دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی


امروز با سعدی

تفاوتی نکند قدر پادشایی را
که التفات کند کمترین گدایی را
به جان دوست که دشمن بدین رضا ندهد
که در به روی ببندند آشنایی را
مگر حلال نباشد که بندگان ملوک
ز خیل خانه برانند بینوایی …

تفاوتی نکند قدر پادشایی را

که التفات کند کمترین گدایی را

به جان دوست که دشمن بدین رضا ندهد

که در به روی ببندند آشنایی را

مگر حلال نباشد که بندگان ملوک

ز خیل خانه برانند بینوایی را

و گر تو جور کنی، رأی ما دگر نشود

هزار شکر بگوییم هر جفایی را

همه سلامت نفس آرزو کند مردم

خلاف من که به جان می‌خرم بلایی را

حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر

به سر نکوفته باشد درِ سرایی را

خیال در همه عالم برفت و باز آمد

که از حضور تو خوش‌تر ندید جایی را

سری به صحبت بیچارگان فرود آور

همین قدر که ببوسند خاک پایی را

قبای خوش‌تر ازین در بدن تواند بود

بدن نیفتد ازین خوب‌‌تر، قبایی را

اگر تو روی نپوشی بدین لطافت و حسن

دگر نبینی در پارس، پارسایی را

منه به جان تو، بار فراق بر دلِ ریش

که پشّه‌ای نبرد سنگ آسیایی را

دگر به دست نیاید چو من وفاداری

که ترک می‌ندهم عهد بیوفایی را

دعای سعدی، اگر بشنوی زیان نکنی

که یَحْتمِل که اجابت بود دعایی را