دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

باستر كیتون صورت سنگی بزرگ


باستر كیتون صورت سنگی بزرگ

برای چاپلین , محتوا مقدم بر شكل بود شخصیت , موقعیت و مضمون برای او, عوامل بنیادین بودند و دوربین ابزاری غیرهنرمندانه و صرفا وسیله یی برای ضبط صحنه بود در حالی كه قضیه برای كیتون برعكس بود شكل بر مضمون تقدم داشت و او شخصا شیفته فناوری دوربین بود برای چاپلین كافی بود كه هر قالب فیلم با عملكردهای نمایشی پر شود و از این رو شكل فیلم هایش تئاتری و استودیویی به نظر می رسند برعكس برای كیتون , مكان و چشم انداز در پرتو حركت , پویایی و جلوه های ویژه بصری از اهمیت بسیار برخوردارند چاپلین همواره در بند واقع گرایی بود و كیتون كم و بیش به فرا واقع گرایی پهلو می زد

واقعا كسی‌ می‌تواند ادعا كند بازیگری‌ كیتون‌ بهتر از چاپلین‌ بود؟ مقایسه‌ نخستین‌ روزهای‌ كیتون‌ با اوج‌گیری‌ بازیگری‌ چاپلین‌ در «سیو وردو» یا «لایم‌ لایت‌» دشوار است‌، اما حقیقت‌ دارد كه‌ كیتون‌ نیز یكی‌ از حیرت‌آورترین‌ بازیگران‌ سینمای‌ صامت‌ است‌.

برای‌ چاپلین‌، محتوا مقدم‌ بر شكل‌ بود. شخصیت‌، موقعیت‌ و مضمون‌ برای‌ او، عوامل‌ بنیادین‌ بودند و دوربین‌ ابزاری‌ غیرهنرمندانه‌ و صرفا وسیله‌یی‌ برای‌ ضبط‌ صحنه‌ بود. در حالی‌ كه‌ قضیه‌ برای‌ كیتون‌ برعكس‌ بود. شكل‌ بر مضمون‌ تقدم‌ داشت‌ و او شخصا شیفته‌ فناوری‌ دوربین‌ بود. برای‌ چاپلین‌ كافی‌ بود كه‌ هر قالب‌ فیلم‌ با عملكردهای‌ نمایشی‌ پر شود و از این‌ رو شكل‌ فیلم‌هایش‌ تئاتری‌ و استودیویی‌ به‌ نظر می‌رسند. برعكس‌ برای‌ كیتون‌، مكان‌ و چشم‌انداز در پرتو حركت‌، پویایی‌ و جلوه‌های‌ ویژه‌ بصری‌ از اهمیت‌ بسیار برخوردارند. چاپلین‌ همواره‌ در بند واقع‌گرایی‌ بود و كیتون‌ كم‌ و بیش‌ به‌ فرا واقع‌گرایی‌ پهلو می‌زد.

كیتون‌ درباره‌ مفهوم‌ شخصیت‌ آثارش‌ می‌گفت‌: «شخصیت‌ بر اساس‌ موقعیتی‌ كه‌ خلق‌ می‌كنید بنا می‌شود.» برخلاف‌ ولگرد چاپلین‌ كه‌ به‌ قول‌ كیتون‌: «همیشه‌ و همه‌ جا یكی‌ بود»، كیتون‌ شخصیت‌ هایش‌ را بسیار متنوع‌ خلق‌ می‌كرد و بیشترین‌ تاثیر طنز را از موقعیت‌های‌ مختلف‌ می‌گرفت‌.

مایه‌ ها و موقعیت‌های‌ فیلم‌های‌ كیتون‌ آشنا بودند؛ یا اختلاف‌های‌ خانوادگی‌ از نوع‌ تقابل‌ بین‌ پدر و پسر یا مرد كوچك‌ در برابر نیروهای‌ طبیعت‌. اما شخصیت‌ سینمایی‌ كیتون‌ براستی‌ نوآورانه‌ بود. گرچه‌ پیش‌ از آن‌ هیچ‌ كس‌ چنین‌ به‌ دوربین‌ خیره‌ نشده‌ بود (طوری‌ كه‌ اغلب‌ پهنای‌ چهره‌ سرد و چشمان‌ بازش‌ را بیش‌ از نیمرخش‌ به‌ یاد می‌آوریم)، اما هیچ‌گاه‌ بازی‌ همذات‌ پندارانه‌یی‌ ارایه‌ نداد. این‌ ویژگی‌ او اغلب‌ با احساسات‌ گرایی‌ چاپلین‌ مقایسه‌ شده‌ است‌ و گفته‌ می‌شود او به‌ همین‌ دلیل‌ در زمان‌ خود، كمتر از چاپلین‌ یا حتی‌ هرولد لوید محبوب‌ عام‌ بود.

باستر كیتون‌ در مورد چهره‌اش‌ می‌گوید: «یكی‌ از اولین‌ چیزهایی‌ كه‌ توجه‌ مرا جلب‌ كرد، این‌ بود كه‌ هر زمان‌ می‌خندیدم‌ یا نشان‌ می‌دادم‌ چقدر خوشحالم‌، احساس‌ می‌كردم‌ مردم‌ بطور طبیعی‌ نمی‌خندند. بنابراین‌ شروع‌ كردم‌ به‌ خیره‌ و مات‌ نگریستن‌، نخندیدن‌ و زل‌ زدن‌ مانند جادو شده‌ها».

به‌ این‌ ترتیب‌، منشا چهره‌ بی‌روح‌ و جدی‌ اما بیانگر كیتون‌ آشكار می‌ شود. زندگی‌ نگار كیتون‌ می‌گوید: «چهره‌ او مناسب‌ سكوت‌ بود. بی‌حركتی‌ چهره‌ او و بی‌صدایی‌ سینمای‌ صامت‌ یكدیگر را كامل‌ می‌كردند. سكوت‌ او توجه‌ را بر می‌انگیخت‌ و بیانش‌ همدردی‌ را.» وقتی‌ از او پرسیده‌ شد چرا در فیلم‌ها نمی‌خندد، گفت‌: «راه‌های‌ دیگری‌ هم‌ برای‌ ابراز خوشحالی‌ هست‌.»كیتون‌ همواره‌ در پاسخ‌ به‌ اینكه‌ چرا روش‌ صامت‌ خود را حفظ‌ نمی‌كند، مدعی‌ بود كه‌ با سینمای‌ ناطق‌ مشكلی‌ ندارد. اما هنوز تصور اینكه‌ تمامی‌ جلوه‌ها بصری‌ او با صدا نیز همین‌ تاثیر را داشته‌ باشند، دشوار است‌. افزون‌ بر این‌، نكته‌یی‌ دیگر در كیتون‌ بود كه‌ او را بیش‌ از پیش‌ به‌ دوران‌ صامت‌ مربوط‌ می‌ساخت‌. «سكوت‌ با روش‌ و ذاتش‌ درآمیخته‌ بود.» او صامت‌ترین‌ كمدین‌ سینمای‌ صامت‌ بود، چون‌ حتی‌ تبسمی‌ ناچیز بر چهره‌اش‌ همچون‌ فریادی‌ جلوه‌گر می‌شد.

از دید بسیاری‌ از منتقدان‌، روش‌های‌ نمایشی‌ چاپلین‌ به‌ رغم‌ بهره‌بردن‌ از موضوع‌هایی‌ معاصر، در ملودرام‌های‌ زمان‌ ویكتوریا ریشه‌ دارد، در حالی‌ كه‌ فیلم‌های‌ كیتون‌ به‌ رغم‌ موضوع‌های‌ ساده‌، بی‌ادعا و غیرسیاسی‌شان‌، جلوه‌ های‌ پویاتری‌ از رسانه‌یی‌ نوین‌ را بویژه‌ برای‌ نسل‌های‌ فردا به‌ نمایش‌ می‌گذارند.كارنامه‌ كیتون‌ با بازی‌های‌ كوتاه‌ و درخشان‌ او در سانست‌ بولوار (۱۹۵۰) بیلی‌ وایلدر و لایم‌ لایت‌ (۱۹۵۲) چاپلین‌، كامل‌ می‌شود. او پیش‌ از مرگ‌ شاهد توجه‌ دوباره‌ به‌ آثارش‌ بود، اگرچه‌ به‌ قول‌ خودش‌ «سی‌سال‌ دیر»؛ و واپسین‌ بار كه‌ در انظار عمومی‌ دیده‌ شد، در جشنواره‌ ونیز (۱۹۶۵) در میان‌ استقبال‌ بی‌نظیر حضار بود كه‌ گفت‌: «نخستین‌ بار است‌ كه‌ میهمان‌ جشنواره‌یی‌ هستم‌، اما امیدوارم‌ آخرین‌ بار نباشد» كه‌ بود.

كیتون‌ می‌گوید: «بسیاری‌ به‌ دلیل‌ نوع‌ نگریستن‌ من‌ در نمایش‌ و سینما فكر می‌كنند در زندگی‌ خصوصی‌ نیز ناامید و بدون‌ عشق‌ بودم‌، اما واقعیت‌ ندارد. تا جایی‌ كه‌ به‌ یاد می‌آورم‌، خودم‌ را خوشبخت‌ احساس‌ كرده‌ام‌.» اما شاید خوشبخت‌های‌ واقعی‌ ما هستیم‌ كه‌ همواره‌ نظاره‌گر لطف‌ و نشاط‌ او بوده‌ایم‌.