سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

جامعه شناسی فناوری اطلاعات در ایران


جامعه شناسی فناوری اطلاعات در ایران

جایگاه ICT و شهروند مجازی شهروند الکترونیک, در حقیقت همان کاربران جامعه اطلاعاتی هستند شهروند الکترونیک وقتی معنا پیدا می کند که شهر و شهرداری و شهردار الکترونیکی معنی حقیقی داشته باشد

یگاه IT در ساختار اقتصادی، حقوقی و حتی سیاسی ایران امروز کجاست؟ آیا این جایگاه، شایسته کشوری با توان های ممتاز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هست؟ برای پاسخ به این سوال باید از منظرهای مختلف به موضوع نگاه کنیم.

قوای سه گانه و در راس آن، قوه مجریه براساس وظایفی که نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای این نهاد تعریف و تبیین کرده است، اجرایی ترین و بالطبع، موتور اصلی توسعه فناوری در کشور است و اگر چه قوه مقننه به عنوان مجری قانون گذاری در کشور، نقش غیرمستقیمی در هدایت و عرضه اقسام فناوری در کشور دارد، اما باید نقش و اهمیت راهبردی دولت را در فراگیری شاخص های فناوری در کشوری مانند ایران، جایگاه رفیعی دانست.

وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران به عنوان عالی ترین مرجع فعال دولتی در حوزه ICT، در نوک این پیکان قرار دارد. تمامی فعالیت های مرتبط با صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران، به طور مستقیم به این وزارتخانه مربوط می شود و بر همین اساس، این وزارتخانه در بستر سازی ضریب نفوذ فناوری اطلاعات در کشور، چه در سطح بالادستی و چه پایین دستی، نقش کلیدی در اختیار دارد.

دیگر دستگاه ها و ارگان های دولتی که به نوعی در این حوزه فعالیت دارند، همه و همه بر اساس پتانسیل هایی که این وزارتخانه در ایران فراهم کرده است، حرکت می کنند. مثلا اگر سیستم بانکداری الکترونیکی در کشور ایجاد و تنظیم می شود، وظیفه و ماموریت وزارت ICT و شرکت های زیرمجموعه آن است که بستر و نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری موجود را تهیه و بر امور نظارت داشته باشند. بنابراین، در بررسی جایگاهITدر ایران باید در ابتدا بررسی کنیم که جایگاه ICT در ایران برای متولی این صنعت در کشور که همانا وزارت ارتباطات می باشد، تا چه اندازه مهم و حیاتی است.

وقتی متولی قضیه ای، به طور فراگیر و دقیق و همه جانبه به مسئله نگاه کند، تکلیف زیر بخش های آن روشن می شود. متاسفانه نگاه مسوولان وزارت ارتباطات به مقولهITدر کشور، هنوز نگاه پخته و منسجمی نیست. البته این مسئله را نباید به ضعف اساسی کشور در نبود نیروی انسانی و ابزاری قوی در توسعه ITدر کشور دانست. بلکه تا حدودی برخی از چالش های موجود که باعث تضعیف و کم رنگ شدن نقشITدر جامعه می شود را باید در نوظهور بودن این فناوری در کشور دانست.

حتی نام ارتباطات و فناوری اطلاعات، از اوایل دولت آقای خاتمی جایگزین نام قدیمی پست و تلگراف و تلفن گردید که همین امر نشان می دهد که نگاه نظری مسوولان ما به مقوله ICT، کمتر از یک دهه است که خیلی جدی شده است. بنابراین در مدل دولت - مردم، دولت و به نمایندگی آن، وزارت ارتباطات، نیازمند یک فرصت و وقت کافی جهت شناخت نیازهای کشور، تخمین پتانسیل های مادی و معنوی برای جهت گیری اهداف و سنجش صحیح و هدفمند نیازهای آینده جامعه اطلاعاتی ایران است.

بی شک، جایگاهITدر ایران به نسبت ۲۰ سال قبل بسیار متفاوت شده است. دو دهه پیش، برای کمتر کسی تلفن همراه، اینترنت، فناوری و ایرلس و این جور مسائل، شناخته شده بود. اما الان، فقط در یک کشور در حال توسعه ای مانند ایران که ۸ میلیون نفر بی سواد مطلق دارد، حداقل ۱۰ الی ۱۵ درصد جامعه به اینترنت دسترسی دارند و میلیون ها ایرانی هم اکنون با وجود اپراتورهای اول و دوم تلفن همراه، صاحب یک خط تلفن همراه می باشند.

در یک کلام باید اظهار داشت که از نگاه کلان،ITدر نگاه مسوولان ما به عنوان یک نیاز مهم و راهبردی مورد تاکید بوده است و این مسئله را می توان در اظهارات عالی ترین مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران در یک دهه اخیر، مشاهده کرد. از نگاه اجرایی نیز، وزارت ارتباطات به عنوان متولی اصلی توسعهITدر کشور، در جایگاه سازی این قضیه باید گسترده تر و تخصصی تر نگاه کند تا اثربخشی ITدر فعالیت های مختلف کشور، بیش از پیش احساس شود.

● ما و دیگران

مشخص است که جایگاه هر صنعتی در هر کشور با کشور دیگر متفاوت است. دلیل این تفاوت را باید در نوع استفاده، نیاز و پارامترهای مختلفی دانست که در کاربرد یک فناوری وجود دارد. قطعا انتظار و استفاده ای که از ITدر کشور ژاپن به عنوان یکی از هفت کشور صنعتی جهان می رود، با انتظاری که ازITدر کشور کویت می رود، متفاوت است. کویتی ها نه صنعتی به توانمندی صنعت ژاپن دارند که بخواهند به جای نیروی انسانی در خط تولید متنوع خود از ICT استفاده کنند و نه اقتصادی به اندازه اقتصادی قدرتمند توکیو در اختیار دارند.

بالطبع ژاپن نمی تواند تولید و اقتصاد خود را به سبک سنتی مدیریت کند و نیازمند است که از ای تی، آن هم در بالاترین سطح ممکن، برای نیل به اهداف خود استفاده نماید. بنابراین در پاسخ به این سوال باید گفت که جایگاهITدر ایران به نسبت برخی از کشورها خیلی بالا و به نسبت برخی دیگر بسیار ضعیف است. ما نباید خیلی خود را با دیگران مقایسه کنیم. باید نیازهای خود را که می توانیم ازITتامین کنیم، هر چه زودتر برآورد کنیم. باید سعی کنیمITدر کشور ما آن جایگاهی را پیدا کند که بتواند در رشد ناخالص ملی ایران تاثیرگذار باشد.

باید بتواند در اشتغالزایی مولد ایران تاثیرگذار باشد و نرخ بیکاری دو رقمی ما را از ۱۱ درصد به چند درصد کاهش دهد. باید بتواند سهم تجارت الکترونیک ایران را از گردش میلیارد دلاری تجارت الکترونیکی جهان از چند هزار دلار به چند ۱۰۰میلیون دلار افزایش دهد. در نهایت، ایران، از مسوولانش تا مردمانش، در هر فرهنگ و زبان و آیین، چاره ای ندارند تا با زبان و فرهنگITدر جهان همراه شوند و از مزیت های آن با بومی سازی بهینه استفاده کنند.

● آی تی در دانشگاه های ما

به نظر می رسد که ITدر دانشگاه های ما خیلی سریع تر از دیگر مکان ها، در اختیار کاربرانش قرار گرفت. دانشگاه علم و صنعت قریب به ۴ دهه پیش، از کامپیوترهای خاص برای ثبت نام دانشجویانش استفاده می کرد که این وضعیت در بسیاری از دانشگاه های کشور هم قبل از انقلاب مشاهده می شد. کورس های رایانه و رشته رایانه، بیش از ۲ دهه در ایران قدمت دارد و این مسئله نشان گر اهمیتITدر دانشگاه ها به عنوان مراکز تولید علم و دانش در کشور است.

قطعا اگر بخواهیم در مدل صنعت و دانشگاه به این قضیه نگاه کنیم، صنعت و دانشگاه در ایران، طلایه داران تزریق مبانیITبه بدنه علمی کشور بوده اند و بخش خصوصی نیز در این بین نقش ویژه ای داشته است. اما به دلیل آنکه هنوز رابطه صنعت و دانشگاه در ایران رابطه ای قهر آمیز بوده است و مانند رابطه حوزه و دانشگاه، هنوز نتوانسته است دیوارهای بلند بی اعتمادی دو طرفه را از میان بردارد، اثربخشی فعالیت های این دو بخش در کشور، فراگیر نیست. باید دولت با کمک های حمایتی خود، نقش محرکی به این وضعیت راکد بدهد تاITدر کشور با وحدت صنعت و دانشگاه بیش از پیش گسترش یابد. تقویت بسترهایITدر دانشگاه ها، قطعا به نفع صنعت خواهد بود.

صنعتی که قوی باشد، اقتصادی قوی را به دنبال می آورد و اقتصاد قوی نیز، معمولا در دولت های قوی و توانمند شکل می گیرد. اگر دانشجویان ایرانی با سیستم های نوین آموزشی و فناوری بتوانند مفاهیم درسی را فرابگیرند و از تجهیزات قوی و اتوماسیون پیشرفته و سیمیلاتورهای ارزنده دسترسی داشته باشند، فارغ التحصیل دانشگاهی با سوادی به جامعه معرفی می شود. خوشبختانه اندک اندک شاهد پیشرفت دانشگاه ها در دسترسی به ابزارهایITمدار هستیم. مواردی چون:

▪ در اختیار داشتن اکثر دانشگاه و مراکز آموزش عالی به سایت ارتباطی اینترنتی

▪ در اختیار داشتم اتوماسیون اداری پیشرفته

▪ فراگیری ثبت نام الکترونیکی در دانشگاه ها

▪ گسترش کافی نت ها در دانشگاه ها

▪ اهمیت ویژه به رشته های مرتبط با ITدر - دانشگاه ها و افزایش ظرفیت این رشته ها

▪ گسترش کمی و کیفی آموزش الکترونیکی در سطوح کارشناسی و کارشناسی ارشد

▪ اهتمام وزارت علوم به تقویت سخت افزاری دانشگاه ها

همه و همه نشانگر عزم وزارت علوم به گسترش پتانسیل ITدر دانشگاه های کشور است که با افزایش بودجه در این بخش و برقراری همان رابطه قطع شده صنعت و دانشگاه، می توان این جایگاه را بیش از گذشته ارتقا داد. به هر حال نقش ITدر دانشگاه های ایران غیرقابل انکار است و باید ستادی در وزارت علوم، اثربخشی ITدر مراکز علمی ایران را مورد پیگیری و هدایت قرار دهد.

● اینترنت ملی و جایگاه ای تی

مفهوم اینترنت ملی که برای برخی از کارشناسان و متخصصان ITایران، هنوز مفهوم دقیق و همه جانبه ای ندارد، بیشتر سابقه خود را در دولت نهم دکتر احمدی نژاد می بیند. اگر این اینترنت ملی را به مثابه اینترانت ملی بدانیم، باید عنوان کرد که در اختیار داشتن یک شبکه ارتباطی گسترده علمی و فرهنگی در ایران، نیاز مهمی است که باید به آن اهتمام داشت.

اما این بدان معنی نیست که باید اینترنت را به عنوان یک محصول بازارهای جهانی، برای منطبق کردن با خواست و نیازهای خود، بومی کنیم! چرا که اینترنت محصول یا صنعت نیست که باز تولید بخواهد! بلکه بستری است که محمل تولید محتوا در دهکده جهانی امروز است و شبکه ای است که بدون یک مدیر و یک رئیس مختار ! اداره می شود. اینترانت ملی می تواند جهش دهنده فعالیت های کشور در حوزه های مختلف علمی صنعتی و فرهنگی و اقتصادی شود.

اگر بخواهیم سطح وابستگی و آسیب پذیری خود را در دنیای کنونی دیجیتالی کاهش دهیم، باید به برخی مولفه های خود اتکایی در عصر دیجیتال، مجهز شویم. یکی از این مولفه ها، همین بحث IDC می باشد. متاسفانه اکثر قریب به اتفاق سایت های دولتی و غیردولتی ایران، روی سرورهای اروپایی و بخصوص آمریکایی است که این مسئله چالش مهمی برای تولید محتوا در ایران است.

وقتی توانایی میزبانی سایت های خود را نداشته باشیم، باید هر روز این بیم را داشته باشیم که دوباره سایت هایی مثل ایسنا، توسط سرورهای آمریکایی یا کانادایی بسته شوند. البته اخیرا بحث هایی برای گسترش idc ملی روی شبکه شارع دو شده است که امیدواریم این امر هر چه زود تر به وقوع بپیوندد. اکنون قریب به یکهزار سایت دولتی و ده ها هزار سایت غیردولتی فارسی ایران روی وب، نیازمند اتکا به یک میزبان بومی و ملی هستند.

جایگاه ICT و شهروند مجازی شهروند الکترونیک، در حقیقت همان کاربران جامعه اطلاعاتی هستند. شهروند الکترونیک وقتی معنا پیدا می کند که شهر و شهرداری و شهردار الکترونیکی معنی حقیقی داشته باشد. یعنی دولت الکترونیک باید در این زمینه فعال باشد. شما نمی توانید به دنبال شهروند الکترونیک باشید، وقتی دولت الکترونیک و فضای دیجیتالی منسجم و مطمئنی در اختیار ندارید. اگر می بینیم که در کشورهای اروپایی معنی شهروند الکترونیک به خوبی درک شده است و قابلیت های قضائی، حقوقی و فنی خاص خود را در اختیار دارد، به دلیل آن است که مفهوم دولت الکترونیک و زیر ساخت های آن به خوبی استقرار یافته است. ما در این حوزه وضعیت قابل قبولی نداریم و هنوز دولت جدید برای گسترش دولت الکترونیک اقدام جدی برنداشته است.

حتی در بودجه پیشنهادی سال ۸۶ نیز، مبلغ خاصی برای فناوری اطلاعات در نظر گرفته نشده است و شورای عالی اطلاع رسانی هم با ۴ میلیارد تومان اعتبار همراه است که به نظر می رسد براساس قابلیت ها و ماموریت های این شورا، این رقم اعتبار بسیار کمتر از انتظارات می باشد.

دولت الکترونیک هنوز تعریف جامعی در کشور ندارد و بسیاری از مردم این نوع دولت را نمی شناسند ! توسعه دولت الکترونیک در وهله اول، نگاه کارشناسی دولت را می طلبد. دولت باید برای گسترش فعالیت های خود و برای رسیدن به سطح قابل قبولی از صرفه جویی که می تواند از طریق ITایجاد شود، دولت الکترونیک و نیازهای آن را از طریق یک نهاد مستقل با وحدت فرماندهی (Unity of command)هدایت و پیاده سازی کند

تعریف یک نهاد مستقل برای نظارت بر این امر، وحدت نظر و اجماع را به دنبال خواهد داشت که نقش مهمی در استقرار دولت الکترونیک در ایران خواهد داشت.

وقتی شورای عالی اطلاع رسانی، شورای عالی فناوری اطلاعات، شورای عالی انفورماتیک، ارگان های دولتی فعال یا غیرفعال در حوزه ای تی، بخواهند هر یک به سهمی به صورت پراکنده در حوزه e-government کار کند، نتیجه اثر بخشی برای کشور به همراه نخواهد داشت. با تصویب طرح ملی فناوری اطلاعات در هیات محترم دولت و با گنجاندن فصل دولت الکترونی در طرح مذکور، گویا امیدهای گذشته و حال به تحقق نزدیک شده اند.

گام های برداشته شده هرچند با تاخیر زیاد مواجه بوده اند، اما انتظار می رود که با سرعت گرفتن بتوانند تا حدی جبران کننده گذشته باشند پس برای استقرار جامع دولت الکترونیک در ایران باید ۵ شاخص را در نظر گرفت:

۱) تبیین نظام جامع دولت الکترونیک در ایران و ماموریت های خواسته شده از ان

۲) تعریف نهادی مستقل برای هدایت، پیگیری و نظارت به چگونگی طراحی و پیاده سازی این دولت در کشور

۳) تعیین ردیف بودجه ای مستقل به کارکردهای این دولت در کشور

۴) تربیت نخبگان و کارشناسان مرتبط با نیازهای این دولت در کشور

۵) الزام تعهدآور تمام دستگاه های دولتی کشور به پیاده سازی خواسته های دولت الکترونیک

علی محمد آقازمانی