چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

از شمایل شناسی تا ایدئولوژی


از شمایل شناسی تا ایدئولوژی

درباره «ژانرهای سینمایی» اثر بری کیت گرانت

همفری بوگارت در صحنه‌یی از یک فیلم «نوآر»؛ همین ممکن است در پس‌زمینه ذهنت خاطره «کازابلانکا» را برایت زنده کند و بعد فکر ‌کنی به‌راستی چرا «کازابلانکا» باید فیلم مزخرفی برای وودی آلن باشد؟ به جوابش هم نرسی، شاید مهم نباشد! دوباره برمی‌گردی و روی جلد کتاب را نگاه می‌کنی: همفری بوگارت و نگاهی که از کادر می‌زند بیرون. . . و تو را هم با نگاهش می‌برد با خود. . . بعد که برمی‌گردی با نگاهت، می‌ایستی و کتاب را در دست می‌گیری: «ژانرهای سینمایی» اثر بری کیت‌گرانت، ترجمه شیوا مقانلو، نشر «بیدگل».

ژانر، نوع یا گونه خاصی از اثر ادبی، هنری و مانند آن است که در اینجا ژانرهای سینمایی از جمله کمدی وسترن و. . . مورد نظر کتاب حاضر است؛ چنانچه در تعریف ژانر از زبان ریک آلتمن می‌خوانیم: «از میان تمام مفاهیم بنیادی در نظریه ادبی، هیچ یک تباری طولانی‌تر و برجسته‌تر از مساله گونه‌های ادبی یا همان ژانرها نداشته‌اند.‌» در ادامه، آلتمن ارسطو را نخستین نظریه‌پرداز ژانری معرفی می‌کند. ارسطو در «بوطیقا»یش دو مبحث عمده در مطالعه ژانرهای سینمایی را پیش‌بینی می‌کند.

اول با رد تمییز و تشخیص انواع بسیار متفاوت پایان‌بندی در کمدی و تراژدی، کوشش‌های توصیفی انجام‌شده در حوزه مطالعات فیلم/ ژانری برای شمردن یکایک خصایص فرمی ژانرها یا همان عناصر مشترکی را پیش‌بینی می‌کند و این خصایص فرمی هستند که اجازه می‌دهند شماری از فیلم‌ها کنار هم جمع و یک شاخه یا مقوله متمایز محسوب شوند و دوم این نگاه ارسطو که تراژدی از راه تاثیری روانی حاصل می‌شود، نشانه توجه نقادانه‌یی است که هم مبذول روش‌های مخاطب قرارگرفتن تماشاگران از سوی فیلم‌های ژانری می‌شود و هم مبذول لذات و تجارب خاصی که ژانرهای مختلف برای ببیندگان‌شان فراهم می‌کنند. ارسطو پیشاپیش این پرسش اساسی را نیز مدنظر قرار می‌دهد که چرا مردم آثار ژانری را دوست دارند؛ درواقع به دلیل اهمیت فیلم‌های ژانری در فرهنگ و اینکه فیلم تلاشی جمعی و نیازمند کار افراد بسیار است، فیلم‌های ژانری عمومی به عنوان جلوه گریزناپذیری از روح زمانه روزگار ما دانسته می‌شود.

این مساله نه تنها درباره تک‌تک فیلم‌های ژانری، بلکه درباره الگوهای متغیر و نیز عامه‌پسندی و محبوبیت ژانرهای مختلف و نیز روابط چرخشی بین آنها صادق است؛ چراکه فیلم‌های ژانری چه در گذشته رخ دهند و چه در آینده و چه در خیابان‌های موقر نیویورک معاصر بگذرد و چه در سال‌ها پیش در کهکشانی دوردست، همیشه درباره همان زمان و مکانی‌اند که در آن ساخته شده‌اند.

فیلم‌های ژانری به زبان ساده فیلم‌های تجاری بلندند که از راه تکرار و تنوع‌بخشی، داستان‌های آشنا را با شخصیت‌های آشنا تعریف می‌کند. سینمای مردم‌پسند اغلب از فیلم‌های ژانری تشکیل شده است؛ همان نوع فیلم‌هایی که بیشتر ماها می‌بینیم؛ چه در سالن‌های سینما و چه در منزل. فیلم‌های ژانری در طول تاریخ سینما بدنه اصلی کنش فیلمسازی را تشکیل داده‌اند، چه در هالیوود و چه در سینماهای ملی سراسر جهان. اگرچه ژانرهای مختلفی در کشورهای مختلف وجود دارد، اما فیلم‌های تجاری‌ای که در همه‌جا تولید، توزیع و پخش می‌شود بیشتر فیلم‌های ژانری‌اند. با این همه گرچه فیلم‌های ژانری را معادل «سینمای عامه‌پسند» و متضاد با سینمای هنری و سینمای تجربی می‌دانند، اما این تمایز در حقیقت اینقدر هم روشن نیست.

فیلم‌های مهم اما متفاوت کارگردانان سینمای هنری چون ژان لوک گدار، اینگمار برگمن، راینر ورنر و فاسبیندر با برخی عناصر ژانری درآمیخته‌اند. برای شناخت سینمای ژانری، تام رایل سه سطح را تعیین کرده که می‌توانیم بر اساس آنها ژانرها را در سینما شناسایی کنیم: نظام ژانری، ژانرهای تکی و فیلم‌های تکی. کتاب حاضر نیز به بررسی ژانرهای سینمایی و فیلم‌های ژانری در هر سه سطح بیان‌شده می‌پردازد و تمرکز آن -گرچه نه منحصرا- بر سینمای امریکا به عنوان موفق‌ترین هسته تولیدی فیلم‌های ژانری در سراسر جهان است. «ژانرهای سینمایی» ترکیبی از نظریه و نقادی عملی به دست می‌دهد و ایده‌های پیرامون مباحث ژانری را با خوانش‌های انجام‌شده از فیلم‌های خاص هماهنگ می‌کند. مجموعه مطالعات موردی، مثال‌های بی‌انضمامی از مفاهیم نظری به دست می‌دهد و این مفاهیم را در متونی خاص تثبیت می‌کند. فیلم‌های مورد بررسی کتاب، طیف متنوعی از ژانرها را در طول تاریخ سینمای ناطق معرفی می‌کند و هر بحث، تحلیلی از فیلم به عنوان یک فیلم ژانری ارائه می‌کند. تحلیل ژانری هم طبقه‌بندی و هم ارزیابی فیلم‌های ژانری را میسر می‌سازد.

هماهنگ‌کردن ادعاهای کلی با مثال‌های خاص و موردی و تحلیل متنی در بستر تاریخی و فرهنگی از نکات برجسته کتاب است. در اینجا رویکردهای نظری همچون فمینیسم، روانکاوی، ساختارگرایی و پسامدرنیسم نیز به کار گفته می‌شود، اما تاکید اصلی بر فهم‌پذیری و ارتباط آنها برای مطالعه ژانرهای سینمایی و فیلم‌های ژانری است. بنابراین این کتاب نه تاریخ ژانر است و نه تاریخ نظریه و نقادی ژانر، بلکه بیشتر مقدمه‌یی کلی است بر مبحث ژانر که ابزارها و الگوهای لازم برای درک و ارج‌نهادن به فیلم‌های ژانری را به دست می‌دهد.

کتاب از چهار فصل تشکیل شده. فصل یک با گذاشتن ژانرهای سینمایی در بستر وسیع‌تری از فرهنگ توده و عام که خود متشکل از گفتمان‌های ژانری

بی‌شمار در رسانه‌های گوناگون است، آغاز می‌شود. تاکید این فصل بر توضیح‌دادن عناصر مختلف فیلم‌های ژانری است. این فصل با بررسی مشکلات موجود در تعریف ژانر و با تمرکز بر فیلم نوآر به عنوان نمونه‌یی خاص به پایان می‌رسد. فصل دو به چگونگی ارتباط فیلم‌های ژانری با فرهنگی که آنها را تولید کرده، می‌پردازد. فصل سه مباحث مربوط به تالیف سینمایی را در بستری ژانری بررسی می‌کند و با معرفی چند نمونه مطالعه موردی از مولفان شناخته‌شده نشان می‌دهد که چطور برخی کارگردان‌ها توانسته‌اند در عین حضور درون سنت‌های ژانری، دیگاه خاص خودشان را نیز بیان کنند و درنهایت فصل چهار پرسش‌هایی کلان‌تر درباره بازنمایی را مطرح می‌کند و با تمرکز بر اینکه چطور فیلم‌های ژانری جنسیت، نژاد، رویکرد جنسی وظیفه را تصویر می‌کند، دوباره با چند نمونه موردی همراه می‌شود. این کتاب با گذر به خارج از هالیوود و سینمای امریکا به پایان می‌رسد تا دیگر سینماهای ملی و مشارکت آنها در فیلمسازی ژانری را هم بررسی کند.

آریامن احمدی