شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شخصیت آیت الله العظمی گلپایگانی از نگاه بزرگان


شخصیت آیت الله العظمی گلپایگانی از نگاه بزرگان

به مناسبت سالروز ارتحال و برگزاری کنگره فقیه آگاه

● رهبر معظم انقلاب اسلامی

مرحوم آیت الله العظمی آقای گلپایگانی در شمار برجسته ترین مراجع تشیع در نیم قرن اخیرند، دوران مرجعیت طولانی ۳۲ ساله ایشان مشحون از فعالیت ها و اقداماتی است که از یک مرجع ذی نفوذ و عظیم الشان مورد انتظار است.

احداث مدارس و مساجد و بیمارستان و نمایندگی در خارج از کشور و ورود در عرصه نوآوری های خدماتی از قبیل کارهای رایانه ای و ساختن مدرس مخصوص تدریس از جمله مجموعه کارهای برجسته آن مرحوم است.

به جز علم و تقوا که شرط اصلی مرجعیت شیعه است آن بزرگوار از خصلت ها و خصوصیات برجسته ای برخوردار بود که بارزترین آن صلابت در امر دین و ایستادگی بر سر مواضعی است که بر اساس تشخیص دین اتخاذ می نمودند.

رحمت خدا بر این عالم بزرگوار و جزاه الله عن العلم و اهله خیرالجزاء«

● آیت الله صافی گلپایگانی

باید خصوصیات و ویژگی هایی که در شخصیت آیت الله العظمی گلپایگانی جمع بود به مردم معرفی شود تا همگان این خط را دنبال کنند و برای آنان پند و موعظه باشد.

در هر مجمعی که نام آیت الله العظمی گلپایگانی برده می شود، رحمت و برکات خداوند نازل می شود چرا که ایشان مخلص امام زمان (عج) بودند و در عمر خود راهی جز راه اهل بیت (ع) و ترویج شعائر دین را انتخاب نکردند و تمام تلاششان این بود که این راه محقق شود.

ایشان در زمان رضاخان تلاش کردند که مردم از مسیر ائمه (ع) خارج نشوند؛ به طوری که شخصا مجالس اهل بیت (ع) را بر پا می کردند و منبر می رفتند و به مردم یادآوری می کردند.

این مرجع فقید همکاری بسیاری خوبی با آیت الله العظمی عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه داشتند و استقامت خوبی در برابر هجوم کذایی رضاخان داشتند؛ دانستن این مسائل برای همه و لازم است تا در تاریخ ذکر و بیان شود.

ایشان هیچ وقت از خط مستقیم منحرف نشد و همیشه در برابر مشکلات استقامت داشتند و منافع شخصی را فدای رضایت امام زمان (عج) کردند.

● آیه الله مکارم شیرازی

ایشان یک فقیه بسیار بزرگ بودند باید عرض کنم در عصر و زمان ما بسیار کم نظیر بود کسانی که در فقاهت قابل مقایسه با ایشان باشند در عصر و زمان انگشت شمار بودند. در مکتب فقهی ایشان سه تا مطلب خیلی جلب توجه می کرد. اول عمق نظر ایشان بود. برای پی بردن به عمق نظر ایشان علاوه بر تقریراتی که از جمله کتاب «الدرّالمنثور» در احکام حدود از ایشان منتشر شده به عقیده من ملاحظه حواشی ا یشان بر عروه و بر وسیله النجاه خیلی راهنماست. یعنی وقتی نگاه می کنیم به فتاوای ایشان در ریزه کاری ها می بینیم ایشان خیلی دقت می کنند. من شباهت زیادی میان مکتب فقهی ایشان و مکتب فقهی آیه العظمی آقای بروجردی می بینم و می دیدم هر دو در بحث ها با نهایت دقت وارد می شوند.

مطلب دوم مساله استقلال فکری ایشان می باشد.

و اما بعد سوم احاطه ایشان بر فقه بود. در فقه مساله احاطه مهم است کسی که مساله را ازش سوال کنند برود همان جا را مطالعه کند جوابی آماده کند با کسی که با مبانی مختلف فقه آشنا باشد و حضور ذهن و احاطه داشته باشد خیلی فرق دارد ایشان به حق حضور ذهن داشتند و احاطه داشتند و یک مساله را که می گفت با مسائل دیگر می سنجید و تمام شقوق مساله را مطرح می کرد.

ایشان مصداق آن حدیث معروف امام صادق (ع) بود که فرمودند: العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس. کسی که عالم به زمانش باشد مسائل گمراه کننده بر او غلبه نمی کند. او مردی بود که با این که بقیه السلف بود ولی در عین حال آگاه به نظر و مسائل زمان بود و در مسائل سیاسی در مسایل انقلابی و در مسائل اجتماعی در حمایت از امام (قدس سرّه) و همکاری با مردم در مسایل مهم اجتماعی کوتاه نمی آمدند و بسیار خوب درخشیدند.

● آیت الله جوادی آملی

این مرجع فقید دارای مقام والای شخصیتی در همه ابعاد بودند ولی آنچه به عنوان یکی از ویژگی بارز ایشان مشهود است مدیریت منحصر به فرد این عالم ربانی در زمان بحران حوزه بود.

این مرجع فقید در زمانی مدیریت حوزه ها را عهده دار بودند که کشور در تلاطم بود و حوزه های علمیه در بحران اساسی به سر می بردند؛ آن زمان ازهاری که فردی ارتشی و مقید به کشتار مردم بود درمنصب نخست وزیر وجود داشت ؛ در آن شرایط بحرانی که کشور دچار تلاطم بود این فقیه آگاه با صدور اطلاعیه ای وضعیت کشور را آرام کردند.

در آن زمان بنده نیز به دلیل اینکه عده ای در آمل قیام کرده و شهید شده بودند لذا ما نیز وصیت نامه را نوشته وبه خیل این مردم پیوسته بودیم؛ با صدور این اعلامیه بنده یک نسخه آن را از طریق پسرم به فرماندار این شهر داده و گفتم حرف آخر ما این است.

اداره کشور درآن زمانی که امام خمینی هم در کشور حضور نداشتند کار آسانی نبود لذا بنده هر وقت یاد آن دوران و مدیریت این عالم وارسته می افتم از خدا می خواهم تا او را با انبیاء محشور نماید.

● آیت الله شیخ جعفر سبحانی

انسان اگر بخواهد شخصیت یک انسانی را بیان کند باید نتایج کارهای او را ببیند نتایج کار بهترین معرّف شخصیت یک انسان است نتایج شخص یا نتایج اجتماعی می باشد که جامعه از آن بهره می گیرد و یا نتایج علمی است که دانشمندان و اندیشمندان از آن بهره می گیرند و یا پرورش شاگردان بزرگیست که می تواند بعد از او راه را برای مسلمین باز کند. مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی از همین گروه است که هم خدمات اجتماعی انجام داد. بیمارستانی سا خت و برای طلاب جوان مدارس روزانه ای را تاسیس کرد. که تا آن روز مدارس روزانه ای به این شکل نبود.

در مقام موقعیت علمی ایشان باید عرض کنم مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری (اعلی الله مقامه) شاگردانی برجسته را تربیت کرد که در میان آن ها مرحوم آیت الله گلپایگانی جزء ردیف اول بود. البته مرحوم آیت الله حائری برای ده ها و صدها تن درس می گفته. اما آن چنان نبود که تا حد عالی برسند و درجه یک باشند. ایشان در میان شاگردان آیت الله حائری به عنوان فرد شاخص در حوزه علمیه قم بودند.

مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی یک فرد موفق بود یعنی در مساله مو شکافی می کرد و دقت بیشتر می کرد. برای شناخت مراتب دقت نظر او کافی است که حواشی و تعلیقات ایشان را ملاحظه نمود، که از جمله عروه الوثقی که یک رساله عملیه بزرگی است برای شیعه از همان زمانی که این کتاب درآمده الی یومنا هذا علماء بر این کتاب تعلیقه نوشته اند اما از میان همه این تعالیق و حواشی، با احترام نسبت به همه تعالیق و حواشی دو تعلیقه فوق العاده است.

۱- تعلیقه مرحوم آیت الله بروجردی که عمق نظر و دقت بیشتر او را می رسانید.

۲- تعلیقه مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی است.

اما خدمات حوزوی معظم له در این سی سال اخیر، یعنی بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی که بخشی از زعامت حوزه یا اکثریتش بر دوش او بود - نسبت به حوزه فوق العاده کوشش می کرد که حوزه باید علمی باشد یعنی: ۱- عمقی باشد. ۲- حوزه مستقل باشد. ۳- علاوه بر این در این حوزه عشق به اهل بیت و اوامر اهل بیت (ع) حاکم باشد. گاه گاهی در مجالس خصوصی برای مدرسین و برای کسانی که در محضر ایشان حضور داشتند صحبت از حضرت ولی عصر (عج) و صحبت از اهل بیت (ع) می کرد همه اش اشک در چشم های او حلقه می زد، پیداست که چه علاقه ای نسبت به اهل بیت داشت، علاقه خدادادی و وافری داشت.

خصوصاً کتاب هایی که در مسیر اهل بیت (ع) بود، در نشر آن ها کوشا بود و نسبت به آن ها علاقه ای داشت. مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی مرد سحرخیزی بود که از همان دوران جوانی سحرخیز بود این برای ما طلاب درس بزرگیست. نماز شبش ترک نمی شد بعد از اقامه نماز شب در منزل، وقت اذان یا قبل از اذان مشرف به حرم مطهر می شدند، زیارت می کردند بعد تا طلیعه آفتاب مشغول تعقیبات بودند. دعای صباح او ترک نمی شد و این خود برای ما درس است، یک آدمی که باید تدریس کند و تالیف کند و حوائج مردم را جواب گوید، نسبت به نماز و تعقیبات نماز و مناجات این همه علاقه مند باشد. همه این ها را می دیدیدم نه تنها من دیگران هم پیش از من می دانند.

● آیت الله مصباح یزدی

من از چهل سال قبل که وارد حوزه علمیه قم شدم ایشان از چهره های شاخص و مشهور حوزه بودند. و از کسانی که نامزد مرجعیت بعد از مرحوم آقای بروجردی بودند به شمار می رفتند، مجلس درس خارج پرباری داشتند، که همواره ادامه داشت و بسیار درس پربار و نافعی بود. بعد از درس مرحوم آقای بروجردی عده ای از فضلای برجسته آن روز که الان از شخصیت های بزرگ و آیات عظام هستند در درس آن بزرگوار شرکت می کردند... همین طور نماز جماعتی که در مسجد بالاسر مرقد مطهر حضرت مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) صبح ها داشتند یک مرکز تجمعی برای اوتاد و مقدسین و بزرگان بود، نماز جماعتشان بسیار با روح و با معنویت بود، و او یکی از معدود کسانی بودند که انتظار می رفت بعد از حضرت آیه الله العظمی بروجردی (رضوان الله تعالی علیه) پرچم مرجعیت شیعه را به دوش بگیرند. آن چه از ویژگی های شخصیت ایشان می شود نام برد چند ویژگی برجسته هست که ایشان را در میان سایر اقرانش ممتاز می کرد.

از آن جمله؛ مراتب تقوی پارسائی، اخلاص وارستگی، بی تکلّفی، سادگی، بی آلایشی، او بود. هر کس با ایشان چند دقیقه ای معاشرت و مجالست می کرد به خوبی این ها را لمس می کرد. قیافه نورانی و معنوی ایشان الهام بخش اخلاص و تقوی بود وقتی سخن می گفتند محور فرمایشاتشان همین مسائل بود.

از جمله ویژگی های بارز ایشان، ارادت شدید به اهل بیت مخصوصأ وجود مقدس حضرت سیدالشهداء (صلوات الله علیه) بود. ایشان به محض این که نامی از خاندان پیامبر اکرم (ص) برده می شد حال خاصی پیدا می کردند و اگر اشاره به مصیبتی می شد چشمانشان پر از اشک می شد. مقیّد بودند مجالس بزرگداشت اهل بیت به خصوص مجالس عزاداری را به موقع خودش برگزار کنند و خودشان شرکت فعال داشته باشند. ..

از ویژگی های ایشان علاقه عجیب به ترویج مذهب تشیع در سراسر جهان بود. ایشان این را وظیفه برای خودشان می دانستند و یک جهاد بزرگی می دانستند که هیچ چیز مانع انجام این وظیفه نمی شد. در هر فرصتی به صورتی میّسر بود کوشش می کردند - چه در داخل کشور و چه در خارج - زمینه ای برای ترویج اسلام و تشیع فراهم کنند.

بهترین نمونه این کار مرکز اسلامی لندن هست که با همت ایشان آن مرکز تاسیس و بازسازی شد. و امروز پناهگاه شیعیان آن سامان می باشد. و مرکز با برکتی است که مسلمان ها در ایام عاشورا، ایام ماه مبارک رمضان و سایر ایام متبرکه در آن جا اجتماع می کنند. و این نشانه ای از حرص ایشان برای ترویج تشیّع در همه اقطار عالم بود. در داخل کشور هم هر جا دسترسی داشتند، مدرسه ای تاسیس می کردند، عالمی می فرستادند و ترغیب و تشویق می کردند به این که شعائر تشیّع ترویج شود و علوم اهل بیت منتشر شود. از ویژگی های ایشان اهتمامی بود که به خدمات اجتماعی برای جامعه به خصوص اقشار ضعیف و مستضعف داشتند، به صورت های مختلفی دستور می دادند که به این قشرهای محروم رسیدگی و کمک شایسته شود یک نمونه بارزش بیمارستان آبرومندی است که در شهر قم تاسیس کردند...

موضوع دیگری که در زندگی ایشان قابل تعمق و دقت و بررسی است دخالت ایشان در مسائل سیاسی بود ایشان علی رغم آن مرتبه والای قداست و معنویتی که داشتند. و غرق در مسائل و تدریس و رسیدگی به مسائل حوزه و سایر نیازهای جامعه بودند. اما مسائل سیاسی جامعه را هم از نظر دور نمی دانستند، و در هر مناسبتی آن چه وظیفه خودشان تشخیص می دادند با کمال شجاعت و شهامت و بدون هیچ پروایی از پیامدهای اقدامتشان انجام می دادند، بهترین نمونه اش همکاری جدی و صمیمانه بود که از آغاز نهضت روحانیت با حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) داشتند و در صادر کردن اعلامیه ها و انجام مجالس و تشکیل سخنرانی و مقابله با دستگاه پیشقدم بودند. همه به خاطر دارند که اولین حرکتی که رژیم علیه روحانیت و حوزه شروع کرد جسارتی بود که به مجلس عزاداری ایشان در مدرسه فیضیه انجام داد...

به هر حال شخص ایشان از میان اساتید و بزرگان که بنده در خدمتشان شرفیاب شدم از امتیازات خاصی برخوردار بودند که مجموعه آن ها را در کمتر کسی یافتم. البته بزرگانی همیشه بودند که که هم از لحاظ علم و هم از لحاظ تقوی ممتاز بودند اما مجموع این خصال در همه کس حتی در همه مراجع جمع نمی شود.

● آیت الله خزعلی

آیه الله سید محمدرضا گلپایگانی یکی از وزنه های بزرگ حوزه عظیم قم است کسی که در مدت عمر پر برکش خدمات ارزنده ای به عالم تشیع داشت. این مرد در مدت تدریس درس خارج آن صفای روحی خود را تؤام با درس به کسانی که کسب فیض می کردند ارمغان و ارزانی می داشت. از حواشی عروه معظم له آقایان اهل فضل و اهل دقت می توانند دریابند که نظر دقیق و تیزی داشته اند. در پی بردن به باریکی های فقه.

و ایشان در دوران قبل از آمدن آیت الله العظمی بروجردی به قم از محضر استاد بزرگوار خودشان آیت الله العظمی حائری بهره مند بودند و بعد از آیت الله حائری دنیال آن تحقیقات بودند. اما فکر جوال ایشان و آزاد بودن در اندیشه این برکت را به ایشان عطا کرد، که وقتی فکر جدیدی از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی دید در روی ایشان اثر گذشت. و این آزادی و جولان فکری ایشان را می رسانید، که هر جا حق می دید و دلیل تازه ای می دید دنبال آن حرکت می کرد و در نظرات خویش تجدید نظر می نمود.

فقیهی بود که مرتب مشغول کار بود نه آن که به تحقیق سابق خود بسنده کند. و از آن چه الان در محیط حوزه و در محیط فقه واقع می شود از افکار جدید، به آن ها بی اعتنا باشد. یا از کنارش به طور غیر دقیق رد شود. لذا بنده یکی از امتیازات ایشان را در فقه در این میدانم.

دیگر ذهن صاف ایشان بود. یعنی ذهنی که با اصطلاحات مشوب نشده باشد و بتواند ذهن خویش را از آن چه در اصطلاحات علمی است خالی کند. که برای فقیه در فهم حکم خیلی موثر است. چون تا موضوع کامل و درست شناخته نشود حکم واقعی کشف نمی شود در موقعی که می خواهد تشخیص بدهد ذهن باید خیلی ساده باشد آن گونه که در ذهن مردم است، بی پیرایه در ذهن ایشان بیاید، منتها موضوعات مستنبطه را باید با دقت نظر بیابد، که دیگر این مال عوام مردم نیست.

یکی از کارهای مهم تشخیص موضوع است و ذهن باید از پیرایه اصطلاحات برهنه شود ولی در خود موضوع دقت بکند.

ایشان پدری بود برای حوزه، حوزه را ترویج کرد و امکانات طلاب را زیاد کرد، تکیه بر فقه سنتی داشتند همان گونه که امام خمینی (ره) هم تکیه داشتند. حتی در اواخر عمر آقایان مدرسین حوزه توصیه هایی دراین باره از ایشان خواسته بودند. فرموده بودند: مواظب باشید حوزه به همان حالت سابق باقی بماند یعنی مردمی، یعنی حوزه به همان طرز سنتی باقی بماند. در کنترل دستگاه ها واقع نشود، بلکه همان طور آزادانه کار بکند. (وابسته به هیچ گروه و حزب سیاسی نباشد.)

هر جائی شیعه گرفتاری پیدا می کرد. ایشان به کمکش می شتابید و نصرت می کرد که در مقابل دیگران خدای نکرده شیعه گمنام نماند.

● آیت الله سید محسن خرازی

رحلت مردان بزرگان عالم اسلام ثلمه ای ایجاد می کند بر پیکر اسلام که به این زودی ها این ثلمه جبران نمی پذیرد. مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی یک شخصیتی بود که تمام جنبه های مختلفی را که در زعامت و مرجعیت لازم است را به طور کامل داشت محورهای اساسی مرجعیت و زعامت اسلام در ایشان جمع بود. ما می توانیم این محورها را خلاصه کنیم. در چند امر که لازم است در مرجعیت، که این محورها در ان وجود مبارک جمع بود.

● محور اول:

حضور علمی و فقاهت تام. مرجع باید نسبت به مطالب فقهی زیاد کار کرده باشد. یعنی یک عمری را باید صرف مسائل فقهی کرده باشد. مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی ۹۸ سال عمر شریفشان بود از این ۹۸ سال حدود ۸۵ سال مشغول فقه و کتاب و سنت بودند و می دانیم این مدت طولانی ممتد برای انسان، آن هم انسانی که از نظر استعداد و حافظه از سطح عالی مردم بالاتر بود چقدر موقعیت بالایی به وجود می آورد این محور اول در ایشان به طور کامل وجود داشت که واقعا می شود گفت که فقیه بود و مصداق روشنی از برای کلمه فقیه اهل بیت (ع) بود.

من یادم می آید که وقتی با مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج سید احمد خوانساری صحبت از آیت الله العظمی گلپایگانی شد ایشان فرمودند: (آیت الله العظمی گلپایگانی) «فقیه خوبی است در فقاهت کاملاً واردند».

● محور دوم:

مساله عدالت و تقوی.

وارستگی و صیانت نفس و امثال این ها است که این ها ظهور و بروز داشت. در حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی و به حق از مصادیق بارز و روشن این حدیث شریف بود که »من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظاً لدینه مخالفا لهواه و مطیعاً لامر مولاه...»

در مساله صیانت نفس، حفظ دین، مخالفت هوای نفس اطاعت از اوامر الهی ایشان شاخص و اسوه بودند. فضایل اخلاقی ایشان در حد زیاد بود که جزو اسوه های معروف حوزه های علمیه بودند، که توصیف فضایل اخلاقی ایشان می تواند حوزات علمیه را به طرف خودش جلب و جذب کند، و اقتدا کنند به ایشان در آن فضائل و اخلاقیات عالی و مکارمی که ایشان داشتند.

● محور سوم:

مرجع باید در مسائل سیاسی و اجتماعی حاضر در صحنه باشد و ایشان یکی از مراجع بزرگ عالم اسلام بود که در مسائل سیاسی و مسائل اجتماعی حضور داشت، از همان آغاز که نهضت اسلامی ایران در قصه انجمن های ایالتی و ولایتی آغاز شد ایشان با حضرت امام همگام و همقدم بودند، و اعلامیه های بسیار غنی و پر محتوا و کوبنده ای ایشان می دادند. به مناسبت های مختلفی در صحنه های سیاسی حضور داشتند و پشتیبانی از حضرت امام می کردند. من خودم یاد می آید موقعی که حضرت امام را تبعید کردند. ایشان در مجلس که تدریس حضور پیدا کردند، و مقداری گریه کردند و اظهار تاثر کردند از این که امام رضوان الله تعالی علیه از حوزه علمیه قم تبعید شدند. به هر مناسبتی که می رسید در مقاطع حساس ایشان آن تکلیف الهی خودشان را در مسائل سیاسی انجام می دادند. بعد از انقلاب هم همگام و همراه با حضرت امام بودند نسبت به نظام اسلامی بسیار اهتمام داشتند توصیه های اکیدی نسبت به حفظ نظام داشتند.

● محور چهارم:

محو.ر مدیریت ایشان بود، حدود ۳۰ سال مرجعیت و زعامت ایشان طول کشید و در مدت این ۳۰ سال ایشان به اداره حوزات علمیه به خصوص حوزه علمیه قم پرداختند، و کاملا مواظب بودند که هجوم های انحرافی بیرونی یا هجمه های انحرافی، اغراض داخلی حوزه را به طرف خودش نبرد. و حوزه از آن قداست که دارد و مصونیتی که دارد هیچ گاه به طرف انحراف کشیده نشود. در طول زعامتشان موسس نظم و انظباط در حوزه مقدسه قم بودند. اولین مدرسه که با نظم و انضباط در قم به وجود آمد توسط ایشان تاسیس شد.

مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی نسبت به حفظ حوزه های علمیه به خصوص حوزه علمیه قم اهتمام بسیار داشتند و همیشه تلاش داشتند که حوزه از هم متلاشی نشود و مکرر می فرمود: خداوند مقدّر کرد که ما بتوانیم در داخل کشور از این حوزه دفاع کنیم و حوزه را حفظ کنیم و روزی استقلال حوزه.

● محور پنجم:

جنبه های عملی ایشان بود. که خیلی جاذبه داشت. خیلی تاکید داشتند روی توسلات به اهل بیت (ع). خشیت الهی و خوف از خدا در وجود ایشان نمایان بود. و به حق می شود گفت که ایشان مصداق بارز این آیه مبارکه بودند که خداوند می فرماید: «انّما یخشی الله من عباده العلماء»

منبع : سایت کنگره فقیه آگاه