پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
سینما کسب و کار من است

این روزها یکی از فیلمهایی که میشود دیدنش را به سینمادوستان توصیه کرد، «مرگ کسب و کار من است» ساخته کارگردان جوان امیرثقفی است که که البته فروش آن نسبت به «سعادتآباد» مازیار میری و «یه حبه قند» رضا میرکریمی چندان چشمگیر نبوده و با در اختیار داشتن ۷ سینما چیزی حدود ۳/ ۶ میلیون تومان فروخته است. به دلیل فضای خاص فیلم انتظار فروش چشمگیری هم از آن نمیرفت. بخصوص که فیلم به جز پژمان بازغی ستاره مردمپسندی هم به مفهوم عام ندارد. اما این فیلمی است که نشان میدهد کارگردان جوانش بلندپرواز است و بهخاطر سینما از سختیها هراسی ندارد. کمااینکه همین اولین فیلمش تجربه بسیار دشواری بوده است.
امیر ثقفی پسر تهیهکننده باسابقه ایران، علیاکبر ثقفی است که فیلم اول پسرش را هم خودش تهیه کرده است. «مرگ کسب و کار من است» داستان سه رفیق است که برای سرقت با یکدیگر همراه میشوند اما همه آنها وارد جدالی سخت با طبیعت میشوند و توی دردسر میافتند. در جشنواره هم فیلم ثقفی مورد توجه اهالی رسانه قرار گرفت. اصولا چند سالی است که منتقدان و مردم در بخش فیلمسازان اول و دوم که تازه کارگردانی را شروع کردهاند، به دنبال فیلمهای خوب و کشف استعدادهای جدید هستند. هر سال هم در این بخش فیلمهای خوب و استعدادهای تازهای ظهور میکنند. کارگردانانی که بعد از یکی، دو فیلم تبدیل به فیلمسازان مهم سینمای ایران میشوند و مردم مشتاقانه در انتظار فیلمهای آیندهشان میمانند. اکران فیلم اول امیر ثقفی فرصت مناسبی بود تا به بخش فیلمسازان اول و دوم در طول این سالهای در جشنواره و استعدادی که هر سال نظرها را به خود جلب کرد بپردازیم.
● پیش درآمد
شاید خیلی از سینمادوستان جوان به یاد نیاورند که اولینبار بخش فیلمسازان اول و دوم سال ۶۸ و در هشتمین دوره جشنواره فجر به جشنواره فیلم اضافه شد و تا سال ۷۵ و پانزدهمین دوره جشنواره هم این بخش در جشنواره وجود داشت. اما بعد از اینکه مرحوم سیفالله داد به معاونت سینمایی انتخاب شد و تغییرات اساسی در ساختار سینمای کشور و به تبع آن جشنواره فیلم فجر به وجود آورد، این بخش از جشنواره حذف شد. سال ۸۲ اما فیلمساز جوانی با فیلم اولش در جشنواره حضور یافت. حمید نعمتالله که بعد از سالها دستیاری کیمیایی و کارگردانان دیگر، «بوتیک» را ساخته بود به بخش مسابقه جشنواره راه نیافت و فیلمش را که یکی از بهترین فیلمهای جشنواره آن سال بود، در بخش مهمان پذیرفتند. منتقدان و مردم به حضور چنین فیلم خوبی در بخش غیرمسابقه اعتراض کردند و قرار شد از سال بعد مسابقهای ویژه فیلمسازان اول و دوم در جشنواره وجود داشته باشد. هرچند تا همین امروز هم مشکلاتی در سیاستگذاری در این زمینه وجود دارد، از جمله اینکه برخی از فیلمهای بخش اول و دوم در بخش مسابقه اصلی هم حضور دارند.
● فیلمسازان اول و دوم و بهترینهای جشنواره
در بیستوسومین جشنواره فیلم فجر، بار دیگر بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم ایجاد شد. چهره این دوره جشنواره در این بخش، بیژن میرباقری با فیلم «ما همه خوبیم» بود. فیلم داستان خانوادهای بود که با دوربین هندیکم فیلمی از خودشان میگیرند تا برای پسر بزرگشان که به خارج مهاجرت کرده، بفرستند. فیلم در شیوه روایت بصری و داستانش، تجربه جدید و البته دوستداشتنی بود.
سال ۸۴ بخش فیلمسازان اول و دوم حسابی پربار بود. مونا زندی با فیلم «عصر جمعه» برای اولینبار نام خودش را در سینمای ایران ثبت کرد. فیلمی که تا چند سال بعد از جشنواره توقیف بود و وقتی به نمایش درآمد دیگر آن غافلگیری جشنواره و جسارت در مضمون و کارگردانی را نداشت اما با این حال به عنوان تجربه اول فیلمسازی که سابقه دستیاری رخشان بنیاعتماد و کیانوش عیاری را داشت، قابل قبول بود. بیستوچهارمین جشنواره فجر سال فیلمسازان اولی بود که فیلمهایشان تا چند سال بعد از آن فرصت اکران عمومی را نیافتند. فیلم «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور در این دوره در بخش فیلمسازان اول و دوم به نمایش درآمد و توجه همه به این فیلمساز جوان متفاوت جلب شد. فیلمی که هیچگاه اکران نشد و اخیرا وارد شبکه نمایش خانگی هم شده است. کیوان علیمحمدی و امید بنکدار بعد از ساخت چند فیلم کوتاه که در جشنوارههای مختلف مورد توجه قرار گرفته بود، اولین فیلم بلندشان «شبانه» را در بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم به نمایش درآوردند. فیلمی که بعضی آن را تجربه جسورانهای در فرم دانستند و برخی از حرکات سرسامآور دوربین شکایت داشتند. با این حال علیمحمدی و بنکدار با همان فیلم اولی که ساختند، مخاطبان خاص خودشان را پیدا کردند. فیلمی که البته هیچگاه به نمایش عمومی درنیامد اما وارد شبکه خانگی شد.
جشنواره سال ۸۵، فیلمساز جوانی را به سینما معرفی کرد که امسال سومین فیلمش، «اینجا بدون من» به نمایش درآمد و مردم و منتقدان خیلی تحسیناش کردند و در جشن خانه سینما هم بسیار موفق بود. بهرام توکلی در بیستوپنجمین جشنواره فیلم فجر با اولین فیلمش «پابرهنه در بهشت» توانست به بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم راه پیدا کند. فیلمی درباره مراحل رستگاری یک روحانی جوان. نگاه تازه توکلی منتقدان را تحت تاثیر قرار داد و بخصوص علاقه او به ادبیات که از همان فیلم او و فضاسازیهایش کاملا مشهود بود.
بیستوششمین جشنواره فیلم فجر که سال ۸۶ برگزار شد در بخش فیلمهای اول و دوم یک پدیده داشت: بهنام بهزادی. نامی که هیچکس پیش از آن در سینما نمیشناخت اما بعد از نمایش «تنها دوبار زندگی میکنیم» به کارگردان محبوب بسیاری از منتقدان و سینمادوستان تبدیل شد. بهزادی که پس از «تنها دو بار زندگی میکنیم» هنوز فیلم دومش آماده اکران نشده، یکی از مهمترین فیلمسازان اولی بود که در طول این سالها کشف شد. فضای سرد و خیالی «تنها دوبار زندگی میکنیم» با بازی بسیار خوب نگار جواهریان و علیرضا آقاخانی و فیلمبرداری فوقالعاده بایرام فضلی و موسیقی دلنشین حسین علیزاده باعث شد که بسیاری از تماشاگران آن سال جشنواره، این فیلم بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم را به همه فیلمهای بخش اصلی مسابقه ترجیح دهند.
فیلمسازانی که در بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم سال ۸۷ ، حضور یافتند، با همان فیلم دومشان حالا دیگر نامهای معتبر سینما به شمار میآمدند. همه منتظر بودند که فیلم حمید نعمتالله را بعد از «بوتیک» ببینند. بخصوص که فیلم دومش کمدی بود و مخاطبان کنجکاو بودند که کارگردان فیلم تلخی چون «بوتیک» چطور میتواند یک کمدی خوب بسازد. «بی پولی» با «بوتیک» مقایسه شد و البته به آن اندازه مورد توجه قرار نگرفت هرچند فیلم خوبی بود. حسن فتحی هم که بیشتر بخاطر سریالهایش شهرت داشت و البته فیلم اولش «ازدواج به سبک ایرانی»، فیلم پرفروشی شده بود، با فیلم دومش «پستچی سه بار در نمیزند» در جشنواره حضور داشت. فتحی آنقدر کارگردان باسابقهای در حوزه تلویزیون بود که خیلیها تصور نمیکردند این تازه فیلم دومش باشد.
اما جوانی که با فیلم اولش در بیستوهفتمین جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت، سامان استرکی بود. «صندلی خالی» اولین فیلم او، یک اثر متفاوت در حوزه سینمای تجربی بود. فیلمی که البته تهیهکننده باسابقهای مانند علیرضا شجاعنوری پشت آن بود و ستارههایی چون رضا عطاران هم در آن بازی میکردند.
از دوره بیستوهفتم تا امروز که سه دوره از برگزاری جشنواره میگذرد، بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم کم فروغتر از سابق شده است. در جشنواره بیستوهشتم بهجز «نفوذی» احمد کاوری و مهدی فیوضی، اثر قابل توجهی در این بخش نداشتیم.
سال گذشته هم امیر ثقفی با «مرگ کسب و کار من است» که روی پرده سینماهاست و نگار آذربایجانی با فیلم «آینههای روبهرو» که هنوز تکلیف اکران آن مشخص نیست به همراه فردین صاحب زمانی کارگردان «چیزهایی هست که نمیدانی» چراغ بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم را روشن نگهداشتهاند. فیلمهایی که هرچند در هر کدام از آنها نکتههای مهمی وجود دارد که خبر از آینده روشن کارگردانانشان میدهد اما در عین حال موید این قضیه هم هست که این فیلمسازان جوان تا رسیدن به کمال راه طولانی را در پیش دارند.
پریا صوفی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست