جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

لباس از نگاه قرآن و عترت


لباس از نگاه قرآن و عترت

روایات به این نکته اشاره دارند که لباس, نماد و سمبل اعتقاد انسان است و زبان گویای اوست که از سردرون انسان, پرده برمی دارد و حتی نسبت به جنس و رنگ و شکل لباس حساسیت نشان می دهد و رهنمود ارایه می نماید تا ما به اهمیت لباس و پوشش برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس, نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش می گذارد

پوشش یکی از شئون انسانی است و این شأن انسان به خصوصیات متفاوت فردی، اجتماعی وی مربوط می شود و می توان گفت که لباس پرچم وجود آدمی است که از اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم وی سخن می گوید. پیدایش لباس منشأهای گوناگونی دارد، منشأ روانی، امنیتی، اجتماعی، اخلاقی و دینی و به خاطر این منشأها و کاربردهای گوناگون آن به عنوان نعمت از آن یاد می شود که خداوند مثل بقیه نعمت ها به انسان ارزانی داشته و آن را وسیله ای برای پوشش و زیبایی و حفاظت از سرما و گرما و از همه مهم تر، انجام عبادات خداوند قرارداده است. قرآن، مبحث پوشش را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش انسان اولیه «حضرت آدم» آورده است و آن را به عنوان نعمت الهی از طرف خدا معرفی می کند «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً...» و به خاطر همین اهمیت لباس است که شیطان با وسوسه هایش می خواهد آن را از تن ارزشمند انسان بکند و جدا کند و اگر در این زمینه موفق نشد تلاش می کند تا انسان از مسیر اصلی استفاده صحیح از لباس منحرف شود و راه افراط و تفریط را بپیماید. سفارش و تأکید قرآن و روایات به استفاده صحیح از این وسیله، به ما یادآوری می کند که شکر نعمت لباس به استفاده صحیح و مناسب از آن نعمت است تا زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی انسان را فراهم کند و تأثیر پوشش صحیح را برآرامش و امنیت بیان نماید.

روایات به این نکته اشاره دارند که لباس، نماد و سمبل اعتقاد انسان است و زبان گویای اوست که از سردرون انسان، پرده برمی دارد و حتی نسبت به جنس و رنگ و شکل لباس حساسیت نشان می دهد و رهنمود ارایه می نماید تا ما به اهمیت لباس و پوشش برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس، نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش می گذارد. در این مقاله سعی شده است که به مباحث مطرح در خصوص لباس پرداخته شود. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

● لباس، نماد انسانیت و تمدن

به دلیل وجود خرد و اندیشه و اختیار در وجود انسان، شیوه رفتار وی با سایر موجودات متفاوت است.

یکی از این تفاوتهایی که انسان را بر سایر موجودات برتری می دهد، داشتن لباس و پوشش و تهیه آن برای مقاصد گوناگون است.

پوشش یکی از شئون انسانی است و تقریبا به اندازه تاریخ بشر و گستره جغرافیایی آن سابقه و قدمت دارد. این شأن انسان، به خصوصیات متفاوت فردی و اجتماعی وی مربوط می شود و می توان گفت که لباس همزاد انسان از بدو خلقت بوده و این موضوع را می توان از جنبه های گوناگون «روان شناسی، اخلاقی، اجتماعی و دینی» بررسی کرد.

لباس و پوشش یک نماد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ملی انسان به حساب می آید که بیانگر روحیات فرد پوشنده لباس است و تأثیری که لباس در زندگی انسان ها و تمدن های گذشته داشته و انسان از پوشیدن لباس می پذیرد بیانگر اهمیت لباس بین اقوام و ملل، در گذشته می باشد و به نوعی پوشش هر قوم و ملت، نشان دهنده فرهنگ آن قوم است و به بیان دیگر «لباس پرچم کشور وجود انسان است» ]غلامعلی حداد عادل- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی[

پیدایش لباس منشأهای گوناگون دارد که به چند مورد اشاره می کنیم:

۱) منشأ امنیتی:

انسان برای مصونیت از آزار احتمالی همنوعان خود، پوششی را انتخاب می کند تا محافظ او از اذیت و آزار باشد و امنیت جسمی و روانی او را تأمین کند «و الله جعل لکم مما خلق ضلالا و جعل لکم من الجبال اکنانا و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر و سرابیل تقیکم بأسکم کذالک یتم نعمته لعلکم تسلمون» ]قرآن کریم سوره نحل آیه۸۱[

خداوند آنچه را که آفریده است برای شما سایه ای را قرار داده و از کوه ها پناهگاهی برای شما ساخته و برایتان لباسی را آفریده که شما را از گرما و جنگ حفظ می کند و این چنین نعمتش را بر شما تمام می کند شاید که تسلیم شوید.

خداوند در این آیه ساخت و آفرینش لباس را برای حفاظت انسان از عوارض گوناگون «گرما و جنگ و...» قرار داده است.

۲) منشأ اجتماعی:

انسان یک موجود اجتماعی است و در جامعه با همنوعان خود زندگی می کند، و آن جامعه برای اداره اش قوانینی دارد و پوشش جزئی از قوانین اجتماعی است و انسان برای خود نوعی پوشش انتخاب می کند تا خود را همانند دیگران سازد و برای خود تشخص و منزلتی به دست آورد.

۳) منشأ روانی:

انسان دارای حس برتری طلبی است و این حس او را به استفاده از لباس؛ راهنمایی می کند تا با پوشیدن آن، حس خود را ارضاء نموده و برتری خود را نسبت به دیگران ابراز کند و با پوشیدن لباس، بعضی از کاستی های خود را بپوشاند. برای اینکه انسان تمایل ندارد دیگران از عیوب جسمی او با خبر شوند. قرآن کریم برای لباس دو نکته را این چنین یادآوری می کند «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً یواری سوآتکم و ریشاً...» ]سوره اعراف آیه۲۷[. ای انسان ما لباسی را به شما ارزانی داشتیم تا عیوبتان را بپوشانید و زینت شما باشد این آیه دو هدف را برای لباس بیان کرده «عیب پوشی، خودآرایی» و هر دو به منشأ روانی پیدایش لباس مربوط می شود، چون آشکار شدن عیوب، عامل از بین رفتن شخصیت انسان و آراستگی عامل بازیابی شخصیت او می باشد.

«سؤآت» به معنای «هر آنچه ذکر و ظهورش در ملا عام برای دیگران مایه شرمساری است» و «ریشاً» به معنای «پر پرندگان است و چون پر برای پرندگان موجب زیبایی آنهاست، در این آیه «ریشاً» به طور عام به عنوان وسیله ای آرایش و یا هر آنچه که موجب آراستگی انسان شود به کار رفته است» ]مفردات راغب اصفهانی و لسان العرب ابن منظوراندلسی- ذیل لغت سؤآت و ریش[

لباس با توجه به آیات ذکر شده سه کار مهم برای انسان انجام می دهد:

الف) انسان را از عوارض بد طبیعی و غیرطبیعی حفظ می کند.

ب) نگهبان جسم و جان انسان است.

ج) مایه آراستگی و زینت و موجب حفظ حیثیت وی می شود. ]تفسیر المیزان ج۱۲ ص۳۱۵[. انسان با انتخاب لباس، علاوه بر اینکه اهداف سه گانه فوق را تحقق می بخشد، لباس را اولین مسکن خود قرار می دهد و در آن زندگی می کند.

۴) منشأ اخلاقی، دینی:

لباس پوشیدن نوعی قانون و دستور دینی است که انسان بر اساس دستورات دینی خود به پوشیدن لباس متناسب اقدام می کند با توجه به منشأهای پیدایش لباس و تأثیر آن بر فرهنگ می توان گفت که لباس یک عامل فرهنگی است و «فرهنگ، نگرش و بینش کلی یک جامعه نسبت به جهان است» ]برگرفته از کتاب جامعه شناسی دکتر قرایی مقدم[ در برگیرنده ی تمام ارزش ها و روش های زندگی فرد و اجتماع است و پوشش آئینه ای از نگرش ها و بینش ها و ملت است و تجلی گاه روحیات حاکم بر آن قوم می باشد، «در قرون وسطی لباس های مردم اروپای باختری به قدری فراوان و جالب بود که هرگز نظیرش، قبل و بعد از این دوره دیده نشد» ]تاریخ تمدن ویل دورانت ج۴ ص ۱۱۲۹[ و هر چند ممکن است نوع تن پوش ظاهرا مسئله ای جزئی باشد، لیکن برای کسانی که آن را می پوشند و هم تصوری که از خود دارند و از تجسم آنچه ]که[ مایلند دیگران از آنان داشته باشند، نشانه فوق العاده ای محسوب می شود ]گاندی زندانی امید، مقدمه کتاب[ دو عبارت نقل شده از منابع خارجی بیانگر تاثیر لباس در فرهنگ و آئین زندگی انسان است و اهمیت بهره مندی از لباس را می رساند «لباس نموداری بود از درجه اجتماعی یا ثروت شخص» ]تاریخ تمدن ویل دورانت ج ۴ص۱۱۲۲[ و به خاطر همین تاثیر عمیق پوشش، در کشورهای گوناگون قوانین خاصی برای آن وضع می کردند. «در بین سالهای ۱۲۹۴تا ۱۳۰۶ میلادی در فرانسه نظاماتی وضع شد که به موجب آن هر کسی مکلف بود مبلغی صرف خرید لباس کند که با درآمد و ثروت طبقه اش متناسب باشد». ]تاریخ تمدن ویل دورانت ج ۴ ص ۱۱۲۲[

یکی از دلایل اهمیت لباس این نکته است که هنوز هم از آن به عنوان «هدیه و خلعت» استفاده می شود و معمولا هر چیزی که از جهت مادی و معنوی ارزشمند باشد، هدیه داده می شود «ملازمان یک خاوند بزرگ در مواقع و مجالس رسمی، جامه هایی به بر می کردند که به رسم هدیه و خلعت از وی گرفته بودند، این قبیل لباسها را «خلعت » می نامیدند.» ]تاریخ تمدن ویل دورانت ج ۴ص ۱۱۲۲[

قرآن مبحث پوشش را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش انسان اولیه «حضرت آدم» آورده است.

با بررسی آیات مربوطه می توانیم نکاتی را به عنوان الگوی پوشش اسلامی از آن نام ببریم «یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و لاتقربا با هذه الشجره فتکونا من الظالمین. فوسوس لهما الشیطان لیبدی ما ووری عنهما من سواتهما و قال ما نها کما ربکما عن هذه الشجره الا ان تکونا ملکین او تکونا من الخالدین و قاسمهما انی لکما لمن الناصحین» ]سوره اعراف آیه ۱۹-۲۱)

«سیاق آیات فوق این معنا را به دست می دهد که حضرت آدم برای این خلق شده بود که در بهشت امتحان خود را بدهد تا بعد از آن به زمین هبوط کند» ]تفسیر المیزان ج۱ ص ۱۲۷[ و آنچه از مفهوم این آیات بر می آید این است که «آخرین عامل زمینی شدن آدم و همسرش ظهور و بروز عیب آن دو که همان کشف عورت و سوآت بوده و می دانیم که این عضو از انسان سر منشا تمام تمایلات حیوانی اوست» ]تفسیر المیزان ج ۱ ص ۱۲۷[

● وسوسه شیطان

شیطان با سه مرحله فعالیت «وسوسه، ادعای راهنما بودن، قسم خوردن» مقدمه «ابداء سوآت» آدم و حوا را فراهم کرد و «عهد و میثاق ربوبیت خدا و عبودیت خود را فراموش کرد و به طرف شجره منهیه رفت و زمینی شد» ]تفسیر المیزان ج ۱ ص ۱۲۷[ و آن دو «حضرت آدم و حوا» لباس کرامت را از دست دادند و دچار شقاوت «تعب و هبوط» به زندگی دنیوی شدند و دوباره دست استغاثه و توبه و انابه بالا بردند «قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا، لنکونن من الخاسرین» ]سوره اعراف آیه ۲۳) و بعد از توبه آدم و حوا، خداوند به آن دو منت نهاد و با حرکت آرام و آهسته از موضوع آفرینش حضرت آدم به مبحث لباس روی آورد و فرمود «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سؤآتکم و ریشا و لباس التقوی ذلک خیر ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون» ]سوره اعراف آیه ۲۳[

ای انسان لباسی را به شما ارزانی داشتیم تا عیوبتان را بپوشانید و خود را بیارایید در حالی که لباس تقوا برتر و بهتر است و این ارزانی لباس از نشانه های خداست شاید که یادآور نعمتهای خدا شوید.

واژه «انزال» معانی گوناگونی دارد. در این آیه و بعضی آیات دیگر به معنای «اعطاء و بخشش خدا است و یا آموزش دادن راه استفاده از این نعمت» ]مفردات راغب ذیل لغت انزال و انزل[ مثل «و انزل لکم من الانعام تمانیه ازواج» ]سوره زمر آیه ۶[ و «انزلنا الحدید فیه باس شدید» ]سوره حدید آیه ۲۵) و همچنین واژه (جعل) در برخی آیات به همین معنا به کار رفته است «وجعل لکم سرابیل تقیکم الحر...» ]سوره نحل آیه ۸۱[

قرآن لباس را به عنوان یک نعمت الهی معرفی کرده و برای آن ویژگی هایی را بیان داشته است.

۱) لباس، پوشاننده عیوب و سوآت است «یواری سؤآتکم و لیواری به سؤآتکم»

۲) لباس مایه ی زیبایی و زینت بدن است «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباس و ریشا»

۳) لباس موجب حفظ بدن در برابر سرما و گرما و سختی ها و عوارض طبیعی است «وجعل لکم سرابیل تقیکم الحر...»

● اهمیت لباس در اسلام

لباس از ضروریات زندگی است و اسلام به این امر مهم اهمیت زیادی داده چرا که با یک بررسی کوتاه در میزان پوشش مردم جهان می توان دریافت که هر کجا اسلام نفوذ داشته، نحوه پوشش مسلمان ها، تاثیر فراوانی بر چگونه لباس پوشیدن پیروان ادیان الهی و مذاهب و فرهنگها داشته است. «کسانی که امر پوشش را یک موضوع پیش پا افتاده تلقی کرده اند و آن را یک موضوع تربیتی از طرف پروردگار نمی دانند سخت در اشتباهند... اسلام به هر قومی رسیده به مانند آیه «لباس» به آنان یاد داد که ستر عورت و پوشش واجب است و آنها را به سوی تمدن سوق داد و ساده انگاشتن امر لباس از طرف دشمنان اسلام رواج داده می شود.» ]تفسیر المیزان ج ۸ ص ۶۸ به نقل از تفسیر المنار ج۱ ص ۸۱ ذیل آیه ۲۶ سوره اعراف[ قرآن و روایات انواع گوناگونی از لباس را به ما معرفی می کنند تا از آنها بهره مند شویم.

۱) لباس ظاهری، پوشاننده جسم انسان است و آن را می آراید «و هو الذی سحر البحر لتاکلوا منه لحما طریا و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها...» ]سوره نحل آیه ۱۴[. خداوند همان کسی است که دریا را مسخر شما ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیورهایی را استخراج کنید که آن زیورها را بپوشید.

خداوند یکی از منابع تهیه لباس را، دریا و زیورهای دریایی معرفی می کند و آن را به عنوان نعمت خود معرفی می کند «و الله... و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر و سرابیل تقیکم باسکم...» و در پایان همین آیه خداوند می فرماید «کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون» ]سوره نحل آیه ۸۱[

خداوند لباس را نعمت اهدایی از طرف خود می داند و شکر این نعمت را اطاعت و تسلیم شدن به فرمان خدا محسوب می دارد. بنابراین نحوه استفاده از این نعمت «استفاده صحیح و استفاده ناصحیح» دو حالت برای استفاده از این نعمت به وجود می آید.

۲) استفاده صحیح

خداوند لباسی را به عنوان نعمت معرفی می کند که پله ترقی و تعالی انسان برای رسیدن و بدست آوردن لباس تقوا باشد و فرهنگ اسلامی ما بهره مندی از زینت و جمال را وسیله ای برای آشکار کردن نعمت و سپاسگزاری از منعم می داند. امام علی (ع) در این باره می فرماید: «ان الله جمیل یحب الجمال و یحب ان یری اثر النعمه علی عبده» ]فروع کافی ج ۶ ص ۴۳۸ و وسایل الشیعه ج ۵[

شکر به معنای «اظهار نعمت و توجه به منعم است» ]مفردات راغب ذیل لغت شکر [

استفاده صحیح از نعمت خود نوعی سپاسگزاری است و نعمت لباس هم باید به شیوه صحیح مورد استفاده قرار گیرد. امام صادق می فرماید:«اذا انعم الله علی عبده بنعمه ، احب ان یری علیه لانه جمیل یحب الجمال» ]فروع کافی ج ۶ ص ۴۳۸ و وسایل الشیعه ج ۵ ص ۷[ بنابراین، استفاده صحیح از نعمت لباس موقعی تجلی و ظهور می یابد که زمینه ظهور و بروز عبودیت انسان را فراهم کند.

قرآن در این باره می فرماید:«یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد ...» ] سوره اعراف آیه ۳۱[ اگر مسجد «عبادت» و «عبودیت» جای اظهار زینت باشد که هست باید در هنگام اظهار بندگی آشکار کردن زینت لازم و ضروری است و زینت «الزینه اسم جامع لکل شیء یتزین» ]الانسان به[] lمفردات راغب ذیل لغت زین [ هر چیزی که موجب آراستگی انسان بشود، زینت نامیده می شود و لباس هم موجب آراستگی انسان است. پس زینت به حساب می آید.

بهره مندی از پوشاک به شکل معتدل، با طبع و سرشت انسانی سازگاری دارد، برای اینکه فطرت آدمی به دنبال زیبایی هاست تا با دیدن زیبایی ها، به وجود زیبایی آفرین توجه نماید و روی آوری به مساجد با لباس ظاهری و پیرایش ظاهری عامل به دست آوردن لباس تقواست که ارزشمندتر است «و لباس التقوی ذلک خیر» ]سوره اعراف آیه ۶۲[ و «اما لباس الظاهر فنعمه من الله تعالی، یستر بها العورات و هی کرامه اکرم الله بها ذریه آدم (ع) ما لم یکرم بها غیرهم و هی للمومنین آله لاداء ما افترض علیهم و خیر لباسک ما لایشغلک عن الله تعالی، بل یقربک من شکره و ذکره و طاعته» ]مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ص ۱۶[

آثار مثبت بهره مندی مناسب از لباس بدین قرار است:

۱) عیوب و عورتها را می پوشاند.

۲) با زینت می توان دلها را به سوی حق جلب و جذب کرد.

۳) لباس وسیله ای برای انجام واجبات و اطاعت از خداست.

● استفاده نامناسب

همه ما از نعمت لباس به طور صحیح استفاده نمی کنیم و به سوی افراط و تفریط روی می آوریم.

▪ گروه اول: راه افراط و اسراف را در پیش می گیرند. بدین شکل که برای بهره مندی از لباس و زینت متحمل انواع و اقسام زحمات می شوند تا برای خود لباسی و زینتی فراهم سازند. فراهم ساختن لباس و زینت و خودآرایی تمام جوانب زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد تا جایی که او را از مسیر اصلی منحرف می کند و او را به راه افراط در این موضوع سوق می دهد و به نوعی دچار صفت تفاخر و شهرت طلبی می شود و لباس و زینت که مقدمه رسیدن به قرب الهی بود، وسیله ای می شود که انسان را به خفت و خواری می کشاند تا جایی که مصداق این روایت نبوی می گردد که :«من لبس توبا فاختال فیه خسف الله به من شفیر جهنم و کان قرین قارون، لانه اول من اختال فسخف الله به و بداره الارض و من اختال فقد نازع الله فی جبروته »]وسایل الشیعه ج ۵ ص ۳۴[

لباسی که مایه تفاخر باشد، عامل سقوط در جهنم می شود و هم نشینی با قارون را فراهم می سازد و به نوعی اعلان جنگ با خداست. امام صادق می فرماید:«الشهره خیرها و شرها فی النار» ]وسایل الشیعه ج ۵ ص ۴۲[.

گاهی اسراف در بهره مندی از لباس برای تقلید از دیگران است و «تقلید قبول نظر دیگران است بدون توجه به دلیل آن یا التزام به نظر دیگران بدون توجه به دلیل آن است»] تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی ج ۲ ص ۱۸۲[.

● ریشه های تقلید

۱) ریشه مزیت طلبی انسان.

۲) پدیده انعطاف پذیری وی.

این دو عامل از وسایل ترقی انسان و تکامل بشری است، ولی هنگامی که ترکیب ناخودآگاه پیدا می کند به شکل تقلید جلوه می کند و حس ابتکار و اعتماد به خود را از بین می برد و زمینه تجمل گرایی را فراهم می کند و باید گفت که «برای تجمل گرایی لباس و زینت آلات شروع و پایانی نمی توان یافت» ]مقدمه ابن خلدون[

واژه زینت در آیات قرآن«یا بنی آدم خدوا زینتکم عند کل مسجد»]سوره آل عمران آیه ۱۳[و «قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده» ]سوره اعراف آیه ۲۳[به این معناست که «کارها و چیزهایی است که عیب و نقص را از بین ببرد و معنی متضاد آن «شین» «به معنای هر چیزی است که مایه رسوایی و نقص انسان و نفرت اشخاص از او باشد» ]مفردات راغب ذیل لغت زین[ و «اخراج زینت» در آیه فوق استعاره تخیلیه است و کنایه از اظهار آن می باشد که خداوند با الهام آن به انسان او را به سوی انواع زینت های مورد پسند سوق می دهد تا باعث جذب دلها به سوی انسان شود در صورتی که تجمل گرایی زمینه نفرت و دوری از انسان را فراهم می کند«زینت در تداوم زندگی اجتماعی بشر نقش مهمی را ایفا می کند و جزء اصلی و اساسی ترقی و تنزل جامعه خواهد شد ]ترجمه تفسیر المیزان ج ۵۱ ذیل آیه ۲۳ سوره اعراف [ نکاتی در این مطلب نهفته است که اشاره ای به آنها می شود.

ابراهیم کاملی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.