شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

آدم هایی که به راحتی بانی خیر می شوند!


آدم هایی که به راحتی بانی خیر می شوند!

چند وقتی می شد که دندون درد شدیدی گرفته بودم، با هزار زحمت و خواهش و تمنا، بالاخره از یک دندون پزشک معروف وقت گرفتم. حالم زیاد خوش نبود و برای همین وقتی وارد مطب شدم دنبال صندلی …

چند وقتی می شد که دندون درد شدیدی گرفته بودم، با هزار زحمت و خواهش و تمنا، بالاخره از یک دندون پزشک معروف وقت گرفتم. حالم زیاد خوش نبود و برای همین وقتی وارد مطب شدم دنبال صندلی خالی می گشتم تا بشینم. مطب شلوغ بود اما صندلی خالی برای نشستن هم بود. روی یکی از صندلی ها نشستم و منتظر شدم تا نوبتم بشه. نیم ساعتی گذشت، کم کم داشت حوصله ام سر می رفت، دندونم هم حسابی درد می کرد تا این که نگاهم به دو تا خانم میانسال جلب شد. یکی از خانم ها با صدای بلند صحبت می کرد جوری که تمام حرف هایش شنیده می شد. این خانمی که صداش کمی بلند بود، دست توی کیفش کرد و دفترچه ای بیرون آورد و شروع کرد به ورق زدن ... بعد رو به خانمی که کنارش نشسته بود کرد و گفت: یه دختر می شناسم که دانشجوی سال آخره، ۲۲ سالشه، باباش کارمند بانکه و ... خانم بغل دستی اش پرید وسط حرفش و گفت: «نه نه، یکی می خوام که حتما درسش تموم شده باشه و کارمند باشه، البته فرقی نداره که کارش چی باشه و ...»خانم میانسال دوباره شروع کرد به ورق زدن دفترچه اش ... بعد از چند لحظه گفت: «آها ... پیداش کردم، این یکی لیسانس داره توی یه شرکت خصوصی کار می کنه، خونواده خوبی هم داره، اگه می خوای شماره تلفن خونه و محل کارش رو بدم؟»خانم گفت: بی زحمت برام شماره رو یادداشت می کنید. راستی خواهرم هم برای پسرش دنبال یه دختر خوب می گرده و ...

محو تماشای این جریان شده بودم و اصلا دندون دردم رو فراموش کردم که بغل دستی ام از من پرسید: اینا چه کار می کنند؟

گفتم: بنگاه همسریابی دارند!

دوباره پرسید: بنگاه همسریابی؟

گفتم: آره، مگه تا حالا نشنیده بودید؟ ... هنوز جواب سؤالم رو نداده بود که منشی صدام زد ... از مطب که بیرون اومدم فکرم حسابی مشغول بود.

رئیس سازمان ملی جوانان کشور سال گذشته گفته بود که در کشور ۳ میلیون ازدواج معوقه داریم که برای آن نیاز به عزم ملی است و بعدش هم گفته بود که مشکل بعضی از جوونای ما انتخاب همسره که با راه اندازی مراکز همسریابی این مشکل رفع می شه.

پیدا کردن همسر توی این زمونه آسون شده اما به مراتب یافتن یک همراه و همدل خوب سخت تر و مشکل تر! قبول دارید؟

«ج سهیلی»