دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

عصمت پیامبر گرامی ص


عصمت پیامبر گرامی ص

خداوند برای پیشرفت مقاصد بعثت, باید پیامبران را با مصونیت و پیراستگی كامل مجهز سازد, تا از این جهت اعتماد صددرصد مردم را به آموزگاران وحی جلب نماید و در نتیجه هدف و مقصد بعثت كه تربیت و گرایش مردم است جامعه عمل بپوشد

مصونیت و پیراستگی پیامبر از خلاف و خطا، بسان دیگر پیامبران دارای مراحل سه‏گانه است، و این مراحل عبارتنداز:

- مصونیت مطلق (عمدی و سهوی) در تبلیغ شریعت.

- عصمت از خلاف و گناه در رفتار و گفتار.

- پیراستگی از خطا و لغزش در جریانهای عادی.

● پیامبر اسلام و پیراستگی از گناه‏

گذشته از آیات فراوانی كه بر عصمت همه پیامبران از گناه دلالت دارند، می‏توان از آیه ذیل مصونیت او را از گناه استفاده كرد:

«و ان كادوا لیفتنونك عن الذی اوحینا الیك لتفتری علینا غیره و اذاً لا تخذوك خلیلاً»

«آنان (مشركان) نزدیك بود كه با پیشنهاد خود، تو را از آنچه، به تو وحی كردیم، بفریبند، تا غیر آن را به ما نسبت دهی در این هنگام تو را دوست خود بر می‏گزیدند».

«و لولا ان ثبتناك لقد كدت تركن الیهم شیئا قلیلاً»

«اگر به تو ستواری نمی‏بخشیدیم، نزدیك بود كه مقدار كمی به آنان متمایل گردی» .

«اذا لا ذقناك ضعف الحیوهٔ وضعف الممات ثم لاتجد لك علینا نصیراً» (اسراء /۷۳-۷۵).

«در این صورت دو برابر مجازات (مشركین) در زندگی دنیا و دو برابر مجازات آنان در سرای دیگر را به تو می‏چشاندیم، آنگاه در برابر ما، یاوری پیدا نمی‏كردی».

مفسران درباره علت نزول آیات، شأن نزولهای گوناگونی نقل كرده‏اند كه بسیاری از آنها به خاطر مكی بودن آیات، صحیح و استوار نیست، تنها شأن نزولی كه با زمان نزول آنها تطبیق می‏كند، همان است كه ابی حفص «صائغ» از امام باقر (ع) نقل می‏كند كه قریش به پیامبر پیشنهاد كردند كه آنها خدای او را یك سال بپرستند مشروط بر این كه پیامبر نیز بتان قریش را به همین اندازه پرستش نماید.

اختلاف شأن نزولها در مفاد آیه تأثیری ندارد آنچه مهم است این است كه در آیه «ولو لا ان ثبتنناك لقد كدت تركن الیهم» دقت كافی انجام دهیم و برای توضیح دلالت آیه نكاتی یادآور می‏شویم:

- برخی از كوته نظران خواسته‏اند آیه را گواه بر عدم عصمت پیامبر بگیرند، در حالی كه از نظر محققان آیه از دلائل نقلی عصمت او می‏باشد، و در حقیقت، باریك بینان و ژرف نگران از درختی كه در نظر مخالفان تلخ است میوه شیرین چیده و خلاف مقصود آنان را استخراج كرده‏اند.

- لازم است در تعیین فاعل فعل «كادوا» كه ضمیر متصل «و ان كادوا لیفتنونك» از آن حاكی است، دقت كنیم ظاهر آیه نشان می‏دهد كه مقصود از ضمیر «كادوا» همان مشركان است و فاعل «لیفتنونك» نیز از آن حاكی می‏باشد، و روی هم رفته مفاد آیه این است: مشركان نزدیك شدند كه او را بفریبند، و در این آیه سخنی از نزدیك شدن پیامبر (ص) به میان نیامده است .

- آیه «ولولا ان ثبتناك لقد كدت تركن الیهم شیئاً قلیلاً» از دو جمله كه یكی شرط (ثبتناك» و دیگری جزا (لقد كدت تركن) تشكیل یافته است و لفظ «لولا» در زبان عرب، معادل «اگر نبود» (یا اگر نه این بود) در زبان فارسی است در این صورت مفاد آیه این است اگر نه این بود كه تو را ثابت قدم نگه داشتیم، نزدیك بود كه به آنها متمایل شوی، ولی تثبیت الهی مانع از تحقق نزدیكی شد، نه تنها میل و انعطافی از تو سر نزد، بلكه به آن هم نزدیك نشدی.

- این ثبیت الهی، جز تثبیت در مرحله فكر و اندیشه، آنگاه در مرحله عمل و رفتار چیزی نیست؛ یعنی لطف الهی آنچنان شامل حال او گردید كه قرب به مشركان و سازش با آنها درباره پرستش بتان آنها، نه در ذهن و اندیشه او جوانه زد و نه در خارج جامه عمل پوشید.

و تثبیت به این معنی جز عصمت و «تسدید» پیامبران به وسیله روح القدس و غیره چیز دیگری نیست.

- باید توجه داشت كه این تثبیت به یك مورد و دو مورد اختصاص ندارد، بلكه پیوسته شامل حال او می‏باشد زیرا همان جهت كه سبب شد خدا به پیامبر در این مورد خاص، استقامت قدم و استواری گام بخشد، در دیگر موارد نیز وجود دارد، و جهتی ندارد كه در یك مورد او را تثبیت كند و در مراحل دیگر او را به خود واگذارد.

- تثبیت الهی آنچنان نیست كه عنان اختیار و آزادی را از كف برباید و دیگر، پیامبر تثبیت شده نتواند بر خلاف آن كاری صورت‏ندهد بلكه با این وضع می‏تواند یكی از دو طرف كار را برگزیند برای بیان این جهت در آیه سوم می‏فرماید:

«اذا لا ذقناك ضعف الحیوهٔ وضعف الممات ثم لا تجدلك علینا نصیراً»

«در این موقع دو برابر عذاب (مشركان) را در زندگی این جهان و جهان دیگر به تو می‏چشانیم، آنگاه در برابر ما یاوری پیدا نمی‏كردی».

با توجه به این نكات روشن شد كه نه تنها مفاد آیه در كام «عدلیه» كه عصمت را حالت لازم در پیامبران می‏دانند، تلخ نیست، بلكه بسیار شیرین و نوید بخش است و آن این است كه: خداوند پیامبر خود را به خود او واگذار نمی‏كند و در لغزشها و سراشیبی‏ها به او تثبیت و استواری می‏بخشد و او را از قرب و نزدیك شدن به گناه (تا چه رسد به خود آن) باز می‏دارد.

و در حقیقت، جمله «ولولا ان ثبتناك لقد كدت تركن» بسان «ولولا فضل الله علیك و رحمته لهمت طائفهٔ ان یضلوك»(نساء /۱۱۳) است جز این كه آیه مورد بحث مربوط به تثبیت در برابر گناه و آیه دوم مربوط به صیانت پیامبر از لغزشهای سهوی و غیر عمدی است و با صرف نظر از این تفاوت شیوه بیان و نحوه دلالت در همه‏یكسان است و هم اكنون در بحث بعد كه پیرامون پیراستگی پیامبر از خطا است گفتگو می‏كنیم، و پیرامون آیه توضیح كافی خواهیم داد.

● پیراستگی پیامبر (ص) از خطا و اشتباه‏

مصونیت پیامبر از خطا واشتباه در امور زندگی و جریانهای عادی از جمله مسائلی است كه در علم كلام پیرامون آن بحث و گفتگو شده و اقوال فراوانی درباره آن به چشم می‏خورد، در این مورد، خرد برای حفظ «اعتماد مردم» به گفتار و رفتار پیامبر (ص) مصونیت را یك حالت لازم و شرط حتمی تلقی می‏كند:

خطا و اشتباه در غیر تبلیغ دین به دو صورت متصور است:

الف - خطا در انجام وظیفه مذهبی اعم از فردی مانند اشتباه در ركعات نماز و یا اجتماعی مانند كشتن فرد بی گناه.

ب - اشتباه در امور روزانه زندگی.

مسأله جلب اعتماد مردم كه عامل مهم در پیشرفت مقاصد پیامبران است ایجاب می‏كند كه پیامبران در قسمت عمل به وظائف مذهبی اعم از فردی و اجتماعی مصون از اشتباه باشند، زیرا اشتباه در این قسمت كم كم سبب می‏شود كه مردم در تعالیم و گفته‏های آنان به دیده شك و تردید بنگرند و با خود چنین بیندیشند:

«وقتی پیامبر در عمل به وظائف، اشتباه و خطا می‏كند، از كجا معلوم كه در بیان تعالیم دچار اشتباه نشود؟» .

این اندیشه ایجاب می‏كند كه پیامبران در كارهای عادی و جریانهای روزمره نیز از اشتباه و خطا مصون باشند، زیرا اشتباه در این مورد از اعتماد مردم می‏كاهد و سبب می‏شود كه مردم به تعالیم او از دیده دیگری بنگرند.

اشتباه نشود! ما نمی‏گوئیم اشتباه در امور زندگی ملازم با اشتباه در بیان وظائف و تعالیم است زیرا چه بسا ممكن است مردی از جانب خدا در قسمت دوم مصونیت داشته باشد ولی در امور عادی دچار خطا و لغزش گردد و تفكیك میان این دو كاملاً صحیح و پابرجاست.

این تفكیك برای دانشمندان كاملاً امكان‏پذیر است، ولی روی سخن در اینجا با افراد دیگر است كه نمی‏توانند به این نوع از مسائل با دیده تفكیك بنگرند، بلكه همه را به یك چوب می‏رانند و وجود شك و تردید یا خطا و خلاف در زندگی روزمره خود، موجب جوانه زدن شك در دیگر امور مربوط به پیامبر می‏شود.

خداوند برای پیشرفت مقاصد بعثت، باید پیامبران را با مصونیت و پیراستگی كامل مجهز سازد، تا از این جهت اعتماد صددرصد مردم را به آموزگاران وحی جلب نماید و در نتیجه هدف و مقصد بعثت كه تربیت و گرایش مردم است جامعه عمل بپوشد.

لذا امام ششم در روایتی می‏فرماید:

«روح القدس تحمل النبوه و روح القدس لاینام ولا یغفل ولا یلهور ولا یسهو:روح القدس حامل نبوت است، او نمی‏خوابد و غفلت نمی‏كند و از او اشتباهی رخ نمی‏دهد» ۱

تا اینجا با داوری خرد در مسأله تجویز خطا و سهو بر پیامبران آشنا شدیم اكنون وقت آن رسیده است كه با منطق قرآن در این مورد نیز آشنا شویم، طبعاً منطق هر دو یكسان بوده و كوچك‏ترین اختلافی میان آن دو نخواهد بود.

● قرآن و خطا و سهو پیامبران‏

از آیه زیر می‏توان مصونیت پیامبر الهی را از اشتباه و سهو استفاده كرد:

«ولولا فضل الله علیك و رحمته لهمت طائفهٔ منهم ان یضلوك و ما یضلون الا انفسهم و ما یضرونك من شی‏ء و انزل الله علیك الكتاب و الحكمهٔ و علمك ما لم تكن تعلم و كان فضل الله علیك عظیماً» (نساء /۱۱۳).

«اگر كرم و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهی از آنان تصمیم می‏گرفتند كه تو را گمراه كنند، و آنان جز خویش كسی را گمراه نمی‏سازند(و در پرتو همین رحمت) هرگز ضرری به تو نمی‏رسانند، خدا آنچه را كه تو نمی‏دانی به تو آموخت و كرم خدا در حق تو بزرگ است».

مفسران در شأن نزول آیه، جریانهای مختلفی یاد كرده‏اند كه نقل آنها مایه گستردگی سخن است؛ در اینجا ما یكی را به عنوان نمونه ذكر می‏كنیم:

زره فردی از صحابه پیامبر به سرقت رفت صاحب آن به یك نفر از طائفه «بنی ابیرق» ظنین شد، سارق وقتی متوجه خطر شد، زره را به خانه یك نفر یهودی انداخت، و از قبیله خود خواست كه نزد پیامبر بر پاكی او گواهی دهند و وجود زره را در خانه یهودی گواه بر برائت او گیرند، در این شرائط «سارق» تبرئه شد و یهودی متهم گردید، خدا پیامبر خود را از جریان آگاه ساخت و آیه یاد شده به ضمیمه آیه‏ای كه یادآور می‏شویم، فرود آمد.

خواه این شأن نزول صحیح باشد یا نباشد، بالأخره از مجموع شأن نزول‏هائی كه در این مورد نقل شده است، استفاده می‏شود كه پیامبر در آستانه داوری بر خلاف واقع (از روی خطا) قرار گرفته بود، و گروهی با صحنه سازی می‏خواستند پیامبر را فریب داده و ظواهر قضیه را به رخ پیامبر بكشند تا وی بر خلاف حق حكم نماید، ولی خداوند او را از خطا و اشتباه حفظ و صیانت نمود و آن این كه پرده از چهره حقیقت برداشته و چیزی را كه او نمی‏دانست به او آموخت و كرم خدا نسبت به پیامبر بزرگ است؛ اكنون باید ببینیم چگونه آیات مورد بحث بر مصونیت پیامبر (ص) از خطا گواهی می‏دهد.

در آیه مورد بحث سه جمله باید مورد توجه قرار گیرد:

الف: «و انزل الله علیك الكتاب و الحكمهٔ».

ب: «و علمك ما لم تكن تعلم».

ج: «و كان فضل الله علیك عظیماً».

جمله نخست ناظر به مبانی داوری اوست و آن كتاب و سنت (حكمت) می‏باشد. آگاهی از این دو منبع وسیع تشریع، مایه مصونیت در احكام كلی الهی می‏گردد و در نتیجه پیامبر در تبیین احكام خدا هرگز دچار اشتباه و لغزش نمی‏گردد زیرا آنچه بشرتا روز رستاخیز به آن نیاز دارد در این دو منبع وارد شده است ولی روشن است كه علم به قوانین كلی، مایه مصونیت از اشتباه در موضوعات، و جزئیات، و به اصطلاح در تطبیق آن كلیات بر موارد خود، نمی‏گردد بلكه برای مصونیت از اشتباه، به چیز دیگری نیاز دارد.

پی نوشتها:

- بصائر الدرجات ، ص ۱۳۴.

- صحیح مسلم ، ج ۸، ص ۷۲، باب استحباب الاستغفار و الاستكشار منه - لفظ یغان صیغه مجهول از ماده «غین » به معنی ستر و پرده و ابر است .

- به شفای قاضی مراجعه فرمائید.

* - اعمال نیك خوبان، گناه مقربان خدا محسوب می‏شود.

- اوصاف الاشراف ، ص ۱۷.

- برای اطلاع از اصل دعا رجوع شود به كشف ، الغمه ، ص ۴۳.

- كشف الغمه، ج ۳، ص ۴۲ - ۴۴.

۷- اسباب النزول واحدی، ص ۲۱۸.

- تفسیر قمی ، ج ۲، ص

- المقاییس ، ج ۲، ص ۳۶۱.

۰- لسان العرب ، ص ۳۸۹.

۱- مقاییس اللغه ، ج ۴، ص ۳۸۶.

۲- سیره ابن هشام ، ج ۱، ص ۲۶۵.

۳- بحارالانوار .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.