چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

هالیوود, اسلحه و ترویج آشکار خشونت


هالیوود, اسلحه و ترویج آشکار خشونت

شاید از تصویر به جا مانده در ذهن کودکان دهه ۷۰ میلادی از سقوط آزاد شخصیت های محبوب بتمن و سوپرمن از بالای آسمانخراش های نیویورک تا امتحان آن روی بام خانه های خود فاصله چندانی نباشد فاصله ای که تنها رویای سینما و قدرت رسانه ای قدرتمند می تواند خیلی سریع در ذهن مخاطبانش جا پیدا کند

شاید از تصویر به‌جا‌مانده در ذهن کودکان دهه ۷۰ میلادی از سقوط آزاد شخصیت‌های محبوب بتمن و سوپرمن از بالای آسمانخراش‌های نیویورک تا امتحان آن روی بام خانه‌های خود فاصله چندانی نباشد. فاصله‌ای که تنها رویای سینما و قدرت رسانه‌ای قدرتمند می‌تواند خیلی سریع در ذهن مخاطبانش جا پیدا کند.

به گمانم وقتی آن جوان ۲۰ ساله خجالتی در یک روز سرد زمستانی اسلحه به دست به کلاس درس کودکان خردسال می‌رود و تلخ‌ترین اتفاق سال ۲۰۱۲ آمریکا را رقم می‌زند شاید تنها تصویرهایی که در آن لحظات به او ـ که حتی قدرت معاشرت در یک جمع کوچک خانوادگی را نداشت ـ می‌توانست کمک کند تا دست به این جنایت بزند، تصویرهای هولناکی است که هالیوود با پرداخت حرفه‌ای نسبت به آثار خود روی آن سرمایه‌گذاری کرده است.

ناتان گاردلز و مایک مداووی در کتابی با نام «بت آمریکایی پس از عراق» به تحلیل نقش هالیوود در جهان امروز و شکست‌ها و پیروزی‌های این غول سینمایی جهان پرداخته‌اند. نویسندگان این کتاب به توضیح و غالبا بحث در مورد دیپلماسی عمومی و نقش هالیوود در شکل‌دهی به آن بویژه در دوره جدید پس از حملات ۱۱ سپتامبر می‌پردازند. جوزف نای، استاد دانشگاه هاروارد که به دلیل پرداخت پیرامون نظریه «قدرت نرم» شناخته شده است، در مقدمه این کتاب با اشاره به قدرت نفوذ رسانه سینما و ابزار دیپلماسی آمریکا که مبتنی بر استفاده از شاخصه‌های تصویری هالیوود است، تاکید و یادآوری می‌کند در سقوط دیوار برلین و در نتیجه شوروی ـ که رونالد ریگان آن را امپراتوری شوم نامید ـ موشک و بمب نقش کلیدی نداشت، بلکه قدرت نرم بود که اهمیت داشت. نای معتقد است در قرن جدید، قدرت نرم آمریکا در مقایسه با چند دهه اخیر ضعیف‌تر شده است.

شاید به همین دلیل است که یکی از متعجب‌ترین افراد حاضر در مراسم گلدن‌گلوب ۲۰۱۳ بن‌افلک، کارگردان فیلم سفارشی آرگو است که عجز و تصور آمریکا از استفاده علنی قدرت نرم در ابعاد صنعتی مثل هالیوود را با چشم خود تماشا کرد.

باید این نکته را به یاد داشته باشیم در عصر اطلاعات، موفقیت تنها به این بستگی ندارد که ارتش (قدرت سخت) چه کشوری پیروز می‌شود؛ بلکه همچنین مهم است که داستان (قدرت نرم) کدام کشور پیروز می‌شود. برای همین شاید برگ برنده سیاست‌های دولت آمریکا در لحظه حساس تصمیم‌گیری و تاثیرگذاری روی افکار عمومی جهان هالیوود باشد، چرا که آنها استفاده از قدرت نرم را یک راه بسیار ساده‌تر برای تاثیرگذاری طولانی‌مدت می‌داند.

هالیوود، بزرگ‌ترین ماشین رویاپردازی و داستانسرایی در تاریخ بشر بوده است. تصویر آمریکا، برخلاف کشورهای دیگر، نه‌تنها بر پایه آنچه آمریکایی‌ها هستند و آنچه انجام می‌دهند، بلکه بر پایه تصویری که آنان به وسیله ویترین جهانی‌شان از خود ارائه می‌دهند استوار است.

هالیوود در طول صد سال فعالیتش پنجره تازه‌ای را به سوی جهان گشوده است که جهان از طریق آن آمریکا را می‌بیند و آمریکایی‌ها نیز از طریق آن جهان را می‌بینند. برخی معتقدند این صنعت در طول صد سال اخیر در بیان و فروش داستان‌های (مطابق میل) آمریکا بسیار موفق بوده است. رویاهای آمریکایی ـ‌ آزادی شخصی، رفاه طبقه میانی جامعه، تحرک اجتماعی و پیاده‌سازی قانون که به رویاهای جهان نیز تبدیل شدند، به وسیله هالیوود به تصویر کشیده شده‌اند.

در اوج جنگ سرد، جان اف. کندی بود که به مدیران هالیوود دستور داد رمان‌های جاسوسی جیمز باند ۰۰۷ نوشته یان فلمینگ را به فیلم تبدیل کنند. بعلاوه او می‌گوید هالیوود برای مقابله با نازیسم در قرن بیستم، چارلی چاپلین ـ بازیگر شناخته‌شده در سطح جهانی ـ را به خدمت گرفت که در فیلم دیکتاتور بزرگ، قدرت هیتلر را کم جلوه داد. این اقدام به دنبال آرمان ویلسونی (وودرو ویلسون، رئیس‌جمهور آمریکا) مبنی بر نقش آمریکا در ایجاد دموکراسی و خودمختاری به نقاط دیگر جهان انجام شد. این مثال‌ها نشان می‌دهد هالیوود در طول تاریخش هم از امکانات خود برای رسیدن آمریکا به اهداف سیاسی‌اش استفاده کرده و هم خود به عنوان ابزار و بازیگر برای رسیدن آمریکا به این اهداف مورد استفاده قرار گرفته است. هالیوود با ایجاد شخصیت‌های شناخته‌شده جهانی مانند رامبو و جیمز باند موفق به شکست دشمنان و رقبای جهانی خود شده و این موضوع را قابل باور ساخته است که آمریکا منجی نهایی جهان است. ارزش‌های تبلیغ‌شده در هالیوود مطلق و عالمگیر و برای نجات انسان و انسانیت لازم هستند. واشنگتن در همین راستا مشتاقانه به دنبال استفاده از اثرگذاری و قدرت نرم هالیوود در داخل آمریکا به منظور همراه‌کردن مردم با اهداف سیاست خارجی این کشور است.

همین نکته است که می‌تواند سرمایه‌داری را با تکیه بر این باور به جایگاه تولیدی و تبلیغی مهمی برساند. هالیوود هرگاه خواسته است موضوعی را در جهت منافع خود پیش ببرد از ابزارهای تبلیغی خود بهترین استفاده را برده است. گواه آن، نقش گسترش استفاده از سلاح‌های گرم در دست شهرنشینان این کشور است که بر مبنای قانون آزاد آمریکا و دفاع شخص در برابر شخص توجیه‌پذیری خود را تا جایی پیش می‌برد که حادثه هولناک دسامبر ۲۰۱۲ را هیچ منطق انسانی‌ نمی‌تواند باور کند.

از روزی که شرکت‌های مطرح و بین‌المللی تنها راه تبلیغ کالاهای خود را پیراهن فلان تیم ورزشی و فلان پلاتوی سینمایی در هالیوود دانستند؛ کارخانه‌های بزرگ اسلحه‌سازی نیز با تکیه بر همین قدرت رسانه‌ای آخرین محصولات تولیدی خود را در دستان قهرمانان فیلم‌های آمریکایی می‌دهد تا از این طریق خداوندگاران سینمایی باور خود را مبنی بر راهگشای تمام مشکلات جهان در ذهن تمام مخاطبان‌شان بگنجانند تا جایی که جوان ۲۰ ‌ساله خجالتی که از بیماری روانی و افسردگی رنج می‌برده است، یک روز سرد زمستانی مسلسل خود را روی حالت تیربار بگذارد و روی کودکانی خالی کند که کمترین شباهت را با دیوهای ساختگی هالیوود دارند.

علی نعیمی