یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

منابع محدود حرص و ولع نامحدود


منابع محدود حرص و ولع نامحدود

منابع طبیعی تجدیدناپذیرند

در هدر رفتن منابع و انرژی های تجدیدناپذ، بریدن ترمز کنترل مصرف و ناکامی در بهینه سازی موثر جای شک و شبهه ای نیست. طی سال های دور و نزدیک شاهد بوده ایم که مدیریت بحران در بزنگاه های برآمده از کمبودها و محدودیت آب، برق، گاز و... در اوایل هر زمستان و تابستان به صورت پیاپی و با دلایل کهنه و تکراری هشدار می دهند که در مصرف صرفه جویی کنیم!

اما آیا برای اداره منابع و انرژی های موجود و همچنین چگونگی مدیریت مصرف هم سخنی به میان می آید؟

مقام ارشد یک تشکیلات پرطمطراق وزارتی در فصل زمستان در حضور جمعی از خبرنگاران و برخی از مسئولان متبوع که در اتاق محل کار وی گرد آمده اند می خواهد درباره بهینه سازی مصرف صحبت کند. مقام مذکور اما پیش از شروع جلسه پرسش و پاسخ، کت خود را از تن در می آورد. بعد پرده پشت شیشه را به کناری می زند و سپس درز پنجره مشرف به فضای بیرون را هم باز می کند! او می کوشد تا شاید از گرمای شدید ناشی از سیستم گرمازای گزنده مکعب اتاق کارشان قدری کاسته شود... حالا پیدا کنید -یا خود پر کنید- جدول بهینه سازی مصرف... را یا همان پرتقال فروش معروف مصطلح را!...

● باز هم بحران

مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران، چند روز پیش گفته است: «مردم نسبت به بارش زمستان سال گذشته و این که امسال از نظر تأمین آب مشکلی نخواهیم داشت خوش بین نباشند...»

«ملایی» در بخش دیگری از صحبت خود مبتنی بر آمار جمعیتی تاکید دارد: «آب و فاضلاب استان تهران امسال باید برای جمعیت ۱۴ میلیون نفری استان که ۱۲ میلیون نفر آن در شهر تهران مستقر است، یک میلیارد و ۶۵۰ میلیون مترمکعب آب تأمین و توزیع کند که ۶۵۰ میلیون مترمکعب آب از آب های سطحی و یک میلیارد بقیه از آب های زیرزمینی باید تامین شود... وی با اشاره به کمبود حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب از آب های سطحی در سال جاری راهکار مقابله برای تأمین این کسری را چنین نشان می دهد: «برای تامین این کسری به دو روش می توانیم این مسئله را مدیریت کنیم: یکی از طریق افزایش برداشت از آب های زیرزمینی است و دیگر، کمکی است که مردم با صرفه جویی در مصرف آب می توانند داشته باشند.»

‌● آب ها همچنان هدر می روند

کتابی به زبان انگلیسی می خواند. زیر برخی جملات کتاب خط می کشد بی آن که سربلند کند. چند تا کتاب قطور و یک کیف دستی چرمی مشکی رنگ کنارش روی نیمکت است. پارک چندان شلوغ نیست. دمای گرمای آفتاب تند ساعتی از بعدازظهر در برابر سایه یک ردیف درخت پرشاخ و برگ اندکی از شدت اش کاسته است.

پس از لحظاتی که به سکوت میان ما می گذرد، با سلامی ذهن او را معطوف به سوژه گزارش می کنم. از جمله این که به دلیل کاهش میزان بارندگی -باران- طی چند ماه گذشته و اخیر، موضوع مدیریت پیش نگر در رصدکردن شرایط مبتنی بر توزیع مناسب مصرف آب، برق و... مطرح است. «ترکی» که می گوید پیشترها تولیدکننده مصالح و لوازم ساختمانی بوده و حالا توزیع کننده این نوع کالاها است با اشاره به این که آبهای تهران خیلی زیاد هدر می روند، می گوید: «آب چشمه های کوهستانی و زیرزمینی در نقاط مرتفع و پراکنده شهر تهران از جمله دربند، درکه، پس قلعه، دارآباد و... زیاد هدر می روند که بیش از میزان مصرف شهری است. در حالی که در مناطق دیگر شهر می بینیم از همین آب منابع زیرزمینی از طریق پمپاژ و تصفیه مورد استفاده قرار می گیرد لیکن پرت شدن جمیع آب آن چشمه و منابع زیرزمینی مدیریت نمی شود در صورتی که مهارکردن آبها پیش از توزیع و مصرف، اهمیت حیاتی مهمی دارد.» وی با اشاره به این که خود شاهد بوده که چگونه براساس اهمال و بی توجهی زمانی وسط بزرگراه مدرس چشمه آب فوران کرده به صورتی که سطح وسیعی از گذرگاه را به شکل دریاچه ای فراگرفته بود، می افزاید: «از این نوع چشمه های آب ناشی از بی توجهی ها در سطح شهر تهران زیاد است که باید مدیریت بهینه سازی مصرف شوند.»

این توزیع کننده مصالح ساختمانی، ادامه صحبت خود را معطوف به بخش کشاورزی و بهینه سازی در این زمینه می کند و با بیان این که محصولات کشاورزی بر اثر ناکافی بودن آب از بین می رود و این که آب منطقه شهریار چرا کاهش یافته است، این نظر خود را بر می تاباند که دولت در جاهایی که آب های زیرزمینی وجود دارند، برای کشاورزان این فرصت و مجوز را میسر کند که آنان بتوانند از این منابع زیرزمینی در امر کشت و کارشان استفاده کنند. در آن صورت کشاورزان از آن آبها به صورت بهینه برخوردار شوند.

«ترکی» درخصوص چگونگی مصرف آب، گاز، برق و... صحبتش سویه دیگری می یابد و از استفاده بی رویه از این منابع می گوید: «بسیاری از مردم در مصرف آب، برق و گاز افراط می کنند: «از آب شرب که برای خوردن و مصارف غذایی و شستشو است، برای آبیاری باغچه ها و درختان، شستن و تمیزکردن خودرو، شستشوی حریم پیاده رو و بعضا پرکردن استخر منازل استفاده می کنند. این شیوه مصرف آب شرب، در کشورهای دیگر متداول نیست. مردم جوامع دیگر آب شرب را می خرند ولی از آب غیرشرب برای آبیاری و شستشوی محیط خانه و ماشین، استفاده می کنند.»

● وقتی آب جاروی پیاده رو می شود!

یک مغازه دار فروشنده لوازم برق و کابل، به نام «خراسانی» موقعی که موضوع گزارش و سؤال افراط و لزوم بهینه سازی در مصرف آب، گاز و مدیریت کردن بر این منابع را می شنود عکس العملش بدوا چنان است که دل پری از کسانی که بی رویه از این قبیل انرژی ها استفاده می کنند، دارد. وی چنین می گوید: «از مصرف زیاد توسط برخی مردم و بروبچه ها ناراحت هستم که هیچ رعایت آن را نمی کنند کم و به اندازه نیاز مصرف کنند تا برای سایرین هم به آسانی ممکن شود.» او می افزاید: «همسایه ای داریم که می بینم هر روز شیلنگ آب شرب را به دست می گیرد و حیاط و پیاده روی جلوی خانه را شستشو می کند به حدی که برای پاک کردن یک دانه چوب کبریت از سطح زمین آن قدر آب هدر می دهد تا آن چوب کبریت جلوی در خانه نباشد. در حالی که خودم برای آبیاری درختهای جلو در خانه از آب روان جوی استفاده می کنم.» وی در ادامه صحبت های خود با نقبی به سالهای دور که خانواده هایی از طشت فلزی به عنوان -وان- حمام و دو سه آفتابه آب بچه های خردسال خود را شستشو می کردند، می زند و... «حالا کسی را می شناسم که در حمام خانه اش یک ساعت و نیم زیر دوش خود را می شوید.» او همچنین گوشه ای از زحمات شبانه روزی ساخت تصفیه خانه آب در خیابان دکتر فاطمی در سالهای دور می گوید که ساعت یک بعد از نیمه شب دیده است کارگران مشغول انجام عملیات ساختمانی و تأسیساتی این محل بوده اند و این که با صرف هزینه های کلان، آب تصفیه شده برای مصرف مردم حاصل شود، اما حالا شاهدیم برخی از مردم آب شرب را برای شستشوی پیاده رو و شستن ماشین و آبیاری باغ و باغچه و بعضا استخر مصرف می کنند...

به گفته این فروشنده کالای برق، اطلاع رسانی، فرهنگ سازی و تبلیغات در رسانه ها برای بهینه سازی مصرف انرژی منابع زیرزمینی یک ضرورت فردی- اجتماعی است.

ادامه می دهد: «در جایی از یکی مقربان الهی خوانده ام که «اسراف آغاز تنگدستی است.» و این که رسانه های گروهی بیشتر به فکر فرهنگ سازی درست مردم در این زمینه ها باشند.»

معاون صنایع و امور زیربنایی وزارت جهادکشاورزی اخیرا اعلام کرده که در سال ۸۶ نسبت به سال های گذشته نزولات آسمانی بیش از ۴۰درصد کاهش داشته است.

به گفته «اجلالی» امسال باید خود را آماده مقابله با خشکسالی کنیم و در این راه نیازمند همراهی تمام دستگاه های مختلف هستیم. وی تاکید کرده که برای مبارزه با این پدیده طبیعی باید تمام توان خود را به کار گرفته و با استفاده از شیوه های نوین علمی مصرف آب را به حداقل برسانیم.

اگر بخواهیم به مانند سال های گذشته در مصرف آب، گاز و برق به صورت بی رویه عمل کنیم به طور حتم در سال زراعی جاری، کشاورزان ما با مشکلات بسیاری روبرو خواهند بود.»

مصرف بهینه از منابع آب، گاز، برق و سایر مولدهای انرژی از این دست، حمایت از امنیت و استمرار بهره مندی متناسب با شرایط اقلیمی و امکانات منابع و ذخیره سازیها و البته نیازهای بخش های صنایعی و زراعی و نهایتا توسعه پایدار مفید فراگیر عامه کشور است. رعایت این الزامات ملی- حیاتی و توصیه ها در طول سال و سالها، اینک همچنان مورد تاکید خاص قرار گرفته و می گیرند.

کارشناسان بر این باورند که سال آبی امسال (۱۳۸۷) کشورمان با خشکسالی همراه است اگر چه پیشتر اشاره رفت که اصولا ایران در اقلیم خشکی واقع است. فرهنگ ضعیف در مصرف درست پدیده های انرژی نزد بسیاری و همچنین هدر رفتن تدریجی ذخیره های آب از جمله آب پشت سدها، نشت های بعضا آشکار از سیستم توزیع شهری، اهمال و بی توجهی به ریزش ممتد آب در معابر و زمین محیط های اداری و خانگی و تأسیسات مجتمع های مسکونی ناشی از نقص منبع و یا لوله کولرها، به نوعی هدررفتن سرمایه هاست.

● شهر ما خانه ما

از «ترکی» می پرسم، درباره مدیریت و مصرف بهینه چه نظری دارید؟ پاسخ او جالب می نماید از آن جهت که احساس می شود حلقه مفقوده ای را نشان می دهد: «زندگی عموم ما در خانه مستقر شده است. جامعه را وارد زندگی نمی کنیم...» توضیح بیشتر می دهد: «یعنی این که مردمانی وقتی از خانه بیرون می آیند، در جامعه -گستره شهر- آن توجه و حس مسئولیت -شهروندی- را که در منزل رعایت می کنند اجابت نمی کنند. مثلا دستمال کاغذی مصرف شده، روزنامه باطله و یا ضایعات لفاف کالا را در سطح و یا گوشه و کنار محیط خانه مسکونی شان رها نمی کنند اما در سطح کوچه و پیاده رو و خیابانها چنین ضایعات را بدون هیچ ابا و حس مسئولیت در نظافت زیستی، رها می کنند و می روند. بنابراین ضروری است فرهنگ مسئولیت پذیری و عمل به آن درون خانه به خارج از خانه نیز جریان داشته باشد. »وی ادامه می دهد: «در یکی از کشورهای آسیایی، زمانی -حدود ۶۰سال پیش- ساخت یک پل به مدت یک سال طول می کشد. مدیران و مسئولان دولتی با مشورت و تعامل به این نتیجه رسیدند که اگر هر شهروند در ساخت و پیشرفت آن پل عملا مشارکت کنند و هر یک، نیم متر بناسازی کنند، آن مشکل زمان بری در احداث پل، حل می شود. این تصمیم به آنجا می رسد که اشخاص حکومتی هم در ساخت پل فعال می شوند. این نوع همکاری از رده های پایین و متوسط تا بالا، یک نوع فرهنگ سازی محسوب می شود. مسئولان ما هم شیوه های متنوع در فرهنگ سازی ارائه دهند.» وی به شیوه های فرهنگ سازی اشاره می کند: «مثلا در پیامک های تلفن های همراه به صورت های گوناگون فرهنگ سازی در مصارف خدمات شهری و تمیز نگه داشتن فضا و محیط شهری را توسعه دهند. حرکت های مثبت مدیریت ها به مردم نشان داده شوند. دولت از طریق فراخوانی و نظرخواهی افکار عمومی سؤال کند مثلا بهینه سازی مصرف آب را چطور و به چه شیوه نهادینه کند.»

به باور «ترکی» انسانی که برای جامعه اش کارکرد، مترقی می شود ولی جامعه ای که برای فرد انسانی کار کند تک بعدی می شود. یعنی این که برای فرهنگ سازی و بهینه سازی در زمینه های مختلف، باید یک سیستم ریشه ای از جامعه به وجود آید، این جامعه ای قوی است.

صدای آژیر خطر به تدریج بلندتر می شود. لطفاً فارغ از هیاهوهای روزمره کمی تأمل کنید! اگر با همین رویه سنتی مدیریتی و همین شیوه مصرف- بی خیال نسبت به مسئولیت فردی و خانوادگی و اجتماعی- پیش رویم، تردید نکنید که تا ۱۲-۱۰ سال آینده، منابع تولید انرژی سوخت خشک می شود و کشورمان که هم اکنون صادرکننده نفت و گاز است، به یک نیازمند تمام عیار و واردکننده سوخت تبدیل می شود. آژیر این تهدید را به مثابه شعارهای اغلب بدون محتوا نپنداریم!

متخصصان انرژی، صاحب نظران و مدیران و کارشناسان دستگاه های مسئول مربوطه هم اگرچه در رهگذر بحران های مقطعی کمبود فرآورده های منابع به ویژه نفت، گاز، بنزین و گازوئیل توصیه و هشدار داده و می دهند اما تأکید می ورزند که یک راه کار مؤثر- حداقل- به تأخیر زمان تهی شدن چاه های نفت در کشور کمک می کند و آن مدیریت درست و مسئولانه، دقت عمل بر استفاده مناسب و کنترل مصرف و هدفمند کردن یارانه ها باتوجه به دهک های قشر مرفه و توده های کم درآمد در مصرف هر نوع انرژی منابع زیرزمینی است.

● سیر صعودی مصرف انرژی مدیریت ناهماهنگ

دبیر گروه انرژی علمی سازمان بسیج اساتید کشور، بر این باور است چنانچه فرهنگ صرفه جویی- نفت، برق، بنزین و...- و نیز مدیریت یکپارچه انرژی در کشورمان صورت نگیرد در ۱۰ سال آینده ایران به یک کشور واردکننده انرژی مبدل می شود.

«دکتر اسماعیل ساعی ور ایرانی زاد» با سابقه سه دهه فعالیت در بخش انرژی و تحصیلات مرتبط با آن در این زمینه می گوید: «بحران انرژی و به تبع آن بحران زیست محیطی دو عامل مهم تهدیدکننده جوامع بشری هستند. این بحران به خاطر پایان پذیری سوخت های فسیلی است و از ۱۰سال آینده این بحران و تهدید ملموس تر خواهد شد.» وی با تأکید بر نگاه کارشناسان و صاحب نظران بخش انرژی مبنی بر این که در کشورمان به خاطر نبود فرهنگ صرفه جویی و نیز نبود مدیریت انرژی یکپارچه، متأسفانه با رشد مصرف شدید انرژی روبرو هستیم می گوید: «اگر برنامه ریزی صحیحی صورت نگیرد و مدیریت یکپارچه انرژی وجود نداشته باشد در ۱۰سال آینده از یک کشور صادرکننده انرژی به یک کشور واردکننده انرژی تبدیل خواهیم شد. منظور از واردکننده انرژی این است که در حال حاضر علی رغم این که سوخت های بنزین و گازوئیل وارد می کنیم ولی صادرات نفت و گاز هم داریم ولی در ۱۰ سال آینده میزان مصرف انرژی در کشور براساس نرخ رشد مصرف کنونی نفت، برق و بنزین و... بالا می رود. لذا در ۱۰ سال آینده با این نرخ رشد مصرف، دیگر نفت برای صادرات نخواهیم داشت.»

به گفته وی چنانچه تغییر رویه- در مصرف و مدیریت- صورت نگیرد با بحران انرژی روبرو می شویم. دراین حالت یعنی بعداز بحران انرژی این امر واقع می شود که کشوری که بودجه اش بیش از ۷۰ درصد به فروش نفت و گاز وابسته است، با مشکل عدم تحقق برنامه های پنجساله توسعه و عدم تحقق اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله روبرو خواهد شد. درپی این رویدادها و با توجه به رشد جمعیت، مجبور خواهیم شد به واردات سوخت موردنیاز مان اقدام کنیم.

«دکتر ساعی ور» که مدیریت گروه مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری را نیز برعهده دارد با اشاره به آینده ناخوشایند نه چندان دور ناشی از استمرار رویه های حاکم بر مصرف و انرژی شیوه مدیریت در تسریع اتمام سرمایه ملی نفت کشورمان حتی از تهدید جدی بحران می گوید.وی نیز به عنوان متخصص در پروسه انرژی نو، جدای از عوامل تهدیدکننده مذکور، جزیره ای فکر و عمل کردن در مدیریت ها و دستگاه های بین بخشی را زیان ور تلقی می کند و سویه دیگر صحبتش تاکید زیاد بر تأسیس و راه اندازی سازمان مدیریت انرژی کشور است. وی می گوید: «پیشنهاد ما این است: مردم عزیز کشورمان که پیرو مکتب اسلام هستند، قناعت و صرفه جویی را که یکی از اصول اساسی اسلام است- جدی تلقی کنند- درغیر این صورت همه در کشتی دریای پرتلاطم با مشکلات جدی روبرو خواهیم شد. «وی براین باور است که مسئولان موظف به یکپارچه سازی سیاستگذاری و مدیریت انرژی کشور هستند و بر یکپارچه کردن تصمیمات تاکید می شود و باید دانست جزیره ای کارکردن سبب بروز خسارات می شود و برخلاف مصالح کشور است.

وی پیشنهاد می دهد: در اسرع وقت «سازمان مدیریت انرژی کشور که پیش نویس لایحه آن درسال ۱۳۸۵ از سوی مدیریت گروه انرژی مرکز بررسیهای استراتژیک به دولت داده شده است، در اسرع وقت تأسیس شود و مرکز سازمان مدیریت یاد شده زیرنظر مستقیم رئیس جمهور باشد.»

راهکارهای جلوگیری ازکمبود برق

وزیر نیرو بر هماهنگی صنایع و کشاورزان و همچنین سازمان های مستقر در تهران برای کاهش میزان مصرف و محدود کردن روشنایی معابر و برق واحدهای تجاری با هدف جلوگیری از کمبود برق تاکید کرده است. به تازگی موج خاموشی برق در برخی از مناطق تهران آغاز شده است.

گزارش روابط عمومی وزارت نیرو حاکیست که «فتاح» در جلسه ای بر ضرورت آمادگی شبکه برق کشور به ویژه برق تهران برای پاسخگویی به نیاز مصرف کنندگان تاکید کرد.

● بیلان واقعی مصرف نداریم

«م- زارع» که می گوید مهندس شیمی خوانده و در کسوت مشاور فعالیت می کرده است، براین نظر است که بیلان واقعی مصرف آب و برق در کشور را نمی توان ارائه داد. وی می گوید: «دولت اگر می خواهد بهینه سازی مصارف کند، از مردم طلب کمک کند یا از تجربه کشورها دراین زمینه الگو بگیرد و انجام کار بهینه سازی از رده های بالای جامعه تا پایین صورت بگیرد.»

به گفته وی در تعیین میزان مصرف آب جمعیت ۷۰ میلیونی شامل مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی بیلان مشخص نیست. وی با اشاره به نتایج یک تحقیقات دانشجویی که از ۱۵ میلیون خانوار ایرانی ۷ میلیون خانوار مصرف آب ندارند می گوید: «به عنوان یک نمونه در استان های جنوبی میزان مصرف آب و برق مشخص نیست. دولت برای مصرف بنزین کارت هوشمند تعیین و اعمال کرد. یکی از محسنات این سهمیه بندی نشان داد که بیلان سوخت بنزین در کشور چقدر است و چه میزان صرفه جویی می شود. اما درباره آب، بیلان مصرف هر واحد نداریم. بیلان های اعلام شده دقیق نیستند. به عنوان مثال، مصرف آب آپارتمانها و مجتمع های مسکونی تنها با یک کنتور مادر و به صورت کلی محاسبه می شود درحالی که هر واحد مسکونی در هر مجتمع می باید دارای یک کنتور مشخص و مجزا باشد.

نصب هر کنتور مستقل، محاسبه تصاعدی مصرف را نشان می دهد. تعویض به موقع سیستم لوله های فرسوده آب شهری، نقش شایان توجهی در جلوگیری از هدررفتن تدریجی آب دارد.»

این مهندس شیمی با تاکید براین که در مورد انرژی برق هم کم و بیش نارسایی و بی ضابطگی هایی وجود دارد به استفاده های غیرمجاز به طرق و عنوان مختلف اشاره می کند و می گوید: «دولت (وزارت نیرو) در مهرماه ۸۵ کنتورهای دو زمانه را در برخی نقاط اعمال کرد که براین اساس، علاوه به میزان مصرف برق مجاز، بیلان مصرف برق رایگان و همچنین متوسط مصرف عمومی و مصرف تصاعدی دراین نوع کنتورها مشخص می شود. ظاهرا از نوع این کنتورها قرار است برای مصارف گازوئیل، برق و آب هم در آینده و به تدریج مورد استفاده قرار گیرند.»

● هدفمند کردن میلیاردها دلار یارانه انرژی

دبیر گروه انرژی علمی سازمان بسیج اساتید کشور، در ادامه صحبت خود پیرامون موقعیت فرآیندهای انرژی و باید و نبایدهای مدیریت و تأکید بر صرفه جویی ملی را معطوف به چند و چون یارانه و پرداخت آن می کند و می گوید: «بخش عظیمی از بودجه کشور به عنوان یارانه انرژی هزینه مصرف بی رویه انرژی در کشور می شود. بررسیها نشان می دهد که سالانه حدود ۱۱۰میلیارددلار یارانه انرژی از بودجه کشور پرداخت می شود. ما اگر پرداخت یارانه ها را هدفمند کنیم، دستاوردهای آن با صرفه جویی در هزینه کرد و بخش عمده بودجه کشور که در اثر هرز رفت انرژی و مصرف بی رویه آن، از بین می رود، باعث خواهد شد تا بتوان کارهای بزرگی در کشور آغاز کرد و به عملی شدن عدالت اجتماعی در کشور کمک می کند.» وی از جمله فرآیندهای هدفمند کردن یارانه و صرفه جویی در مصرف بدون ضابطه انرژی را چنین می داند: «با ۱۱۰هزار میلیارد تومان یارانه سالیانه می شود مشکل بیکاری در کشور را حل و نیز مفاسد اجتماعی را برطرف کرد.»

وی به جمعبندی نظرات گروه های خبره انرژی اشاره می کند: «قبل از این که به فکر مدیریت بحران بیفتیم، لازم است پیش از رسیدن بحران، مدیریت کنیم.» به «دکتر» می گویم که با توجه به هشدارهایی برای مصرف مناسب و دور از افراط استفاده از سوخت و هزینه های کلان تأمین بنزین و... و... پس چرا این همه ماشین با مصرف نسبتا بالا تولید می شود.؟ آیا در تشکیلات مدیریتی نباید تعادل کمی عرضه خودرو با میزان مصرف کم بنزین مدنظر داشته باشد؟. وی در پاسخ، بوروکراسی اداری و سوءمدیریت را مطرح می کند مضاف به این جمله که «صداقت در حرف مان باشد.» بعد می گوید: «در کشورهای پیشرفته، خودرو با مصرف ۳لیتر بنزین، تولید می شود در صفحه۳ در ترازنامه سال۸۴ انرژی وزارت نیرو، آمده است که یارانه بنزین ثروتمندین خانوار ۲.۸ برابر یارانه بنزین فقیرترین خانوار در کل کشور است و همچنین یارانه گازوئیل ثروتمندترین خانوار، ۱۲۰برابر فقیرترین خانوار است.»

ساعی تأکید می کند که در گزارش خود یادآور شویم: «بحران انرژی به زودی دامنگیر کشورمان خواهد شد.سریعا ً یارانه ها را هدفمند کنیم. تشکیل سازمان مدیریت بسیار حائز اهمیت است. اگر این سازمان تشکیل نشود، بحران دامنگیر همه می شود.»

وی نیز در ارتباط با بحران آب در کشور، می گوید «معوقه مسئله آب هم شبیه انرژی است. مدیریت آب نیاز به دو عامل فرهنگ سازی جامعه و مدیریت آب کشور دارد. به باور او، مدیریت باید یک سری شاخص های ملی را براساس شرایطی اقلیمی خودمان را تعریف و به طور جدی اجرا کند.»

● مدیریت و فرهنگ مصرف

نشت آب در سیستم آبرسانی سازمان آب، جایی ندارد. هدر رفتن آب بیش از مصرف آب است. از سوی دیگر، ابزار کنترلی سازمان در مصرف آب، قبض آب بها، تعرفه جریمه و نهایتاً- گاه- قطع آب است اما برای قشر پولدار، هیچ یک این ابزارها مشکل ساز نیست. «ناصرزاده» برقکار، با این نگاه به چرخه آب شرب، سویه دیگر که اصل آب بها است را نیز برمی تاباند: «قبض مصرف آب خانواده ای ۵-۴ نفره بین ۵تا ۱۰هزارتومان و معمولا هر ۴۵روز یکبار است. حال اگر میانگین بگیریم و تقسیم بر یک خانواده ۴نفره کنیم، هر نفر بابت ۴۵روز مصرف آب چیزی حدود ۲۵تومان هزینه می کنند که با توجه به نرخهای مایحتاج دیگر، تقریباً مبلغی نیست. شیر آب در دسترس همگان است در اداره یا خانه و هرجای دیگر. فکر تأمین آن هم هیچ کس نیست. پس افراط یک امر عادی می شود.» وی می گوید که در بخش هتل های کشورهای غربی میزان خروجی آب شرب بسیار کم است. این را مردم تجربه می کنند و با این فرهنگ از همین جریان کم فشار آب مشت مشت و با تحمل چند ثانیه، برای شستن دست و صورت استفاده می کنند. بنابراین با توجه به بی رویه مصرف کردن آب، به نظر می آید منطقی است قیمت مصرف آب، برق، گاز و... واقعی شود ضمن آن که حقوق دریافتی مردم هم متناسب با نرخ های واقعی مصرف انرژی شود. این شهروند با اشاره به مخارج گزاف سیستم لوله گذاری آب برای دولت و رساندن آب شرب به نقاط مرتفع شهر، همچون برخی دیگر از شهروندان تأکید دارد کنتورهای فرعی در آپارتمانها و ساختمان های بزرگ و همینطور قسمت های سازمانهای دولتی نصب شود تا هم بیلان مصرف واحدها مشخص و هم آب بهای هر یک مجزا شود. او به منظور منع هدر رفتن و نشت آب در بسیاری از لوله های آبرسانی شهری، کولرها، مصرف بدون ضابطه در اماکن، این پیشنهاد را مطرح می کند: «مدیریت ها هم جدیت و حق مسئولیت بیشتر نشان بدهند تا فرهنگ صحیح درست استفاده کردن از منابع زیرزمین و انرژی سوخت، نهادینه شود. وگرنه با نصیحت کردن کارها درست نخواهد شد.»

دولت لزوما برای مسئله پرشتاب مصرف به شیوه سنتی، باید گزینه ای در قالب یک انقلاب سبز انتخاب کند. مردم نیز وادار به تفکر شوند و در این باره که زیاده روی در مصارف انرژی و تمام شدن منابع انرژی چه سرنوشتی برای کل جامعه و کشورمان رقم خواهد زد؟...

این تراژدی تلخ را تصویرسازی کنید که یک صبح از خواب برمی خیزیم و صدای آژیر در سراسر شهرمان و کشورمان می شنویم و سر از پنجره اتاق بیرون می بریم. همه همسایه ها و آن طرف تر عابران در گذرگاه ها مات و متحیر می پرسند علت آژیر پرطنین و ممتد چیست؟! شیرهای آب قطره چکان شده است. خبر دیگر این که چاه های نفت رسوب کرده اند. یا منابع گاز خشک شده است. علت چه بوده است؟ واقعا آن زمان و لحظه را کمی در ذهن مان تجسم کنیم... اساس زندگی فرو ریخته شده است. ما که عموما طاقت یک روز قطع برق را نداریم... به علت نقص دو سه روزه در سیستم لوله های پوسیده و نشت کننده آب، زندگیمان مختل می شود و... چه حال و روزی گریبانگیرمان می شود... حال سراغ مدیریت ها را می گیریم که چه تعریفی از مدیریت و مسئولیت پذیری خود دارند که اجازه دادند چنان اوضاعی به سراغ مان بیاید!....

امواج مکرر توصیه، هشدار حتی تهدید به جریمه از طریق رسانه های عمومی تلویزیون، رادیو، روزنامه ها و از سوی دستگاه های مسئول ذیربط منابع انرژی جبران ناپذیر به مردم برای جدی گرفتن الزام صرفه جویی در مصرف بی رویه برق، آب، گاز و سایر مواد سوختی چرا تاثیر لازم و مثبت و فراگیر نداشته است؟! بسیاری از مخاطبان در امر بهینه مصرف کردن و آینده اندیشی برای نسل های آینده- حتی نسل بعد- همکاری نکرده اند زیرا هنوز واقعیت افت ذخایر، محدودیت تولید و تامین به معنای «شعار» تلقی می شود. همچنان غیرمسئولانه در شرایط بحرانی، اسراف در بهره مندی از انرژی رایج است...

● لزوم هماهنگی اطلاع رسانی برای متقاعد کردن مردم

«بهمن امامی» پژوهشگر علوم ارتباطات، با اشاره به علل بی تاثیری پیام های مختلف از طریق رسانه های تصویری و شنیداری و بنر و پوستر و...، راهکارهای تاثیرگذاری توصیه ها و مصرف استاندارد، مسئولیت پذیری جامعه، نقش و نقص در روش اجرایی مدیریت بحران و... بر لزوم بازنگری در مدیریت شهری و برنامه ریزی ها تاکید می کند.

وی بنا به تخصص علمی خود، صحبتش را از محتوای «پیام رسانی» به مخاطبان شروع می کند. او می گوید: اصولا ما وقتی با مخاطبان ارتباط برقرار می کنیم این پیام ارتباطی باید چند ویژگی داشته باشد تا بر ذهن مخاطبان تاثیرگذار باشد: «پیام به نحوی تنظیم و ارائه شود که توجه پیامگیر را به خود جلب کند.

در پیام باید از نشان هایی استفاده شود که با تجربه های مشترک پیام رسان و پیامگیر مرتبط باشد تا بتواند معنی پیام را برساند.

همچنین پیام باید نیازهای شخص پیام گیرنده را برانگیزاند و راهی برای ارضاء آن نشان بدهد.»

وی ادامه می دهد: «بنابراین باید دریافت که چرا این همه پیام از طرف رسانه های جمعی مبنی بر این که مردم صرفه جویی کنید زیرا منابع انرژی کشورمان شامل آب، نفت، گاز، برق، بنزین و... کم است، تاثیر منفی داشته و دارد و مردم هیچگونه همکاری موثر نکرده و نمی کنند؟» وی خود مواردی به عنوان راهکار ارائه می دهد: «ما برای این که بتوانیم از طریق پیام ها، تبلیغات و آموزه هایمان مردم را به همکاری مثبت متقاعد و متمایل کنیم چند نکته را باید مورد تاکید قرار بدهیم:

باید اطلاعات درست به آنها داده شود. ارتباط درست در جامعه ایجاد و نظام مند کنیم. لذا برای تحقق این موارد باید اطلاع رسانی یا خبر، آموزش و مشاوره با هم هماهنگ باشند.

یعنی این که ما از مدارس، دانشگاه ها، مساجد و جاهای دیگر، این بحث را به صورت آموزشی با مردم در میان بگذاریم و مردم بدانند که آب و سوخت سرمایه ملی مان هستند. چرا این را می گوییم؟ زیرا کشور ما از نظر اقلیمی وجغرافیایی به عنوان نمونه آب کم دارد و این موضوع را باید در جامعه و افکار عمومی درونی کنیم که این ثروت ملی شما به زندگی شما ارتباط حیاتی دارد. از طرف دیگر، مدیریت برای مصرف خانواده ها استاندارد تعیین کند. از نظر آماری بیلان به طور دقیق مشخص شود یک خانواده مثلا ۴نفره در روز و ماه چقدر مصرف انرژی دارد. در صورت بالا رفتن مصرف از سقف معین شده، نرخ مصرف متناسب آن، افزایش یابد. درجریان این تعادل و شفاف سازی، سطح مسئولیت اجتماعی به ویژه قشر مرفه نسبت به جامعه را بالا ببریم.»

● صرفه جویی حتی در مصارف اندک

«خراسانی» که خود را برقکار معرفی می کند، در ادامه صحبت های قبلی خود مبنی بر مصرف بی رویه آب و نبود مسئولیت پذیری اقشار جامعه در صرفه جویی واستفاده بهینه از آب، با تاکید دیگر بار بر واقعی کردن نرخ مصرف آب، برق، گاز و احراز همسان سازی کردن میزان حقوق کارکنان متناسب با نرخ انرژی و در نتیجه جلوگیری از اسراف در مصرف به بیان یک نمونه می پردازد که روایتش چنین است:« دریک رستوران ۴ستاره یک کشور آسیایی عده ای از کارکنان یک سازمان به دعوت مدیر متبوع خود در قسمتی از رستوران گردهم آمده اند و مشغول صرف غذا هستند. مدیر میزبان درحالی که بشقاب در دست دارد درحال قدم زدن درسالن یک یک دانه های نخود درون بشقابش را به دهان می گذارد. لحظه ای بعد نزد آشپز می رود و تعداد نخود دیگرکه خود تعیین می کند و می گوید، سفارش می دهد.

باز درحالت راه رفتن، نخودها را میل می کند ... برای چندمین دفعه این شیوه غذا گرفتن و صرف کردن را ادامه می دهدطوری که موقعی که سیر می شود و بشقابش را روی میز می گذارد هیچ دانه نخودی در بشقاب او نمانده است. در سوی دیگر سالن رستوران از میان مردم حاضر در رستوران که اکثراً چینی هستند و چند نفری غریبه -غیر شهروند -که شاهد این نحوه غذا گرفتن و خوردن مدیر موصوف می باشند و تعجب کرده اند، یکی کنجکاو موضوع می شود و در نتیجه از مدیر مذکور علت اندک اندک گرفتن غذا پرسیده می شود. او با خوشرویی توضیح می دهد که خلاصه اش این است؛ غذا به اندازه ای صرف می کنم که چیزی مازاد در آن به جای نماند که دور ریخته شود.»

«خراسانی» از روی صندلی بلند می شود و با ماشین حساب روی میز با محاسبه حدود یک میلیارد و ۳۰۰میلیون نفر جمعیت کشور چین می گوید اگر هر یک نفر در سه نوبت وعده غذاشان از نخود هم استفاده کنند و هر یک ۲تا نخود اضافه در ظرف غذا را در سطل ضایعات مواد غذایی بیندازد و هردانه نخود هم یک گرم باشد، در نتیجه هر روز نزدیک به ۴میلیون کیلوگرم نخود دور ریخته خواهد شد. وی می افزاید: «در صورتی که چنین اسرافی در فرهنگ آن مردم نیست. اما درکشور ما به این ریزه کاری توجه نمی شود. بسیاری از مردم (خانواده ها) حتی درخصوص مصرف غذا شبانه روز یک چهارم غذای مازاد بر مصرف شان را در کیسه زباله می ریزند. در نهایت می شود گفت روزانه صدها کامیون در سطح کشور به ویژه تهران پس مانده غذاها را حمل و نقل می کنند و دورریخته می شوند.»

● برگ های درخت زندگی زرد می شوند؟!

جزیره ای اندیشیدن و ناهماهنگ بودن در بخشی از سازمانها و مدیریت ها از یک سو، تندروی بدون حس مسئولیت در مصارف انرژی از دیگر سو و حقیقت و واقعیت کاهش ذخایر انرژی زیرزمینی و فرآورده های آن از طرف دیگر، یک مثلث زرد بر گستره زندگی ترسیم می کند.

به راستی این هشدارهای کمبود انرژی و تاکید بر بهینه مصرف کردن تاکنون چقدر روی مردم مؤثر بوده اند؟ که همچنان در برهه کنونی، سوزن بر صفحه کهنه پیام و هشدار و تاکیدها نیز گذاشته می شود و آنچه به گوش می آید رسوب نمی کند و همانا افراط آسان در مصارف منابع انرژی را ادامه می دهیم. در این میان نقش فرهنگ سازی چه بوده و آیا همه جمعیت کشور در یک سطح از تلاش های فرهنگ سازی و مسئولیت پذیری برخوردار بوده اند؟ از تجارب کشورهای بدون نفت و گاز و کمبود آب شرب و این که چطور با کاستیها کنار آمده و زندگیشان را بر مبنای شرایط حاکم خود، استوار کرده و برنامه ریزی می کنند، استفاده می شود؟ سیاستگذاریها در اداره و مدیریت بهینه سازی چقدر توانسته عمر و تولید چاه های نفت و آب و فرآورده های گاز و گازوئیل و بنزین را طولانی کنند؟ آیا ما مردم نیز سهمی در حفظ هرآنچه از منابع انرژی داریم داشته ایم؟

● گزینه انقلاب سبز بهترین شاهکار

«رضوانی» فارغ التحصیل رشته اقتصاد، در این باره که چگونه می شود صرفه جویی در مصارف انرژی رو به اتمام به طور ریشه ای عمل کرد و نقش مسئولان و مردم در این خصوص را چطور ارزیابی می کند، لحظاتی مکث می کند. بعد می گوید: «به طور کلی در برابر پرسش های شما دو گزینه را جواب می دهم. واقعیت این است که منابع انرژی کشور مثل نفت آب و گاز محدود است اما با این حال دولت لزوما برای مسئله پرشتاب مصرف به شیوه سنتی، باید گزینه ای در حد و قالب یک انقلاب که اسمش را بگذاریم انقلاب سبز انتخاب کند. و با صمیمیت هرچه قاطعتر با مردم در میان بگذارد که چاه های نفت و آب و و تا نسل دیگر خشک می شوند. بنابر این از هم اکنون طرحی مثل سهمیه بندی سوخت خودرو و یا نظام مند کردن دقیق میزان مصرف باید جایگزین بی ضابطگی های مصرف عامه شود.» وی ادامه می دهد: «مصرف انرژی در کشورمان آزادترین و دلبخواه ترین نحوه ریخت و پاش ها است. هر کس هر طور می خواهد مصرف می کند. بدیهی است چنین بی مسئولیتی که هنوز مدیریت نشده است زندگی ها را تهدید می کند. از طرفی، مردم هم فکر کنند بهای زیاده روی در مصارف انرژی و محدودیت و نهایت تمام شدن آن، چه سرنوشتی برای کل جامعه و کشورمان رقم خواهد زد. به نظر من جدا باید مردم را با عوارض آن آشنا کرد. رسانه ها خاصه تلویزیون به لحاظ تصویری نقش مهم ساماندهی دارند.»

● بازنگری نو در شیوه های مدیریت

اما سویه دیگر نظرات «امامی» پژوهشگر علوم ارتباطات، متوجه اقتدار و ضعف های مدیریتی، بلااستفاده ماندن تجارب مدیران کاردان در پی پایان خدمات رسمی اداری - سازمانی شان است که همچنان سرمایه هایی گرانسنگ با انبوهی از اندوخته های علمی - تجربی کاربردی که از متن امور و فعالیت های مفید برنامه ریزی و برنامه سازی های جامعه و کشور دارند، به حاشیه می روند. همچنین وی به موضوع نقش مدیریت شهری در برنامه ریزی و فرایندنگری عرضه و تقاضای به موقع و متناسب با تحولات توسعه و جمعیت می پردازد و لزوم بازنگری جدید مدیریت برای پیشرفت کشور و نیاز اجتماعی را بر می تاباند. وی معتقد است: «نقش مدیریت همچون نقش لیدر یک گروه است که در شرایط بحرانی نیز بتواند تصمیمات درست بگیرد. یکی از ضعف های مدیریت در ایران این است که مدیران - اغلب - به صورت مقطعی هستند و در عین حال، آموزش در سطح مدیران کم است. وقتی موقعیت مدیریت در برخی کشورهای پیشرفته را نگاه و مرور می کنیم، آنها به حقیقت از اولین نقطه کار و مسئولیت شان را شروع و سیر صعودی را به مرور طی می کنند و به مرتبت بالا می روند. هرقدر این مسیر را پیش می روند، نظارت بر حیطه مدیریت مجرب تر بیشتر می شود و یک نوع دیدگاه مشاوره ای پیدا می کنند.

فرآیند سلسله تغییر و تحولات در بدنه مدیریتی به این نتیجه می رسد که نسل به نسل چنین آموزه های هماهنگ شده مدیران به نسل های بعد سپرده می شود. لیکن در کشور ما مدیری که خدمت رسمی اش تمام می شود، معمولاً به کار دیگر می پردازد. بنابراین، از تجربه های گرانبهایی که در رشته و تخصص و کاربری سیستم سازمان خود اعمال می کرد و مورد بهره سازمان تابعه قرار می گرفت دیگر استفاده نمی شود و هر آنچه آموخته و همه آموزندگی هایش به بوته فراموشی سپرده می شود. لذا تجاربش متوقف و هزینه های زیاد که جامعه صرف او کرده است، بدون ثمره راکد می ماند. در صورتی که این افراد چه بسا همچنان می توانند در خدمت جامعه و عامل نوآوری و خلاقیت و در ارائه طرحهای مناسب و مفید، سهیم در حل یا مهار بحران ها باشند. «امامی» درباره شیوه مدیریت شهری بر وفق توسعه جغرافیایی، جمعیت و نیازهای اجتماعی، معتقد است مدیریت شهری به ویژه تهران در توسعه و سازندگی الزاماً می باید ضمن پیش بینی تحولات در ابعاد جغرافیایی این کلان شهر و نیازهای متنوع مردمی (شهروندان) برنامه ریزیهای مناسب طراحی، تدوین و به مرحله اجرا بگذارد. معمولاً بحرانهای پروسه ارائه خدمات و نیازهای مقتضی گسترش شهرسازی و جمعیت به لحاظ عدم و یا نارسایی موارد مذکور خودنمایی می کنند.

حسن آقایی