شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
آداب معاشرت با دیگران
یا ایهاالذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلمواعلی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون (۲۷)فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیللکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم (۲۸) لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکمو الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون (۲۹)قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم انالله خبیر بما یصنعون (۳۰)و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منهاو لیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهناو آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهناو بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لمیظهروا علی عورات النساء و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین منزینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکمتفلحون (۳۱)و انکحوا الایامی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکمان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسععلیم (۳۲)و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضلهو الذین یبتغون الکتاب مما ملکت ایمانکم فکاتبوهمان علمتم فیهم خیرا و آتوهم من مال الله الذی آتاکم و لا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرضالحیاة الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکراههن غفور رحیم (۳۳)و لقد انزلنا الیکم آیاتمبینات و مثلا من الذین خلوا من قبلکم و موعظة للمتقین (۳۴)
صفحه : ۱۵۲
ترجمه آیات
شما که ایمان دارید به خانه هیچ کس غیر از خانههای خود داخلنشوید تا آنکه آشنایی دهید و براهلش سلام کنید این برای شما بهتر است امید است که پند گیرید(۲۷).
و اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا شما را اجازه دهند،و اگر گفتند برگردید برگردید کهاین برای شما پاکیزهتر است و خدا به اعمالی که میکنید دانا است(۲۸).
و اما در خانههای غیر مسکونی برای شما گناهی نیست کهبه خاطر کالایی که در آن دارید داخلشوید و خدا آنچه را که آشکار و یا پنهان کنید میداند(۲۹).
به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبیباز گیرند و فرجهای خویش رانگهدارند این برای ایشان پاکیزهتر است که خدا از کارهایی که میکنید آگاه است(۳۰).
و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندندو فرجهای خویش را حفظ کنند وزینتخویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوشهایشانرا به گریبانها کنند و زینتخویش را نمایان نکنند مگر برای شوهرانشان، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یاپسر شوهران و یا برادرانو یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شدهاند یا افراد سفیه که تمایلیبه زنندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشانکهپنهان است ظاهر شود ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید شاید رستگار شوید(۳۱).
دختران و پسران و غلامان و کنیزان عزب خود را اگرشایستگی دارند نکاح نمایید که اگرتنگدست باشند خدا از کرم خویش توانگرشان کند که خدا وسعت بخش و دانا است(۳۲).
و کسانی که وسیله نکاح کردن ندارند به عفتسر کنند تا خدا ازکرم خویش از این بابت بینیازشان کند و از مملوکانتان کسانی که خواستار آزادی خویش و پرداختبهای خود از دسترنجخویشنداگر خیری در آنان سراغ دارید پیشنهادشان را بپذیرید و از مال خدا که عطایتان کرده به ایشانبدهید وکنیزان خود را که میخواهند دارای عفت باشند به خاطر مال دنیا به زناکاری وامدارید، و اگر کنیزیبه اجبارمالکش وادار به زنا شد خدا نسبت به وی آمرزنده و رحیم است(۳۳).
ما آیههای روشن با مثلی از سرگذشت نیاکانشما و پندی برای پرهیزگاران به تو نازل کردیم(۳۴).
صفحه : ۱۵۳
بیان آیاتبیان آیات مربوط به دخول به خانه دیگران
در این آیات احکام وشرایعی که متناسب و مناسب با مطالب گذشته است تشریعشده.
یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوابیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علیاهلها...انسبه هر چیز و به سوی هر چیزبه معنای الفت گرفتن به آن و آرامش یافتن قلببه آن است، وکلمهاستیناسبه معنای عملی است که به این منظور انجام شود، مانند: استیناس برای داخل شدن خانه به وسیله نامخدا بردن، و یا، یا الله گفتن، یا تنحنح کردن وامثال آن، تا صاحب خانه بفهمد که شخصی میخواهد وارد شود، وخود را برای ورود او آمادهکند، چه بسا میشود که صاحب خانه در حالی قرار دارد کهنمیخواهد کسی او را به آنحال ببیند، و یا از وضعی که دارد با خبر شود.
از اینجا معلوم میشود که مصلحت این حکم پوشاندنعورات مردم، و حفظ احترامایمان است، پس وقتی شخص داخل شونده هنگام دخولش به خانه غیر،استیناس کند، و صاحب خانه را به استیناس خود آگاه سازد، و بعد داخل شده و سلام کند، در حقیقت اورادر پوشاندن آنچه باید بپوشاند کمک کرده، و نسبت به خود ایمنیاش داده.
و معلوم است که استمرار این شیوه پسندیده، مایه استحکاماخوت و الفت و تعاونعمومی بر اظهار جمیل و ستر قبیح است و جملهذلکم خیر لکم لعلکم تذکرونهماشاره بههمین فواید است، یعنی شاید با استمرار بر این سیره متذکر وظیفه خود بشوید، که چه اموری راباید رعایتکنید، و چگونه سنت اخوت را در میان خود احیاء سازید، و در سایه آن، قلوبرا با هم مالوف نموده، به تمامی سعادتهای اجتماعی برسید.
بعضی(۱) از مفسرین گفتهاند: جملهلعلکم تذکرونتعلیلاست برای مطلبیحذف شده و تقدیر آنبه شما چنین گفته شده تا شاید متذکر مواعظ خدا بشوید و بدانید کهعلت و فلسفهاین دستورات چیستمیباشد، و بعضی(۲) دیگر گفتهاند تقدیر جملهحتی
. (۱)روح المعانی، ج ۱۸، ص ۱۳۶. (۲)مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۳۶.
صفحه : ۱۵۴
تستانسوا و تسلموا، حتی تسلموا و تستانسوامیباشد،ولی خواننده بی اعتباری آن را خوددرک میکند.
فانلم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم...یعنیاگر دانستید که احدی در خانه نیست - البته کسی که اختیار دار اجازه دخولاست - پس داخل نشویدتا از ناحیه مالک اذن، به شما اجازه داده شود.و منظور این نیستکه سر به داخل خانه مردم کند، اگر کسی را ندید داخلنشود، چون سیاق آیات شاهد بر ایناست که همه این جلوگیریها برای این است که کسی به عورات و اسرار داخلی مردم نظرنیندازد.
این آیه شریفه حکم داخل شدن در خانه غیر را در صورتی کهکسی که اجازه دهد درآن نباشد بیان کرده، و آیه قبلی حکم آن فرضی را بیان میکرد که اجازه دهندهایدر خانهباشد، و اما حکم این صورت که کسی در خانه باشد ولی اجازه ندهد، بلکه از دخول منع کند آیهو ان قیل لکم ارجعوا فارجعواهو ازکی لکم و الله بما تعملون علیمآن را بیان کرده.
لیس علیکمجناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم...ظاهرسیاق این است که جملهفیها متاع لکمصفت بعد از صفتبرای کلمهبیوتااست، نه اینکه جملهای نو و ابتدایی باشد،و جملهلیس علیکم جناحرا تعلیل کندو ظاهرا کلمه متاعبه معنای استمتاع و بهرهگیری باشد.
بنابر این آیه مورد بحث تجویز میکند داخل شدن درخانههایی را که برای استمتاعبنا شده و کسی در آن سکونت طبیعی ندارد، مانند کاروانسراها و حمامها وآسیابها و امثالآن، زیرا همین که برای عموم ساخته شده استخود اذن عام برای داخل شدن است.
و چه بسا بعضی(۱) گفته باشند که مراد از متاع، معنای اسمیکلمه است، یعنی اثاث وچیزهایی که برای خرید و فروش عرضه میشود، مانند تیمچهها و بازارهاکه صرف ساختهشدنش برای این کار اذن عام برای دخول است، ولی این وجه خالی از بعد نیست، چون لفظآیه از افاده آن قاصر است.
قل للمؤمنینیغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان اللهخبیربما یصنعونکلمهغضبه معنای روی هم نهادن پلکهای چشم است، و کلمهابصار
. (۱)مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۳۶.
صفحه : ۱۵۵
دستور غض بصر و حفظعورات و امر به حجاب داری و آشکار نساختن مواضع زینت و...
جمع بصر است که همانعضو بیننده باشد و از اینجا معلوم میشود که کلمهمندرجملهمن ابصارهمبرای ابتدای غایت است، و یا برای بیان جنس، و یا تبعیض باشد که هریکرا مفسری(۱) گفته، و معنایش این است که مؤمنین چشمپوشی را از خود چشم شروع کنند.
پس در جملهقل للمؤمنین یغضوامن ابصارهماز آنجایی که کلمهیغضوامترتببرقل- بگومیباشد نظیر ترتبی که جواب شرط بر شرط دارد قهرا دلالت میکند براینکهقول در اینجا به معنای امر است، و معنای جمله این است که به مؤمنین امر کن که چشم خودرا بپوشند، و تقدیرآن این است که: ایشان را امر به غض و چشمپوشی کن که اگر امر بکنیچشم خود را میپوشند، و این آیه به جایاینکه نهی از چشمچرانی کند، امر به پوشیدنچشم کرده و فرقی ندارد، آن امر این نهی را هم افاده میکند و چون مطلقاست نگاه به زناجنبی را بر مردان، و نگاه به مرد اجنبی را بر زنان تحریم فرموده.
و جملهو یحفظوافروجهمنیز به معنای این است که به ایشان امر کن تا فرجخودرا حفظ کنند و کلمهفرجهوفرجبه معنای شکاف در میان دو چیز است که با آناز عورتکنایه آوردهاند، و در قرآن کریم هم که سرشار از اخلاق و ادب است همیشه این کنایه رااستعمال کرده، به طوریکه راغب گفته در عرف هم به خاطر کثرت استعمال مانند نص واسم صریح برای عورت شده است (۲) .
و مقابلهای که میان جملهیغضوامن ابصارهمبا جملهیحفظوا فروجهمافتاده،این معنا را میرساند که مراد ازحفظ فروجپوشاندن آن از نظر نامحرمان است، نه حفظآناز زنا و لواط که بعضی پنداشتهاند، در روایت هم از امام صادق(ع) رسیده کهفرمود: تمامی آیاتی که در قرآن دربارهحفظ فروج هست به معنای حفظ از زنا است، به غیراین آیه که منظور در آن حفظ از نظر است.
و بنابراین ممکن است جمله اولی از این دو جمله را با جمله دومی تقییدکرده، وگفت مدلول آیه تنها نهی از نظر کردن به عورت، و امر به پوشاندن آن است.
آنگاه به مصلحت این حکم اشاره نموده، و با بیان آن مردمرا تحریک میکند کهمراقب این حکم باشند و آن اشاره این است که میفرماید: این بهترشما را پاک میکند، علاوه بر این خدا به آنچه میکنید با خبر است.
. (۱)کشاف، ج ۳، ص ۲۲۹ و روح المعانی، ج ۱۸، ص ۱۳۸. (۲)مفردات راغب، مادهفرج.
صفحه : ۱۵۶
و قل للمؤمناتیغضضن...کلام در جملهو قل للمؤمنات...هماناست که در جملهقل للمؤمنین...گذشت.پس برای زنان هم جایز نیست نظر کردن به چیزیکه برای مردان جایز نیست، وبر ایشان هم واجب است که عورت خود را از اجنبی - چه مرد و چه زن - بپوشانند.
و اما اینکه فرمود: ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منهاکلمهابداءبه معنایاظهاراست و مراد اززینت زنان، مواضع زینت است، زیرا اظهار خود زینت از قبیلگوشواره ودست بند حرام نیست، پس مراد از اظهار زینت، اظهار محل آنها است.
خدای تعالی از این حکم آنچه را که ظاهر است استثناء کرده.ودر روایت آمده که مقصوداز آنچه ظاهر است صورت و دو کف دست و قدمها میباشد، که بحثش به زودی خواهد آمد.
ان شاء الله.
ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن - کلمهخمربه دو ضمه -جمع خمار است، وخمارآن جامهای است که زن سر خود را با آن میپیچد، و زاید آن را به سینهاش آویزانمیکند.وکلمهجیوبجمع جیب - به فتح جیم و سکون یاء است که معنایش معروفاست، و مراد از جیوب، سینههااست، و معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطرافمقنعهها را به سینههای خود انداخته، آن را بپوشانند.
و لا یبدین زینتهنالا لبعولتهن...او بنی اخواتهن - کلمهبعولةبهمعنای شوهراناست.و طوایف هفتگانهای که قرآن از آنها نام برده محرمهای نسبی و سببی هستند.واجدادشوهران حکمشان حکم پدران ایشان، و نوههای شوهران حکمشان حکم فرزندان ایشان است.
و اینکه فرمود: نسائهنوزنان را اضافه کرد به ضمیر زنان، برای اشاره به اینمعنابوده که مراد ازنساءزنان مؤمنین است که جایز نیستخود را در برابر زنان غیر مؤمن برهنهکنند،از روایات وارده از ائمه اهل بیت(ع)هم همین معنا استفاده میشود.
اطلاق جملهاو ما ملکت ایمانهنهم شامل غلامان میشودو هم کنیزان، و ازروایات نیز این اطلاق استفاده میشود، همچنان که به زودی خواهد آمد، و این جمله یکی ازمواردیاست که کلمهمادر صاحبان عقل استعمال شده، و در معنای من - کسی کهبه کار رفته است.
اوالتابعین غیر اولی الاربة من الرجال - کلمهاربهبهمعنای حاجت است، ومنظور از این حاجتشهوتی است که مردان را محتاج به ازدواج میکند، و کلمهمنالرجالبیانتابعین است.و مراد از این رجال تابعین افراد سفیه و ابلهی هستند که تحت
صفحه : ۱۵۷
امرو تشویق به ازدواج و به عقد قرارداد جهت آزادی بردگان(مکاتبه)قیمومتدیگران هستند و شهوت مردانگی ندارند.
او الطفل الذین لم یظهرواعلی عورات النساء - الف و لام درالطفلبرایاستفراقاست و کلیت را میرساند، یعنی جماعت اطفالی که بر عورتهای زنان غلبه نیافتهاندیعنیآنچه از امور زنان که مردان از تصریح به آن شرم دارند، اطفال زشتی آن را درکنمیکنند،و این به طوری که دیگران هم گفتهاند کنایه از حد بلوغ است.
ولا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن - پاهایخود را محکم به زمیننزنند تا صدای زیورآلاتشان از قبیل خلخال و گوشواره و دستبند به صدا در نیاید.
و توبوا الی الله جمیعاایها المؤمنون لعلکم تفلحون - مراد ازتوبهبهطوری که ازسیاق بر میآید بازگشت به سوی خدای تعالی است، بهامتثال اوامر او، و انتهاء از نواهیش وخلاصه پیروی از راه و صراطش.
و انکحوا الایامی منکم والصالحین من عبادکم و امائکمکلمهانکاحبه معنایتزویج، و کلمهایامیجمعایمبه فتحه همزه و کسرهیاء و تشدید آن - به معنای پسر عزبو دختر عزب است، و گاهی به دختران عزب ایمه هممیگویند و مراد از صالحینصالح برای تزویج است، نه صالح در اعمال.
ان یکونوافقراء یغنهم الله من فضله - و عده جمیل و نیکوییاست که خدای تعالیداده، مبنی بر اینکه از فقر نترسند که خدا ایشان را بی نیاز میکند و وسعت رزق میدهد، وآن رابا جملهو الله واسع علیمتاکید کرده البته رزق هر کس تابع صلاحیت او است، هرچه بیشتر بیشتر، البته بهشرطی که مشیتخدا هم تعلق گرفته باشد، و - ان شاء الله - به زودیدر سوره ذاریات آیه ۲۳ که میفرماید: فورب السماء والارض انه لحق مثل ما انکمتنطقونبحثی درباره معنای وسعت رزق خواهد آمد.
و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهمالله من فضلهکلمهاستعفافوتعففباهمدیگر قریب المعنا هستند.و مراد از نیافتن نکاحقدرت نداشتن بر مهریه و نفقهاست.و معنای آیه این است که کسانی که قدرت بر ازدواجندارند از زنا احتراز بجویند تا خداوند ایشان را از فضل خود بی نیاز کند.
و الذین یبتغون الکتابمما ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا...مرادازکتابمکاتبه است، (به اینکه صاحب برده با برده قرار بگذارد که بهایخود را از راه کسبو کار به او بپردازد و آزاد شود)وابتغاء مکاتبهاین است که برده ازمولای خود در خواست کندکه با او مکاتبه نماید، به این که مالی را از او بگیرد و او را آزاد
صفحه : ۱۵۸
کند در این آیه شریفه به صاحبان برده سفارش فرموده درخواست بردگان را بپذیرند، البته درصورتی که در ایشان چیزی سراغ دارند.و مراد از خیر، صلاحیت آزاد شدن ایشان است.
و اتوهممن مال الله الذی اتیکم - اشاره به این است که از بیت المالسهمی اززکات را به اینگونه افراد که قرآن ایشان را فی الرقاب(۱) خوانده اختصاص دهند، و همهمال المکاتبه و یا مقداری از آن را بدهند.
در این آیه و آیات سابقچند بحث فقهی مهم است که باید به کتب فقهی مراجعهشود.
و لا تکرهوا فتیاتکم علیالبغاء ان اردن تحصناکلمهفتیاتبه معنای کنیزانو فرزندان ایشان است.و کلمهبغاءبه معنای زنااست، و این کلمه مفاعله از بغی است، وتحصنبهمعنای تعفف و ازدواج کردن است، وابتغاء عرض حیات دنیابه معنای طلب مالی است.و معنای آیه روشن است.
و اگر نهی از اکراه را مشروط کرده به اینکه: (اگر خودشانخواستند تعفف کنند)، بدان جهت است که اکراه در غیر این صورت تحقق پیدا نمیکند، سپس در صورت اکراهآنانرا وعده مغفرت داده و فرموده: و هر یک از زنان نامبرده که مالکشان ایشان را اکراه به زناکرد، و بعد ازاکراه به این عمل دست زدند، خدا آمرزنده و رحیم است، و معنای آیه روشناست.
و لقد انزلناالیکم آیات مبینات و مثلا من الذین خلوا من قبلکم و موعظةللمتقینکلمهمثلبه معنای صفت است، و ممکن است که جمله:و لقد انزلنا...، حال از فاعلدر جملهتوبواباشد،که در آیه قبلی بود، و ممکن هم هست که جمله استینافیه و نو باشد.ومعنای آیه این است که سوگندمیخورم که به سوی شما آیاتی نازل کردیم که معارفی از دینبرایتان بیان میکنند که مایه رستگاری شما است،و صفتی است از سابقین، از اخیارشان واشرارشان و با این آیات برایتان روشن کردیم که چه چیزهایی را بگیرید و از چه چیزهاییاجتنابکنید، و نیز آیاتی است که برای متقین از شما موعظه است.
● بحث روایتی
در تفسیر قمی بهسند خود از عبد الرحمن بن ابی عبد الله از امام صادق(ع)
(۱)سوره توبه، آیه ۶۰.
صفحه : ۱۵۹
روایاتی در ذیل آیات مربوط به استیناس و استیذان در هنگام ورودبه خانه دیگرانروایت کرده که در ذیل آیه: لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلهافرموده:استیناسعبارت است از صدای پا و سلام کردن (۱) .
مؤلف: این روایت را صدوق هم در معانی الاخبار از محمد بنحسن به طور رفع ازعبد الرحمان نامبرده از امام صادق(ع) نقل کرده (۲) .
و در مجمع البیان از ابی ایوب انصاری روایت کردهکه گفت: به رسول خدا(ص)عرض کردم: که استیناس به چه نحو صورت میگیرد؟فرمود به اینکه آدمیتسبیحو حمد و تکبیر گوید و تنحنح کند تا اهل خانه بفهمند (۳) .
و از سهل بن سعد روایتشده که گفت مردیسر زده وارد یکی از اطاقهای رسولخدا(ص)شد، رسول خدا(ص)داشتسر خود را شانهمیزد، و فرمود: اگر من بدانم که تونگاه میکردی همان شانه را به دو چشمت میکوبیدم، اینطور استیذان کردن همان نگاه کردن و حرام است (۴) .
و روایتشده که مردی از رسول خدا(ص)پرسید آیا از مادرمهم اذندخول بخواهم؟فرمود: آری، گفت: آخر او غیر از من خادمی ندارد، باز هر وقت بر او واردمیشوماستیذان کنم؟فرمود آیا دوست داری او را برهنه ببینی؟آن مرد گفت نه فرمود: پساستیذان کن (۵) .
و نیز روایتشده که مردی میخواست به خانه رسولخدا(ص)در آیدتنحنح کرد، حضرت از داخل خانه به زنی به نام روضه فرمود: بر خیز به این مرد یاد بده که بهجایتنحنح بگوید السلام علیکم آیا داخل شوم؟آن مرد شنید و همینطور گفت.پسفرمود: داخل شو (۶) .
▪ مؤلف: در الدر المنثور هم از جمعی از صاحبان جوامع حدیثروایت اولی را از ابیایوب، و دومی را از سهل بن سعد، و چهارمی را از عمرو بن سعد ثقفی آورده (۷) .
و در الدر المنثور است که ابن مردویه از عبادة بن صامتروایت کرده که شخصی ازرسول خدا(ص)پرسید: چرا در هنگام ورود به خانهها باید استیذان کرد؟
. (۱)تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۰۱. (۲)معانی الاخبار، ص ۱۶۳. (۳و۴و۵)مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۳۵. (۶)مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۳۶. (۷)الدر المنثور، ج ۵، ص ۳۸ و ۳۹.
صفحه : ۱۶۰
● روایاتیدر باره چشم فرو بستن از نگاه به نامحرم و حفظ فروج و...
فرمود: کسی که قبل از استیذان و سلام کردن چشمشداخل خانه مردم شود خدا را نافرمانیکرده، و دیگر احترامی ندارد، و میشود اذنش نداد (۱) .
و درتفسیر قمی در ذیل آیه: فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتییؤذن لکمگفته: امام فرمود: معنایش این است که اگر کسی را نیافتید که به شما اجازهدخول دهدداخل نشوید، تا کسی پیدا شود و به شما اجازه دهد (۲) .
ودر همان کتاب در ذیل آیهلیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیرمسکونة فیها متاعلکماز امام صادق(ع)روایت کرده که فرمود: منظور از این بیوت حمامها وکاروانسراهاو آسیابها است که میتوانی بدون اجازه داخل شوی (۳) .
و در کافی به سند خود از ابو عمر و زبیری از امام صادق(ع)روایتکردهکه در حدیثی درباره واجبات اعضاء فرمود: بر چشم واجب کرده که به آنچه خدا بر او حرامکردهننگرد و از آنچه بر او حلال نیست اعراض کند، و ایمان و وظیفه چشم این است.
و خدای تبارک وتعالی فرموده: قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوافروجهمو مؤمنین را نهی کرده از اینکه به عورت یکدیگر نگاه کنند، و مرد به عورت برادرشنگاه کند، و عورت خود را از اینکه دیگران ببینند حفظ کند، و نیز فرموده: و قل للمؤمنات یغضضن منابصارهن و یحفظنفروجهنو زنان مؤمن را نهی کرده از اینکه به عورت خواهر خود نگاهکنند،و نیز عورت خود را از اینکه دیگران به آن نگاه کنند حفظ نمایند.
آنگاهاضافه فرمودند که در هر جای قرآن دربارهحفظ فرجآیهایهست مقصودحفظ آن از زنا است، مگر این آیه که منظور در آن حفظ از نگاه است (۴) .
▪ مؤلف: قمی هم در تفسیر خود ذیل این حدیث را از پدرش ازابن ابی عمیر از ابیبصیر از آن جناب روایت کرده، و نظیر آن را از ابی العالیه و ابن زید روایت کرده است (۵) .
و در کافی به سند خود از سعد الاسکاف از ابی جعفر(ع)روایت کردهکهفرمود: جوانی از انصار در کوچههای مدینه به زنی برخورد که میآمد - و در آن ایام زنان مقنعهخودرا پشت گوش میانداختند - وقتی زن از او گذشت او را تعقیب کرد، و از پشت او را
.. (۱)الدر المنثور، ج ۵، ص ۳۹. (۲)تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۰۰. (۳)تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۱۱. (۴)اصول کافی، ج ۲، ص ۳۰. (۵)تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۰۱.
صفحه : ۱۶۱
مینگریست، تا داخل کوچه تنگی که امام آن را زقه بنی فلاننامید، شد، و در آنجا استخوانو یا شیشهای که در دیوار بود به صورت مرد گیر کرده آن را بشکافت،همین که زن از نظرشغایب شد متوجه گردید که خون به سینه و لباسش میریزد، با خودگفت: به خدا سوگند نزدرسول خدا(ص)میشوم و جریان را به او خبر میدهم.
سپس فرمود: جوان نزد آن جناب شد و رسولخدا(ص)چون او را بدیدپرسید چه شده؟جوان جریان را گفت پس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: قل للمؤمنینیغضوامن ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون (۱) .
▪ مؤلف: نظیر این روایت را الدر المنثور از ابن مردویه، از علیبن ابیطالب(ع)روایت کرده، و ظاهر آن این است که مراد از امر به چشمپوشی در آیه شریفه، نهی از مطلقنگاه به زن اجنبی است، همچنان که ظاهر بعضی از روایات سابق این است کهآیه شریفه نهی از نگاه به خصوص فرج غیر است (۲) .
و در آن کتاب(کافی)به سند خود از مروک بن عبید، از بعضیاز اصحاب امامیه ازامام صادق(ع)روایت کرده که گفت: به وی عرض کردم: زنی که به انسان محرمنیست چه مقدار نگاهبه او حلال است؟فرمود: صورت و کف دو دست، و دو قدمها (۳) .
▪ مؤلف: این روایت را صدوق در خصال از بعضی از اصحاب ماامامیه از آن جنابآورده، و عبارت روایت او چنین است. صورت و دو کف و دو قدم (۴) .
و در قرب الاسناد حمیری از علی بن جعفر از برادرش موسیبن جعفر(ع)نقل کرده که به آن جناب عرضه داشتم: برای مرد چه مقدار جایز است که به زن غیرمحرمنگاه کند؟فرمود: صورت و کف دست و محل سوار(دستبند) (۵) .
و در کافی به سند خود از عباد بن صهیب روایت کرده که گفت.ازامام صادق(ع)شنیدم میفرمود: نظر کردن به سر اهل تهامه، و اعراب بادیه و همچنین اهلسواد و علوج(کفار)عیبیندارد، چون اگر ایشان را نهی کنی منتهی نمیشوند.
و نیز فرمود: زن دیوانه و کمعقل، که نگاه کردن به موی او و به بدنش عیبی ندارد،
. (۱)کافی، ج ۵، ص ۵۲۱، ح ۵. (۲)الدر المنثور، ج ۵، ص ۴۰. (۳)کافی، ج ۵، ص ۵۲۱، ح ۲. (۴)الخصال، ص ۳۰۲، ح ۷۸. (۵)قرب الاسناد، ص ۱۰۲.
صفحه : ۱۶۲
در صورتی است که نگاه عمدی نباشد (۱) .
▪ مؤلف: گویا مقصود امام(ع)ازجملهدر صورتی که عمدی نباشدریبهو شهوت است.
و در خصال است که رسول خدا(ص)به امیر المؤمنین(ع)فرمود:یا علی اولین نظری که به زن اجنبی کنی عیبی ندارد، ولی نظر دوم مسؤولیت دارد وجایز نیست (۲) .
(۱)کافی، ج ۵، ص ۵۲۴، ح ۱. (۲)الخصال، ص ۳۰۶.
▪ مؤلف: نظیر این روایت را الدر المنثور از جمعی ازاصحاب جوامع حدیث از بریدة ازآن جناب نقل کرده، که عبارتش چنین است: رسول خدا(ص)به علی(ع)فرمود:دنبال نگاه به نامحرمان نگاهی دیگر مکن، که اولی برایت بس است، ودومی را حق نداری (۳) .
و در جوامع الجامع از ام سلمه روایت آورده که گفت: نزد رسولخدا(ص)بودم، و میمونه هم حاضر بود، که پسر ام مکتوم آمد، و این در موقعی بود که ما را به حجابامر فرمودهبود، به ما فرمود: در پرده شوید، عرضه داشتیم یا رسول الله(ص) ابنام مکتوم که نابینا است ما را نمیبیند؟فرمودآیا شما هم نابینایید؟مگر شما او رانمیبینید؟ (۴) .
▪ مؤلف: این را الدر المنثور هم از ابی داوود و ترمذیو نسائی و بیهقی از ام سلمه نقلکردهاند (۵) .
و در فقیه آمده که حفص ابن البختری از امام صادق(ع)روایتکرده کهفرمود: سزاوار نیست برای زن که در برابر زنان یهود و نصاری برهنهشود، چون میروند و نزدشوهران خود تعریف میکنند (۶) .
و درمجمع البیان در ذیل جمله: او ما ملکت ایمانهنگفته استکه بعضیگفتهاند: منظور از آن غلام و کنیز، از بردگان است، و این قول از امام صادق(ع).
. (۳)الدر المنثور، ج ۵، ص ۴۰. (۴)جوامع الجامع، ص ۳۱۴. (۵)الدر المنثور، ج ۵، ص ۴۲. (۶)نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۹۳ به نقل از فقیه.
صفحه : ۱۶۳
روایاتیدر ذیل آیات مربوط به امر و تشویق به نکاح، مکاتبه با بندگان و نهیاز اکراه کنیزان به زنا کاریهم روایتشده (۱) .
و در کافی به سند خود از عبد الرحمان بن ابی عبد الله روایتکرده که گفت: از آنجناب پرسیدم: منظور ازغیر اولی الاربةکیست؟فرمود:احمق و اشخاص تحت ولایتغیر، که زن نمیخواهند (۲) .
و در همان کتاب به سند خود از محمد بن جعفر از پدرشاز آبائش(ع)روایت کرده که فرمود: رسول خدا(ص)فرمود: هر کس از ترس عیالمند شدنازدواج نکند، نسبت به خدایعز و جل سوء ظن دارد و خدا میفرمایدان یکونوا فقراء یغنهم اللهمن فضله (۳) .
▪ مؤلف: در معانی گذشته روایات بسیار زیادی از ائمه اهلبیت(ع)رسیده، که هر کس بخواهد باید برای دیدن آنها به کتب حدیث مراجعه نماید.
و در کتابفقیه است که علاء از محمد بن مسلم از ابی عبد الله(ع)روایتکردهکه در معنای آیه: فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرافرمود: خیر این است کهمسلمانشوند و شهادت به وحدانیتحق و رسالتخاتم الانبیاء(ص)بدهند، و یککاری در دست داشته باشند که بتوانندمال المکاتبه را بپردازند و یا صنعت و حرفهای داشته باشند (۴) .
▪ مؤلف: در این معنا باز روایات دیگری هست.
و در کافی به سند خود از علاء بن فضیل از امام صادق(ع)روایت کردهکهدر تفسیر آیهفکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا و آتوهم من مال الله الذی اتیکمفرمود: اگرنخواستیبهای او را کم کنی، بعضی اقساط او را میبخشی، البته بیشتر از مقدار استطاعتتهم نمیبخشی، عرضهداشتم: مثلا چقدر ببخشم؟فرمود: امام ابو جعفر(ع)از ششهزار درهم هزار درهم را صرفنظر کرد (۵) .
▪ مؤلف:و در مجمع البیان، و همچنین در الدر المنثور از علی(ع)روایتشدهکهآن مقدار چهار یک قیمت است(۶) و آنچه از ظواهر اخبار استفاده میشود این است که
. (۱)مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۳۸. (۲)فروع کافی، ج ۵، ص ۵۲۳، ح ۳. (۳)کافی، ج ۵، ص ۳۳۰، ح ۵. (۴)نور الثقلین، ج ۳، ص ۶۰۰ به نقل از فقیه. (۵)کافی، ج ۶، ص ۱۸۹، ح ۱۷. (۶)مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۴۰ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۴۶.
صفحه : ۱۶۴
حدی برای آن معین نشده، که با اصل قیمت نسبتمعین از یک ششم و یا یک چهارم و یا غیرآن داشته باشد.
▪ و در ذیل جمله:و فی الرقاب (۱) ، در جلد نهم این کتاب روایتیاز عیاشی گذشتکه به مکاتب از سهم فی الرقاب چیزی از زکات داده میشود (۲) .
ودر تفسیر قمی در ذیل آیهو لا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء اناردن تحصناگفتهکه: عرب و قریش رسمشان این بود که کنیزانی را میخریدند و از ایشان ضریب سنگین(نوعیمالیات)میگرفتند، بعد میگفتند بروید زنا کنید و برای ما پول بیاورید، که خدایتعالی در این آیه ایشان را از اینعمل نهی فرمود، در آخر هم فرمود: خدا چنین کنیزانی را درصورتی که مجبور به این کار شده باشند میآمرزد (۳) .
و در مجمعالبیان در ذیل جملهلتبتغوا عرض الحیوة الدنیاگفتهکه بعضیگفتهاند: عبد الله بن ابی شش کنیز داشت و آنان را مجبور میکرد به زنا دادن، همین کهآیهتحریم زنانازل شد کنیزان او نزد رسول خدا(ص)آمدند و از آن جنابتکلیفخواسته و از وضع خود شکوه کردند، پس آیه شریفه نازل شد (۴) .
▪ مؤلف:در اینکه عبد الله بن ابی کنیزانی داشت و آنان را به زنا اکراهمیکرد، روایات دیگری هست، که الدر المنثور آنها را نقل کرده، و این روایت را هم آورده (۵) .و امااینکهاین جریان بعد از نزول تحریم زنا باشد ضعیف است، برای اینکه زنا در مدینه تحریمنشد، بلکه در مکه و قبل ازهجرت تحریم شد، و بلکه حرمت آن از همان آغاز ظهور دعوت حقهاز ضروریات این دین به شمار میرفت، و در تفسیر سورهانعام گذشت که حرمت فواحش کهیکی از آنها زنا است از احکام عامهای است که اختصاص به شریعت اسلام نداشته.
.. (۱)سوره توبه، آیه ۶۰. (۲)تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۹۳، ح ۷۶. (۳)تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۰۲. (۴)مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۴۱. (۵)الدر المنثور، ج ۵، ص ۴۶.
علامه سید محمد حسین طباطبایی قدس سره ترجمه تفسیر المیزان جلد ۱۵ صفحه ۱۵۱
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست