غزلی برای حال و هوای زهرایی بحرین

ملخ! هجوم ملخ بر مزارع گل سرخ!
نه وحشت است که حیرت شکسته دلها را
گرفته فوج ملخ، موج موج دریا را
ملخ! هجوم ملخ بر مزارع گل سرخ!
ملخ وزیده و آشفته باغ و صحرا را
یهود امت احمد دوباره خیبری …

ملخ! هجوم ملخ بر مزارع گل سرخ!

نه وحشت است که حیرت شکسته دلها را

گرفته فوج ملخ، موج موج دریا را

ملخ! هجوم ملخ بر مزارع گل سرخ!

ملخ وزیده و آشفته باغ و صحرا را

یهود امت احمد دوباره خیبری اند!

شکسته اند در خانه های زهرا را

سیاهکارتر از وحشیان سفیان کیست؟

که می درند جگرهای حمزه آسا را

نژادگان عرب! این حماسه های شکم!

به زیر پیل فکندند پیر و برنا را

به جنگ دخترکان رمیده آمده اند

دریده دیده خورشید این تماشا را

بهوش ای همه زالوفشان ساحل خون!

که موج گریه خبر کرده است دنیا را

بهوش کز همه تان هیچ هم نخواهد ماند

دمی که غیرت توفان گذشت دریا را

«دل رمیده ما را که باز می گیرد«

فغان ز خون جگری بی نگاهتان یارا !

علی محمد مودب

علت بازداشت این دختر جوان شیعه، خواندن شعر علیه

رژیم آل سعود بود