یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آشپزی تازه‌عروس


آشپزی تازه‌عروس

دختر خانه که بودم، زیاد در قید و بند آشپزی و خانه‌داری نبودم. مادرم به تنهایی همه کارها را انجام می‌داد. وقتی که ازدواج کردم متوجه شدم که شرایط زندگی‌ام چقدر تغییر کرده است.
تنها …

دختر خانه که بودم، زیاد در قید و بند آشپزی و خانه‌داری نبودم. مادرم به تنهایی همه کارها را انجام می‌داد. وقتی که ازدواج کردم متوجه شدم که شرایط زندگی‌ام چقدر تغییر کرده است.

تنها چیزی که از خانه‌داری می‌دانستم مقداری آشپزی بود. دستپختم به گفته همسرم بیست بود. یک هفته پس از عروسی به پیشنهاد همسرم از خانواده‌اش دعوت کردیم که برای شام به خانه ما بیایند.

با وجود این‌که اعتماد به نفس زیادی داشتم اما دلواپس بودم. تصمیم گرفتم خورشت قورمه‌سبزی و پلو بپزم.

تلفنی با مادرم مشورت می‌کردم و همانطور که او می‌گفت مطابق دستوراتش عمل می‌کردم. به نظرم دستورالعمل عجیب می‌آمد اما با اتکا به راهنمایی‌های مادرم به آشپزی ادامه دادم. هنگام شام سفره رنگین و زیبایی چیدم.

مادرشوهرم غذا کشید و به دنبال آن بقیه افراد خانواده آماده خوردن شدند. وقتی مادرشوهرم اولین قاشق غذا را در دهان گذاشت چهره‌اش درهم رفت.

با دیدن چهره‌اش من هم امتحان کردم. قورمه سبزی را با سبزی آش پخته بودم. از خجالت سرخ شدم. مادرشوهرم برای این‌که فضا را عوض کند از اشتباهات آشپزی خود در اوایل زندگی‌اش گفت و همه خندیدند.

توران. م ۲۶ ساله