جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
درآمدی بر نمایی از فرهنگ
![درآمدی بر نمایی از فرهنگ](/web/imgs/16/145/29ce41.jpeg)
انسان روزگار ما ، به اقتضای وضع كنونیاش، بدون وقفه ، بر اطلاعات و دانستنیهایش نسبت به محیط اطراف دم به دم میافزاید . این محیط طبیعی كه به سرعت در حال توسعه و دگرگونی است، اكنون از زمین فراتر رفته و فضا را هم شامل میشود . دراین وضع، دامنه تحرك و آگاهی آدمی در ابعاد جغرافیایی، اجتماعی و خصوصاً فرهنگی به طور بیسابقه بسط یافته است، از این رو، آنچه به عنوان یكی ازمهترین ویژكیهای انسان مطرح میشود، همانا، خصیصه تحرك فكری و هنری و فرهنگی اوست، كه باید به مثابه اصلی بنیادی دربررسیهای فرهنگی مدنظر قرارگیرد.
چگونه باید درباره فرهنگ اندیشید؟ به نظر میرسد حركت وسیعی در جهت رشد و اصلاح فرهنگ در جامعه به وجود آمده است و شورای فرهنگ عمومی وابسته به شورای انقلاب فرهنگی در راس این حركت فعالیتهای گستردهای را آغاز نموده است.
این حركت البته باعث امیدواری است اما همزمان، به جهت نپرداختن به مفاهیم مختلف فرهنگ و نیز عدم بررسی معنایی در حیطه نظر و عمل، نگرانیهایی برای اهل فن به وجود آورده و در عین حال پروژه فرهنگ عمومی را با مشكلات وموانعی مواجه ساخته است كه باید به طور كامل نسبت به آن آگاهی داشت. البته قسمتی از این مشكلات وموانع، برآمده از تعاریف گوناگونی است كه از فرهنگ ارائه شده و با یكریگر متضاد و ناهماهنگ هستند. سهمی دیگر برگرفته از مفاهیمی همچون علم ، تكنیك و رابطهای كه بین علم ، تكنیك برقرار شده و حتی تاثیرات آنها برجامعه، میباشد . البته در اینجا، اهمیت روابط عمیق بین فرد، علم و تكنیك در شكلگیری فرهنگ عمومی بیشتر نمایان میشود . به هر حال، مفهوم «فرهنگ » همواره از رایجترین و آشناترین و در عین حال پیچیدهترین و پرابهامترین مفاهیم مورد استفاده در علوم اجتماعی و بررسیهای اجتماعی است. و تلاشهای بسیاری از طرف برخی محققان و صاحب نظران در جهت تبین فرهنگ صورت گرفته است . اما آنچه كه در این میان همیشه این كوششها را با مشكل مواجه كرده است، وسعت زیاد مفهوم فرهنگ و كاربردهای آن بطور ناهمگون و مختلف است. در تحقیقات انجام گرفته در سالهای اخیر، فرهنگ را همانند یك عنصر «مصرفی » مورد نظر قرار دادهاند . این دیدگاه كاملاً اقتصادی، میتواند برای پیشبینی بعضی امكانات، مفید واقع شود اما این چنین «ساده ـ انگاری »در فهم و درك فرهنگ، منجر به شناخت واقعی نیازهای افراد جامعه و گروهای اجتماعی نخواهد شد و در غایت باعث اشتباهات جبرانناپذیر میشود . در این نوشتار به اختصار سعی شده است تا مفاهیم اصلی و موضاعات محوری «فرهنگ » تبیین شود .
۱) مضامین و مفاهیم مختلف از فرهنگ
در متون كلاسیك علوم انسانی و براساس مطالعات جدید در زمینه فرهنگ، مفاهیم و مضامین گوناگونی از واژه فرهنگ ارائه شده است و ما در اینجا به دو مفهوم آن اشاره خواهیم كرد.
مفهوم نخست فرهنگ به مثابه توسعه و رشد شخصی در جامعه ومفهوم و دیگر فرهنگ اختصاصی جوامع یا محیطهای اجتماعی خاص است . دربرخی از نوشتهها، فرهنگ قبل از هر چیز رشد جسم و روح تعریف شده است: رشد متوازن و هماهنگ قوای ذهنی وتعادل در شناختها و آگاهی ها البته در این حالت، توصیف شهروند ایدهال قرن هفدهم اروپا مدنظر است كه هنوز نویسندگان روزگار ما به آن پای بندند. دراینجا مراد از فرهنگ هم عمل رشد دادن و متحول كردن خویشتن است و هم نتیجهای كه برآن مترتب میشود، به عبارت دیگر آفریدن یك نوع آگاهی كه مستقیماً در زندگی اثر گذار است . گفتن ندارد كه پیوند بین آگاهی و تعهد از امور اساسی است .
در فرهنگ لغات آكادمی فرانسه در سال ۱۷۶۲ فرهنگ مراقبتی برای «هنر و روح » تعریف شده است . اما در زبان و ادبیات آلمانی، تمدن خصوصاً برآثاری مادی جامعه تاكید دارد، در حالی كه فرهنگ مربوط به آثار«روحی »است .لكن در زبان ادبیات فرانسه، تمدن مجموعهای از هر دو حوزه است .
در مواردی ، فرهنگ در مقابل رشد وتوسعه طبیعت قرار میگیرد . گفتنی است كه فرهنگ نزد افراد و جوامع عبارت است از سلطه بیش از بیش برمحیط مادی و خویشتن از اینجاست كه پیوند دائمی بین مفهوم فرهنگ مفهوم پیشرفت فرد منوط است. در این مفهوم فرهنگ با زندگی جامعهگره میخورد .
انسان خویشتن را همیشه در جامعهای معین و مشخص رشد و توسع میدهد و یا به عبارتی دیگر فرهنگپذیر میسازد . در مفهوم دیگر، فرهنگ به خصوص منتسب به محیطی است كه شخص خود را در آن رشد وتوسعه میدهد. از این روست كه فرهنگهای مختلف پدید میآیند و در اینجا فرهنگ باید به لفظ جمع به كار رود . البته، همانند مفهوم اول، بازهم بین واژه تمدن وواژه فرهنگ ابهام وجود دارد . در متون قومشناختی وجامعهشناختی فرانسوی ، مؤلفان برخلاف همتایان آلمانی شان برتفاوت میان تمدن مادی وغیرمادی تاكید داشتهاند اما در عین حال برارتباط تنگاتنگ این دو هم انگشت گذاشتهاند.این نگرش را به شكلی دیگر انسانشناسی فرهنگی انگلوساكسون اقتباس كرده است .
قدیمیترین تعریفی كه اكثر مولفان به آن اشاره كردند تعریفی است كه تیلر در سال ۱۸۷۱ ارائه كرده است :
«فرهنگ عبارت است از (...) مجموعه پیچیدهای از آگاهی، اعتقادات، هنر ، اخلاق ، حقوق، آداب وتمام امكانات وتجارب بدست آمده انسان كه همانند عضوی از جامعه تلقی میشود»لوی اشتراوس، بعد از تبین گوناگونیها دراشكال فرهنگی گروههای خاص، براین امر تاكید دارد كه در انتقال فرهنگی، سیستم روابط بین گروهای خاص، ضمن وحدت بخشیدن به تمام اشكال مختلف زندگی اجتماعی، دارای اهمیت فوق العادهای است .
به هر حال، از دیدگاه گستردهتر، فرهنگ به مثابه اصل در سازمان جامعه عمل میكند. در عین حال، فرهنگ به عنوا قدرت تصفیه و انتخاب رشد وتوسعه هماهنگ به كار میرود. البته پارسونز، فرهنگ را با توصیف محیط برابر نمیداند و این نظر را یكسر رد میكند . وی معتقد است كه فرهنگ تنظیم كننده احساسات واعتقدات است . بنابراین فرهنگ معرف ارزشهای مشتركی است كه در یك « نظام عمل اجتماعی » به مثابه اصل و معیار مطرح میشود . البته ماكس وبی هم چنین برداشتی از فرهنگ دارد: مفهوم فرهنگ در واقع یك مفهوم ارزشی است . بدیهی است، این مفهوم شرطی واقعی است كه امكان میدهد ارزشها و نمادها عمیقاً به تغییر شكل موادی كه آن را تولید میكند و یا نتیجه آن است ، وابسته و پیوسته باشند. یك فرهنگ را مجموعهای از الگوها، تصاویر وبازنماییها آشكار میكند، مجموعهای كه افراد جامعه به عنوان معیارو ملاك رفتارها، فعالیتها ، نقشها و نظام روابط اجتماعی خویش به كار میبرند. البته، تعامل وروابط عمیق بین مظاهر مادی و غیر مادی هم نقشی اساسی دارد.
۲) تعریف و وسعت فرهنگ
هنگامی كه افراد جامعه را به دو گروه «بافرهنگ» و « بیفرهنگ »تقسیم میكنند، این تقسیم بندی از تصور نادرست و عامیانه از جامعهناشی می شود . هیچ فرد بزرگسال و طبیعی «بی فرهنگ » نیست . فرد در جریان جامعهپذیری، فرهنگ جامعه را به طریق مختلف كسب میكند. بنابراین فرهنگ را میتوان به مجموع رفتارهای اكتسابی و ویژگی اعتقادی یك جامعه معین، تعریف كرد . مهمترین و اساسیترین مفهوم در این تعریف، كلمه اكتسابی است كه فرهنگ را از رفتارهای برخاسته از وراثت و ویژگیهای زیستی متمایز میكند . در اینجا، میتوان فرهنگ را به صورت جامعتر، این گونه تعریف كرد: فرهنگ مجموعه بهم پیوستهای از شیوههای تفكر ، احساس و عمل افراد زیادی است كه كم و بیش میان آنان مشخص و مشترك است و به دو شیوه عینی ونمادین به كار گرفته میشودواین افراد را به یك جمع خاص و متمایز بدل میكند.
بنابراین، جامعه را باید متشكل از گروهی از انسانها دانست كه در طول هزاران سال بایكدیگر زندگی كردهاند و در سرزمین معینی سكنی گزیدهاند . سرانجام آنكه این گروه خود را به عنوان یك واحد اجتماعی متمایز از گروههای دیگر سازمان داده است . اعضای این جامعه همچنین فرهنگ مشتركی دارند از اینجاست كه میتوان گفت، فرهنگ جدای جامعه یا جامعه جدای از فرهنگ نیست . هر گاه جامعه به وجود آید ، فرهنگ همخوان با آن نیز به وجود میآید .
۳) خصیصههای عمده فرهنگ
همانطور كه از تعریف ارائه شده بر میآید ، فرهنگ شامل همه فعالیتهای بشری اعم از معرفتی، عاطفی، احساسی و یا حتی حسی ـ حركتی است. در اینجا تاكید بركنش با دیگر اعضای جامعه است . باید توجه داشت كه با وجود این كنش ، میتوان به وجود فرهنگ پی برد و حد و حدود آن را معلوم كرد. و چون كنش افراد با یكدیگر با فرهنگ معینی انطباق مییابد، لذا، میتوان كنش اشخاص را كنش اجتماعی هم نام نهاد.
از طرف دیگر ، شیوههای اندیشه، احساس و عمل كم و بیش شكلی معین و خاص به خود میگیرند و تقریباً به صورت رسمی درمیآید . این شیوه در ساختهای مختلف خود در قوانین، شعائر ، مراسم، تشریفات، شناخت علمی، تكنولوژی، علوم دینی بسیار مشهود و رسمیاند. اما اموری دیگر مانند، هنر، آداب ورسوم ، بعضی از مظاهر آداب و معاشرت، با درجات متفاوت كمتر رسمی میشوند . آنچه كه فرهنگ را میسازد، شیوههای فكر، احساس و عمل مشترك افراد متعدد است . البته تعددافراد چندان مهم نیست . مهم ان است كه شیوههای «بودن » به عنوان آرزو و آمال یا اموری بهنجار توسط عده نسبتاً كافی از افراد تلقی شود تا بتوان دریافت كه از قواعد زندگی اجتماعی نشات میگیرد كه خصوصیتی جمعی و بنابراین خصوصیتی اجتماعی دارد.
و اما خصیصه مهم دیگر فرهنگ شیوه اخذ و انتقال آن است . هیچ خصوصیت فرهنگی به طور زیستی یا ژنتیكی انتقال نمییابد و هیچ خصیصه فرهنگی از بدو تولد در اندام زیستی انسان وجود ندارد: اخذ فرهنگ ناشی از اشكال مختلف سازو كارهای یادگیری است .
خصیصههای فرهنگی همانند ویژگیهای طبیعی در همه اعضای یك جمع مشترك نیست. البته ویژگیهای طبیعی ثمره وراثتاند در حالی كه ویژگیهای فرهنگی «میراثی» هستند.
به این معنا كه فرد باید آنها را بدست آورد و از آن خود سازد . برهمین اساس بعضی از محققان فرهنگ را میراث اجتماعی تعریف كردهاند .
سرانجام آنكه یكی از مهمترین خصیصههای فرهنگ،تشكیل مجموعهای بهم پیوستهاست به گونهای كه میتوان آن را یك نظام نامید، هر فرهنگ با توجه به ویژگیهایش، به شیوهای سامانمند سازمان مییابد تا امكان و شرایط متقابل مؤثر را برای افراد و گروههای فراهم كند . در این جا به مجموعه پیچیده سازمان یافته فرهنگی، و عناصر منتسب به آن فرهنگ گفته میشود . و نیز عنصر فرهنگی، عبارت از، كوچكترین واحد فرهنگ است كه در اشكال گوناگون به صورت شینی، گزاره، تحرك یا نمادظاهر میشود . بنابراین، نهاد، الگوی سازمان یافته نظام روابط اجتماعی است كه در قالب آن، كاركردها و برآوردن نیازهای ضروری فردی و گروهی ممكن میشود . بیشتر صاحبنظران برای انجام دادن كاركردهای ضروری و تامین حیاتی اعضای جامعه، پنج نهاد اجتماعی اعضای جامعه، پنج نهاد اجتماعی اساسی را مطرح میكنند. این نهادها عبارتند از :
۱) نهادهای خانوادگی
۲) نهادهای پرورشی
۳) نهادهای سیاسی
۴) نهادهای اقتصادی
۵) نهادهای دینی
البته در ایجاد كه فرهنگ معین عوامل مختلفی نقش دارند كه از طریق اتصالهایی به هم پیوند میخورند و در نهایت «انسجام و هماهنگی عناصر را به وجود میآورند.
بنابراین وقتی در یخشی از فرهنگ تغییری صورت میگیرد، در بخشهای وابسته دیگر نیز تغییراتی پدید میآید . بدیهی است كه این اتصال و ارتباط همیشه از منطقی عقلانی پیروی نمیكند، بلكه اتصال و ارتباط را اعضای یك جامعه صرفاً به شكلی ذهنی حس و ادارك میكنند. از این رو، انسجام یك فرهنگ، در درجه اول ، یك واقعیت ذهنی است .
خصیصه ذهنی بودن نظام فرهنگی، آن را از نظام كنش اجتماعی متمایز میكند چون نتیجهگیری مستقیم مشاهده كننده است . در صورتی كه نظام فرهنگی خود در جهان واقعی وجود دارد و كنش گران اجتماعی آن را برای شخص مشاهده كننده فراهم میكنند .
۳) كاركردهای گوناگون فرهنگ
یكی از ویژگیهای خاص انسان، توانایی و استعداد تكامل یافته او در برقراری ارتباطات نمادین است كه اكتساب فرهنگ را آسان و انتقال آن را از نسلی به نسل دیگر امكانپذیر میسازد .
ارتباط نمادین انسان به سه شیوه صورت میگیرد:
۱) شیوه زبان گفتاری
كه عبارت از الگوهای صوتی و معانی مرتبط و متصل بیكدیگر است . این شیوه اساساً آموزش و تعلیمات را در جامعه تسهیل میكند .
۲) شیوه زبان نوشتاری
این شیوه حفظ میراث فرهنگی جامعه را آسانتر میكند و عبارت است از تثبیت تصاویر و اشكال گفتار .
۳) شیوه زبان جسمانی و فیزیكی
این شیوه از ادب عامیانه جامعه برگرفته شده است و به معنای برقراری ارتباط با حركات بدن و به صورت ایما و اشاره و یا به عبارتی به شكل «ژست» است بنابراین فرهنگ به مثابه محتوای نمادی ارتباطات انسان، در درجه اول كاركردی اجتماعی دارد. بدین معنا كه فرهنگ، تعدادی از اشخاص را در یك جماعت یا گروه انسانی مشخص میكند. عواملی همچون سرزمین، روابط خونی، پیوستگی جغرافیایی، تقسیم كار، سلسه مراتب اجتماعی به عنوان عوامل عینی، خود در فرهنگ و به واسطه آن تعبیر و تفسیر میشوند . بنابراین فرهنگ به آنها معنا و برد و كاربردی ژرفتر میدهد، از این رو فرهنگ همچون جهانی فكری، اخلاقی و نمادی مشترك بین تعدادی از افراد است كه به واسطه آن ، این اشخاص میتوانند با یكدیگر مرتبط شوند و هویت واحد پیدا كنند.
منابع و ماخذ
الف : فارسی
۱ ـ مندراس ، هانری ـ گورویچ ، ژرژ، مبانی جامعهشناسی ترجمه باقرپرهام، امیر كبیر ، ۱۳۶۹
۲ـ با تومور، تی، جی، جامعهشناسی، ترجمه سید حسن منصورسید حسن حسینی كلجاهی ،انتشارات امیر كبیر ، ۱۳۵۷
۳ـ نراقی ـ احسان ، علوم اجتماعی و سیر تكوینی آن ، انتشارات نیكان ۱۳۶۳
۴ـ پیام یونسكو : دهه جهانی توسعه فرهنگ آذر ماه ۱۳۶۷
۵ـ برمن ادوارد ، كنترل فرهنگ ترجمه دكتر حمید الیاسی ، نشر نی ، ۱۳۷۳
ب : خارجی
۱) RBDEL MALEV ANOUAR / LA DIA LECTIQUESOCIALESEVIL /۱۹۷۲
۲) ARZO/ CH PEOLES SANS PASSE ET NOU ELLE ORDRE PLANETAIRE LE _ MONDE_ DIPLOMATIQUE/
۳) MARS/ ۱۹۸۱
۳) DURAND. C. SCIENCE DE L HOMME ET TRADITION / BERC. ۱, ۱۹۷۶
۴) LE COURRIER DE LUNESCO /. PEIPLES ET CUL TURES / GULLET ۱۹۸۲
۵) ROCHER / G/LE CHAGEMENT COCIELLI
![](/imgs/no-img-200.png)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست