دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

قرقیزستان ژئوپلتیک اوراسیایی


قرقیزستان ژئوپلتیک اوراسیایی

روسیه با قرقیزستان مرز مشترک ندارد اما همانند چین منافع ژئوپلتیکی در آن جا دارد موفقیت واشنگتن در گسترش ناتو در این منطقه که در سایه پایگاه ماناس انجام می شود, در قالب جنگ با ترور تنظیم شده, اما هدف واقعی واشنگتن برتری سیاسی و اقتصادی است

روسیه با قرقیزستان مرز مشترک ندارد اما همانند چین منافع ژئوپلتیکی در آن جا دارد. موفقیت واشنگتن در گسترش ناتو در این منطقه که در سایه پایگاه ماناس انجام می شود، در قالب جنگ با ترور تنظیم شده، اما هدف واقعی واشنگتن برتری سیاسی و اقتصادی است. در ضمن این آمریکا بود که نظامیان اسلام گرا را که حالا در اوراسیا فراوان هستند بر اساس اصول ایجاد مشکل، و فراهم کردن راه حل آموزش داد. آیا هیچ دلیلی وجود دارد برای این که فکر کنیم آمریکا روش خود را تغییر می دهد، به ویژه در شرایط کنونی که دسترسی آسانی به این منطقه دارد؟

پنتاگون تنها برای مدت کوتاهی نفس راحتی کشید و عرضه سوخت جنگنده های آمریکا در پایگاه ماناس تامین شد اما قرقیزستان بار دیگر با آشوب مواجه شد. حداقل ۱۷۱ نفر و احتمالا تا ۵۰۰ نفر در آشوب های جنوب قرقیزستان کشته شدند که اغلب آن ها از نژاد ازبک بودند و البته هزاران نفر نیز مجروح گشتند. بیش از ۸۰ هزار نفر به سمت ازبکستان روانه شدند، تا جایی که ازبکستان مجبور شد مرزهای خود را ببندد.

قرقیزهای مسلح در اوش، دومین شهر بزرگ قرقیزستان، جلال آباد و برخی نقاط دیگر هزاران همسایه ازبکی را مورد هدف قرار دادند، آتش زدند و کشتند بدون این که فرقی بین ازبک ها و قرقیزها قایل شوند. صلیب سرخ اعلام کرد که ۱۰۰ نفر تنها در یک گورستان به خاک سپرده شده اند. آشوب ها به سرعت به سمت مرکز بیشکک گسترش پیدا کرد اما وقتی که پلیس از گاز اشک آور و نارنجک استفاده کرد این شورش ها تحت کنترل در آمدند.

«رزا اتونبائوا» در جنوب وضعیت اضطراری اعلام کرد و بعد از این که روسیه تقاضای اتونبائوا برای اعزام نیرو جهت سرکوبی شورشیان را رد کرد، خودش دستور بسیج نیروهای ذخیره نظامی و تیراندازی به قصد کشتن را صادر کرد. «سرگی آباشین»، محقق ارشد موسسه نژادشناسی و انسان شناسی مسکو، در دفاع از این حرکت گفت پلیس محلی به آسانی تسلیحاتشان را به شورشیان جوان قرقیز واگذار می کنند زیرا آن ها دوستان و خویشان مشترکی در این طایفه دارند و هرگز به خویشان خود تیراندازی نمی کنند.

بعد از مشورت با دیگر اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی که شامل ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، تاجیکستان و ازبکستان به همراه روسیه است، مسکو تصمیم گرفت هلیکوپتر، کامیون و سوخت به علاوه کمک های بشردوستانه به قرقیزستان بفرستد؛ اگرچه از فرستادن سرباز خودداری نمود. «آشر پرت»، از تحلیل گران مسایل روسیه، به خبرگزاری دویچه وله گفت بعید است روسیه مداخله کند مگر این که احساس کند وضعیت منطقه به سمتی پیش می رود که بی ثبات شود و یا نژاد روسی در خطر بیفتند.

اعتراض ها وقتی شروع شد که حکومت موقت در هفتم ماه آوریل قدرت را در دست گرفت، وقتی که ۸۱ معترض به وسیله پلیس کشته شدند و «قربان بیگ باقی اف» به سمت منزلش در جنوب فرار کرد. حکومت جدید به سرعت کنترل مرکز و شمال کشور را در اختیار گرفت اما موفق نشد کنترل جنوب را که باقی اف در آنجا بود، و کنترل بخشی از دره فرغانه که قرقیزها، تاجیک ها و ازبک ها در کنار هم برای قرن ها در آنجا زندگی می کردند، در اختیار بگیرد. استالین در دهه ۱۹۲۰ دره فرغانه را بین جمهوری های نژادی تقسیم و در حقیقت اساس مسایل اخیر را در آن جا پایه ریزی کرد. با این وجود، به لحاظ نژادی ازبک ها بیشتر به کارهای تجاری و جمعیت قرقیز به کارهای چوپانی مشغول بودند. دانشگاه موسوم به «دوستی مردم» به خاطر این که با ثروت تجار ازبک ساخته شده بود ویران گردید.

واشنگتن تنها خشونت ها را محکوم کرده و بیشتر سکوت را ترجیح داده است، که این سکوت نشان می دهد آن ها عقیده دارند با صحبت کردن اوضاع را تنها بدتر می سازند. تا زمانی که پایگاه آمریکا اجازه فعالیت داشته باشند این کشور همین سیاست سکوت را پی گیری خواهد کرد. پایگاه آمریکا در نزد مردم محلی به شدت منفور است و خشم و بی ثباتی دولت اوتبائوا را بیشتر تشویق می کند که این پایگاه را به دلایل امنیتی تعطیل نماید؛ اگر چه بر اثر فشار شدید آمریکا قراداد مربوط به پایگاه برای یک سال دیگر تمدید شد. دولتمردان قرقیزستان عملیات سوخت گیری شرکت مینا که به «ماکسیم باقی اف»، پسر قربان بیگ باقی اف، وصل است و به اختلاس میلیون ها دلار از اجاره و دیگر سرویس های این پایگاه آمریکایی متهم است را متوقف کردند اما به محض این که وضعیت کشور به حالت عادی برگشت، بار دیگر عملیات از سر گرفته شد.

کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی کنگره آمریکا در ماه آوریل وضعیت شرکت مینا را بررسی کرد. حکومت قرقیزستان به وضعیت شش کمپانی که مالک آن ها ماکسیم باقی اف بود رسید گی کرد: خدمات سوخت ماناس، هواپیمایی قرقیز، سوخت آسیای مرکزی، خدمات سوخت هواپیمایی، گروه تجاری آسیای مرکزی و شرکت ملزومات بنزین هواپیمایی.

شواهد اندکی وجود دارد مبنی بر این که قرقیزستان می تواند مانع بهره برداری آمریکا از پایگاهشان شود و این یک بحران سیاسی است. اما افسوس که آمریکا منبع اصلی بی ثباتی فعلی قرقیزستان است؛ از سال ۱۹۹۴ طرحی را مبنی بر عضویت قرقیزستان و سه دولت دیگر آسیای مرکزی در برنامه مشارکت برای صلح ناتو ترسیم و برنامه ارتقای دموکراسی توسط NGO ها را در این کشورها در دو دهه گذشته پیگیری کرده است. انقلاب لاله که در سال ۲۰۰۵ از سوی سفارت آمریکا طراحی و هدایت شد و به سقوط قدرت «عسگر آقایف»، که روابط بسیار نزدیکی با چین و روسیه داشت، انجامید، نشان می دهد استقلال دولت ها برای ایالات متحده اهمیتی ندارد. سپس مساله پایگاه آمریکا و برخی مسایل دیگر وجود دارد که آمریکا مسبب آن ها بوده و هنوز هم هست مثل کشتار، مواد مخدر، فحشا، ترور، فساد و جاسوسی.

درگیری های نژادی که در دوران آقایف کاهش یافته بود در دوره پنج ساله حکومت باقی اف بدتر شد: او قرقیزستان را وارد کشمکش های قبیله ای کرد و ازبک های نسبتا موفق را از قدرت دور نمود. ازبک ها ۱۵ درصد از جمعیت قرقیزستان و نزدیک به نیمی از جمعیت جنوب قرقیزستان را تشکیل می دهند. آن ها به راستی از سقوط قدرت باقی اف به وجد آمدند. اما هنوز در این منطقه قرقیزها اکثریت را در اختیار دارند. تبعیض نژادی با بازگشت کارگران مهاجر از روسیه که در اثر بحران مالی اخیر شغل شان را از دست دادند تشدید شده است.

همسایگان قرقیزستان مهم ترین کسانی هستند که بیشترین نگرانی را از سقوط قدرت در این کشور دارند. فقدان قانون و نظم در قرقیزستان این کشور را به یک زمین بازی برای جنبش های اسلامی ازبکستان و دیگر گروه های یاغی تبدیل می کند که تمایل دارند رئیس جمهور ضداسلامی ازبکستان از قدرت خارج شود. ازبکستان یک دولت پلیسی دارد که وحشیانه ازبک های مذهبی را سرکوب می کند و در حال حاضر، رژیم این کشور دلیل خوبی برای ترس از پیامدهای ایجاد یک دولت ناکام در قرقیزستان دارد. تاجیکستان از جنگ داخلی میان اسلام گرایان شرقی و اصلاح طلبان و نیروهای غربی طرفدار حکومت در دهه ۱۹۹۰ رنج می برد و صلح آن ها نیز در بهترین حالت شکننده است.

منطقه سینجیانگ چین، یک مرز ۵۳۰ مایلی با قرقیزستان دارد. تنها در یک سال گذشته شورش های وسیعی توسط ایغورهای مسلمان که خواهان داشتن یک دولت مستقل هستند انجام شد. چین آشکارا نگران پایگاه نظامی ایالات متحده است.

روسیه با قرقیزستان مرز مشترک ندارد اما همانند چین منافع ژئوپلتیکی در آن جا دارد. موفقیت واشنگتن در گسترش ناتو در این منطقه که در سایه پایگاه ماناس انجام می شود، در قالب جنگ با ترور تنظیم شده، اما هدف واقعی واشنگتن برتری سیاسی و اقتصادی است. در ضمن این آمریکا بود که نظامیان اسلام گرا را که حالا در اوراسیا فراوان هستند بر اساس اصول ایجاد مشکل، و فراهم کردن راه حل آموزش داد. آیا هیچ دلیلی وجود دارد برای این که فکر کنیم آمریکا روش خود را تغییر می دهد، به ویژه در شرایط کنونی که دسترسی آسانی به این منطقه دارد؟

با توجه به اوضاع افغانستان، مسیر تدارکات ناتو از پاکستان تقریبا غیرقابل استفاده است لذا ماناس مسیر حساسی در اوضاع اخیر به شمار می رود.

● نویسنده: اریک - والبرگ

● مترجم: سید رضی - عمادی

● منبع: سایت - باشگاه اندیشه - تاریخ شمسی نشر ۱۴/۰۴/۱۳۸۹ - به نقل از globalresearch.ca