چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024
مجله ویستا

چقدر در كنار فرزندتان هستید


چقدر در كنار فرزندتان هستید

نخستین دنیایی كه كودكان ما با آن آشنا می شوند محیط خانواده است آنها از ما و از خلال هزاران لحظه ی ظاهراً كوچك و كم اهمیت زندگی خانوادگی می آموزند كه چگونه رفتار كنند, برای چه چیزی ارزش قائل شوند و از زندگی چه انتظاراتی داشته باشند

نخستین دنیایی كه كودكان ما با آن آشنا می شوند محیط خانواده است. آنها از ما و از خلال هزاران لحظه ی ظاهراً كوچك و كم اهمیت زندگی خانوادگی می آموزند كه چگونه رفتار كنند، برای چه چیزی ارزش قائل شوند و از زندگی چه انتظاراتی داشته باشند. كودكان ما اغلب بعضی از مهمترین پیامها را درباره ارزشها و اعتقادات ما زمانی برداشت می كنند كه ما به هیچ وجه متوجه آنها نیستیم.

یك محیط خانوادگی دوستانه جایی است كه تلاش های كودك شناخته می شود و مورد توجه و تشویق قرار می گیرد. جایی كه اشتباهات، كوتاهی ها و تفاوت های فردی تحمل می گردد. محیطی كه با كودك منصفانه و صبورانه رفتار می شود و وی می تواند با تفاهم و صمیمیت در آن زندگی كند و مورد توجه قرار گیرد.

مطمئنا مواقعی پیش می آید كه لازم است ما اقتدار پدرانه یا مادرانه خود را در برابر كودكان خود به كار گیریم ولی می توانیم به گونه ای عمل كنیم كه این اقتدار به جای سرد و تحكم آمیز بودن، گرم و صمیمانه باشد. ما می توانیم محیط خانوادگی گرمی ایجاد كنیم كه افراد آن یار و غمخوار یكدیگر بوده و در عین حال همه بدانند كه برای اعمال و رفتارشان حدود معینی وجود دارد. زندگی خانوادگی امروز ما الگوهای كودكان ما را برای زندگی آنها در بزرگسالی می سازد.

ما می خواهیم روابط سالمی را با فرزندانمان به وجود آوریم كه برای تحمل لحظات اجتناب ناپذیر برخوردهای خانوادگی به اندازه كافی انعطاف پذیر و برای دوام آوردن تا هنگام بزرگسالی ، به اندازه كافی محكم و قوی باشد.

ما می خواهیم آنها از دور هم جمع شدنهای خانوادگی در تعطیلات ، حتی پس از آن كه خود تشكیل خانواده دادند لذت ببرند. ما می خواهیم آنها را با دید مثبتی پرورش دهیم كه به آنها كمك كند جایگاهشان را در جهان پیدا كنند و از آنچه زندگی به آنها عرضه می كند لذت ببرند.

ارتباط متقابل

ما معمولاً روابط متقابل غیرقابل شمارش خود را در زندگی خانوادگی بسیارعادی و بی اهمیت تلقی می كنیم ، در حالی كه این روابط می تواند برای توانایی درست كنار آمدن با دیگران اهمیت داشته باشند.

همانطور كه ما الگوی رفتار فرزندانمان هستیم خانواده نیز نمونه یك واحد اجتماعی است. در بسیاری موارد موقعیت هایی كه كودكان ما در اجتماع با آن روبه رو می شوند شبیه به روابطی است كه درخانواده آنها وجود دارد. در بحثها و صحبتها و آموزش برای شریك شدن در وسایل و امكانات خانه ، فرزندان ما معنی مسئولیت و چگونگی اعتماد و اتكای به دیگران را می آموزند. از طریق جریانهای عادی زندگی ، به طور مثال مهمانی های كوچك خانوادگی و همیاری كودكان، آنها به راحتی می توانند به تأثیر رفتارشان بر سایر افراد پی ببرند و درك كنند كه همبستگی افراد خانواده به یكدیگر عامل مهمی در زندگی آنها است. در واقع آموزش همیاری و همكاری با اعضای خانواده در حالتی دوستانه درس های گرانبهایی به كودكان ما خواهد داد . درباره این كه در دنیای بزرگتر چگونه با دیگران كنار بیایند. كودكان هرچه بیشتر و بهتر در كارهای مشترك خانوادگی به كمك عادت كنند، از طرف دوستان، همسایه ها و همكارانشان در بزرگسالی بهتر و بیشتر پذیرفته و دوست داشته می شوند و دنیا در نظر آنها خوشایندتر خواهد بود و چنانچه در زندگی ، بخشش و سخاوت یاد بگیرند ، خود وسیله ای خواهند بود تا دنیا را محل زیبایی برای زندگی كنند.

شبكه عاطفی گسترده

تركیب خانواده در حال تغییر است. خانواده های بزرگ گذشته كوچكتر شده اند. خانواده های كمتری با پدربزرگ و مادربزرگ زندگی می كنند. با ازدیاد طلاق در زندگی مدرن، برخی خانواده ها حتی از وجود یكی از افراد اصلی خانواده یعنی پدر یا مادر محرومند.

صرفنظر از تركیب خانواده مهمترین مسئله برای كودكان این است كه مورد پذیرش و محبت واقع شوند. وجود افراد بزرگسال و مهربان در زندگی فرزندان ما اهمیت بسیاری دارد . كودكان ما از ارتباط دائمی با افراد فامیل یا دوستان خانوادگی بسیار سود خواهند برد. از آنجا كه ما نمی توانیم در همه لحظه ها برای فرزندانمان همه چیز باشیم ، در بسیاری موارد وجود دوستان و اقوام با نقطه نظرهای جدید می تواند بسیار مفید باشد. در اینجاست كه به اهمیت وجود پدربزرگ ها و مادربزرگ ها پی می بریم. وجود این افراد اجازه می دهد بچه ها خود را تحت حمایت یك نسل عاقل تر و با محبت احساس كنند. بیشتر اوقات پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می توانند برای نوه هایشان وقت بیشتری نسبت به وقتی كه برای فرزندان خود صرف می كردند داشته باشند.

وقتی پای صحبت مادربزرگها می نشینیم بسیاری از آنها از اشتباهات گذشته اشان در بزرگ كردن بچه ها صحبت می كنند. یكی از بزرگترین تأسف های آنان این است كه چرا هنگام كودكی فرزندشان وقت بیشتری را با آنها نگذرانده اند. آنها می دانند كه بازی كردن با بچه ها و اختصاص قسمت زیادی از وقتشان برای نزدیك شدن به آنها كار با ارزشی است كه می تواند به نفع همه خانواده باشد.

یك خانواده بزرگ همچنین می تواند محافظ امنی برای بچه های ما به حساب بیاید. هرچه درگیری های اجتماعی بیشتر باشد پیوستگی و نزدیكی اقوام نزدیك در زندگی اهمیت بیشتری پیدا می كند. وجود اقوام نزدیك در زندگی كودكان نعمتی است برای همه افراد خانواده. كودكان گاهی مایل نیستند در مواقعی كه به كمك نیاز دارند مشكلات خود را با پدر و مادر خود در میان بگذارند. گاهی نیز به دلیل گرفتاری والدین، دسترسی فوری و آسان به آنها برای هم صحبتی مشكل می گردد؛ در این گونه موارد وجود اقوام نزدیك كه با علاقه و احساس مسئولیت می توانند به فرزندان ما كمك كنند بسیار حیاتی است. آن عده از ما كه به دلایلی اقوام نزدیك خود را در كنارمان نداریم می توانیم این شبكه را با دوستان خانوادگی خود تشكیل دهیم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.