پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
خیابان «لاله زار» تهران مانند خیابان «پنجم» نیویورک است
پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی و روی کارآمدن رضا پهلوی در همه محافل، سفارتخانهها و دول خارجی نام تهران بیش از گذشته بر سر زبانها افتاد تا آنجا که در اردیبهشت ۱۳۰۰ درست دو ماه بعد از کودتا در مجله «ملی جغرافیایی آمریکا» گزارشی درباره تهران به چاپ رسید. جالب است بدانید که این شماره از مجله فقط مخصوص تهران بود که به توصیف مسایل مختلف مربوط به آن اختصاص داشت. در تهیه مطالب این گزارش توصیفات شخصی به نام «برد» که به مدت پنج سال معلم کالج آمریکاییها در «طهران» بوده نیز حایز اهمیت است:
«طهرانی که تحویل سردار سپه شد، پایتخت سرزمینی بود که شرق و غرب در آنجا به هم میرسیدند، اما مخلوط نمیشوند و دلیل ظاهری آن این است که وقتی یک مسافر غربی وارد این شهر میشود در بدو ورود در خیابانهای قدیمی زیر سایه درختان راه میرود و میبیند که دو طرف خیابان و کوچه دیوارهای آجری یا چینهای، باغها و منازل را از چشم مردم دور نگاه میدارند و آدمی فقط کیلومترها دیوار و چند در میبیند، خانههای کسانی که درآمد متوسط دارند یک عمارت یک یا دو طبقهای است که بام آن مسطح است و بیرون آن با گچ سفید شده است که گاه به رنگ خاکستری کمرنگ به نظر میآید. قسمت شمالی تهران، مقصود بخش شمالی خیابان سپه است که در ۱۰سال اخیر ساخته شده که با قسمت جنوبی آنکه قدیمیتر است، تفاوت بسیاری دارد، در قسمت شمال تاثیر معماری غربی کاملا مشهود است در اینجا خیابانهایی با شیب ملایم ساخته شده که دو طرف آن درختهای چنار یا سپیدار به ردیف هم کاشته شدهاند، این قسمت از شهر دارای خط واگن اسبی، سیمکشی برق، سینما، هتل، رستوران و مغازههایی است که کالاهای ساخت اروپا را میفروشند. خیلی از ساختمانها ریخت و سبک غربی دارند، غالب ادارات دولتی، سفارتهای دول مختلف و منازل خارجیهای مقیم تهران یا ایرانیان مرفه در این قسمت قرار دارند. یک میسیون آمریکایی در این قسمت از شهر مریضخانه و مدرسه بزرگی ساخته است و تعدادی ارمنی و زرتشتی در آن قسمت زندگی میکنند. اما قسمت جنوبی تهران پر از بازار و سراهای مختلف، کوچهپسکوچههای پیچ در پیچ مملو از کثافت است، خانهها بیشتر از دیوارهای بلند گلی دیده میشود، اکثر کوچهها بنبست هستند، فروشندگان سمج وقتی یک غربی را میبینند تا چیزی به او و مترجمش نفروشند رهایش نمیکنند. مرکز شهر، میدان توپخانه است، میدانی مستطیلی شکل و بزرگ که در اطراف توپهای قدیمی که به اشیای عتیقه میمانند و از جنگهای قدیم به دست آمدهاند، چیده شدهاند، در قسمت شرق این میدان، بانک شاهنشاهی ایرانی دیده میشود که متعلق به انگلیسیهاست و ساختمان آن مخلوطی از سبک اروپایی و ایرانی است. شش خیابان اصلی با دروازههای قشنگ از این میدان شروع میشوند، در قسمت شمال، خیابان لالهزار، محل اصلی مغازههای شهر و پستخانه و گمرک قرار گرفته و از جنوب به شمال کشیده شده و در همان سمت خیابان علاءالدوله (فردوسی فعلی) محل سفارتخانههاست و دو هتل به سبک اروپایی در آنجا ساخته شده است. خیابانهای جنوبی الماسیه و ناصریهاند که به بازار و قصر سلطنتی ختم میشوند. قصر و موزه جواهرات، دارالفنون و عمارات مختلف دولتی در این قسمت قرار دارند. موضوع جالب توجه، فراوانی جوی آب و گلکاری بزرگ قصر است ولی عمارتهای آن چشمگیر نیستند در عوض داخل آن با نهایت تزیین شده است. موزه سلطنتی از نقاط دیدنی است در این موزه از جواهرات ذیقیمت تا پوستر تبلیغات چرخ خیاطی دیده میشود.
● نقطهضعف تهران
نقطهضعف شهر تهران، فقدان قدمت تاریخی است. هیچ مسجد مهم قدیمی و مدارس مذهبی مهمی در آن دیده نمیشود ولی تعداد مساجد جدید زیاد است. از مهمترین مساجد، مسجد سپهسالار است که صدراعظم ناصرالدینشاه ساخته است. عمارت بهارستان نیز نزدیک این مسجد است که محل زندگی بعضی از اعیان بوده ولی از سال ۱۳۲۴هجری قمری به مجلس شورای ملی تبدیل شده است. از قسمتهای دیدنی غیرمنتظره، میدان مشق است که در شمالغربی میدان توپخانه قرار دارد که در هیچ مملکتی میدانی به این وسعت دیده نشده است. در حال حاضر بیشتر مسابقه اسبسواری در این محل صورت میگیرد و همچنین محل فوتبال جوانان که قدری غربی شدهاند و در ضمن میتواند محلی مناسب برای فرود طیاره که به تازگی وارد ایران شده، باشد. تمدنگرایی غربی به عمق تودههای مردم رسوخ نکرده است. جایی که اتومبیل و شتر به هم میرسند، ماشین دوجسواری و الاغ که بار زغال دارند با هم وارد باغ «هتل دو پاریس» در خیابان علاءالدوله میشوند در ضمن در خیابان با اشخاص و گدایان حرفهای که تا چیزی نگیرند دامنتان را رها نمیکنند روبهرو میشوید. اطراف سفارت انگلیس محل گردش عصرانه، عوامالناس تازه به دوران رسیده است زیرا این نقطه دارای دو خاصیت مورد توجه است. اول فراوانی سایه که در تهران نعمت است زیرا عابر عرقریزان میتواند قدری در آن استراحت کند. کوچه باریکی که به یکی از کوچههای لالهزار شمالی امتداد دارد چهارراه استانبول است که از برابر تعدادی بقالی کاملا ایرانی میگذرد. این مغازهها عبارتند از: پیشخوانهای بزرگی که در دیوار کوچه کار گذاشتهاند که اجناسی چون کلهقند، رشته انجیر خشک که از سقف آویزان شده، کبریت، صابون، برنج و بنشن، خشکبار به همراه سبزی میفروشند.
● خیابان لالهزار
خیابان لالهزار تهران مانند خیابان پنجم نیویورک حساب میشود و موجب افتخار ساکنین آنجاست، عصرها این خیابان کوتاه جای پرسه زدن جوانان است و مردمان شیکپوش ایرانی با طمانینه راه میروند و گاه یک ارمنی که به لباس اروپایی ملبس است خود را از میان جمعیت میگشاید. زنهای ایرانی بهطور محسوسی در همه جا غایبند اگر گاهی چند زن جسور در خیابان دیده میشود از آنان چیزی جز یک چادر سیاه با کفشهای پاشنه بلند دیده نمیشود. مغازههای خیابان لالهزار، بیشتر اجناس اروپایی عرضه میکنند از کلاه اپرا گرفته تا تلسکوپ. مردمی که عصرها در لالهزار وقت میگذرانند میتوانند از دستفروشان بادامزمینی برشته، چغندر، بستنی با طعم گلاب یا چیزهای دیگر خریداری کنند. در گوشهای دیگر یک شعبدهباز سیار معرکه گرفته و در گوشه دیگر یک نقال حرفهای جماعتی را به دور خود جمع کرده است که همه این مناظر این تصور را در شخص ایجاد میکند که یک کارناوال سیار وارد شهر شده است، حال آنکه این در همه صحنه عادی زندگی روزانه مردم وجود دارد.
بازار
بازار از نظر یک شخص غربی جاذبهای دارد که هرگز از خاطره محو نمیشود. قسمت اعظم تجارت شهر در اینجا صورت میگیرد و آن را میتوان به یک فروشگاه بزرگ تشبیه کرد در اینجا زیر طاقهای گنبدی شکل ساخته شده از آجر یا گل، چندین هکتار زمین پوشیده شده از دکان است. در بازار بازرگانان عمده به معامله سرگرماند و صاحبان هر صنفی در راسته خود کالاهای خود را میسازند و میفروشند. سقف بازار به شکل نصف پوسته تخممرغ است و در فواصل معین از وسط آن سوراخ گردی باز کردهاند که از آن شعاع، نور به درون میتابد. مشتریها معمولا برای خرید ابتدا جلو مغازه در معبر عمومی میایستند، بعد عمل چانهزدن مفصلی شروع میشود و هنرهای سنتی و دستی هنوز هم در ایران رایج است. قسمتهایی از بازار متعلق به این استادکاران است که کارهایی ظریف با طلا و نقره و کندهکاری انجام میدهند.
در کل، تهران به دو قسمت مجزا تقسیم میشود:
یک قسمت از مردم و ساختمان و عمارتهای دولتی که در حال تغییر کامل است و قسمت دیگر به همان حال ابتدایی باقی مانده است که این دو کاملا ضدونقیض است. بهطوریکه میتوان گفت که تهران با چند ماشین سواری و با یک خط آهن ۱۲ کیلومتری که امروز دارد، تا رسیدن به شهری که لایق پایتخت باشد راه درازی در پیش دارد.
احمد نیکروح
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران رهبر انقلاب معلمان نیکا شاکرمی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی مجلس شهید مطهری حجاب شورای نگهبان قوه قضائیه
تهران هواشناسی معلم شهرداری تهران سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی
خودرو دولت قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو قیمت طلا دلار سایپا بانک مرکزی بازار خودرو کارگران تورم
تلویزیون رادیو تئاتر سریال رضا عطاران فیلم سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی نون خ رسانه ملی
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل جنگ غزه آمریکا نوار غزه روسیه چین حماس عربستان یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا باشگاه پرسپولیس
همراه اول دبی واکسن تبلیغات اپل ناسا گوگل وزیر ارتباطات پهپاد
کبد چرب میوه کاهش وزن بیمه دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری