شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

آقای اولاند, شروع شورشی فزاینده


آقای اولاند, شروع شورشی فزاینده

به نظر می رسد انزجاری ناتمام دلیل اصلی از دور خارج کردن رییس جمهور فرانسه توسط رای دهندگان این کشور باشد

به نظر می‌رسد انزجاری ناتمام دلیل اصلی از دور خارج کردن رییس‌جمهور فرانسه توسط رای‌دهندگان این کشور باشد. نیکلاس سارکوزی شبیه یک رییس‌جمهور نیست مثل یک رییس‌جمهور حرف نمی‌زند و مثل یک رییس‌جمهور رفتار نمی‌کند.

اما دلیلی قانع‌کننده‌تر برای رد کردن وی وجود دارد. او رقابت انتخاباتی سال ۲۰۰۷ را با دادن قول برای ایجاد اصلاحات اقتصادی بلندپروازانه‌ای به نفع خود تمام کرد. او یکی از چند سیاستمدار اروپایی است که اختیار ایجاد چنین تغییرات بزرگی را دارد. اما وی به دلایلی که در رقابت انتخاباتی ۲۰۰۷ هم آشکار شد از این امتحان سربلند بیرون نیامد. او بیش از اندازه فعال بود. اصلاحات مخصوص سیاستمداران خسته‌کننده و ملال‌آور است. ما هنوز هم در یک رقابت انتخاباتی هستیم و هر چیزی می‌تواند امروز اتفاق افتد. اما آقای اولاند، آنقدر در رای‌گیری‌های عمومی پیشی گرفته است که دیدن آقای سارکوزی که هنوز هم شگفتی و حیرت خود را از این موضوع پنهان می‌کند واقعا سخت است. دو ویژگی مهم ریاست‌جمهوری اولاند، تاثیر آن بر اقتصاد فرانسه و منطقه اروپا خواهد بود. در مورد اولی من آن را تا حدی بی‌تاثیر می‌بینم و در مورد دومی معتقدم که به طور فوق‌العاده‌ای مثبت خواهد بود.

دو شکست عظیم آقای سارکوزی به عنوان رییس‌جمهور قبلی، یکی ناکامی وی در کامل کردن حتی یک قرارداد به نفع کارگران فرانسوی بود و دیگری ناکامی در برآورد کردن هزینه‌های عمومی. آقای اولاند هم نمی‌تواند نویدبخش اصلاحی ساختاری باشد. تجربه‌های مشابه اروپا می‌گوید که چنین تغییراتی بیشتر توسط جناح چپ و معمولا با اعمال فشار ایجاد می‌شود تا جناح راست. فرانسه نهایتا موفق به ایجاد چنین اصلاحاتی خواهد شد حال رییس‌جمهور هر کسی که باشد. هر چند آقای اولاند باید در برابر فشار جناح چپ برای بالا بردن حداقل دستمزد و لغو افزایش سن بازنشستگی مقاومت کند.

اما موضوع تهدید آقای اولاند مبنی بر اعمال ۷۵ درصد مالیات بر درآمدهای بیشتر از یک میلیون یورو چه خواهد شد؟ این مطلب به نوعی زیرکی سیاسی تلقی می‌شود. زیرا از نظر اقتصادی بی‌نتیجه خواهد بود. ممکن است تعداد اندکی از ستاره‌های موسیقی از پاریس به ژنو و یا بروکسل نقل مکان کنند. ممکن است بعضی از بانک‌ها به لندن نقل مکان نمایند و بعضی از سران اجرایی مالیات خواهند پرداخت، اما صادقانه بگوییم چه کسی برایش مهم است؟ سخت است که در این شرایط بخواهیم ادعا کنیم فرانسه چیزی را از دست خواهد داد. به بیشتر سرمایه‌داران آسیبی نخواهد رسید زیرا آنها ثروت خود را به شکل درآمد نگهداری نمی‌کنند. دلیل اصلی که من انتظار ریاست‌جمهوری آقای اولاند را می‌کشم تاثیر آن بر اروپا است. در حال حاضر همه کشورهای بزرگ منطقه اروپا و بیشتر کشورهای کوچک این منطقه توسط دولت‌های جناح راست اداره می‌شوند. آنگلا مرکل ملکه بلامنازع آنها است. آقای اولاند شریک مناسبی نخواهد بود. و در بعضی مسائل مثل قراردادهای مالی، خانم مرکل را قطعا به چالش خواهد کشاند.

من از ریاست‌جمهوری آقای اولاند به دلیل اینکه احتیاج به تغییر در داستان‌های مسمومی که در مورد بحران منطقه اروپا و حل آن گفته می‌شود را مطرح خواهد نمود، استقبال می‌کنم. طبق این داستان‌ها بحران به دلیل بی‌مسوولیتی‌ها و ندانم‌کاری‌های مالی ایجاد شده است. و نسخه درمان آن ریاضت اقتصادی و سختگیری و همچنین اصلاحات اقتصادی می‌باشد. وسیله رسیدن به راه‌حل اولی عقد قرارداد مالی است که آقای اولاند گفته است چنین قراردادی را امضا نخواهد کرد مگر اینکه با سیاست‌های مبنی بر توسعه رشد اقتصادی همراه باشد.

ای کاش آقای اولاند از این هم جلوتر می‌رفت زیرا ریاضت، کشورها را در دام رشد اقتصادی کمتر خواهد انداخت. هیچ سیاست ساختاری وجود ندارد که این امر را تغییر دهد. من دلایل سیاسی که وی را از این امر بازداشته است، می‌فهمم. اولاند نمی‌خواهد که ریاست‌جمهوری‌ا‌ش با جنگ با آلمان (و پیش‌بینی مخوف دیگر حملات وحشتناک از سوی سرمایه‌گذاران جهانی) شروع شود.

هرچند فرانسه تنها کشوری نیست که به این موضوع می‌اندیشد. در هلند دولت جناح راست بعد از اینکه گرت‌ویلدرز، رهبر حزب مردم‌باور آزادی(Freedom) تصمیم گرفت که برنامه‌های ریاضت اقتصادی را حمایت نکند، فرو پاشید. هفته گذشته دولت این کشور موفق به گفت‌وگو با شماری از جناح‌های مخالف شد. هلند در بحبوحه رکود اقتصادی به تعدیل مالی نسبتا خشنی رو نموده است. مالیات بر فروش تا ۲۱ درصد بالا خواهد رفت که در نتیجه منجر به مصرف کمتر خواهد شد. و سرمایه‌گذاری‌های بهداشتی و آموزشی را کاهش خواهد داد. سوال این است که هنگامی در هلند و در ماه سپتامبر رای گیری انجام شود حوزه انتخابی چه عکس العمل سیاسی نشان خواهد داد؟

حدس من این است که شاهد موجی از حمایت‌ها از جناح چپ و راست (که به منظور مخالفت با این سیاست‌ها با هم متحد شدند) خواهیم بود. آقای ویلدرز که قبلا بر موضوع مهاجرت تمرکز داشت، هم‌اکنون منطقه اروپا را به عنوان موضوع مورد علاقه خود برای ضربه زدن به بیگانگان انتخاب کرده است. افزایش افراط‌گرایی سیاسی در اروپا تا حدودی نتیجه سرسختی و حماقت مرکزگراها است.

قضاوت در مورد شخصی که هنوز انتخاب نشده است خطرناک است. اما بنده گمان می‌کنم که آقای اولاند آغاز یک شورش فزاینده باشد.

ولفگانگ مونشو

مترجم: ملالی حبیبی

منبع: فایننشیال تایمز