دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

اسلام و مسأله ترور


اسلام و مسأله ترور

تروریسم که از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده است, به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق می شود که از راه ایجاد ترس, وحشت و به کار بستن زور می خواهد به هدف سیاسی خود برسد

● مقدمه

این مقاله در پاسخ به سؤالات فوق، نخست ترور را در فرهنگ علوم سیاسی تعریف و مؤلفه‏های آن را تعیین می‏کند. آنگاه به جستجوی معادل کلمه ترور در ادبیات قدیم و جدید عرب می‏پردازد. سپس به آیات و روایاتی که ترور را رد می‏کند، اشاره دارد، و تفاوت مجازات اسلامی با ترور را در قرآن، سیره پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ائمه اطهار علیهم‏السلام نشان می‏دهد، و تفاوت این دو را با ذکر نمونه‏هایی از نفی ترور در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی توضیح می‏دهد، و سرانجام، مقاله با استخراج منطقی نکاتی از مطالب مطرح شده به پایان می‏رسد.

● تعریف ترور ( terror)

در فرهنگ و عرف سیاسی، تعاریف مختلفی از ترور و تروریست (= terrorist) و تروریسم (terrorism) ارائه شده که در عین تنوع، بسیار به هم شبیه‏اند. در عوض، معنای ترور در اسلام چندان از پراکندگی برخوردار نیست، و اغلب در یک گستره و فضای محدود به کار رفته است. به همین جهت، قبل از ورود به بحث، تشریح مفهوم ترور در فرهنگ علوم سیاسی که بیشتر متأثر از فرهنگ غرب است و نیز توضیح ترور در فرهنگ اسلامی اجتناب‏ناپذیر است.

الف) ترور در فرهنگ علوم سیاسی

منابع و مآخذ فرهنگ علوم سیاسی، ترور و مشتقات آن را، این گونه معنا می‏کنند:

۱) «تروریسم که از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده است، به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق می‏شود که از راه ایجاد ترس، وحشت و به کار بستن زور می‏خواهد به هدف سیاسی خود برسد. همچنین، کارهای خشونت‏آمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوب مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد، که از آن به عنوان تروریسم دولتی یاد می‏شود.»۲

۲) «تروریسم فعالیت‏های عاملان دولتی یا غیر دولتی [است] که در کوشش‏های‏شان برای دست‏یابی به اهداف سیاسی از روشها و وسائل خشونت‏آمیز استفاده می‏کنند. شیوه‏های به کار برده شده از طرف تروریستها عبارتند از: هواپیما ربایی، گروگان‏گیری، خراب کاری، بمب گذاری، بانک‏زنی، آدم ربایی سیاسی و آدم کشی. سازمان‏های تروریستی نوعاً سعی می‏کنند که با اقداماتشان توجه رسانه‏های گروهی و مردم را جلب کنند... بسیاری از دولتها نیز برای نیل به اهداف سیاسی‏شان از اشکال گوناگون تروریسم ـ از جمله ضربات هوایی، اعدامهای وسیع و بازداشتهای گسترده استفاده می‏کنند.»۳

۳) «به شکلی از اقدام خشونت‏بار دولتی و یا غیر دولتی که با هدف دست‏یابی به یک منظور سیاسی صورت می‏گیرد، تروریسم گویند. تروریسم با انواع دیگر خشونت شباهتی ندارد. تروریسم تلاش دارد توجه بین المللی را به جانب یک بی‏عدالتی، خواه واقعی خواه خیالی، بکشاند. تروریست‏ها، شیوه‏های گوناگونی را به کار می‏گیرند که از جمله عبارتند از: هواپیماربایی، بمب گذاری، گروگان‏گیری، ترور افراد، سرقت از بانک‏ها و خرابکاری.»۴

۴) «ترور در لغت، و در زبان فرانسه، به معنای هراس و هراس افکنی است. و در سیاست به کارهای خشونت‏آمیز و غیرقانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنان ترور گویند؛ و نیز کردار گروه‏های مبارزی که برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود دست به کارهای خشونت‏آمیز و هراس‏انگیز می‏زنند، ترور نامیده می‏شود. ترورگری، روش حکومتهایی است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزارهای غیرقانونی، از راه پلیس سیاسی مخفی، مخالفان را سرکوب می‏کنند.»۵

۵) «تروریسم به مفهوم آدم‏کشی و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به هدفهای سیاسی و یا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت یا تفویض آن به گروه دیگری است که مورد نظر باشد... تروریسم دولتی اصطلاحی است مشعر به دخالت یک یا چند دولت در امور داخلی یا خارجی دولت دیگر، که به منظور ایجاد رعب و وحشت، از طریق اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستی و یا حمایت از عملیات نظامی به منظور زوال، تضعیف و براندازی دولت مذکور و یا دستگاه رهبری بر آن صورت می‏گیرد.»۶

۶) «ترور... اصطلاحاً به حالت وحشت فوق‏العاده‏ای اطلاق می‏شود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل و خون‏ریزی از سوی یک گروه، حزب و یا دولت به منظور نیل به هدفهای سیاسی، کسب و یا حفظ قدرت است... ترور شخصیت یا ترور روانی یعنی ترساندن و تهدید افراد از طریق هدف قرار دادن روحیه، حس شهامت و اعتبار آنها. رژیم ترور به رژیمی اطلاق می‏شود که از طریق ایجاد وحشت، تهدید، حبس و کشتار مخالفان خود حکومت می‏کند.»۷

۷) «حکومت‏های تروریستی به رژیم‏هایی اطلاق می‏شود که با شیوه‏های فاشیستی و از طریق ایجاد رعب و وحشت و کشتار بیرحمانه مخالفان خود حکومت می‏کنند. ترور در اصطلاح عام، بیشتر به قتلهای سیاسی گفته می‏شود که البته معنی واقعی این کلمه نیست، ولی کاملاً رواج یافته، و اصطلاح عملیات تروریستی غالباً به جای قتلهای سیاسی به کار گرفته می‏شود... تروریسم بین‏المللی اصطلاحی است... که به منظور تأمین مقاصد سیاسی در سطح بین‏المللی انجام می‏شود.»۸

۸) در قانون داماتو «اصطلاح اقدام تروریسم بین‏المللی به عملی گفته می‏شود که:

الف‏) برای جان انسان، خشونت‏آمیز یا خطرناک باشد، یا این که ارتکاب آن در حوزه صلاحیت ایالات متحده یا هر کشور دیگر، جرم جنایی محسوب شود.

ب‏) ظاهراً با اهداف زیر صورت گیرد:

▪ ایجاد ارعاب و وحشت و فشار بر اشخاص غیر نظامی

▪ حکومت از طریق ارعاب و فشار.

▪ تأثیر گذاری بر رفتار حکومت از طریق سوء قصد یا آدم ربایی.۹

در یک جمع‏بندی کلی در باره ترور می‏توان به سخنان والتر لاکوئیور رئیس شورای پژوهش بین‏المللی مرکز مطالعات راهبردی و بین‏المللی آمریکا استناد کرد. به عقیده وی: «تروریسم به عنوان کاربرد زور یا تهدید به زور در داخل یک کشور به منظور ایجاد ترس و وحشت در جامعه، تضعیف و حتی سرنگونی نهادهای موجود و ایجاد تغییرات سیاسی تعریف شده است. او می‏افزاید بزرگترین تحولی که طی سالهای اخیر صورت گرفته، این است که تروریسم دیگر، فقط جنبه نظامی ندارد و فعالیتهای تروریستی از حمله علیه اهداف ویژه، همچون مقامات سیاسی به سمت کشتارهای عمومی و کور در حال حرکت است. البته تاریخ نشان می‏دهد که تروریسم غالباً تأثیر سیاسی اندکی داشته است. و گروه‏های تروریستی پس از سالها مبارزه مسلحانه و از دست دادن تعداد زیادی از نیروهای خود، شاهد پیشرفتی در کارشان نیستند. بلکه تروریسم مایه تشدید خصومت و جنگ و مانع از برقراری صلح است. بنابراین، برخلاف انتظار، عملیات تروریستی نتایج معکوس در افکار عمومی به وجود آورده است. به این دلیل که، تصمیم به استفاده از خشونت تروریستی، همیشه یک تصمیم عقلانی نیست؛ زیرا اگر این‏طور بود، باید میزان تروریسم در جهان بسیار اندک باشد. تلاش تروریستی، در ۹۹ درصد محکوم به شکست است، اما همان یک موردی که شانس موفقیت دارد، می‏تواند قربانیان زیادی برجا گذارد، خسارات مادی بسیاری به بار آورد و وحشت و هراس بزرگتر از هر چیزی که جهان تاکنون تجربه کرده است، ایجاد کند.

ب) ترور در ادبیات عرب

معادلی که برای واژه ترور، در ادبیات قدیم و جدید عرب به کار می‏رود، با هم متفاوت است؛ امّا در معنا، تفاوتی بین آن دو به چشم نمی‏خورد. در مجموع، در زبان عربی برای کلمه ترور سه معادل وجود دارد:

۱) فَتْکْ: در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، فتک به معنای، ترور کرد، کشت، از میان برد، و به قتل رسانده، آمده است.۱۱ در لسان‏العرب، الفتک؛ یعنی هر شخصی که فردی را بی خبر و از روی غفلت بکشد، و نیز، به معنای شخصی است که از غفلت فرد دیگری استفاده می‏کند و او را می‏کشد یا مجروح می‏سازد.۱۲ در لغت‏نامه دهخدا، این واژه به معنی، به ناگاه گرفتن، ناگاه کسی را کشتن و یا کشتن غافلگیرانه مقتول است.۱۳ در فرهنگ نوین، فَتَکَ به حمله برد، یورش برد، به ناحق کشت، خون ناحق ریخت، فَتْک به آدم‏کشی و فتّاک به بسیار آدم‏کش ترجمه شده است.۱۴ در هر حال، فتک؛ یعنی انسان در مکانی پنهان شود، سپس از مخفی‏گاه خارج گردد، و به کسی حمله آورد، و او را بی‏محابا و بدون ترس به قتل رساند. بنابراین در لسان امروزی عرب، ترور مصداق دقیق واژه فتک است.۱۵

۲) اِرْهابْ: کلمه ارهاب و مشتقات آن، در ادبیات قدیم عرب به معنای ترس، ترسانیدن و دچار هراس کردن بود. قرآن هم بر همین معنا تأکید دارد. به عنوان نمونه به این آیه بنگرید: «ایّایَ فَارْهَبُونِ»۱۶: (در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها، تنها از من بترسید.)۱۷ الارْهابی؛ یعنی کسی که برای برپا داشتن قدرت و سلطه خود به ترساندن متوسل می‏شود. الحکم الارْهابّی ،نوعی حکومت است که بر ارعاب و زور قرار دارد.۱۸ در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، ارهاب به معنای ترساندن، ایجاد ترس و وحشت، تهدید نمودن، ترور، هشدار مسلحانه، خشونت، ارعاب و تروریسم به کار می‏رود. و نیز، ارهابٌ دُوَلی به تروریسم دولتی یا بین‏المللی، ارهابی به تروریست و تروریستی و شبکةُ ارهابٍ به باند ترور و شبکه ترور ترجمه می‏شود.۱۹ بنابراین، می‏توان گفت: ارهاب در ادبیات قدیم و در قرآن به معنای ترور به کار نرفته، ولی در دوره معاصر به معنای ترور به کار می‏رود.

۳) اِغْتیال: اغتیالاً یا قَتَلَهُ غیلَتاً؛ یعنی پنهانی و به شکلی که مقتول با خبر نشود، او را از پای در آوردن.۲۰ در المنجد، الغَیْلَة به معنی فریب دادن و به ناگاه کشتن و قَتَلَهُ غِیْلَةً به معنی به او نیرنگ زد و به ناگاه او را کشت، آمده است.۲۱ به عبارت دیگر، اغتیال به معنای ترور و سوء قصد و مُحاوَلَةُ الاءغتیال به معنای طرح ترور و توطئه ترور به‏کار می‏رود.۲۲ در فرهنگ بزرگ، اغتیال به آدم کشی و غِیْلَة به حیله، مکر و فریب ترجمه شده است.۲۳ در مجموع هلاک کردن، به ناگاه کشتن، با خدعه کشتن، در پنهان کشتن، ناگاه کشتن و گرفتن، فریب دادن و به خلوت بردن و سپس کشتن از معنای اغتیال است.۲۴ غیلِه به معنای علی غَفْلَة مِنْه یا کسی را به غفلت و غافلگیرانه کشتن است.۲۵

ج) ترور در زبان فارسی

در فرهنگ فارسی عمید ترور (= Terreur) به معنی ترس زیاد، بیم هراس، خوف و وحشت است، و در اصطلاح سیاست؛ یعنی کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم. تروریست (= Terroriste) به عامل ترور، طرفدار ترور، آدم‏کش، آن که برای رسیدن به هدف خود کسی را به طور غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس کند. تروریسم (= Terrorisme) روش کسانی است که آدم‏کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریق که باشد، برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست گرفتن زمام امور لازم و مباح می‏دانند.۲۶

در لغت‏نامه دهخدا آمده است: واژه ترور از فرانسه اقتباس شده و به معنی قتل سیاسی به وسیله اسلحه است. تازیان معاصر اِهراق را به جای ترور به کار می‏برند، و این کلمه در فرانسه به معنی وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابی بود که پس از سقوط ژیروندن‏ها از ۳۱ مه ۱۷۹۳ تا ۱۷۹۴ در فرانسه مستقر گردید و اعدامهای سیاسی فراوانی را به دنبال داشت. ترور کردن نیز به معنای قتل سیاسی با اسلحه و تروریست به معنی کسی که طرفدار اصول تشدد، حامی شدت عمل و ایجاد رعب و ترس می‏باشد. این کلمه در زبان فارسی به شخصی اطلاق می‏شود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسی شود. تروریسم در زبان فارسی به اصلی گفته می‏شود که در آن از قتلهای سیاسی و ترور دفاع گردد.۲۷

بنابراین، شاخصهای ترور بر پایه بیشتر تعاریف و معانی فوق عبارتند از:

▪هر اقدامی که ایجاد ترس، وحشت، هراس، خوف و رعب در میان مردم یا مخالفان بیانجامد، و این اقدام، خشونت‏آمیز، زورمدارانه، غیرقانونی و هراس‏انگیز باشد.

▪ این اقدام با هدف برانداختن حکومت، یا به منظور در دست گرفتن امور، یا به جهت ضعیف کردن حاکمیت و دستگاه رهبری و یا با هدف تأثیر بر رفتار مخالفان صورت می‏گیرد.

▪ اقدام مذکور توأم با قتل پنهانی، ناگهانی و غافلگیرانه است و آن نیز، با خدعه و فریب، مکر و حیله همراه و همگام است.

به‏طور خلاصه می‏توان گفت :ترور در لغت به معنای ترس، هراس، خوف و وحشت است و در اصطلاح سیاسی به معنای کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت میان مردم می‏باشد .تروریست به عامل ترور، آدم کشی، و به‏طور کلی به کسی اطلاق می‏گردد که برای رسیدن به هدف خود، کسی را غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس نماید.

تروریسم روش کسانی است که آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدفهای خود لازم و درست می‏دانند. در نتیجه، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروه‏ها در انجام عمل، ملاک تروریستی بودن یا تروریستی نبودن عمل را مشخص می‏کند؛ یعنی اگر فرد یا گروهی با هدف سرقت یا کسب منفعت اقتصادی اقدام به آدم کشی نمایند، به این عمل، عمل تروریستی اطلاق نمی‏گردد؛ چرا که می‏بایست انگیزه فرد یا گروهی که دست به آدم کشی یا ایجاد رعب و وحشت می‏زنند، سیاسی باشد. به عنوان مثال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برخی از گروه‏های سیاسی، با قتل، آدم کشی و ایجاد رعب و وحشت، قصد ساقط نمودن انقلاب اسلامی و به دست گرفتن امور را داشتند؛ یعنی برای وصول به اهداف سیاسی، اقدام به قتل و خون ریزی می‏کردند، از این رو اقدام آنها دقیقا یک اقدام تروریستی بود.

علاوه بر افراد یا گروه‏های سیاسی که ممکن است برای وصول به اهداف سیاسی اقدام به عملیات تروریستی نمایند، گاهی اوقات دولتها در داخل مرزهای جغرافیایی و حتی در ورای مرزهای جغرافیایی خود دست به ترور می‏زنند و برای دست‏یابی به اهداف سیاسی، مخالفین خود را با عملیات تروریستی به قتل می‏رسانند، به این گونه اعمال «تروریسم دولتی» اطلاق می‏گردد.به عنوان نمونه می‏توان از عملیات سازمان C.I.A ایالات متحده آمریکا نام برد که بر اساس آنچه توسط اعضای سازمان تحت عنوان خاطرات منتشر شده و یا اطلاعاتی که سازمان راسا به چاپ رسانده، در پنجاه سال اخیر این سازمان دهها عملیات تروریستی را در ورای مرزهای جغرافیایی خود از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا، آسیا، خاورمیانه و خاور دور انجام داده است. مانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران.

البته همان‏طوری که یورگن هابر مارس گفته است : «تروریسم به رغم بیان و زبان مذهبی آن، پدیده‏ای مدرن [غیر مذهبی[ است.»۲۸

● حرمت شرعی ترور

روایات متعدد و فراوانی در حرمت و منع ترور و قتل پنهانی وجود دارد که هیچ گونه تردیدی را درباره حرمت ترور از دیدگاه اسلام باقی نمی‏گذارد.

۱) پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: وقتی در معراج بودم، چیزها و مواردی را دیدم. پرسیدم اینها چیست؟ گفتند: اینها نشانه‏های آخرالزمان است. پرسیدم:

«الهی فمتی یکون ذلک؟ فأوحی الیّ عزّوجلّ: یکون ذلک اذا رفع‏العلم و ظهرالجهل و کثرالقرّاء و قلّ العمل و کثر الفتک و قلّ الفقهاء الهادون و کثر فقهاء الضلالة الخونه و کثرالشعراء.»۲۹

یعنی: چه زمانی آخرالزمان است؟ خداوند عزوجل فرمود: آخرالزمان وقتی است که علم محو شود و جهل ظاهر گردد، قاریان قرآن زیاد شوند و عمل کاهش یابد، ترور بالا رود، فقهای هدایت‏گر اندک و فقهای گمراه و خیانت کار زیاد و شاعران فراوان شوند.

۲) در شرح نهج‏البلاغه ابن ابی‏الحدید آمده است:

هنگامی که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رحلت فرمود و علی علیه‏السلام به غسل و دفن آن حضرت مشغول بود، با ابوبکر برای خلافت بیعت شد. در این هنگام زبیر و ابوسفیان و گروهی از مهاجران با عباس و علی علیه‏السلام برای تبادل نظر و گفت‏وگو خلوت کردند. آنان سخنانی گفتند که لازمه تهییج مردم و قیام بود. عباس (که خدایش از او خشنود باد) گفت: سخنان شما را شنیدم و چنین نیست که به سبب اندک بودن یاران خود از شما یاری بخواهیم و چنین نیست که به سبب بدگمانی، آرای شما را رها کنیم. ما را مهلت دهید تا بیندیشیم، اگر برای ما راه بیرون شدن از گناه فراهم شد، حق میان ما و ایشان بانگ برخواهد داشت؛ بانگی چون زمین سخت و دشوار، و در آن صورت دستهایی را برای رسیدن به مجد و بزرگی فرا خواهیم گشود که تا رسیدن به هدف، آنها را جمع نخواهیم کرد. و اگر چنان باشد که به گناه درافتیم، خودداری خواهیم کرد و این خودداری هم به سبب کمی شمار و کمی قدرت نخواهد بود. به خدا سوگند اگر نه این است که اسلام مانع از هرگونه غافلگیری (فتک و ترور) است، چنان سنگهای بزرگ را بر هم فرو می‏ریختم که صدای برخورد و ریزش آن از جایگاه‏های بلند به گوش رسد.۳۰

۳) علی علیه‏السلام در فرمانش به مالک اشتر نوشت:

«ثم اکثر تعاهد قضائه و افسح له فی البذل ما یزیل علته، و تقل معه حاجته الی الناس، واعطه من المنزله لدیک ما لا یطمع فیه غیره من خاصیتک لیأمن بذلک اغتیال الرّجال عندک.»۳۱

سپس (قاضی را به حال خود مگذار) و در کار او بررسی و تحقیق فراوان انجام بده و در بذل حقوق برای قاضی، آن اندازه وسعت بده که نیاز او را برطرف نماید و احتیاجش به مردم از بین برود، و آن مقام را در نزد خود برای قاضی منظور مدار که کسانی دیگر از خواص کارگردانان تو در آن طمع نکنند، و تا بدین جهت از غافلگیر کردن [ترور] و دستبرد دیگر مردانی که در دستگاه تو هستند، در امان بماند.

۴) ابوصباح کنانی به امام جعفر صادق علیه‏السلام می‏گوید:

«ان لنا جاراً من همدان یقال له الجعد بن عبدالله یسبّ امیرالمؤمنین علیه‏السلام افتأذن لی ان اقتله؟ قال: ان الاسلام قید الفتک، و لکن دعه فستکفی بغیرک قال: فانصرفت الی الکوفه فصلّیت الفجر فی المسجد و اذا انا بقائل یقول: وجد الجعدبن عبدالله علی فراشه مثل الزّق المنفوح میّتاً، فذهبوا یحملونه اذا لحمه سقط عن عظمه، فجمعوه علی نطع و اذا تحته أسود فدفنوه.»۳۲

یکی از همسایه‏هایم که از قبیله همدان و نامش جعد بن عبدالله است، به علی علیه‏السلام دشنام می‏دهد. آیا اجازه می‏دهی که او را بکشم؟ فرمود: اسلام ترور را منع کرده است. او را رها کن؛ زیرا به زودی فرد دیگری این کار را انجام می‏دهد. ابوصباح کنانی می‏گوید: به سوی کوفه رفته و در مسجد مشغول نماز صبح شدم. در این حال گوینده‏ای می‏گفت: جعد بن عبدالله مانند مرده‏ای که باد کرده بود، در رختخوابش پیدا شد. سپس گروهی رفتند و او را حمل کردند. در این حال گوشتش از استخوانش جدا می‏شد. از این رو، جسد او را بر روی پوستی جمع کردند. در این شرایط دیدم که زیر جسد او سیاه بود. سپس او را به خاک سپردند.۳۳

نتیجه‏ای که از این روایات می‏توان گرفت، آن است که «الایمان قیّد الفتک، المؤمن لایفتک ای الایمان، یمنع من الفتک کما یمنع القید عن التصرف»۳۴؛ ایمان مانع ترور است و مؤمن ترور نمی‏کند؛ یعنی این که ایمان ترور را منع می‏کند، همانند کسی که دستش بسته است و قادر نیست کاری انجام دهد.۳۵بنابراین، از روایات استفاده می‏شود که هرگونه کشتن به صورت پنهانی (ترور) شرعاً حرام و ممنوع است. اسلام حتی خدعه و نیرنگ در جبهه اسلامی و خودی را جایز نمی‏داند. خلاصه این که یک مسلمان، مسلمان را در مسائلی که با هم اختلاف دارند، نمی‏کشد.

۱۵ ـ جمعی از نویسندگان، حقوق بشر از منظر اندیشمندان، شرکت سهامی انتشار، تهران، ۱۳۸۰، ص ۵۸۴.

۱۳ ـ لغت نامه دهخدا، ذیل کلمه فتک.

۱۴ ـ انطون الیاس، فرهنگ نوین، ترجمه مصطفی طباطبایی، اسلامیه، تهران، ۱۳۷۰، ذیل کلمه فتک.

۱۲ ـ لسان العرب، ذیل کلمه فتک.

۱۶ ـ بقره/۴۰.

۱ ـ عضو هیأت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی، مدرس دانشگاه، محقق و نویسنده.

۱۰ ـ والتر لاکوئیدر، تروریسم فرامدرن، ترجمه علی صباغیان، منبع: (Hamshahri Internet version of Tehran Persias Daily)

۱۱ ـ نجف علی میرزایی، فرهنگ اصطلاحات معاصر، دارالاعتصام، قم، ۱۳۷۶، ذیل کلمه فتک.

۱۷ ـ در ترجمه آیات این مقاله، از ترجمه فارسی قرآن آیت الله ناصر مکارم شیرازی استفاده شده است.

۱۹ ـ نجف علی میرزایی، پیشین، ذیل کلمه ارهاب.

۱۸ ـ المنجد، ترجمه مصطفی رحیمی، صبا، تهران، ۱۳۷۷، ذیل کلمه رَهَبَ.

۲۶ ـ فرهنگ فارسی عمید، ذیل کلمه ترور.

۲۳ ـ همان.

۲۵ ـ همان

۲۲ ـ احمد سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین، اسلام، تهران، ۱۳۶۵، ذیل کلمه اغتیال.

۲۴ ـ لغت‏نامه دهخدا، پیشین، ذیل کلمه اغتیال.

۲۸ _ http:// www.iran_emrooz.delworld/haberm ۸۰۰۷۲۳.html

۲۷ ـ لغت‏نامه دهخدا، پیشین، ذیل کلمه ترور.

۲۹ ـ حقوق بشر از منظر اندیشمندان، پیشین، ص ۵۸۶؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، پیشین، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.، ج ۵۲، ص ۲۷۷.

۲ ـ حسین علی زاده، فرهنگ خاص علوم سیاسی، روزنه، تهران، ۱۳۷۷، ص ۲۷۴.

۲۰ ـ حقوق بشر از منظر اندیشمندان، پیشین، ص ۵۸۴.

۲۱ ـ المنجد، پیشین، ذیل کلمه غیله.

۳۹ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین ج ۱، صص ۶۱۰ ـ ۶۰۲؛ محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۱، ص ۶۶۴؛ بهاء الدین خرمشاهی، پیشین، ص ۲۷.

۳۴ ـ مائده / ۳۲.

۳۰ ـ شرح نهج‏البلاغه ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۲۸۵ ق.، ص ۲۱۹.

۳۵ ـ مائده / ۳۳.

۳۷ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، پیشین، ج ۴۴، ص ۲۵۵؛ بهاء الدین خرمشاهی، همان، ص ۱۱۳؛ طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۲۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ترجمه و نگارش محمد مفتح، فراهانی، تهران، ۱۳۵۰، ج ۷، ص ۱۳.

۳۳ ـ بقره/۱۷۸.

۳۲ ـ علامه مجلسی، پیشین، ج ۴۷، ص ۱۳۷.

۳۱ ـ علامه مجلسی، پیشین، ج ۴۷، ص ۱۳۷.

۳۶ ـ جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۶۸، ج ۱، صص ۶۱۰ ـ ۶۰۲؛ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۴، ج ۱، ص ۶۶۴؛ بهاء الدین خرمشاهی، ترجمه و توضیحات قرآن، نیلوفر و جامی، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۷.

۳۸ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، پیشین، ج ۴، ص ۳۶۰؛ علامه محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۳۳.

۳ ـ جک سی. پلینو و روی آلتون، فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه و تحقیق حسن پستا، فرهنگ معاصر، تهران، ۱۳۷۵، ص ۲۴۳.

۴۳ ـ علی دعموش عاملی، دائرة المعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ترجمه غلامحسین باقر مهیاری و رضا گرماب دری، دانشگاه امام حسین علیه‏السلام ، تهران، ۱۳۷۹، ص ۲۸۰.

۴۵ ـ همان، ص ۲۸۳.

۴۹ ـ علی دعموش عاملی، پیشین، ص ۲۹۶.

۴۴ ـ مراد مزاحمت برای زنان مسلمان بود.

۴۱ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۴، همان، ص ۳۶۰، طباطبایی، پیشین، ج ۵، همان، ص ۵۳۳

۴۰ ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۴۴، ص ۲۵۵؛ بهاء الدین خرمشاهی، همان، ص ۱۱۳؛ طباطبایی، پیشین، ج ۵، ص ۵۲۰؛ طبرسی، پیشین، ج ۷، ص ۱۳.

۴ ـ جفری ام الیوت و رابرت رجینالد، فرهنگ اصطلاحات سیاسی استراتژیک، ترجمه میر حسن رئیس زاده لنگرودی، معین، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۶.

۴۶ ـ همان.

۴۷ ـ همان، ص ۲۹۲.

۴۸ ـ سخنرانی شهید آیت الله سعیدی پیرامون ترور در اسلام در سال ۱۳۴۳.

۵۰ ـ همان، ص ۳۰۳.

۵۱ ـ همان.

۵۸ ـ مصاحبه محسن رضایی با روزنامه کیهان (۱۹ بهمن ۱۳۷۸) ص ۸.

۵۵ ـ جواد محدثی، مسلم بن عقیل، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۵، ص ۲۵.

۵۹ ـ امام خمینی رحمه‏الله ، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه‏الله ، تهران، ۱۳۷۸، ج ۱۵، ص ۱۳۹.

۵۲ ـ همان.

۵۳ ـ همان.

۵۷ ـ جمعی از نویسندگان، تساهل و تسامح، آفرینه، تهران، ۱۳۷۹ش.، ص ۳۵پ.

۵ ـ داریوش آشوری، دانش نامه سیاسی، سهروردی و مروارید، تهران، ۱۳۶۶، ص ۹۸.

۵۶ ـ علی دعموش عاملی، پیشین، ص ۳۰۶.

۵۴ ـ همان.

۶۰ ـ حرف دل، مجموعه بیانات رهبری در ۱۳۷۹، قرب، تهران، ۱۳۷۹، ص ۳۷.

۶ ـ غلامرضا علی بابایی، فرهنگ روابط بین الملل، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، ۱۳۷۷، ص ۶۳.

۷ ـ علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدراک علمی، تهران، ۱۳۷۴، ص ۳۳۶.

۸ ـ محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، علم و سخن، تهران، ۱۳۷۲، ص ۳۵۶.

۹ ـ زیبا فرزین نیا، «از نفوذ تا سد نفوذ»، فصلنامه سیاست خارجی، سال ۱۱، بهار ۱۳۷۶، شماره ۱، ص ۱۱۸.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.