یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

«کلید» احیای صنعت نفت در دولت یازدهم


«کلید» احیای صنعت نفت در دولت یازدهم

آنچه نگارنده را راغب به نگارش این سطور کرد, درک شرایط خطیر موجود کشور, بار مسئولیت سنگینی که رئیس جمهور منتخب و همفکران وی به دوش گرفته اند و البته اهمیت صنعت نفت در برون رفت از وضع موجود و انتظار بحقی که امروز ملت از دولت نوپا دارد و باور به ضرورت بازنگری, اصلاح و تبیین سیاست ها و برنامه های صنعت نفت در چارچوب گفتمان اعتدال است

آفتاب: آنچه نگارنده را راغب به نگارش این سطور کرد، درک شرایط خطیر موجود کشور، بار مسئولیت سنگینی که رئیس‌جمهور منتخب و همفکران وی به دوش گرفته‌اند و البته اهمیت صنعت نفت در برون‌رفت از وضع موجود و انتظار بحقی که امروز ملت از دولت نوپا دارد و باور به ضرورت بازنگری، اصلاح و تبیین سیاست‌ها و برنامه‌های صنعت نفت در چارچوب گفتمان اعتدال است.

سرمایه ای متشکل از ۱۵۲ میلیارد بشکه ذخیره هیدروکربوری قابل استحصال و ۳۲ تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی همراه یکصد سال تجربه صنعت نفت و حجم عظیم نیروی انسانی متخصص و موقعیت ژئوپلیتیک منحصر به فرد کشور همواره در دولت های مختلف از صنعت نفت به عناوینی چون محور توسعه و موتور محرکه یاد شده است، اما به رغم درک و اذعان این اهمیت از سوی دولت ها، این صنعت همچنان در ایفای نقش اساسی خود به عنوان شاهراه دستیابی به اقتصاد غیرنفتی پویا و چندمحصولی ناکام مانده است.

این در حالی است که امروز نقش این صنعت بروشنی صرف پوشش ناکارآمدی های مدیریتی و اجرایی در ابعاد دیگر اجتماعی و بین المللی شده است.

اما ریشه ناکارآمدی ها کجاست؟ چرا صنعت نفت ایران برخلاف کشورهای اروپایی و حتی همسایگان در خاورمیانه و آسیای میانه نتوانسته به تحقق توسعه ملی کمک کند؟ ایراد از مدیریت درونی صنعت نفت است یا ناشی از باور نداشتن به این صنعت و تبیین جایگاه و نقش واقعی آن در توسعه ملی، آسیب شناسی سیاست ها و برنامه های گذشته و بخصوص سال های اخیر بروشنی نواقص، ناکارآمدی ها و خسارت حاصله را نشان می دهد. «کلید» برون رفت صنعت نفت از این دور باطل چیست؟

امروز باور عمیق دولت تدبیر و امید به صنعت نفت به عنوان موتور محرکه توسعه، قلب تحولات بعدی محسوب می شود.

سیاست ها و برنامه های اجرا شده در گذشته و تجارب حاصله، سرمایه ارزشمندی است که امروز به یاری دولت تدبیر و امید می آید و دولت را از مسیر آزمون و خطا رها می سازد. بر این اساس چند پیشنهاد اساسی ارائه می شود:

۱ـ تبیین برنامه های کلان صنعت نفت و بازبینی اجزای آن براساس گفتمان اعتدال و مبتنی بر آسیب شناسی اقدامات و سیاست های گذشته.

۲ـ انتخاب وزیر نفت از چالش برانگیزترین انتخاب ها بوده است. واکاوی چرایی چالش های این انتخاب، راهگشای مناسبی برای انتخاب وزیر مناسب است. متاسفانه اقدامات سال های اخیر، حذف نیروهای کارآمد، مهاجرت نیروهای متخصص، خانه نشینی مدیران مجرب، پرورش نیافتن نیروهای کارا در درون صنعت نفت از یک سو و ضرورت انتخاب فردی آشنا به ساختار چندبعدی وزارت نفت از سوی دیگر، شاید دامنه انتخاب وزیر را محدود کند. ورود سنگین نیروهای غیرمتخصص از دیگر بخش ها و حتی بخش های پیمانکاری و سرمایه گذاران به صنعت نفت نه تنها مستقیما باعث خسارت سنگین شده که از طریق دمیدن روح بی انگیزگی در بدنه متخصص و حجیم صنعت نفت، خسارتی سنگین تر به بار آورده است.

۳ـ باز کردن فضای نقد و گفتمان انتقادی نیاز اصلی امروز صنعت نفت است. متاسفانه توجه نکردن به این نیاز، طی سال های اخیر خسارت سنگینی بر صنعت نفت وارد کرده است.

چالش ها و تجارب سال های گذشته حاکی است که نبود گفتمان جامع و واحدی برای مدیریت صنعت نفت، به هرزرفت منابع مادی و انسانی در این صنعت و اثربخش نبودن آن در اقتصاد ملی منجر شده است.

توفیق در تبیین و نهادینه سازی جایگاه و نقش صنعت نفت در اقتصاد ملی از یک سو و مدیریت اجرایی وزارت نفت از سوی دیگر به عنوان نیاز فوری دولت در بخش نفت، جز از طریق راهبری وزارت نفت از سوی وزیری کارآمد، متخصص و مجرب در ابعاد مختلف فنی، مدیریتی، سیاستگذاری و بین المللی صنعت نفت و البته دمیدن روح نشاط و همراهی بدنه گسترده و توانمند این صنعت میسر نمی شود.

دکتر تورج دهقانی

کارشناس اقتصادی