چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
گامی به بلندای تاریخ
چند روز پیش نخستین سالگرد مرگ مردی بود که نخستینگام را روی شنهای خاکستریرنگ ماه برداشت؛ گامی که بهراستی گامی کوچک برای او و گام بلندی برای بشریت بود. «نیل آرمسترانگ» در پنجمآگوست ۱۹۳۰ در یک خانواده آلمانی/ اسکاتلندی متولد شد. پدرش کارمند سادهای بود که ناچار بود به واسطه کارش، همیشه در سفر باشد. او در ۱۶سالگی و پیش از یادگرفتن رانندگی، پرواز را آموخت و در ۱۹سالگی به عنوان خلبان به نیروی دریایی پیوست. سهسال بعد درست پس از جنگ کره، دوران خدمت نظامی او هم به پایان رسید. تحصیلاتش را در رشته مهندسی هوانوردی ادامه داد و پس از فارغالتحصیلی به عنوان خلبانی آموزشی مشغول به کار شد. او در ۱۹۶۲ به جمع فضانوردان ناسا پیوست و در نوع خودش، به اولین فضانورد غیرنظامی دنیا تبدیل شد. «آرمسترانگ» تنها دوبار به فضا رفت که سفر به ماه دومین و آخرین ماموریت فضایی او به شمار میآمد. شاید خیلیها ندانند اما او در ۱۳۴۸ به همراه «آلدرین» و «کالینز» (همراهانش در نخستین سفر به ماه) دیداری هم از تهران داشت. وی سرانجام در هفتمآگوست ۲۰۱۲ در ۸۲سالگی به دلیل عارضه قلبی از دنیا رفت.
● سفر به سرزمین شنهای سفید
داستان اولین گام «آرمسترانگ»، این روزها یادآور رقابت نفسگیری است که در میانه تنشهای جنگ سرد، نخستین انسان را به ماه رساند. اتفاقی که شاید این روزها با نگاه تردید و بدبینی برخی مواجه باشد، اما بیتردید تصویر سیاه و سفید او مهمترین نوستالژی آن سالهاست. تا پیش از سفر به ماه، شوروی همواره در پیشرفتهای فضایی یک گام جلوتر بود. این کمونیستها بودند که با پرتاب اولین ماهواره در ۱۹۵۷ رقابت فضایی را آغاز کردند؛ رقابتی که آنقدر جدی بود که به خودی خود، یکی از اصلیترین شعارهای تبلیغاتی «جان افکندی» در دور بعدی انتخابات آمریکا را به خود اختصاص میداد. با این حال، در آوریل ۱۹۶۱ باز هم این شوروی بود که با فرستادن «یوری گاگارین» بهعنوان اولین انسان به مدار زمین، پیروز از دور بعدی رقابت بیرون میآمد، آن هم در حالی که آمریکاییها با برنامه «مرکوری» خود، چهارماه پس از شوروی توانستند اولین فضانورد خود را به فضا بفرستند. تاثیر ترس از جاماندن از رقیب شرقی، برای آمریکاییها به حدی بود که تنها یکماه بعد از پرتاب «گاگارین»، «کندی» در نطق خود در مجلس سنا اینطور گفت: «ایالات متحده خود را ملزم میداند که تا قبل از پایان دهه ۷۰ میلادی، ماموریت فرستادن انسان به ماه و بازگشت آن به زمین را به انجام رساند.» همین یک جمله برای سرعت گرفتن برنامه فشرده «آپولو» در ناسا به منظور رسیدن به ماه کافی بود. به فاصله دو سال از شروع دهه ۶۰، با تلاشهای پیگیر مهندسان ناسا سه ماژول اصلی مورد نیاز فضاپیما به همراه لباس فضانوردی مناسب و خانوادهای از راکتهای فضاپیما تحت عنوان «ساترن» طراحی و آزمایش شد. ناسا، این سرعت دستیابی به توانایی ساخت موشکهای مداری را مدیون «ورنر فونبرون» مهندس سابق آلمانی و طراح موشکهای مشهور «وی۲» در طول جنگجهانی دوم بود. پنجمین عضو خانواده «ساترن» که برای پرتاب برنامههای «آپولو» در نظر گرفته شده بود، موشکی غولآسا و سهمرحلهای بود که ارتفاع آن به بیش از ۱۱۱ متر میرسید و عرض آن بدون در نظر گرفتن بالچهها بالغ بر ۱۰متر بود.
● گامی در میان آسمان
۹:۳۲دقیقه صبحگاه ۱۶ژوییه، (برابر با ۲۵ تیر ۱۳۴۸)، صدای موتورهای قدرتمند «ساترن-۵» سکوت همراه با اضطراب پایگاه فضایی کیپ کندی را شکست و «آپولو-۱۱» به همراه سه فضانورد همراهش: «باز آلدرین»، «مایکل کالینز» و «نیل آرمسترانگ» رهسپار سفر به ماه شدند. ۶۰کیلومتر بالاتر، موتور مرحله اول موشک جدا شد و سپس کمتر از ۱۲دقیقه پس از پرتاب موشک با جدا شدن مرحله دوم در ۱۸۵کیلومتری زمین، «آپولو-۱۱» وارد مدار زمین شد. ۳۰دقیقه بعد سرنشینان «آپولو» با آخرین قطعات «ساترن» خداحافظی کردند. ماژول «مهنشین آپولو» موسوم به عقاب، در ساعت ۲۰:۱۷دقیقه به وقت جهانی روز ۲۰ ژوییه و درست چهار روز پس از آغاز سفر، پس از طی ۴۰۰هزارکیلومتر به مدار ماه، روی شنهای ماه فرود آمد. فرود «آرمسترانگ» روی ماه اوج دوران طلایی رقابت فضایی به شمار میرفت. در طول این مدت شوروی هم دست روی دست نگذاشته بود اما همه چیز در آن سوی میز، خوب پیش نمیرفت. آزمایش موشکهای بزرگ و جدید شوروی موفقیت کاملی نداشت و وقتی هم که آمریکاییها به ماه رسیدند، شوروی دیگر از دنبال کردن ایده جاهطلبانه و پرهزینه سفر به ماه که دیگر انگیزهای هم برای رقابت در آن نداشت، صرفنظر کرد. دوران رقابت فضایی، پس از سفر «آپولو-۱۱» و سفرهای بعدی برنامه «آپولو»، خیلی زود به انتها رسید. هرچند بسیاری فرستادن اولین ایستگاه فضایی توسط شوروی را شروع دور بعدی رقابت میدانند، اما حقیقت این است که انگیزه سیاسیونی که نقش مهمی در سرعت چرخش چرخهای صنعت داشتند، کمرنگ شده بود.
● شانسی برای یک عمر
سفر «نیل آرمسترانگ» در آن سالها، نه به واسطه تکنولوژی که به واسطه انگیزهای برای موفقیت محقق شد؛ انگیزهای که در سالهای بعد دیگر به شفافیت قبل نبود. جنگ سرد که تمام شد، فضا هنوز تکنولوژی لوکسی بود که از دید دولتها، آنقدری ارزش داشت که جای پایی در مدار زمین برای ثبت در تاریخ حفظ کنند. اما این روزها در سالگرد نخستین سال مرگ «آرمسترانگ»، آینده امیدوارکنندهتر از گذشته به نظر میرسد؛ آیندهای که شاید به لطف خصوصیسازی، از زیر بار فشار روانی بازیهای سیاسی دنیای ما خارج شود و آیندهای را که بسیاری منتظرش هستند، به واقعیت بدل کند.
محمدحسین جهانپناه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست