چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

جادوی صدا


جادوی صدا

گفت وگو با ناصر طهماسب درباره دوبله تلویزیونی

«ناصر طهماسب» بی‌شک یکی از موفق‌ترین صداپیشگان تاریخ دوبله ایران محسوب می‌شود. بسیاری او را استاد تیپ‌سازی می‌دانند و معتقدند توانایی او در خلق صداهایی مختلف، کم‌نظیر است. او به جای بازیگران مطرحی نظیر، هارولد لوید، هنری فوندا و جک نیکلسون صحبت کرده است، ولی بسیاری معتقدند ماندگارترین نقشی که او به جای آن شخصیت حرف زده، در یک کار تلویزیونی و در نقش فرمانده کسلر در سریال «ارتش سری» بوده است. با او که این روزها با کار در زمینه آگهی‌های بازرگانی سیما، بیش از پیش فعال است، در مورد وضع این روزهای دوبله تلویزیونی کشورمان صحبت کرده‌ایم.

دوبله تلویزیونی در طول سال‌های اخیر مسیر پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشته و برخی معتقدند در شرایط کنونی دوبله تلویزیونی ما با شرایطی تازه مواجه شده که آن را دستخوش اتفاقات نامطلوبی می‌کند. شما با چنین عقیده‌ای همراه هستید؟

به نظر من ارتباط دوبله و فیلم یا سریال یک ارتباط دوطرفه است. در واقع رابطه آثار سینمایی یا تلویزیونی با دوبله است که به دیده شدن آن کمک می‌کند. به همین دلیل شما اگر برخی از آثار را مورد بررسی قرار دهید، می‌بینید دوبله باعث تماشای آن شده و عکس آن هم وجود دارد. یعنی برخی جاها دوبله به فیلم کمک کرده و برخی جاها فیلم به دوبله یاری رسانده، اما اصل این موضوع، روی توازن بنا شده است و باید ارتباط دوطرفه و مناسبی بین این کارها وجود داشته باشد و هر کجا این ارتباط برهم بخورد، ساختاری که برای ماندگاری یک کار خوب وجود دارد، از بین می‌رود.

واقعیتی که درباره دوبله ما وجود دارد، این است که بشدت دچار نوعی شتاب‌زدگی شده است و دیگر آن آرامش و صبری که باید در دوبله کارها موجود باشد، وجود ندارد و از طرفی، کارهایی هم که دوبله می‌شوند، به لحاظ کیفی در سطح چندان مناسبی قرار ندارد و از ظرفیت لازم برای ماندگاری برخوردار نیست.

بین دوبله تلویزیونی با دوبله برای سینما چقدر تفاوت قائل هستید؟

شاید برای عده‌ای عجیب باشد، اما من معتقدم گویندگی در تلویزیون بمراتب سخت‌تر و حساس‌تر از سینماست، زیرا شما در آن، محیط کوچک‌تری به نسبت سالن و پرده عریض سینما در اختیار دارید و باید انرژی بیشتری برای جذب کردن مخاطب به کار ببرید. دیالوگ‌گویی در این رسانه از اهمیت بیشتری برخوردار است و از طرفی شما با ذائقه‌های متفاوت‌تری روبه‌رو هستید که راضی کردن آنها هم کار راحتی نیست.

در طول سال‌های اخیر صداگذاری سریال‌های ایرانی در تلویزیون به حداقل رسیده است و خیلی‌ها معتقدند که دیگر دوبله جایی در کارهای ایرانی ندارد؟

با وجود احترامی که برای آن عده قائل هستم، باید بگویم که من اصلا با این طرز فکر موافق نیستم و اتفاقا جای خالی دوبله را در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی ایرانی ب‍‌شدت حس می‌کنم.

شاید بیان این حرف درست نباشد، اما اگر شما سریال‌های فاخر گذشته را مرور کنید، متوجه خواهید شد در کنار تصاویری که از آن اثری در ذهنتان باقی مانده، صدای کاراکترها همچنان در ذهنتان نقش بسته و زنده است. نمی‌توان از کنار جادوی صدا بسادگی گذشت، زیرا تصویر در کنار صدا جاودانه می‌شود. بسیاری از کاراکترهایی که در سریال‌ها به قهرمان تبدیل شده‌اند، جدا از بعد بازیگری، موفقیت‌شان را مدیون گوینده‌هایی هستند که به ‌جای آنها، بخوبی حرف زده‌اند و به نوعی بخشی از بار بازیگری را بر دوش کشیده‌اند.

این‌که یک گوینده به دیده شدن بازی بازیگر کمک می‌کند و حتی پا را فراتر می‌گذارد و بخشی از بازیگری را بر دوش می‌کشد.

بله، چون من اساسا فکر می‌کنم گویندگی از بازیگری جدا نیست. شما برای این‌که بتوانید بخوبی به جای یک بازیگر صحبت کنید باید به تمام جنبه‌های بازی او اشراف داشته باشید و خودتان را به حس او نزدیک کنید. همین نزدیکی باعث می‌شود شما ناخودآگاه سطح بازیگری‌تان را به او نزدیک کنید. به نظر من گویندگی، بازیگری در یک اتاق در بسته و پشت میکروفن است و من آن را در مواردی بمراتب سخت‌تر از بازیگری جلوی دوربین می‌دانم.

به همین دلیل هم بود که وقتی به شما پیشنهاد بازیگری داده شد، پذیرفتید؟

بله، چون حس کردم، می‌توانم از عهده این کار برآیم. من سال‌ها بود که پشت میکروفن این کار را انجام می‌دادم و بازیگری چیزی نبود که از آن دور باشم. به همین دلیل وقتی به من پیشنهاد بازی شد، پذیرفتم.

در آن لحظه فکر نکردید ممکن است در بازیگری به اندازه کار گویندگی، موفق ظاهر نشوید؟

راستش را بخواهید نه، چون من به توانایی‌های خودم اطمینان داشتم و می‌دانستم از پس این کار برمی‌آیم. از طرفی بر خلاف تصور مردم، هیچ گاردی نسبت به حضور دوبلورها در عرصه بازیگری ندارم. اینها یکسری تصور است که در دل برخی از ما می‌جوشد. من از تجربه‌ای که پشت سر گذاشتم، بسیار راضی هستم و معتقدم من را یک قدم به مردم نزدیک‌تر کرده است. ازطرفی، بازیگری این فرصت را به من داد تا حرکت‌هایم را با دیالوگ‌هایم هماهنگ کنم که برای من تجربه لذت‌بخشی بود، چون پیش از آن من همیشه باید به جای یک بازیگر حرف می‌زدم و حالا باید خودم نقش را ایفا می‌کردم.

در دوبله ایران شاید در ظاهر مرزبندی وجود نداشته باشد، اما در واقع، یکسری از گویندگان که در کارهای به ‌اصطلاح فاخر حضور داشته‌اند، سعی می‌کنند در کارهای دیگری مانند کارتون یا تیزرهای تبلیغاتی حضور نداشته باشند؛ اما ظاهرا این قضیه درباره شما صدق نمی‌کند...

راستش را بخواهید من هیچ‌وقت با این موضوع ارتباط برقرار نکردم، چون به نظر من در گویندگی مرزی وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، صرفا متعلق به ایران است! شما اگر نگاهی به گویندگی در انیمیشن‌های مطرح دنیا بیندازید، در بیشتر آنها افراد معروف و صاحب‌نام صحبت کرده‌اند، زیرا آنها هم به اهمیت دوبله برای کودک پی برده‌اند. من همیشه به کار کردن برای کودکان علاقه‌مند هستم، زیرا معتقدم کار در آن فضا امکان می‌دهد تا شما از سایر توانایی‌هایتان هم بهره ببرید. از طرفی بچه‌ها به دلیل صداقت و ذهن آماده‌ای که دارند، فرق کار خوب و بد را بخوبی تشخیص می‌دهند.

شما جزو معدود گویندگانی هستید که تا امروز توانسته‌اید خودتان را از گزند کلیشه حفظ کنید. برای محافظت از خود چه تدبیری اندیشیده‌اید؟

شاید بخشی از این موضوع به ویژگی صدای خودم مربوط باشد. از سوی دیگر، من همواره سعی کرده‌ام خود را محدود نکنم و در قالب‌های مختلف صحبت کنم. به همین علت، شما مرا در ژانرهای متفاوت (از کمدی گرفته تا تراژدی و حتی کار کودک) می‌بینید. مثلا این‌طور نیست که بگویم من همیشه باید نقش یک جوان یا فرد مثبت و قهرمان قصه را بگویم. به همین دلیل، شما صدای مرا حتی به‌جای یک پیرمرد هم شنیده‌اید.

در کنار داشتن صدای خوب، یک دوبلور برای موفقیتش باید چه کاری را انجام دهد؟

نباید فراموش کرد که یک گوینده، صرفا ماشین دیالوگ‌گویی نیست و باید با حس و تمام انرژی‌اش در خدمت کار باشد. از طرفی برای موفقیت، فقط صدا مهم نیست، بلکه باید گوینده این توانایی را داشته باشد که با صدایش روی مخاطب اثر بگذارد و به نوعی خودش را در دل او جا کند. از طرفی باید به ادبیات اشراف داشته باشد تا بتواند کلمات را درک و سپس آن را ادا کند، چون اگر فقط به بیان آن اکتفا کند، بی‌شک موفق نمی‌شود.

شما در کار دوبله همکاری نزدیکی با مرحوم حاتمی داشتید و در مصاحبه‌های خود به این موضوع اشاره کرد‌ه‌اید که او درک بالایی نسبت به هنر دوبله داشته است. برخورداری از این درک تا چه حد در کیفیت اثر تاثیرگذار می‌شود؟

زنده‌یاد علی حاتمی سال‌ها قبل از آن‌که به فیلمسازی روی بیاورد، شیفته دوبله بود و با عشق و علاقه خاصی به استودیوهای دوبله می‌رفت و کارها را زیر نظر می‌گرفت. بعدها هم که خودش فیلم و سریال ساخت، این علاقه را با خود به آثارش آورد. او به‌ واقع درک درستی نسبت به این هنر داشت و در این زمینه، برای خودش صاحب سبک بود. او برخلاف بسیاری از کارگردان‌ها که اصلا نمی‌دانستند در استودیوی دوبله چه بر سر فیلم‌هایشان می‌آید، در لحظه لحظه کار دوبله در کنار ما قرار می‌گرفت و حتی قبل از دیالوگ‌نویسی، روی انتخاب صدای کاراکترهای آثارش فکر می‌کرد. به دلیل همین طرز فکر بود که کارهایش تا این حد موفق شد.

برای من جالب است که با این همه عشق و علاقه‌ای که مرحوم حاتمی به کار دوبله در آثار خود داشت، چرا در «دلشدگان» از آن بهره نبرد؟

هرگاه با این پرسش روبه‌رو شده‌ام، در جواب گفته‌ام که به نظر من حاتمی در این مورد اشتباه کرد و باز هم می‌گویم. بی‌شک اگر این اثر هم مانند سایر کارهای وی دوبله می‌شد، بمراتب کارش از شکوه بیشتری برخوردار بود، اما در کل باید به هنرمند هم این امکان را داد تا در حد مقدور، فضاهای متفاوت را هم تجربه کند، زیرا تجربه‌گرایی به او این امکان را می‌دهد در مسیری درستی گام بردارد.

نگار حسینی