پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
رویای نوشتن
چگونه میتوان با یک دست نوشت و با دست دیگر فکر کرد؟ چگونه میتوان با یک چشم دید و با چشم دیگر خوابید و استراحت کرد؟ چگونه میتوان استراحت را فراموش کرد، نخوابید، راه نرفت و نوشت؟ چگونه میتوان رنج کشید، بیمار شد و تنها تا هنگامیکه انگشتانت به ملامت انواع بیماریها گرفتار نشده یکریز و یک بند نوشت؟ چگونه میتوان ملامت آشکار زمانه را دید و با دشواری از آن سخن گفت؟ روزنامهنگاری یعنی قرار گرفتن در همه این وضعیتها، یعنی فرصت فراغت را از ذهن و روح خود سلب کردن، یعنی گرفتار شدن در جنونی که تا ابد ادامه خواهد یافت. سردبیر میگوید لید دیگری بنویس. آن دستی را که قرار است فکر کند تکان میدهی، به او امر میکنی تا دشواری جستوجو در کلمات نیم بند را برایت آسان کند.
او نیز در تلاش برای انکار تو، خیرهسری آغاز میکند. تو باید میان کلمات به تنهایی قدم بزنی، باید شعلهها را روشن کنی تا دشواری جستوجو برایت آسانتر شود. کلمات در تعامل ذهن و انگشتان فرصتی برای خودنمایی پیدا میکند. در میانه آن فرصت است که نوشتن آغاز میشود. شهر در برابر توست تا واژههای نیم بند را برای نوشتن درباره خیابانهایش به کار بگیری. جهان از خواب صبحگاهی برمیخیزد. تو برمیخیزی و واژه در دست آغاز صبح دیگری از جهان را جشن میگیری. واژهها اگر که خیرهسر نباشند آن روز روز توست. روزنامهنگاری در پیوند با تنوع کلمات است که رشد پیدا میکند. کلمه که انبوه نباشد، کلمه که ۱۰ تا و ۲۰ تا باشد حرفها چیزی جز تکرار نخواهند بود. تکرار کلمه در کار روزنامهنگاری چیزی جز مرگ روزنامهنگار نیست. روزنامهنگاری که کلمه را نشناسد و چگونگی زایش آن را در ذهن خود نداند زودتر پیر میشود و در حاشیه باقی میماند. دردآورتر اما این است که آن حاشیه را همه جهان فرض کند و خود را پادشاه بیتاج و تخت آن جهان رویا بافته بداند. دشواری این شغل از همین جا آغاز میشود؛ شغلی که قرار است از طریق آن نمایندگی افکار عمومی را بر عهده داشته باشی در زایش بیشمار کلمه است که خود را قدرتمند میکند. چه آنکه افکار عمومی نیز در پیوند با یکدیگر سخنان بیشماری بر زبان خواهند راند. چنین است که روزنامهنگاری از همان ابتدای کار دشواری خود را به نمایش میگذارد.
دنیا که صبحی دیگر را آغاز میکند تو در تصویر جهان به جستوجو بر میخیزی. در تماس با شهر کوچک و جهان بزرگ باید راهی بیابی. باید شعلهها را ابتدا در برابر غار خویش بیندازی تا روشنایی را به چشم ببینی. جهان اگر غاری بزرگ و ناشناخته باشد با شعله میتوانی قدمهای خویش را ببینی که چگونه به جستوجوی ناشناختهها بر میخیزد. اینگونه است که یاد میگیری خشونت خود را مهار کنی تا خشونت دیگران را مهار کرده باشی. یاد میگیری چگونه از زبان کودکی که زیر آوار زلزله مانده و نیروهای امداد هنوز او را نیافتهاند کمک بخواهی، یاد میگیری که از زبان مادری که در سرزمینی دور گریستن برای فرزند خویش را آغاز کرده چگونه مرثیهسرایی کنی. یاد میگیری، یاد میگیری که چگونه دو تکه چوب را به هم بسابی تا از آنها شعله پدید آید. نفس خود را با آخرین نفسهای کارگرانی گره میزنی که زیر آوار ساختمانی چند طبقه گرفتار شده و آخرین آرزوهای زندگی پررنج را در ذهن خویش جستوجو میکنند. یاد میگیری که چگونه دغدغههای پیرمردی را روایت کنی که از جنوب جنوب همان دغدغهای را با خود حمل میکند که پیرمردی از شمال شمال. یاد میگیری که چگونه از رابطه میان تبلیغات و مصرف بنویسی. از دلایل افزایش قیمتها مینویسی، از قیمت میوه و کشاورزی وارداتی مینویسی، مینویسی که دریاچهای دیگر خشک شد و درختانی دیگر در مراسم افتتاحیه توسعه، قربانی منطق رشد ناموزون شد. مینویسی خشکسالی چگونه آسیب میزند و قحطی به دنبال میآورد. از خاک تب کرده مینویسی که زیر تابش مستقیم آفتاب مردادماه میسوزد. از میراث فرهنگی و جهانگردی و نخلهای باقی مانده بم مینویسی، از سربازی تنها در بیابانی دور مینویسی که قرار است تا آن سوی بیابان را در رصد خویش داشته باشد که نکند کاروانی از تاجران مرگ از مرز رد شود، تو برای مرد و زنی گریه میکنی که در غزه با تشنگی دست و پنجه نرم میکنند و در برابرشان فوجفوج سربازان صف کشیدهاند. یاد میگیری که چگونه در بیان علت شکست یک مدیر بنویسی، در بیان تاثیر انتخابات کشوری روی قیمت نفت مینویسی، تو همراه کوهنوردان بارها به اورست صعود کردهای، همراه تیمیکه در جام جهانی فوتبال قهرمان شده بارها و بارها سرود قهرمانی سر دادهای، وقتی مهاجم تیمت آسیبدیده تو نیز همراه او درد کشیدهای، بارها تو را دیدهاند که از ورزشگاه لنگانلنگان برمیگشتهای، تو همراه سربازان وطن با اشرار جنگیدهای، دوربین تو بارها شکسته است. بارها و بارها همراه واکسیهای دورهگرد روانه خیابان شدهای تا کفشهای عابران را واکس بزنی، عابران از چشمهای جستوجوگری میگویند که حین واکس زدن در چشمهایشان خیره شدهاست. کارگران معدن تو را به یاد دارند که همراه آنها خسته تا اعماق زمین رفتهای و در کور سوی نور چراغها سنگها را جا به جا کردهای. تو مشعل المپیک را از کشورهای بیشماری عبور دادهای، هنگامیکه قهرمان ملیپوش وطنت بر سکوی نخست جهان ایستاده قلم و کاغذ در دست فریاد کشیدهای، بارها تیتر شدهای، لید نوشتیای. گزارش و خبر و مصاحبه داشتهای. بارها و بارها زخمی جنگها شدهای، چنین است که برای دفاع از انسانهای بیگناه راهی نقاط مختلف دنیا شدهای...
● دغدغهنوشتن
میگویند رسانهها رکن چهارم دموکراسی هستند. این لقب از آن رو مناسب تشخیص داده شده که رسانهها در حد فاصل میان افکار عمومی و حاکمیت قرار گرفته و نمایندگی افکار عمومی را بر عهده میگیرند. اگر این سخن درست باشد با تاملی در شرایط دنیای کنونی آنگاه بهتر میتوان دشواری فعالیت در چنین حوزهای را درک کرد؛ جهانی که زخم گرسنگی هنوز بر پیشانی آن وجود دارد. جهانی که جنگ و خشکسالی و فاصله طبقاتی دارد. در چنین جهانی روزنامهنگار بودن به تعهدی دشوار تبدیل میشود. دشوار از آن رو که مجبوری بارها و بارها خود را در موقعیت دیگران قرار دهی. بارها و بارها باید تا مرز خطر بروی، بارها و بارها باید به تفسیر دیدگان اشکآلود انسانهایی بپردازی که از داغ بیعدالتی جسم و روحشان آزرده شده است. روزنامهنگار بودن در جهانی که در حد فاصل میان خطوط طبقاتیاش انسان را نادیده میگیرد، تعهدی دشوار است. زخمی است که تا ابد در روحت باقی میماند. روزنامهنگار بودن نقاشی خطوط و کلمات نیست. تحلیل و تفسیر و داده و آمار است. کتاب و شعر و تاریخ است. سادهنویسی است اما به هیچ وجه قصد سادهانگاری ندارد. در پیوند همه این مفاهیم است که جهان یک روزنامهنگار سرشار از دشواری است. جهان یک روزنامهنگار آنگاه فاقد معنا میشود که در پیوند با ارباب قدرت در هر جای دنیا آزادی و کرامت انسانی را به نفع قدرت تفسیر کرده و به محدودیت در این مفاهیم رای دهد. روزنامهنگاری مقاومت در برابر سانسور است، آزادی و دفاع از آزادی است. پرسش از موانعی است که عدالت و آزادی و کرامت انسانی را محدود میکند. با پذیرش چنین نکاتی است که میتوان به درک بهتری از دشواری واقعی فعالیت در چنین شغلی آگاه شد. شغلی که به خاطر ورود به حوزههای ممنوعه در بسیاری از مواقع در تمام دنیا با محدودیت روبهرو میشود؛ محدودیتهایی که میتوان در یک دستهبندی کلی آنها را تلاش برای ممانعت از جریان آزاد اطلاعات نامید.
با نگاهی به مسائل و مشکلاتی که در جهان کنونی وجود دارد بهتر میتوان به ابعاد دشوار فعالیت در شغلی پی برد که دغدغه اصلیاش انعکاس این مشکلات است؛ شغلی که قرار است از طریق آن از جنگ،قحطی و گرسنگی نوشت. با ورود به این شغل در مییابید که زندگی آنگونه که همیشه به آن چشم دوختهاید نبوده است. هراس از ورود به حوزههای ممنوعه به منظور نشان دادن ماهیت واقعی اشیا، رخدادها و پدیدهها از طریق روزنامهنگاران باعث شده اصحاب قدرت در بسیاری از حوزهها و کشورهای دنیا نگاه چندان مثبتی به فعالیت روزنامهنگاران و خبرنگاران نداشته باشند. محدودیتهای اعمال شده سر راه فعالیت خبری در مناطقی از دنیا را از این زاویه بهتر میتوان تفسیر کرد.
روزنامهنگاری تاویل رویدادهاست. گذشتن از مرز رویا و سرشاخ شدن با واقعیت است و آنگاه نظاره به همان واقعیت با استفاده از تخیل است. نوشتن در این حوزه مرز باریکی با ادبیات دارد. چنین است که استادان این رشته همواره ار علاقمندان به آموزش دعوت میکنند که پیوند خود را با شعر، رمان، تاریخ و دیگر حوزههای نوشتن حفظ کنند. این پیوند و اصرار بر حفظ آن چیزی جز افزایش دانشافزایی به منظور تسلط بیشتر بر کلام و کلمه نیست. همان چیزی که در صورت بیاعتنایی به آن روزنامهنگار را تبدیل به نویسندهای معمولی میکند؛ نویسندهای که به جای نشان دادن تسلط خویش بر کلمه و تحلیل آن چیزی جز نقاش کلمات نخواهد بود.
● مشکلات همیشگی
وضعیت روزنامهنگاری ایران در مقایسه با جهان چگونه است؟ برای رسیدن به مرزهای موفقیت در این حوزه به چه ابزارهایی نیاز است؟ آیا به صرف وجود ابزارهای فنی میتوان از روزنامهنگاری موفق در ایران سخن گفت؟ این پرسشو پرسشهایی از این دست همواره درهنگام فعالیت در این رشته وجود داشته است. نیمنگاهی به تیراژ پایین مطبوعات در کشور و محدودیتهایی که در این راه وجود دارد اهمیت بررسی چنین پرسشهایی را دوچندان میکند. روزنامهنگاری ما که با کاغذ اخبار خود را به تاریخ معرفی کرده تاکنون که بیش از ۱۰۰ سال از عمر آن میگذرد فراز و فرود بسیاری را طی کرده است. در تمامی این فراز و فرودها تاثیر رویدادهای تاریخی بر سیر حرکت روزنامهنگاری نیز کاملا واضح و مشخص بوده است. دولتی بودن فعالیت مطبوعات و یا نقش نهاد دولت در تمامی دورههای مختلف تاثیرات آشکاری بر فعالیت مطبوعات داشته که نمیتوان آن را نادیده گرفت. نگرش انتقادی به پدیدهها و رویدادها در فعالیت روزنامهنگاری نیز باعث شده همواره فعالیت در چنین حوزهای زیر ذرهبین قرار داشته باشد. چنین است که میزان موفقیت در نحوه ارائه مطالب و حفظ چارچوب انتقادی در بسیاری از کشورهایی که سایه نگاه دولتی روی فعالیت مطبوعات وجود داشته همواره در ارتباط با میزان سطح تحمل مجریان و مسوولان سنجیده میشود. با این حال مشکلات کار روزنامهنگاری را تنها نباید از این زاویه مشاهده کرد. مشکلات معیشتی، بیکاری، بیمه، پایین بودن دستمزدها، مشکلات حقالتحریری، افت تیراژ، مدیریت دولتی، آموزش روزنامهنگاری، همه و همه بخشی از مشکلات کنونی روزنامهنگاری است. در کشور ما نیز چنین مشکلاتی وجود دارد. در صورت بیتوجهی به چنین موضوعاتی نمیتوان امیدواری چندانی به رشد و اعتلای روزنامهنگاری در کشور داشت. روزنامهنگاری که توان رفع مشکلات معیشتی خود را در یک موسسه مطبوعاتی نداشته باشد مجبور است برای رفع این مشکل در چند جا فعالیت کند. فعالیت همزمان در دو یا سه موسسه مطبوعاتی در درازمدت منجر به افت کیفیت در کار چنین فردی خواهد شد. متاسفانه صاحبان رسانهها نیز تاکنون اقدام چندانی برای رفع این مشکل نکردهاند. در این میان وضعیت برای آن دسته از روزنامهنگارانی که در قالب حقالتحریری و به صورت آزاد کار میکنند بدتر نیز هست. حقالتحریری در مطبوعات ایران چارچوب خاصی ندارد. روزنامهنگار حقالتحریر برای دریافت هزینههای خود باید تا چند ماه منتظر بماند. این پروسه طولانی سبب افت روحی و در نتیجه پایین آمدن کیفیت کار میشود.
عده بسیار زیادی از این افراد حتی بیمه نیستند، با مشکلات معیشتی درگیرند و بعضا در چندین موسسه و نشریه فعالیت میکنند. حاصل این همه چیزی جز سرخوردگی از فضای کار و در نتیجه وانهادن این حرفه نیست.
این مشکل به شکل دیگری برای خبرنگاران قراردادی روزنامهها وجود دارد. پایین آمدن سطح انتقاد در میان دست اندرکاران باعث شده که خودسانسوری در میان روزنامهنگاران افزایش پیدا کند. تجربه تعطیلی نشریات و توقیف آنها و در نتیجه بیکاری خیل عظیمی از خبرنگاران و روزنامهنگاران و دیگر دستاندرکاران کار نشر مطبوعات نیز روی این وضعیت تاثیر گذاشته است. در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت تاثیر این مشکلات باعث شده که اکنون با مطبوعاتی مواجه باشیم که به لحاظ کیفی از نقطه ایدهآل فاصله دارند.
یکی دیگر از مسائلی که فعالیت مطبوعاتی را با دشواریهایی مواجه کرده است پرهزینه بودن کار نشر مطبوعات است. گرانی قیمت کاغذ، چاپخانه، توزیع و مسائلی از این دست باعث میشود که ریسک سرمایهگذاری در مطبوعات بالا برود. سرمایهگذاری در چنین فعالیت پرریسکی، کاری دشوار تلقی شده و در نتیجه کمتر سرمایهگذاری توان ریسک در این زمینه را دارد.
اگر فعالیت مستقل در حوزه روزنامهنگاری را جدا از نقش اطلاع رسانی روزنامه به عنوان فعالیتی اقتصادی نیز در نظر بگیریم، نتیجه بالابودن ریسک سرمایهگذاری در این حوزه را میتوان به عنوان عاملی در جهت کاهش فعالیت بخش خصوصی دانست. در هر حال بدون داشتن یک نگاه همه جانبه به مسائل و مشکلات این حرفه نمیتوان به بالاتر رفتن کیفیت کار در مطبوعات کشور امیدوار بود.
● آموزش و خلاقیت
کار روزنامهنگاری در پیوند با کلمه و همنشینی با واژههاست که معنا پیدا میکند. روزنامهنگاری فقط آموختن فن خبرنویسی و گزارشنویسی نیست. اگر به سوابق بسیاری از نویسندگان دنیا نگاه کنیم متوجه این نکته میشویم که چگونه بسیاری از آنها در مقاطعی از زندگی خود روزنامهنگار بودهاند. در همین کشور خودمان نویسندگان بزرگی را میتوان نام برد که یا در مقاطعی از زندگی خود روزنامهنگار بوده و یا هنوز هم در این حوزه فعالیت میکنند. این اتفاق بسیار خوبی است که باید به آن توجه کرد. همنشینی دائمیبا کلام و کلمه، آموزش در کار روزنامهنگاری را به امری همیشگی تبدیل میکند. اگر آموزشهای اولیه در دانشگاه و موسسات آموزشی را نقطه آغاز این آموزش بدانیم بعد از حضور در تحریریه و آغاز بهکار روزنامهنگاری این پیوند همیشگی با کتاب است که میتواند بقای کار روزنامهنگاری و افزایش کیفیت کار در این حوزه را تضمین کند. روزنامهنگاری که به این امر بیاعتنا باشد بعد از مدتی خود به خود اسیر تنها کلمات باقیمانده در ذهن خویش شده و در نتیجه در نوشتن خود با افت کیفیت مواجه میشود.
با تخصصیتر شدن کار روزنامهنگاری و حضور رقیب قدرتمند دیگری در حوزه سایبر اهمیت این موضوع دو چندان نیز شده است. چنین است که روزنامهنگاری سنتی که با چاپ روی کاغذ معنا پیدا میکند در وضعیتی قرار گرفته است که در صورت بیتوجهی به آموزش روزافزون و بهکارگیری خلاقیت بیشتر امکان دارد در طولانیمدت مقابل این رقیب قدرتمند شکست بخورد. چه آنکه روزنامهنگاری سایبر قدرت خود را نه از رسانههایهای اینترنتی که از روزنامهنگاری شهروندی میگیرد. آنجا که شهروندان بسیاری از سراسر دنیا تنها با استفاده از امکانات نوشتاری در وبلاگهای ساده بسیاری از مرزهای روزنامهنگاری سنتی را پشت سر گذاشته به آسانی به نقل رویدادها و رخدادهای بیشمار میپردازند. جالب آنکه همین رقیب قدرتمند در سراسر دنیا باعث شده که بسیاری از روزنامهنگاران نیز علاوه بر کار در روزنامه به نوشتن در حوزه سایبر نیز روی بیاورند.
با این احوال بهتر میتوان به ترسیم فضای مطبوعات و چگونگی تقویت آنها در آینده پرداخت. روزنامهنگاری که قرار است در میان انبوه تولیدات فرهنگی و رسانهای که امروزه با حجم بسیار زیادی جهان ما را انباشته به ادامه حیات بپردازد خواه ناخواه مجبور است با انتخاب حیطهای تخصصی در حوزه گسترده روزنامهنگاری فعالیت کند و در همان حوزه همراه با تولید مطلب به افزایش دانشهای همسو با آن حوزه نیز بپردازد. به عنوان مثال اگر روزنامهنگاری است که در حوزه اقتصادی فعالیت میکند باید حتما با مبانی نظری و بحثهای گسترده آن نیز آشنا باشد.
دانستن اینکه فنون نوشتن در کار روزنامهنگاری چگونه است یک چیز است و افزایش دانشهای همسو با رشته تخصصی کار نیز چیز دیگری است. در جهانی که هر روزش با حجم انبوه اطلاعات از هر سو آغاز میشود راه گریزی جز دانستن بیشتر و بیشتر وجود ندارد. این وضعیت شامل همه افراد میشود، اما برای روزنامهنگار که سهمی در تولید بخشی از این اطلاعات دارد این وظیفه سنگینتر است. آنقدر که غفلت از آن به آسانی باعث عقب ماندن از قافله حرکت میشود.
جهان یک روزنامهنگار در یک صبح آغاز میشود. رویاهای بیشماری وجود دارد که قرار است از همان آغازین ساعات روز در پیوند با واقعیت میزان توفیق خود را بسنجند. خبر گرداگرد ما را فرا گرفته است. التهاب و هیجان ناشی از کشف خبر یک چیز است و استرس رودررویی با جهان واقعی با همه بیرحمیها و دلخوشیهایش نیز چیز دیگری است. روزنامهنگاری در پیوند با همه این موضوعات است که معنا پیدا میکند. جستوجو در کشف خبر و تنظیم نبض خود با التهابها و هیجان ناشی از کشف آن، هر روز تا به ابد..
داوود پنهانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست