‌گفتند پمپ بنزین‌های متخلف را تعطیل خواهند کرد، برخی دیگر می‌گفتند هتل‌هایی که قیمت اتاق‌هایشان را بالا ببرند جریمه می‌شوند، استاندار آلاباما وعده می‌داد که به شدت با کسب‌وکارهایی که افزایش قیمت‌های نامعقول داشته باشند برخورد می‌شود و خیلی موارد مشابه دیگر. دولت بوش از ستاد عدالت و کمیته تجارت فدرال درخواست کرد که به دنبال شواهدی از تقلب‌های قیمتی باشند و کنگره اعلام کرد که یکی از شرکت‌های نفتی به خاطر چنین تقلبی تنبیه شده است.

همچنین حملات سیاسی به تولیدکنندگان مضراتی هم دارد. اگر حادثه دیگری پیش آمد چه می‌کنیم؟ دیگر چه انگیزه‌ای برای تولیدکنندگان می‌ماند که تلاش کنند کالاها و خدماتشان را در مناطق آسیب دیده ارائه کنند، در صورتی که می‌دانند هر پاداش اضافه‌ای که برای این کار طلب کنند بعدا به صورت جریمه و مجازات از آنها بازپس گرفته خواهد شد؟ سیاستمداران بهتر است به جای این کارها کمی هم به فکر مالیات‌هایی که روز به روز بیشتر می‌شوند باشند.

والتر ویلیامز

مترجم: تیمور جهاندار